در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۴۷۲۲
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۱
تاریخ چیست؟ / 3
درست است که انسانها تاريخ را مي سازند اما سئوال از ماهيت بنيادي انسان پابرجاست. آيا «ماهيت انساني» ذاتي و يگانه است يا ويژگيهاي اساسي انسان به طور تاريخي شکل گرفته اند؟ آيا مطالعه تاريخ مي تواند نوري بر اين سئوال بيافکند؟ آيا مطالعه تاريخهاي متفاوت ما را به ماهيت غير قابل تغيير انسان مي رساند يا برعکس ما را با تفاوت بنيادي انگيزه ها، تعقلات، خواسته ها واجتماعات آشنا مي سازد؟ آيا انسانيت يک محصول تاريخي است؟
گروه راهبرد - خبرگزاری دانا: تاریخ چیست؟ و چگونه اکنون بشر را می‌سازد؟ چرا باید تاریخ خواند؟ تاریخ گذشتگان به سفره امروز ما چه ربطی دارد؟ مقاله دانيل ليتل استاد فلسفه دانشگاه ميشيگان و نويسنده مدخل فلسفه تاريخ در دايرة المعارف استنفورد، می تواند راهنمایی خوب برای آغاز پاسخ‌یابی به این پرسش‌ها شود. اخیرا مجله فلسفی اطلاعات حکمت و معرفت، مقاله ای وزین از این استاد فلسفه تاریخ ترجمه کرده که در این خبرگزاری متن کامل مقاله البته در چند شماره، منتشر می شود. لیتل سعي کرده تمامي مسائل و شاخه هاي مطرح در فلسفه تاریخ را خلاصه وار معرفي کند. اینک بخش سوم:

فلسفه تاریخ قاره‌ای
مسئله تاريخ هر از چندگاهي مورد توجه فلسفه جديد اروپا بوده است. سنت طولاني و اغلب آلماني تفکر به تاريخ همچون يک کل و روند قابل درک وقايع، ساختارها و جريانها نگاه مي کند که فلسفه تاريخ براي آن ابزاري تفسيري است. اين رويکرد نظري و فراتاريخي مدعي تشخيص خط سير و دوره هاي بزرگ و فراگير تاريخ است و عليرغم پيش و پس بودن نامنظم جنبشهاي تاريخي خاص بر اين رويکرد مصمم است. فيلسوفان عصر جديد مانند ويکو، هردر و هگل سئوالاتي در مورد خط سير کلي و معناي تاريخ مطرح کرده اند. ديگر شاخه کمي متفاوت تفکر سنت قاره اي که با فلسفه تاريخ بسيار مرتبط است، سنت هرمنوتيکي علوم انساني است. اين فيلسوفان با تاکيد بر «دور هرمنوتيکي» استدلالي فلسفي براي تاکيد بر تفسير روايي از تاريخ طرح مي کنند. با کمک مفهوم «دور هرمنوتيکي» انسانها معناي خلق شده توسط ديگران مانند متون، نشانه ها و رفتار ها را مي فهمند. شلايرماخر،  ديلتاي  و ريکور  از جمل  اين فيلسوفان هستند.

ماهيت انسان کلي است يا تاريخي؟
درست است که انسانها تاريخ را مي سازند اما سئوال از ماهيت بنيادي انسان پابرجاست. آيا «ماهيت انساني» ذاتي و يگانه است يا ويژگيهاي اساسي انسان به طور تاريخي شکل گرفته اند؟  آيا مطالعه تاريخ مي تواند نوري بر اين سئوال بيافکند؟ آيا مطالعه تاريخهاي متفاوت ما را به ماهيت غير قابل تغيير انسان مي رساند يا برعکس ما را با تفاوت بنيادي انگيزه ها، تعقلات، خواسته ها واجتماعات آشنا مي سازد؟ آيا انسانيت يک محصول تاريخي است؟ کتاب علم جديد ويکو  تفسيري از تاريخ براساس ماهيت کلي انسان و تاريخ مطرح کرده است.  به نظر او ماهيت يکپارچه انسان در موقعيت هاي تاريخي، تفسير رفتارها و جريانهاي تاريخي را ممکن مي سازد. ابعاد ثابت ماهيت انسان باعث بوجود آمدن حالت هاي معين مراحل رشد جامعه مدني، قانون، تجارت و حکومت مي شوند. به نظر او انسانها وقتي با چالشهاي مدني تکراري مواجه مي شوند، واکنش هاي يکسان از خود نشان مي دهند. در مورد اين نگاه به تاريخ توجه به دو مسئله مهم است. اول اينکه اين نگاه تفسير و شرح تاريخ را ساده مي سازد، چون طبق اين نظريه ما مي توانيم تاريخ را امر معيني بدانيم و بازيگرانش را با تکيه بر تجارب و طبيعت خود درک کنيم، دوم اينکه وارث فکري اين نظريه در علوم اجتماعي قرن بيستم، تئوري انتخاب عقلاني است  که پايه اي براي تبيين همه جانبه اجتماعي فراهم کرده است.
يوهان گوتفريد هردر نظر کاملا متفاوتي در مورد ماهيت و موضوعات و انگيزه هاي انساني دارد. او در کتاب خود با نام ايده هايي براي فلسفه تاريخ انسانيت  از يک بافت تاريخي براي طبيعت انسان سخن مي گويد. او نگاهي تاريخي در مورد ماهيت انسان مطرح مي کند، نگاهي که طبق آن ماهيت انسان خود محصولي تاريخي است. به نظر او انسانها در دوره هاي مختلف رشد تاريخي رفتار متفاوتي از خود نشان مي دهند.  اين نظريه هردر راه را براي فلسفه هاي تاريخگرا  درباره ماهيت انسان نزد فيلسوفان قرن هجدهم مانند هگل و نيچه باز کرد. همچنين مقدمه اي براي جريان مهم معطوف به جهان اجتماعي در قرن بيستم يعني ايده «ساختار اجتماعي» ماهيت انساني و هويت اجتماعي گرديد. 

ارسال نظر