در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۷۰۱۸
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۲
یک پژوهشگر علوم انسانی مطرح کرد:
یک پژوهشگر مسایل فرهنگی گفت: از آغاز انقلاب موضوع مدیریت های کلان از مسایل عمده کشور بوده است که غالبا افراد متخصص در حوزه های مربوطه به کار گمارده نمی شدند و اگر می شدند دارای تجربه و آگاهی قابل قبول نبودند.

به گزارش خبرگزاری دانا و به نقل از مهر دکتر محمد بقایی ماکان در مورد اینکه از آغاز انقلاب شاهد سکانداری مسوولیت های غیر مرتبط در حوزه علوم انسانی در این حوزه بوده ایم به طور کلی نگاه فردی که مهندسی و علوم پایه خوانده به علوم انسانی چیست و چرا سکان مدیریتی حوزه های علوم انسانی به فارغ التحصیلان این حوزه ها واگذار نشده است گفت: از آغاز انقلاب موضوع مدیریت های کلان از مسایل عمده کشور بوده است که غالبا افراد متخصص در حوزه های مربوطه به کار گمارده نمی شدند و اگر می شدند دارای تجربه و آگاهی قابل قبول نبودند.

وی افزود: مدت های طولانی بحث بر سر این بوده که آیا در انتخاب مدیر تخصص ارجح است یا تعهد، یعنی مدیر باید دارای کدام یک از این دو ویژگی باشد چنان که برای مثال همین مورد در خصوص مسلمان ایرانی و ایرانی مسلمان درگرفت که بحثی از پایه بی اساس بوده است. زیرا تا ماده ای موجود نباشد هیچ صفتی به آن تعلق نمی گیرد. یعنی نخست باید انسانی یا سرزمینی وجود داشته باشد تا بتوان صفت متعهد یا دینی را به آن اطلاق کرد.

این محقق و پژوهشگر مسایل فرهنگی در ادامه اظهارداشت: چنان که هیچ عرضی بدون جوهر ممکن نیست. عدم درک این نکته ظریف سبب شده بود تا در انتخاب مدیران معیارهایی نامناسب به کار گرفته شود که ضرر آن به خصوص متوجه دو قطب معتبر یعنی اقتصاد و فرهنگ گردید. به طوری که حتی در سال های بعد از انقلاب کسانی برای مسوولیت های کلان انتخاب شدند که نام آنها با حوزه فعالیت آنها همخوانی داشته است.

وی تصریح کرد: برای مثال شخصی به نام بانکی مسوولیت بانک مرکزی را به عهده گرفت و فردی به نام پرورش وزیر آموزش و پرورش شد و مسوولان بنیاد شهید و همچنین نهضت سواد آموزی نیز اسامی اشان با نهادهایی که مسوولیت آنها به آنان سپرده شد همانندی داشته است.

این نویسنده و مترجم عنوان کرد: سپس که اندکی تحول در انتخاب مدیران پیدا شد افراد متخصص در یک حوزه به عنوان مدیر برای حوزه های مختلف در نظر گرفته شدند چنان که برای مثال وزیر آموزش و پرورش پس از مدتی سرپرست سازمان برنامه شد و بعد این صحبت پیش آمد که او سرپرست سازمان میراث فرهنگی شد بی آنکه انتخاب کنندگان چنین فردی به عنوان مدیر سه نهادی که هر یک نیاز به تخصص های مختلف دارد یعنی از تعلیم و تربیت گرفته تا اقتصاد و باستان شناسی چگونه می تواند در هر سه زمینه دارای آن میزان از آگاهی باشد که بتواند به عنوان مدیری کارآمد از عهده وظیفه خود بر آید.

بقایی ماکان عنوان کرد: از اینروست که رفته رفته مساله ای به نام ضعف مدیریت در کشور مطرح شد و نیاز به افراد متخصص در هر حوزه احساس گردید که گرچه در سال های اخیر معیار انتخاب براین اصل قرار گرفته، ولی هنوز کمبودهایی حس می شود که نیاز به بازنگری در مدیریت های مختلف دارد.

وی در پایان یادآورشد: برای مثال در حوزه فرهنگ کسانی عهده دار وظایف و تصمیمات کلان شده اند که نه تجربه و آگاهی یک کارگر با تجربه در حوزه نشر را دارند و نه حتی اثری مکتوب یا مقاله ای قابل قبول از آنها درجایی دیده شده که اکثرا دلخوش به مدارک تحصیلی می باشند که در عمل هیچ سودی از آنها عاید جامعه نمی شود زیرا عمل به کار برآید به سخندانی نیست.

ارسال نظر