آلوین پلنتینگا:
نسبت علم و دین از موضوعات مورد توجه فلاسفه و متالهان بوده است. این موضوع نه تنها مورد توجه بلکه مورد نزاع های فراوان میان دانشمندان و الهی دان ها و عالمان دینی بوده است.
در خصوص این نسبت به طور کلی میتوان سه نسبت سازگاری، تزاحم و جدا بودن را برشمرد.
یکی از فیلسوفان دین معاصر که در این زمینه حرف های قابل ملاحظه دارد، پروفسور آلوین پلنتینگا است که یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم است.
آثار پلنتینگا طیف وسیعی از موضوعات را در بر میگیرند، ولی سهم او در حوزههایی چون متافیزیک، معرفتشناسی و بهویژه فلسفه دین بیشتر است. رویکرد او در فلسفه دین مبتنی بر اصول فلسفه تحلیلی است.
در سال 1980 میلادی نشریه تایم با بررسی فلسفه دین از پلنتینگا به عنوان برجسته ترین فیلسوف دین یاد کرده بود. او رییس پیشین انجمن فلسفه امریکا و رییس انجمن فیلسوفان مسیحی نیز بوده است. آرای پلنتینگا در ایران هم بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند، او حتی یک بار به ایران سفر هم کرده است. آنچه در ادامه می آید گفت وگو با این فیلسوف برجسته معاصر است.
-مطابق آرای شما در کتاب اخیرتان با عنوان "مناقشه واقعا کجا واقع است: علم، دین و طبیعتگرایی" دیدگاه شما در خصوص سازگاری علم و دین چیست؟ آیا اساسا شما به سازگاری میان علم و دین قایل هستید؟
در خصوص این نسبت به طور کلی میتوان سه نسبت سازگاری، تزاحم و جدا بودن را برشمرد.
یکی از فیلسوفان دین معاصر که در این زمینه حرف های قابل ملاحظه دارد، پروفسور آلوین پلنتینگا است که یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم است.
آثار پلنتینگا طیف وسیعی از موضوعات را در بر میگیرند، ولی سهم او در حوزههایی چون متافیزیک، معرفتشناسی و بهویژه فلسفه دین بیشتر است. رویکرد او در فلسفه دین مبتنی بر اصول فلسفه تحلیلی است.
در سال 1980 میلادی نشریه تایم با بررسی فلسفه دین از پلنتینگا به عنوان برجسته ترین فیلسوف دین یاد کرده بود. او رییس پیشین انجمن فلسفه امریکا و رییس انجمن فیلسوفان مسیحی نیز بوده است. آرای پلنتینگا در ایران هم بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند، او حتی یک بار به ایران سفر هم کرده است. آنچه در ادامه می آید گفت وگو با این فیلسوف برجسته معاصر است.
-مطابق آرای شما در کتاب اخیرتان با عنوان "مناقشه واقعا کجا واقع است: علم، دین و طبیعتگرایی" دیدگاه شما در خصوص سازگاری علم و دین چیست؟ آیا اساسا شما به سازگاری میان علم و دین قایل هستید؟
در خصوص سازگاری میان علم و دین معتقد به سازگاری هستم و دیدگاه من همان دیدگاه قبلی است و چیزی به دیدگاه های قبلی خود در کتاب "مناقشه واقعا کجا واقع است: علم، دین و طبیعتگرایی" اضافه نکردهام.
-آیا علم بر دین اثرگذار است؟ در این خصوص دیدگاه شما چه تفاوتی با دیدگاه "ریچارد سوئین برن" دارد؟
من خیلی اطمینان ندارم که دیدگاه من در خصوص نسبت علم و دین تفاوت جدی و اساسی با دیدگاه سوئین برن داشته باشد. اگرچه تصور میکنم که سوئین در مقایسه با من در خصوص استدلال های علمی درباره باور به خدا خوشبینتر است.
من خیلی به استدلال های علمی درباره اعتقاد و باور به خدا خوشبین نیستم.
شما مدل آکوئیناسی/کالوینی را برای معرفت دینی ارایه دادهاید. آیا این مدل صرفا برای دین مسیحیت کاربرد دارد یا برای تمام ادیان قابل کاربرد و کاربست است؟
من فکر میکنم که مدل آکوئیناسی/کالوینی برای تمام ادیان از جمله مسیحیت کاربرد دارد. یعنی همان گونه که این مدل برای دین مسیحیت قابل کاربست است برای سایر ادیان نیز قابلیت کاربست را دارد.
اما باید توجه داشت که این مدل برای ادیان توحیدی و ادیانی که خداپرستی محور آن است کارایی دارد. ولی این مدل برای نمونه برای بودیسم قابل کاربست نیست.
منبع: مهر