تعداد نظرات: ۲ نظر
چه کنیم، مسافرت زهرمان نشود
به گزارش خبرگزاری دانا (دانا خبر)، شهرزاد شقاقی دانش آموخته رشته مشاوره و روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی و عضو سازمان روانشناسی و مشاوره متخصصین است که برای پیدا کردن سوالاتمان به سراغش رفته ایم.
سفر هیجان انگیز است
شقاقی درباره سفر می گوید: همیشه وقتی فرصتی پیش می آید تا زمانی را برای خودمان و فرار از زندگی روزمره پیدا کنیم معمولا سفر می تواند یکی از هیجان انگیزترین ایده ها برایمان باشد و این فکر چیزی است که هر کدام از ما به آن فکر می کنیم و دوست داریم آن را تجربه کنیم. به همین خاطر با تمام شدن یک سال کهنه و نزدیک شدن به ایام نوروز این تجربه برای هر کسی دست یافتنی تر می شود چرا که نوروز برای بیشتر ما ایرانیها با سفر و سفر کردن عجین شده. سفر در تعطیلات نوروز فرصتی است برای تجدید قوا، فرصتی است برای لذت بردن، فرصتی است برای نزدیک شدن به عزیزان و خیلی چیزهای زیبای دیگر. اما نکته ای نیز در این میان وجود دارد که اگر به آن توجه نکنیم به قول معروف سفر زهرمان می شود.
اختلاف
دکتر شقاقی ادامه می دهد: زمانی هست که وقتی ما انتظار داریم تا بیشترین لذت را از یک سفر ببریم تا بتوانیم باتمدد روح و روان قوایی جدید را به دست بیاوریم برایمان تبدیل به زمانی می شود که با همسرمان دچار اختلافات شدید می شویم یا خانواده بخاطر مسایل پیش پا افتاده با مشکلات بزرگی روبرو می شود و این باعث می شود که ما در کل اوقات خوشایندی را سپری نکنیم و بقول معروف بجای لذت بردن آرزو می کنیم که هیچ وقت به سفر نیم رفتیم و در همان خانه می مانیدیم.
وی در ادامه گفت و گو با خبرنگار گروه سلامت خبرگزاری دانا می افزاید: این اتفاقات احتمالا باید دلایل روانی زیادی داشته باشد که ما در شرایطی که باید آسایش خاطر را تجربه کنیم به ورطه اختلافات و کشمکش می افتیم. به نظر می رسد ما ناخود آگاه با همه اشتیاقی که برای شاد شدن داریم ابزار مناسبی برای آن پیدا نمی کنیم و ناخواسته حال خودمان و احتمالا دیگران رامی گیریم.
باورهایمان مشکل دارد؛ خود را شایسته شادمانی می دانیم یا نه
این روانشاس درباره دلایل بروز این مشکلات می گوید: اگر بخواهیم بطور خلاصه به دلایل این موضوع بپردازیم ابتدا می توانیم به باورهای زیر بنایی خودمان برگردیم. خیلی خوب است صادقانه از خودمان بپرسیم آیا خود را شایسته شادمانی می دانیم یا نه. شاید اگر ساده به این موضوع نگاه کنیم به سادگی پاسخمان مثبت خواهد بود اما اگر کمی عمیق تر و موشکافانه بنگریم متوجه می شویم که خیلی از ما توانایی رو برو شدن با شادمانی و گشایش را نداریم پس در نتیجه خود را شایسته آن نمی دانیم پس به سادگی می توانیم بگوییم اصلا نمی دانیم با گشایش و شادمانی چه کنیم.
از شادمان شدن می ترسیم
این روانشناس اینطور ادامه می دهد: شاید باور نکنید ولی ما خیلی وقتها از شادمان شدن می ترسیم و به سادگی آن را به ناراحتی و غم تبدیل می کنیم و در واقع به جای امنی که می شناسیم بر می گردیم به باورهایی مانند بعد از هر خنده ای گریه است. از همین جنس باور می آید که ما را به سمت سنگینی بعد از هر سبکی، به سمت غم بعد از هر شادی و به سمت مشکل بعد از هر گشایشی می کشاند. پس تغییر باورهایمان و بررسی دوباره آنها یکی از بزرگترین راههای گشایش مقاومت ما در مقابل تجربه شادمانیست.
شقاقی درباره راه حل های موجود می گوید: بگذاریم به جای باور بعد از هر خنده ای گریه است این باور را در ذهنمان پروش دهیم که «بادا که شادمانی مهمان هر لحظه ما باشد» این باور می تواند ما را به سمت شادی هدایت کند.
شادی در هر شرایطی
اما این تنها راه حلی نیست که روانشناسان به آن اشاره می کنند چرا که شقاقی در ادامه می گوید: باور دیگری که می تواند با تغییر آن تجربه ای بهتر از سفر را در زندگی و هر سفر دیگری داشته باشیم این است که در انتظار فراهم شدن شرایط عالی برای شاد بودن نگردیم و به قول معروف از هر شرایطی لذت ببریم. خیلی وقتها ما در سفر با شرایط غیر قابل پیش بینی رو برو می شویم اگر با این ذهنیت که شرایط باید ایده ال باشد به داستان نگاه کنیم بسادگی احسساسات منفی را تجربه می کنیم و نمی توانیم از اتفاقات پیش آمده بیشترین لذت را ببریم
مقاومت ممنوع
وی ادامه می دهد: در واقع مقاومت در برابر شرایط پیش آمده ما را دوباره به حاشیه امنیتی می برد. یعنی آن بخشهایی از ما که هنوز آمادگی پذیرش شادی را ندارد. پس پذیرش هر لحظه و زندگی درآن لحظه به ما کمک می کند که از بازیهای ذهن رها شویم و نگذاریم اتفاقات بیرونی به سرعت برحال روحیمان تاثیر بگذارد.
یادمان باشد
این دانش آموخته ادامه می دهد: یادمان باشد که که اگر ما در سفر بطور مداوم با انتظاراتمان سرو کار داشته باشیم و در پی بر آورده شدن آن باشیم به احتمال قوی با همراهانمان در سفر دچار مشکل می شویم و به جای اینکه با اتفاقات با شگفتی روبروشویم بخاطر بازیهای ذهنی و انتظاراتمان مدام از خودمان، شرایطمان و اطرافیانمان گله مند خواهیم بود.
پذیرای شرایط باشیم تا خوش باشیم
وی در ادامه از یک اصل اساسی هم سخن به میان می آورد: یک اصل اساسی هم که می تواند به ما در همه فرصتهای زندگی و از جمله سفر کمک کند این است که تصمیم بگیریم به جای کنترل شرایط پذیرای آن باشیم این به معنای عدم برنامه ریزی و مدیریت نیست ما می توانیم برای سفر برنامه ریزی کنیم ولی نمی توانیم شرایط را پیش بینی کنیم و اگر بخواهیم بصورت مداوم شرایط را بر طبق میلمان تغییر دهیم از اصل و ماهیت سفر که همان تجربه کردن تفاوتها و اتفاقات است محروم می مانیم و انرژی که می تواند صرف لذت بردن شود بخاطر بایدها و نبایدها از دستمان می رود و این عادت شاید در تمام زندگی که در واقع سفری بیش نیست ما را تنها نخواهد گذاشت. / پایان پیام