در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۶۱۵۰
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۲ - ۰۰:۳۸
یکی از مدیران باتجربه اخیرا به من گفت که اگرشخصی نداند چگونه در موقع لزوم به طور جدی حقیقت را بپیچاند نمي‌تواند یک کارآفرین شود.
به گزارش گروه سبک زندگی خبرگزاری دانا و به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد، من گفت‌وگوهای زیادی با کارآفرینان در مورد دروغ گفتن داشته‌ا‌م. همه آنها از نظر تئوریک با دروغگویی مخالفند، اما در موقعیت‌های اجرایی، بیشتر آنها تا حدودی آن را به کار می‌گیرند. بعضی از آنها واژه «دروغ گفتن» را دوست ندارند و ترجیح مي‌دهند که آن را اغراق در واقعیت یا حتی بازاریابی بنامند، اما بدیهی است که بسیاری از کارآفرینان احساس مي‌کنند باید حقیقت را بپیچانند یا آن را به زعم خود پیرایش کنند، یا آشکارا برخی عبارت‌های «دوستانه» را جعل کنند تا میدان فعالیت اقتصادی برای آنها هموار شود.

یا پیچاندن حقیقت توسط کارآفرینان قابل اغماض است؟ آیا اعتقاد افراطی به گفتن حقیقت یک کار لوکس است که فعالان اقتصادی تازه وارد نمي‌توانند از عهده آن برآیند؟ اگر چنین است آیا ما باید به کارآفرینان یاد بدهیم که کی و چگونه دروغ بگویند یا باید همان استاندارد‌هایی که برای شرکت‌های جاافتاده در نظر مي‌گیریم برای تازه کارها هم تعمیم بدهیم ؟

چند سال پیش با کارآفرینی کار مي‌کردم که سرمایه اولیه ناچیز خود را به 10 میلیون دلار افزایش داده بود. یک عنصر کلیدی در پیشبرد سرمایه‌گذاری‌های او روابط استراتژیک وی با یک مشتری چند ملیتی بود.
یک روز قبل از نهایی کردن سرمایه‌گذاری، آن مشتری اطلاع داد که کنار کشیده است. به دوستم پیشنهاد کردم که شرکای سرمایه‌گذار خود را از این خبر مطلع کند، اما او ترجیح داد که آنها در اولین جلسه هیات مدیره پس از واریز پول به بانک از این موضوع باخبر شوند. نمي‌دانم او چگونه به آنها اطلاع داد، اما هیچ‌گونه بازخورد منفی آشکاری وجود نداشت. اگر من در آن شرایط بودم ممکن بود از روی خامي‌ و بی تجربگی به خاطر مشتری از دست رفته جنجال و هیاهوی زیادی به راه مي‌انداختم و این کار من منجر به فروپاشی شرکت مي‌شد. ریسک‌پذیری این کارآفرین در آن شرایط خاص عواید زیادی برای او به همراه آورد. آیا گفتن این دروغ برای کارآفرین مورد نظربرای حفظ منافع خودش قابل قبول بود؟

هزاران کارآفرین عمدا پیش‌بینی‌های خود را بالا می‌برند با این انتظار که سرمایه‌گذاران حداقل نیمي‌از این پیش‌بینی‌ها را باور خواهند کرد؛ با وجودی که یقین دارند اگر خوب بازی نکنند جریمه خواهند شد. همان طور که یک کارآفرین پیشگام و موفق که فروش واقعی او حدود نصف پیش‌بینی اولیه‌اش بود به من گفت که این یک بازار کاملا جدید است و ما هیچ اطلاعی از آن نداشتیم و به همین دلیل آنگونه که مشتریان دوست داشتند عمل کردیم، یعنی آماری اعلام کردیم که آنها منتظر شنیدنش بودند. آیا غلو در گفتن واقعیت صحیح است هنگامي‌که طرف مقابل واقعیت غلو شده را انتظار مي‌کشد؟

آیا دروغ گفتن در زمانی که تصمیم دارید پس از برطرف شدن نیازتان آن را متوقف کنید قابل تایید است؟

من پاسخ صحیح را ندارم، اما باور دارم که دروغگویی‌های کارآفرینی، با هر اسمي ‌که روی آن بگذاریم، خیلی رایج‌تر از آن است که ما تصور مي‌کنیم. ما همچنان شاهد بحث‌های جدی در این زمینه هم از نظر تئوریک وهم در دنیای واقعی خواهیم بود.
بنابراین بیایید از همین جا شروع کنیم: شما چه فکر مي‌کنید؟

ارسال نظر