در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۴۲۰۷
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۹
پیش از این که مدارس دولتی، برای عمومی و اجباری کردن سواد پا به حیات اجتماعی ایران بگذارند فعالیت های آموزشی غیر متمرکزی برای دانش آموزان وجود داشت.


به گزارش خبرنگار گروه آموزش خبرگزاری دانا(داناخبر)، تشکیلات آموزش و پرورش در ایران از دوران باستان تا کنون تغییرات و دگرگونی های فراوانی داشته است. دردوران هخامنشیان آموزش بیشتر جنبه مذهبی و حکومتی داشت و به سه نوع تقسیم می شد. نخستین سازمان آموزشی خانواده بود، والدین هر طفل مسئولیت داشتند، فرزندان خود را براساس موازین دین زرتشت تربیت کنند.

در زمان ساسانیان، سازمان های آموزشی گسترش یافت. آنان علوم دنیای متمدن آن زمان چون هند و یونان را به قلمرو حکومت خود راه دادند، تا این که دانشگاه بزرگی مانند گندی شاپور (جندی شاپور) در قرن سوم میلادی توسط اردشیر تأسیس شد که در آن علوم تجربی و ادبیات مورد آموزش قرار می گرفت.در زمان انوشیروان این دانشگاه توسعه یافته و بیمارستانی برای تدریس علم طب به وجود آمد، این دانشگاه تا قرن سوم هجری دایر بود.

فضای آموزشی مدارس

بعد از زورخانه، مکتبخانه بود که جزء اماکن مقدسه و محل روای حاجات به شمار می آمد و پس از آن مدارس طلاب دین که در آن دروس مذهبی می خواندند. محل مکتبخانه دکان یا اتاق بزرگی در کوچه یا خانه یی بود که مکتبدارهای مرد یا مُلاباجی های زن، آن را اداره کرده به تعلیم و تربیت کودکان می پرداختند و صورت ظاهر آن عبارت بود از فرش حصیر یا نمد یا گلیمی مندرس و میز کوتاه و تشکچه ی مکتبدار و چند ترکه ی آلبالو یا عناب روی زمین کنارمیز و چوب فلکی.


سن آغاز تحصیل برای کودکان حدود پنج سالگی بوده‌است. پس از آموختن هجا و ابجد (الفبای عربی)، شاگرد باید یک کله قند برای استاد می‌برده‌است. آموزش بعدی روخوانی جزء آخر قرآن (عم جزو) بوده و در همین حین نیز خواندن یک کتاب فارسی (معمولا گلستان سعدی، کتاب جودی، خاله سوسکه، عاق والدین، ترسل) به کودک آموزش داده می‌شده. این روند تا هنگامی که کودک هشت ساله شود ادامه می‌یافته و پس از آن به پسران نوشتن می‌آموختند.

آموزش خواندن برای دختران مجاز بوده. ولی دختران نباید نوشتن می‌آموختند. و معروف بوده «دختر، مشق که بلد شد، کاغذپرانی می‌کند» (یعنی نامه عاشقانه می‌نویسد.(

نکته قابل طرح در دوره قاجاريه و اوايل پهلوي اين است که پراکندگي و تراکم مکتب‌خانه‌ها با درجه اعتقادات مذهبي و ملي مردم و ميزان رسوخ فرهنگ اروپايي رابطه مستقيمي داشت. در اين زمينه، ارائه آماري در مورد ميزان و پراکندگي برخی مکتب‌خانه‌هاي (ذکور و اناث و مختلط) در ايران در سال تحصيلي 10-1309 مي‌تواند مفيد باشد:

محل

تعداد مکتب

خراسان

575 باب

فارس و بنادر جنوب

252 باب

گيلان

219 باب

تهران و حومه

190 باب

ناحيه غرب ايران

137 باب

اصفهان

128 باب

آذربايجان

119 باب


قم و محلات

112 باب

سمنان

16 باب

يزد

11 باب

جمع کل مکتب خانه ها در ایران

2309 باب

مدرسه : قبل از به وجود آمدن مدارس به شیوه ی اروپایی، مدرسه اطلاق به اماکنی می شد که در آن تحصیل علم دین می کردند، تنها به خاطر مدرسه ی طلاب دین احداث می گردید.

مدارس جدید با تمدن تازه و روش اروپایی

دروس مدارس جدید در ابتدایی عبارت بود از: قرآن، شرعیات، فارسی که «فرایدالادب» می گفتند. دیکته، حساب و نصاب، که با آن توسط معلمان عمامه به سر و طلاب دین، آموزش عربی صورت می گرفت.

پس از آن هندسه و در کلاس های متوسطه به بالا همین دروس به اضافه ی فیزیک، شیمی، جبر، مثلثات، طب، زبان [مقصود زبان خارجی متداول یعنی فرانسه است که جمیع علوم اروپایی منجمله طب و داروسازی با آن زبان تدریس می شد.]، ریاضی زیر نظر معلمان فاضل درس خوانده که اکثرا فارغ التحصیل های مدرسه ی دارالفنون و فرنگ دیده ها بودند تدریس می گردید.

مدارس جدید بر دو قسم بودند. دولتی (مجانی) و ملی (پولی) که در دولتی شهریه و چیزی دریافت نمی شد و در پولی، از ماهی یک قِران برای کلاس ابتدایی و تا ماهی دو قِران و نیم و سه قِران جهت کلاس های پنجم و ششم شهریه می گرفتند.

مدارس زیبای متعددی در ایران به جای مانده است . یکی از آنها مدرسه غیاثیه خرگرد است . زمان ساخت آن بین سالهای 842 تا 847 هجری بوده است .مدرسه چهارباغ اصفهان از دیگر مدارس بسیار زیبای ایران است .

و اما دارلفنون

دارُالفُنون نام مدرسه‌ای است که به ابتکار امیرکبیر در زمان ناصرالدین‌شاه برای آموزش علوم و فنون جدید در تهران تأسیس شد. می‌شود گفت که دارالفنون نخستین دانشگاه در تاریخ مدرن ایران می‌باشد، که تا دیرزمانی همه دانشگاه‌های خارجی را در نوشته‌های ایرانی دارالفنون می‌خواندند.

دارالفنون در روز روز یکشنبه ششم دی ماه ۱۲۳۰ برابر با پنجم ربیع‌الاول ۱۲۶۸ قمری، سیزده روز پیش از قتل امیرکبیر و با حضور ناصرالدین شاه، آقاخان نوریصدراعظم جدید و گروهی از دانشمندان و معلمین ایرانی و اروپایی با ۳۰ نفر شاگرد رسما گشایش یافت. در آن زمان هفت معلم اتریشی، آموزش محصلینی را که اغلب از خانواده‌های مهم و بانفوذ بودند، بر عهده داشتند.

رشته‌های تحصیلی : رشته‌های تحصیلی در دارالفنون شامل هفت رشته پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانی‌شناسی بود. کلاسهای هر درس و هر رشته ثابت و مشخص بود.
دروس عمومی : زبان خارجی ابتدا فرانسه بود و بعد روسی و انگلیسی هم تدریس می‌شد.

ناصرالدین شاه در دهه آخر حکومتش و بیش از گذشته پافشاری فراوان داشت که مسئولان دارالفنون، چه دیوانی و چه فرهنگی از طریق هزینه بالای شهریه و دستچین نمودن دانش آموزان، از ورود فرزندان رعیت ها به دارالفنون جلوگیری کنند .

ورود دختران به مدارس

تا بعد از مشروطیت مدرسه ای برای دختران ایجاد نشد، به عوام چنین تلقین می‌شد که درس خواندن برای دختران لازم و جایز و پسندیده نیست و شاید شرط عفت را در زندگی کنج خانه نشستن و نداشتن سواد می‌دانستند. ثانیاً عامه مردم نظر خوبی به تحصیل در مدارس جدید نداشتند

پس از انقلاب مشروطیت گفتگوهایی بین نمایندگان صورت گرفت. پاره ای از آنان چون ناظم‌الاسلام از تأسیس مدارس دخترانه حمایت نمودند و گفتند: «در تربیت بنات و دوشیزگان وطن بکوشیم و به آنها لباس علم و هنر بپوشیم، چه تا دخترها عالم نشوند، پسرها بخوبی تربیت نخواهند شد».

سرانجام، نخستین بار در سال 1324 هـ. ق مدرسه ای به نام مدرسه دوشیزگان توسط بانو بی بی خانم وزیراف، برای دختران گشایش یافت. اما با وجود ایستادگی بی بی خانم در برابر مشکلات، مدرسه دوشیزگان تعطیل شد.

مدرسه ناموس، در سال 1326هـ. ق توسط خانم طوبی آزموده در خیابان فرمانفرما، نزدیک چهارراه حسن آباد تأسیس شد. آزموده، که با شرایط آن روزگار آشنایی داشت با تدبیری جدید شروع به کار نمود. در ابتدا به تأسیس کلاسهای اکابر برای بانوان اقدام نمود و سپس قرآن و تعالیم مذهبی و علم الحدیث را در دروس گنجاند و سالی یک بار در مدرسه مجالس روضه خوانی ترتیب داد. مدرسه ناموس بعدها به صورت یکی از مهمترین و مجهزترین مدارس متوسطه تهران درآمد.

از آنجایی که بالا بردن سطح فرهنگ جامعه از اهداف اصلی انقلاب مشروطه به حساب می‌آمد، در سال 1327 هـ.ق کلیه دبستانهای تهران دولتی شدند و رسماً تحت نظارت اداره فرهنگ قرار گرفتند و 46 باب مدارس دخترانه و پسرانه تأسیس گردید. /پایان پیام

ارسال نظر