در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۶۹۴۵
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۷
گفت و گوی خبرگزاری دانا با قائم مقام وزیر ارتباطات:
نویسنده: هانیه حقیقی
وزارت ارتباطات در دولت دهم با حرف و حدیث‌ها، چالش‌ها و بحران‌های زیادی روبه رو شد. از خصوصی سازی که در این وزراتخانه انجام شد گرفته تا بحث پردامنه فیلترینگ، شورای عالی فضای مجازی و عدم آشنایی مدیران بخش زیادی از مسوولان کشور با حوزه ICT.
برهمین اساس در روزهای پایانی دولت دهم، گروه فناوری خبرگزاری دانا با مرتضی براری، قائم مقام وزیر در فناوری و امور بین الملل و رییس پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت و گویی ترتیب داده که خواندن آن خالی از لطف نیست.

برای شروع بهتر است از تفاهم نامه‌های پی درپی که وزارت ارتباطات در پایان دولت دهم با دانشگاه‌ها منعقد کرد، صحبت کنیم. ماجرای این تفاهم نامه‌ها چه بود؟

جامعه آی سی تی، بزرگترین جامعه علمی کشور است. تقریبا از میان دانشجویانی که در حال تحصیل هستند، 10 درصد در حوزه کامپیوتر، 7 درصد در حوزه برق تحصیل می کنند.

یعنی چیزی بالغ بر 73 هزار نفر در حوزه آی سی تی دانشجو داریم این جمعیت خیلی بزرگی است. یعنی اینکه جامعه بزرگ و قوی هستند. از آن طرف مقوله اقتصاد آنان است. همان طور که می دانید وزارت ارتباطات سومین وزارت خانه ای است که در اقتصاد ملی نقش دارد.

بحث جدی ما این است که این جامعه بزرگ تا چه اندازه در اقتصاد ملی نقش دارد؟ چقدر در صادرات خدمات فنی- مهندسی نقش دارد؟ آیا این نقش قابل قبول است؟ آیا این نقش منطقی است؟ اگر منطقی نیست چه کنیم که نقش اینها را هم در اقتصاد ملی و هم در صادرات خدمات فنی- مهندسی تقویت و پر رنگ کنیم؟ این سوال جدی ماست و هدفمان این است که در برنامه توسعه پنجم هم دیده شده که ما حداقل 20 هزار شرکت دانش بنیان باید ایجاد شود. بنابراین هدف ما این است که به ظرفیت علمی موجود در دانشگاه ها توجه کرده و کمک کنیم که نقش آنان در اقتصاد پر رنگ شود، این مهم ترین بحثی است که ما در این زمینه داریم.

در این راستا برای آنکه پژوهش در دانشگاه ها ساماندهی شود، این باشد که دانشی که در دانشگاه ها تولید می شود مبتنی بر نیاز کشور باشد. بنابراین ما به دنبال فضا و مکانی بودیم که بتواند دانشگاه ها را به دستگاه نزدیک تر کند از این رو ما تلاش کردیم تا در دانشگاه ها چندین پژوهشکده ای ایجاد شود.

 

چطور شد که با پایان دولت مصادف شد؟

دلیل و سیاست خاصی نداشت. ما با وزارت علوم هماهنگ کردیم که این بحث را تقویت کنیم.


ایجاد پژوهشکده در دانشگاه‌ها هیچ بار مالی برای وزارت ارتباطات نداشت

و چقدر هزینه ای برای وزارت خانه داشت؟

پژوهشکده ای که در دانشگاه ایجاد می شود هیچ بار مالی برای وزارت ارتباطات ندارد.

دانشگاه ها و پژوهشکده ها را نباید به عنوان محل هزینه نگاه کرد بلکه آنها محل درآمد هستند.

در دانشگاه دانشکده ایجاد می شود، دانشجو می پذیرد، باید خرج دانشجو و استاد را بدهد. اما پژوهشکده مکمل دانشکده است. قرار است پژوهشکده تولیدات علمی دانشگاه ها فناوری های که در دانشکده ها پیاده سازی می شود، تجاری کند.

بنابراین صریحا تاکید می کنم که این پژوهشکده ها هیچ بار مالی برای وزارت خانه ندارد. تفاهم نامه ما حمایت از تحقیقات در دانشکده هاست.

بحث بعدی که من در مورد پژوهشکده ها دارم این است که پژوهشکده هایمان حوزه فنی نیست. مثلا بعضی پژوهشکده هایمان حوزه راهبردی است. پژوهشکده حوزه مطالعات راهبردی در حوزه بین الملل در دانشگاه علم و صنعت در حال تاسیس است، یعنی ما فقط بحث فنی نداریم. دانشگاه ها فکر کنند که جایگاه ما در دنیا در چه سطحی است و چگونه می توان این سطح را ارتقا داد.

ما دانشگاه ها را هدایت می کنیم که وارد این حوزه ها شوند و سپس این پژوهشکده ها بسیار ارزشمند است. یکی از مشکلاتی که ما در حوزه آی سی تی داریم این است که فناوری های ایجاد شده زیاد است و چرا اینکه فناوری ها تجاری نمی شود؟

نیاز داریم در حوزه اقتصاد ICT گروه پژوهشی مختلف در دانشکده های مختلف ایجاد کنیم و دانشکده های مختلف با هم در تعامل باشند و این کار برای ما بسیار ارزشمند است.

 

پیوست فرهنگی رایتل در چه مرحله ای است، البته در زمینه ورود تکنولوژی اغلب ابتدا تکنولوژی وارد کشور ما می‌شود و بعد راجع به آن فکر می کنیم. اما آیا نباید قبل از اینکه رایتل در بین مردم ورود پیدا می کرد، فکری راجع به مشکلات آن می شد؟

در کشورهای پیشرفته قبل از اینکه تکنولوژی وارد کشور شود روی مدیریت تکنولوژی کار می کنند و تاثیری که تکنولوژی روی فرهنگ، اقتصاد و تمام ابعاد فضای مجازی جامعه خواهد گذاشت.

اما همانطور که اشاره کردید، در کشور ما اینگونه نیست. به عنوان مثال اینترنت اول تکنولوژی اش وارد جامعه شد و بعد بحث مدیریت آن مطرح شد و هنوزی هم نمی دانیم مدیریت اینترنت دست کیست؟

در کشور اول تکنولوژی وارد جامعه شده و تبعات آن را در کشور می گذارد و بعد تازه به فکر راه حل می افتیم که مدیریت کنیم.

باید این نکته را بپذیریم که اینترنت، فضای مجازی و حتی بلوتوث و اس ام اس هم یک رسانه محسوب می شوند و اینها نباید اول وارد کشور شوند و بعد ما به دنبال مدیریت آن باشیم.

ما هیچ وقت به بحث پیشگیری توجه نمی کنیم حتما مساله ای باید اتفاق بیفتد و بعد فکر درمان باشیم و درمان را هم به بدترین شکل انجام می دهیم.

فضای مجازی در کوتاه ترین مدت در جامعه اثر گذاشته و فرهنگ سازی می کند.

وضعیت رایتل هم مانند سایر تکنولوژی هاست و اگر اینگونه پیش برویم، نسل چهارم تلفن همراه هم وارد کشور می شود و ما باز هم همین مشکلات را خواهیم داشت.

پروانه رایتل مبتنی بر ارایه سرویس مولتی مدیا و تصویری است، مشترکان با این تعهد شرکت، هزینه داده اند و سیم کارت خریدند. پس نیاز بوده که مجوز داده شده و در این مورد هیچ شکی وجود ندارد و باید هر تکنولوژی که در دنیاست  در کشور ما نیز وجود داشته باشد.

اما در این زمینه بحث پیوست فرهنگی و حقوقی و... هم باید با اهمیت زیاد مورد توجه قرار بگیرد. حالا که در حوزه اپراتور سوم مجوز داده شده و اپراتور سیم کارت را به مشترکان فروخته این مدل برخورد باید به نوع دیگری باشد.

به عنوان مثال باید ترتیبی داده شود تا خدمات این اپراتور توسعه داده نشود تا پیوست فرهنگی به طور کامل ایجاد شود، نه اینکه به طور کل این خدمات را قطع کنیم چرا که به هر حال مردم برای دریافت خدمات به این اپراتور هزینه پرداخت کرده اند.

 

در حال حاضر، این پیوست در چه وضعیتی قرار دارد؟

این پیوست هم از طرف رایتل و هم از طرف سازمان تنظیم مقررات به شورای عالی فضای مجازی داده شده، نمی دانم در آنجا چه تصمیمی گرفته شده اما فعلا خدمات این اپراتور قطع شده است. تا کنون هم از سوی شورا حکمی صادر نشده است اما من این را منطقی نمی دانم. چون شرکت رایتل به مردم متعهد است و اعتقاد دارم شورا باید اجازه دهد خدمات این اپراتور ادامه پیدا کند و در بازه زمانی مشخص پیوست فرهنگی رایتل نیز تدوین شود.

باید بگویم  وزارتخانه تاکید دارد وارد حوزه 3G و 4G شود. چراکه در حال حاضر ارایه این خدمات در تمام دنیا مطرح است و علاوه بر این صنعت موبایل هم به دنبال سرویس ها ارزانتری است. بنابراین مصر هستیم دانشگاه های بزرگ را در این پیوست دخالت دهیم و این کار را هم کردیم. چراکه این یک پروژه کوتاه مدت نیست و باید بزرگان علمی کشور که در رشته های مختلف صاحب نظر هستند کمک کنند که روی فضای مجازی که امروزه تاثیرات اساسی روی زندگی روزمره می گذارد، نگاه عمیق تری داشته باشیم.

البته این قرارداد ما با حوزه و دانشگاه ها هنوز تکمیل نشده و ما امیدواریم حوزه علمیه نظر خود را روی پیوست نهایی کرده و طبق آن بتوانیم نه تنها برای رایتل بلکه در مورد تمام ابعاد فضای مجازی جلو برویم.

 

روش اعمال فیلترینگ در کشور را تایید نمی کنم

اگر ممکن است کمی هم در مورد پیوست فرهنگی اینترنت(پایش و فیلترینگ) توضیح دهید؟

این پیوست در واقع همان پیوست فرهنگی فضای مجازی است که همه موارد این حوزه را شامل می شود و بحث فیلترینگ هم بحث دیگریست که در این پیوست آورده شده است. به عقیده من اگر در این حوزه از ابتدا به این پیوست ها توجه می کردیم و توسعه زیرساخت هایمان مبتنی بر پیوست ها صورت می گرفت، الان مانند اغلب کشورها ما هم مشکلات مربوط به فیلترینگ را نداشتیم. چراکه فضای مجازی به شدت روی فرهنگ تاثیر می گذارد و نباید از آن غافل می ماندیم.

 

صحبت از فیلترینگ شد، فکر نمی کنید در حوزه فیلترینگ به بدترین شکل ممکن عمل می‌شود؟ آیا نباید در این زمینه تمهیدی اندیشیده شود؟

بحث فیلترینگ باید هوشمند شود و در این زمینه نباید همه را به یک چشم نگاه کرد و اینگونه باشد که فیلترینگ برای همه یکسان به کار برده شود. چراکه تعداد بسیار محدودی از کاربران از اینترنت استفاده موثر نمی کنند. اما اینترنت تاثیرات بسزایی روی تحقیقات و فضای کسب و کار می گذارد، بنابراین باید تلاش کنیم مکانیسمی طراحی شود که هم اجازه ندهد کاربران از فضاهایی که تاثیر مخرب دارند استفاده کنند و هم از سوی دیگر قشر عظیمی از جامعه علمی ما که می خواهند حداکثر استفاده را از این فضا داشته باشند، از امکانات فضای مجازی محروم نشوند.

از این رو بحثی را تحت عنوان فیلترینگ هوشمند مطرح کردیم و درصددیم فیلترینگ مبتنی بر کلیدواژه را حذف کنیم. چراکه بسیاری از کلمات و کلیدواژه هایی که ممکن است برای جامعه مضر باشد به عنوان مثال برای جامعه پزشکی کشور کاربرد دارد. بنابراین نیازمند یک سرویس فیلترینگ هوشمند هستیم که از طریق احراز هویت کار فیلترینگ را انجام دهد. یعنی به نوعی در پی ایجاد رابطه دوسویه بین اینترنت و کاربر هستیم.

تحقیقات خوبی در دانشگاه ها در زمینه هوشمند سازی فیلترینگ انجام گرفته و امیدواریم این تحقیقات منجر به رسیدن به نتیجه مطلوب شده و بتواند به جامعه کمک کند.

 

راه اندازی سرویس ایمیل ملی با هدف رقابت با گوگل و یاهو

بحث ایمیل ملی که نظر منتقدان را بسیار به خود جلب کرده به کجا رسیده و به نظر شما راه اندازی این سرویس چه توجیهی دارد؟

فضای مجازی فضای رقابت است و ما نمی توانیم مردم را محدود کنیم.تکنولوژی در حال رشد است و با ایجاد محدودیت رقبایمان رشد کرده و از این محدودیت به نفع خودشان استفاده می کنند. باید در این فضای رقابتی تلاش کنیم حضورمان را پررنگ کنیم.

 

اگر منظورتان گوگل و یاهو است، به نظر شما قابلیت رقابت با چنین سرویس‌هایی را داریم؟

به هر حال ما باید تلاش و حمایت کنیم. ما در بسیاری از حوزه ها و فضاهای علمی وارد رقابت جهانی شدیم، به هر حال هر کاری در ابتدا مشکل به نظر می رسد.

در فضای مجازی باید تلاش کنیم و شرکت ها را حمایت کنیم تا بتوانند در این حوزه حضور پررنگ داشته باشند. فضای مجازی، فضایی است که نیاز به خلاقیت دارد، می توان با رایه یک سرویس ویژه حجم زیادی از مخاطبان را جذب کرد، مثلا همین شبکه فیس بوک با سرویس های ویژه خود شمار زیادی مخاطب را در سرتاسر جهان جذب خود کرده است.

 

شما چه سرویس ویژه ای در نظر دارید؟

من می گویم باید هدف ما مبتنی بر حمایت از شرکت های توانمند باشد، شرکت هایی که می تواند وارد فضای مجازی شده و با ایده های نو در این فضای جهانی مخاطب جذب کند. منظورم ارایه سرویس هایی مبتنی بر نیازها و فرهنگ مردم است.

باید دنبال ایده های جدید باشیم؛ شبکه های اجتماعی بزرگ، جامعه شناسان، روان شناسان، اقتصاددانان و... را دور هم جمع می کنند، ما هم باید این متخصصان و کارشناسان را دور هم جمع کنیم تا ایده هایی ارایه دهند که مردم تمایل پیدا کنند از سرویس ها و خدمات ما استفاده کنند. من معتقدم نمی توانیم کاربران را مجبور به استفاده از سرویس های بومی کنیم، یعنی اصلا در عصر حاضر چنین چیزی جواب نمی دهد.

 البته سفارش می کنیم کاربران از سرویس های بومی استفاده کنند چرا که اولین فایده آن اشتغال زایی در داخل کشور است اما در تولید محتوا هم باید حداقل ویژگی های سرویس دهنده های خارجی را در این سرویس های بومی و ملی لحاظ کنیم تا بتوانیم سرویس ویژه ای ارایه دهیم.

مطمئنا ما در حوزه علوم انسانی در کشور غنی هستیم بنابراین با کمک همین مفاهیم و کار کارشناسی می توانیم سرویس هایی اجاره دهیم که بتوانند جاذبه ایجاد کرده و کاربران را جذب کند.

 

این حرف‌ها قشنگ است، اما عملا در این زمینه چه کاری انجام شده است؟ به هرحال ابتدا باید کاری صورت گیرد و بعد ادعای رقابت با سرویس‌های بزرگ دنیا مطرح شود.

در حال حاضر در کشور ما سرویس هایی شروع به فعالیت کردند این عقیده شماست که موفق نبوده اند و قابل رقابت با ابر قدرت ها در این زمینه نیستند؛ اما فعالیت آنها را باید نسبت به سرمایه گذاری هایی که روی آنها شده بسنجیم. الان گوگل چقدر روی سرویس ها و خدماتش سرمایه گذاری کرده و روی سرویس های بومی ما چقدر سرمایه گذاری صورت گرفته است؟ بنابراین باید با در نظر گرفتن اینها قضاوت کنیم.

 

پس قبول دارید که صرف ورود به این حوزه نمی توانیم ادعای رقابت کنیم، به نظر شما آیا بهتر نیست به جای راه اندازی این همه سرویس همانطور که گفتید، مانند گوگل حرفه ای رفتار کنیم؟

این انتقاد شما به جاست که دولت و وزارتخانه باید حمایت های بیشتری در این حوزه داشته باشند. ما هم در تلاشیم این بخش را بیشتر تقویت کنیم و این مهم از اولویت های وزارتخانه است. از طرف دیگر از تولید کنندگان محتوا و ارایه دهنده سرویس می خواهیم به نیازهای کاربران توجه کرده و مخاطبان را درک کنند. من بارها گفته ام همه نیرو و پتانسیل ها باید جمع شود تا بتوانیم در عرصه فضای مجازی یک ابر سرویس راه اندازی کنیم.

 

از تمام این حرف ها که بگذریم، با توجه به اتفاقاتی که در این مدت برای وزارتخانه افتاد که مهمترین آنها بحث ادغام این وزارتخانه و ورود شورای عالی فضای مجازی بود، آیا می توان هنوز هم ادعا کرد که این وزارتخانه قدرتمند است؟

صحبت شما منطقی است من هم معتقدم که پایگاه اجتماعی وزارتخانه در جامعه کمرنگ شده است. اینکه هنگامی که صحبت از ادغام یا حتی انحلال وزارتخانه می‌شود، نه دانشگاه‌ها، نه پارک‌های علم و فناوری و مراکز رشد و نه حتی بخش صنعت اهمیتی به موضوع نمی‌دهند صحت ادعای من را ثابت می کند.

وقتی پایگاه اجتماعی وزارتخانه در بخش‌های اجتماعی کمرنگ می‌شود وضعیت همانی می‌شود که شما اشاره کردید، اما ما سعی کردیم نقش این وزارتخانه را پررنگ کنیم. به طور مثال در دانشکده ها، پژوهشکده تاسیس کردیم که فعالیت‌هایش مبتنی بر نیازهای وزارتخانه است. از این طریق می خواهیم کمک کنیم تحقیقات دانشگاه‌ها مبتنی بر نیاز بازار باشد.

در بخش صنعت هم همینطور، ما تا کنون چندین جلسه با اپراتورها داشتیم و سعی کردیم همانطور که آنها در درآمدزایی نقش دارند، نقش آنها را در توسعه کسب وکار هم پررنگ کنیم. یعنی کم کم داریم وارد سیاست گذاری در حوزه صنعت مخابرات هم می‌شویم.

علاوه بر اینها کنسرسیومی متشکل از دانشگاه‌های کشور ایجاد کردیم که بتوانیم در نسل چهارم تلفن همراه هم وارد شویم و همچنین آنها را تشویق کردیم که با برخی از شرکت‌های خارجی نیز کنسرسیومی تشکیل دهند و با توجه به سرعت ورود تکنولوژی بتوانیم همگام با هم کارهای مربوط به تحقیقات و راه اندازی را انجام دهیم.

بنابراین می‌خواهیم تیمی متشکل از دانشگاه‌‌ها، شرکت‌ها و مراکز رشد ایجاد کنیم که بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن محصول تولید کنند تا بتوانیم در دراز مدت بحث بومی سازی و توسعه فناوری های بومی را وسعت بخشیم.

اینگونه می توانیم در درازمدت پایگاه اجتماعی وزارت ارتباطات را پررنگ کنیم که اگر روزی صحبت از انحلال و ادغام این وزارتخانه شد، دانشگاه‌ها، شرکت‌ها، صنعت و حتی دیگر وزارتخانه‌ها مدعی شده و اعتراض کنند.

 

فکر می کنید کی به این جایگاه می‌رسید؟

ببینید ما الان این خلا را حس کردیم با تمام نهادها وسازمان‌هایی که نام بردم هم جلسه گذاشتیم و اعتقادد داریم با این تصمیم کسب وکار و اشتغال به شدت افزایش پیدا کرده و اقتصاد کشور هم ارتقا می یابد.

 

در مورد شورای عالی فضای مجازی صحبتی نکردید؟

وزارتخانه اعتقاد دارد شورای فضای مجازی با این هدف شروع به کار کرد که وارد سیاست گذاری در این حوزه شده و بتواند حوزه‌های اجرایی را تقویت کند.

ما انتظار کمک و همکاری از این شورا داشتیم که بتوانیم با کمک آن همگام با هم برای رسیدن به اهداف این حوزه گام برداریم نه اینکه شورای فضای مجازی بخواهد اینگونه تک روی کند.

به هرحال به نظر من باید بین شورای عالی فضای مجازی و وزارت ارتباطات مرز روشن و شفافی تعیین شود و این شورا به حوزه سیاست گذاری ورود پیدا کند و کارهای اجرایی را به وزارتخانه واگذار کند و بتواند نقش حاکمیتی خودش را پررنگ کند. به نظر من حوزه سیاست گذاری آنقدر وسیع است که تمام وقت شورا را بگیرد.

 

دولت جدید باید درآمدهای ICT را در همین حوزه هزینه کند

با تمام این تفاسیر بزرگترین چالش این حوزه از نظر شما چیست؟

بزرگترین چالش این است که مسوولان کشور اعتقاد راسخ به حوزه ICT ندارند و باور ندارند این حوزه موتور اقتصاد کشور است و این حوزه در توسعه بهره وری نقش بسزایی دارد، بنابراین تمام مسوولان باید اعتقاد داشته باشند که حوزهICT می‌تواند باعث توسعه و پیشرفت کشور باشد و باید فرصت‌های این حوزه شناسایی شده و به آن پرداخته شود.

در این حوزه سرمایه‌های سرگردان زیادی وجود دارد، حجم نقدینگی در این حوزه بالاست بنابراین باید در این حوزه سرمایه گذاری و سرمایه‌ها را مدیریت کنیم.

 

و بحث جدی که دولت جدید باید به آن توجه کند از نظر شما چیست؟

باید درآمدهای عظیمی که عاید این حوزه می‌شود، صرف زیرساخت‌های حوزه شود و باعث توسعه اشتغال و کسب وکار شود. دولت یازدهم باید این درآمدهایی که از سوی اپراتورها وارد خزانه دولت می‌شود را صرف توسعه حوزه ICT  کشور کند.

 گفت و گو از هانیه حقیقی

                                                                                                                                                
ارسال نظر