در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۵۶۷۷
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۸
تحلیل چیستی و چرایی نسل جدید اعتراض های مردمی در دنیا
نقاط مشترک جنبش های اعتراضی اخیر این است که انگیزه ایدئولوژیک و رفتارهای چریکی انقلاب های قبلی را ندارند. اکثرا بدون رهبر و قهرمان هستند و تقریبا همگی از شبکه های اجتماعی متکی بر فضای سایبر بهره می برند.
انقلاب 1789 فرانسه، انقلاب سوسیالیستی در شوروی، بهار پراگ و بهار پکن، انقلاب های ایدئولوژیک آمریکای لاتین، انقلاب اسلامی ایران، انقلاب های رنگین، جنبش های ضد نژادپرستی از قلب آفریقای فقیر تا ایالات متحده، انقلاب استقلال الجزایر! شاید بتوان این سیاهه را تا چندین سطر ادامه داد. اما چند سالیست که اتفاقات، انقلاب ها و اعتراض های منحصر به فردی در جهان اتفاق می افتد. شاید جرقه این اتفاقات با خودسوزی محمدبوعزیزی در تونس زده شد؛ دومینوی اعتراض از تونس به مصر، لیبی، سوریه، بحرین، جنبش اعتراضی وال استریت هم کشیده شد. و دوباره بعد از چند ماه، ریشه عصیان از پارک گزی ترکیه سربرآورد و تا عمق خاک سائوپائولو ریشه دواند و در این گذر مصر برای بار دوم طی این چند سال، انقلاب- کودتایی دیگر را تجربه کرد. اگر چه باید همه این اتفاقات را اولا در بستر تاریخی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی خاص خود تحلیل کرد و همه عوامل را به صورت ماتریسی در کنار هم چید، اما فارغ از ترمینولوژی و نتیجه این اعتراض ها و دگردیسی های عظیم سیاسی- اجتماعی، نقاط مشترکی می توان در این اعتراض ها یافت. این جنبش ها انگیزه ایدئولوژیک و رفتارهای چریکی انقلاب های قبلی را ندارند. اکثرا بدون رهبر و قهرمان هستند. همگی از شبکه های اجتماعی متکی بر فضای سایبر بهره می برند.
اینکه آیا رشد شبکه اطلاعاتی نوینی که کاستلز از آن سخن می گوید، بر سهم خواهی سندیکاها و بنیادهای جامعه مدنی تاثیر می گذارد، جای تامل بیشتری دارد. روزنامه انگلیسی آبزرور در گزارشی به این مساله پرداخته که چرا این اعتراض های مردمی شکل می گیرند و چه طبقه ای این عصیان ها را سامان دهی و کانالیزه می کند؟ این گزارش که در پایگاه خبری شفقنا منتشر شده است، با اندکی تلخیص در گروه راهبرد خبرگزاری دانا بازنشر می شود:

تخریب پارک گزی تا هزینه های جام جهانی؛ انگیزه اعتراض

اعتراض های چند هزار نفری از استانبول گرفته تا سائوپائولو، یک نکته مشترک دارند: افزایش نارضایتی میان جوانان تحصیلکرده طبقه متوسط علیه همان سیستم هایی که زمانی، وضعیت اقتصادی آنها را بهبود بخشیده اند. این، خبر خوبی برای دولت ها نیست.
تظاهرات در برزیل پس از افزایش ناچیز بهای خدمات حمل و نقل عمومی آغاز و به سرعت، فراگیر شد. در عرض چند روز، این اعتراضات تبدیل به یک جنبش ملی شد و دامنه اعتراضات، از صرف هزینه های حمل و نقل عمومی فراتر رفت. بیش از یک میلیون نفر از برزیلی ها به خیابان ها ریختند و علیه همه چیز فریاد زدند: از فساد گرفته تا هزینه های زندگی و پولی که صرف ملزومات برگزاری جام جهانی فوتبال می شود.
در ترکیه نیز داستان مشابهی در جریان بود. یک اعتراض ساده به احداث مرکز تجاری در پارکی در مرکز استانبول، پس از آنکه توسط پلیس به شدت سرکوب شد، مثل گلوله برفی کوچکی که می چرخد و تبدیل به بهمن می شود، بزرگ و بزرگتر شد و در نهایت، به شکل تقابل سیاسی با نخست وزیر رجب طیب اردوغان در آمد.
اگر این صحنه ها شبیه به هم به نظر می رسند، به خاطر آن است که خصوصیات مشابهی دارند: همانند یک ویروس، در اینترنت یا از طریق تلفن های همراه فراگیر شده اند، هیچ رهبری بالای سر آنها نیست، سازماندهی ندارند، اغلب در اماکن عمومی شهری شکل می گیرند.
جنبش های بدون رهبر
بر خلاف جنبش اعتراضی 1968 یا حتی تجمعات مربوط به دوره پایان نفوذ شوروی در شرق اروپا در سال 1989، تظاهرات های اخیر در ترکیه و برزیل، رهبران چندان مشخصی ندارد. نقطه ارجاع آنها، حتی لزوما ایدئولوژیکی هم نیست، اما به هر حال از دیگر اعتراض ها، از جمله بهار عربی و جنبش اشغال وال استریت الهام گرفته است. نتیجه، چیزی است در قالب موجی از جنبش های اجتماعی از وال استریت گرفته تا تل آویو، از استانبول گرفته تا ریو دو ژانیرو، که اغلب شرکت کنندگان در آن، جوانان تحصیل کرده، و عضو طبقه متوسط رو به بالای جامعه هستند.
اگر بخواهیم تمام ویژگی های این موج جدید از تظاهرات و اعتراض های مردمی را با هم جمع بزنیم، نتیجه نهایی هیچ ربطی به «شکایت و گلایه های مردمی» ندارد. در واقع، جوهره این تظاهرات ایده وسیع تری را به نمایش گذاشته است. شاید بتوان این ایده را از روی شعاری قرائت کرد که روی یکی از پرچم ها در تظاهرات هفته پیش برزیل دیده می شد: «ما، شبکه اجتماعی هستیم»
تنوع شعارها و پرچم ها و بنرهایی که در تظاهرات های برزیل دیدیم، کار طبقه بندی مطالبات تظاهرکنندگان را به شدت دشوار می ساخت. شعارها و مطالبات طیف وسیعی از خواسته ها را در بر می گرفت؛ از اصلاحات در بخش آموزش و پرورش کشور گرفته تا لزوم رایگان سازی خدمات حمل و نقل عمومی و اعتراض به میلیاردها دلاری که صرف احداث استادیوم های ورزشی برای جام جهانی فوتبال 2014 و مسابقات المپیک 2016 می شود.
پای سیاست و دست نامرئی اقتصاد
همانطور که مجله اکونومیست هفته پیش اشاره کرد، جنبش های گسترده و توده ای در بریتانیا، فرانسه، سوئد و ترکیه، تحت تاثیر طیف وسیعی از انگیزه ها و عوامل شکل گرفته است: افت استانداردهای زندگی، دولت های آتوریته، نگرانی درباره مهاجرت، و مسایلی از این دست. اما برزیل در این گروه نمی گنجد. در این کشور نرخ بیکاری جوانان بسیار پایین است و جامعه، در حال حاضر بالاترین استانداردهای زندگی را در کل تاریخ برزیل تجربه می کند.
پس ماجرا چیست؟ پژوهش های جدید موسسه تحقیقاتی «اعتماد سنجی ادلمان» نشان می دهد بین رتبه یک کشور در جدول «میزان اعتماد مردم به حکومت» و برپایی تظاهرات های اعتراضی، همبستگی وجود دارد. اعتماد سنجی، سنجه ای است که میزان اعتماد مردم به حکومت ها را می سنجد. مبتکر این پژوهش موسسه آمریکایی ادلمان است که بزرگترین شرکت خصوصی دنیا در زمینه روابط عمومی به شمار می آید.
در سال 2011، زمانی که جنبش اشغال وال استریت داشت در پارک زاکوتی در خیابان وال استریت نیویورک متولد می شد، بریتانیا و ایالات متحده در قعر جدول میزان اعتماد مردم به حکومت قرار داشتند، در حالی که برزیل در صدر این جدول نشسته بود. امسال برزیل 30 پله سقوط کرد. اسپانیا و ترکیه نیز که هر دو آنها در سال جاری شاهد تظاهرات های اعتراضی بوده اند، در زمره کشورهایی به شمار می آیند که مردم شان اعتمادی به حکومت ندارند.

تکنولوژی معترض!

یک عامل کلیدی، که تا حد زیادی نشات گرفته از نسل جدید فناوری های ارتباطی است، این است که مردم نه تنها درک بهتری از قدرت دارند بلکه بیش از پیش از نحوه سو استفاده های سیاسی و اقتصادی دولت ها و قدرت ها آگاه شده اند.
تالی هاتوکا، جغرافیدان اسراییلی است که در زمینه «جغرافیای مناطق شهری» تخصص دارد. کتاب او درباره شکل های جدید تظاهرات و اعتراضات قرار است سال آینده منتشر شود. هاتوکا «بسیج عمومی علیه جنگ عراق در سال 2003 در کشورهای مختلف» را نقطه تحول اعتراض های مردمی می داند. او می گوید در حالی که اعتراض های توده ای بزرگ، پیش از این، تمایل داشت بر روی «سازماندهی» متمرکز و معطوف باشد، اعتراض های جهانی به جنگ عراق مشتمل بر تظاهرات در 800 شهر دنیا بود. طیف شرکت کنندگان در این تظاهرات ها، به لحاظ فکری و نظری، بسیار گسترده و متنوع بود.
ساسکیا ساسن، پروفسور جامعه شناسی در دانشگاه کلمبیا، نیویورک، یکی دیگر از ویژگی های کلیدی اعتراضات جدید را مفهوم «اشغال» می داند که محدود به تاکتیک های مشخص جنبش اشغال وال استریت هم نیست. اشغال و تصرف، به انحا مختلف در میدان تحریر قاهره، پارک گزی استانبول و در حین اعتراض های گسترده اجتماعی در تل آویو در سال 2011 رخ داده است.
ساسن به تازگی نوشته است: «اشغال، دقیقا به معنای تظاهرات نیست. بسیاری از اعتراضات اخیر این واقعیت را روشن ساخته است که اشغال، با استفاده از آنچه قبلا یک تکه زمین صرف قلمداد می شد، قلمروهای جدیدی پدید می آورد و به موجب آن، تا حدی تاریخ ساز نیز هست. چه در مصر، چه در آمریکا و چه در هر جای دیگر، این نکته اهمیت دارد که هدف اشغال کنندگان، تصرف قدرت نیست. آنها بیشتر درگیر وظایف و کارهای شهروندی خود بوده اند و هستند. آنها فقط می خواهند نواقص و ایرادهای سیاسی و اجتماعی را به حکومت ها گوشزد کنند»
توییت (Twitt)انقلاب!
مالکولم گلادول نیز در مقاله جنجالی خود با عنوان «تغییر کوچک: چرا انقلاب را نمی توان توییت کرد» در نشریه نیویورکر، نگرانی مشابهی را مطرح کرده است: آیا کنش گران شبکه ای که از رسانه های اجتماعی الگو می گیرند و نقاط اتصالات آنها بسیار ضعیف است، می توانند در دراز مدت انسجام خود را حفظ کنند؟
هاتوکا می گوید: «هرم قدیمی سازماندهی تظاهرات های اعتراضی، محدودیت های خودش را دارد، همین طور راه های جدید سازماندهی این تظاهرات ها نیز با محدودیت های خاص خودش روبروست. در اغلب موارد به نظر می رسد این شکل های جدید در دراز مدت نمی توانند چندان کارآمد و موثر باشند. مردم، یکی دو روز بیرون می روند و تظاهرات می کنند بدون آنکه لزوما آلترناتیو ایدئولوژیکی در دست داشته باشند.»

ترجمه: فرهاد فرجاد

ارسال نظر