در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۲۸۱۲
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۶
صندلی‌های خالی، خرج‌های کلان
نویسنده: مصطفی مسجدی آرانی
دانشگاه غیر انتفاعی، یکی دیگر از آن معوج‌های لفظی در ایران است. دانشگاهی که به قصد سود تاسیس می‌شود و در ذهن و اندیشه مردم نمادی از سرمایه‌داری است اما نامش خلاف این است.
به گزارش خبرنگار گروه آموزش خبرگزاری دانا(دانا خبر)، از نام که بگذریم وضع حقیقی مالی و بودجه‌ای این دانشگاه‌ها چگونه است؟ آن طور که مردم فکر می‌کنند خیلی انتفاعی یا آن طور که نامشان است غیر انتفاعی؟

800نفر در هر دانشگاه

آمارها می‌گوید در ایران 332 دانشگاه غیرانتفاعی وجود دارد. به عبارتی هر استان، حدود ده دانشگاه. گفته می‌شود که در این دانشگاه‌ها حدود 250 هزار نفر تحصیل می‌کنند. چیزی در حدود 800 نفر به ازای هر دانشگاه و در حدود 12 درصد از جمعیت دانشجویی ایران. از مقطع کاردانی فنی و حرفه‌ای گرفته تا کارشناسی پیوسته و ناپیوسته و کارشناسی ارشد. برخی می‌گویند در بعضی دانشگاه‌های غیردولتی، دکترا هم تدریس می‌شود. مثلا در دانشگاه ادیان و مذاهب قم.

درآمد از شهریه؛ خرج در حقوق و دستمزد

درست مثل خیلی از موسسات غیردولتی و خصوصی دیگر بودجه شفافی ندارند. یا از ترس مالیات یا به این خاطر که الزامی برای افشای صورت مالی خود ندارند. با این حال گفته می‌شود که عمده درآمد این موسسات از راه اخذ شهریه از دانشجویان خود است و عمده خرج آنان در بخش حقوق و دستمزد کادر اداری و علمی. از دیگر موارد درآمدی این دانشگاه‌ها اطلاعی در دست نیست اما فعالیت‌های معمولی چون انتشارات و برگزاری دوره آزاد و استفاده از سرمایه اولیه می‌تواند از زمره درآمدهای یک موسسه آموزش غیردولتی باشد.به گفته مسئولان آموزش عالی غیردولتی، دولت هیچ کمکی به این موسسات نمی‌کند. در سبد هزینه‌ها هم، علاوه بر حقوق و دستمزد که 78 درصد مخارج است، تجهیزات هم 10 درصد هزینه‌ها را بوجود می‌آورد و بعد از آن حمل‌و‌نقل و سایر هزینه‌ها.

چهارصد میلیارد تومان؛ درآمد دانشگاههای غیرانتفاعی

اما شهریه دانشگاه‌های غیردولتی چقدر است که می‌تواند کل هزینه یک دانشگاه را تامین کند. محتوای دفترچه آزمون سراسری و کارشناسی ارشد سال 91، موجود در سایت سازمان سنجش نشان می‌دهد که شهریه دوره کاردانی و کارشناسی این موسسات بین 600 تا 800 هزار تومان و شهریه کارشناسی ارشد آن‌ها بین 900 هزار تا یک میلیون تومان است. به این ترتیب چیزی در حدود چهارصد میلیارد تومان از ضرب متوسط شهریه در تعداد دانشجویان بدست می‌آید که البته رقم دقیقی نیست.

این رقم هر قدر که بزرگ باشد، نشان می‌دهد که هر موسسه در هر سال چیزی در حدود یک میلیارد تومان درآمد دارد. در این صورت سه فاکتور مهم باعث می‌شود که بار مالی بسیار زیادی به موسسات وارد شود. نخست اینکه به دلیل تورم و خصوصا تورم ناشی از هدفمندی یارانه‌ها هزینه این موسسات به شدت بالا رفته است. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارش خود می‌گوید که هزینه این موسسات پس از اجرایی شدن طرح هدفمندی یارانه‌ها حدودا شش برابر شده است.

در عین حال مساله حقوق و دستمزد هم قابل توجه است. این مساله هم ذیل خرج و مخارج قابل بحث است اما به دلیل قطعیت افزایش رقم حقوق و دستمزد در هر سال، سهم بالای دستمزد در سبد هزینه این موسسات و نیز اهمیت نیروی انسانی در چنین موسسه علمی، شایسته توجه مجزا و ویژه است.

65 درصد ظرفیت خالی!

نکته سوم هم مساله خالی ماندن ظرفیت این موسسات است. موسسات غیرانتفاعی هر ساله با رقم قابل توجهی از صندلی‌های خالی روبرو هستند که متقاضی برای پر کردن آن‌ها وجود ندارد. در سال تحصیلی 90، در مقطع کاردانی 42 هزار ظرفیت وجود داشته ولی 14 هزار نفر به سر کلاس رفته‌اند، در مقطع کارشناسی 48 هزار ظرفیت وجود داشته و 23 هزار نفر دانشجوی این مراکز شدند و در مقطع کارشناسی ارشد از 2 هزار ظرفیت این مراکز، هزار ظرفیت پر شده است. به این ترتیب بیشترین ظرفیت پر شده مربوط به مقطع کارشناسی ارشد با 59 درصد و کمترین میزان در کاردانی با 38 درصد بوده است. بنابراین چیزی در حدود 35 درصد ظرفیت دانشگاه های غیرانتفاعی پر شده است.

اما چرا این ظرفیت‌ها خالی می‌ماند؟ این سوالی است که باید با کارشناسی آماری و میدانی به آن پاسخ داد لکن چند دلیل قابل توجه است. نخست اینکه تعدد موسسات عالی در وضعیت فعی کشور فضای رقابتی در انتخاب مووسه آموزش عالی بوجود آورده است به نوعی که دانشجو به بهترین وضعیت مالی، رشته، مقطع و اعتبار موسسه و نیز دسترسی می‌اندیشد. در این شرایط دانشگاه غیر انتفاعی غیربومی در مقطع کاردانی آن هم با اعتبار آموزشی کم و با هزینه‌ای تقریبا نزدیک به دانشگاه آزاد جذابیت کمی دارد. وضعیت خاص دانشگاه پیام نور که هم هزینه کمتری دارد و هم با وقت و دردسر کمتری، دانشجو را به مقصود خود می‌رساند هم در این بخش قابل ذکر است. در عین حال دو مساله‌ای روانی هم وجود دارد. به نظر می‌رسد مردم نسبت به نام دانشگاه غیرانتفاعی حساسیت دارند و احساس می‌کنند که این دانشگاه در پشت نام شیرین خود، خواب‌های زیادی برای پول آنان دیده است و در وهله بعدی نام دانشگاه غیرانتفاعی در ذهن دانش‌آموز ودانشجوی ایرانی، اغلب پس از دانشگاه آزاد قرار می‌گیرد. روشن است که این دو ادعای ذهنی نیاز به تحقیق میدانی دارد.

توقف رشد دانشجو

مساله دیگری که در این میان دخیل است، کاهش رشد تعداد دانشجو در سال‌های اخیر است. آمارها نشان می‌دهد که تعداد دانشجویان ایران اگرچه از هر سال رو به افزایش بوده اما ضریب رشد آن در سال‌های اخیر کم شده است. برآیند کلی آمار دانشجو از سال 1385-1386 نشان می‌دهد که رشد دانشجو نسبتا کم شده و مسیر رشد مستمری که از سال 1380 وجود داشته، نسبتا متوقف شده است. به این ترتیب، شاید بتوان گفت که این مساله هم در وضعیت بوجود آمده کم، موثر نبوده است. البته رشدهای چشمگیری هم در این سال‌ها دیده شده که بیشتر ناشی از دستکاری در وضعیت طبیعی گزینش دانشجو و اعمال بومی‌گزینی یا اولویت جنسیتی است.

می‌گویند اقتصاد یک سیستم است. یک جای سیستم که به هم بخورد جای دیگر هم دیر یا زود ضربه خواهد خورد. حکایت موسسات غیردولتی هم از این قانون مستثنی نیست. وضع بد اقتصادی فعلی در کنار ایجاد ظرفیت کلان در نظام آموزش عالی ( بدون توجه به خوب یا بد بودن این موضوع ) حالا اثر خود را در نظام آموزش عالی غیردولتی دیده است. روشن است که وضعیت فعلی، «انتفاع» بسیاری برای مدیران و موسسان دانشگاه‌های «غیرانتفاعی» ندارد اما اگر به 250 هزار دانشجو فکر شود؛ نتیجه این خواهد بود که کمک به «غیرانتفاعی‌ها» همه را به «انتفاع» می‌رساند.

منابع:

1. گزارش بررسی میزان و نحوه تعیین شهریه موسسه های آموزش عالی غیردولتی، غیرانتفاعی؛ مرکز پژوهشها، مرداد 1390

2. خبرنامه دانشجویان ایران؛ کد خبر 165180

3. مرکز آمار ایران، سری زمانی دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و دانشگاه آزاد اسلامی 1367-1390 /پایان پیام


گزارش از: مصطفی مسجدی آرانی

ارسال نظر