در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۸۲۴۳
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۲:۰۹
تزریق امید بزرگترین وظیفه روزنامه‌نگار
تاریخ جهان و بخصوص تاریخ خاورمیانه را با خون نوشته‌اند. برای زدودن رنگ دل‌آزار خون از روان جهان و توقف روند تراژیک تاریخ، در کنار اندیشه‌‌ها و کنش‌های اخلاقی و حقوقی، باید به روزنامه‌نگاری صلح به‌عنوان ابزاری قدرتمند روی آورد. بنابه همین ضرورت و اهمیت، روزنامه‌نگاری صلح را باید در سطح یک مکتب مطرح و ترویج کرد. باید برای این مکتب ضدخشونت، رشته‌ای خاص در دانشکده‌های ارتباطات تاسیس کرد و با جذب باهوش‌ترین و جسورترین دانشجویان، لشکری از زبردست‌ترین روزنامه‌نگاران صلح‌جو را تربیت کرد.
تزریق امید بزرگترین وظیفه روزنامه‌نگار

بسیاری از مهمترین اساتید روزنامه‌نگاری، وظیفه روزنامه‌نگار را تزریق امید و ترویج صلح می‌دانند. روزنامه‌نگار، سیاستمدار نیست و در پهنه بحران‌ها و رخدادهای ریز و درشت، سودای منفعت فردی و جمعی خود را در سر ندارد. رویای صلح، اصلی‌ترین سودای کسی است که ردای ژورنالیسم پوشیده است. روزنامه‌نگار باید چنان بنویسد که کام جهان آرام باشد. آرام کردن جهانِ نگران، دشواری بزرگ خبرنگاری است که رنج ناآرامی و بحران را از نزدیک لمس می‌کند اما  می‌خواهد چشم‌ در چشم مردم بدوزد و از امید و آرامش و صلح سخن بگوید.

روزنامه‌نگار باید احتیاط کند

روزنامه‌نگار شاید سخت بتواند بذر امید بکارد و چشم‌های نگران را آرامش بخشد اما به‌راحتی و با اشتباهی کوچک، می‌تواند موج بلند نفرت و ناآرامی بیافریند. لحن و قلم خبرنگاری که «صحنه» را دیده است می‌توان ملتی را منفجر کند. تاکید مکرر بزرگان روزنامه‌نگاری بر بی‌طرفی و احتیاط در مخابره اخبار جنگ و حوادث بی‌جهت نیست. من بارها دیده‌ام مربیان روزنامه‌نگاری روی برگه کارآموزان و دانشجویان خود نوشته‌اند: «تلخ ننویس» بله باید موثر نوشت ولی نباید تلخ نوشت. نبض هیجان جامعه را در دست‌های روزنامه‌نگار است او باید احتیاط کند.

 جنگ و دشواری‌های روزنامه‌نگاری متعهد

جنگ عرصه هنرنمایی روزنامه‌نگاران متعهد است.زمانی که ژنرال‌ها فرمان جنگ صادر می‌کنند می‌خواهندتنها زمانی شیپور جنگ را خاموش کنند که «دشمن» را کشته باشند. اما این یک سوی قصه جنگ است. ژنرال‌ها تنها آغازگر جنگ هستند، توسعه جنگ کار ژنرال‌ها نیست جنگ را سیاستمداران توسعه می‌دهند. اینجا است که آزمون بزرگ روزنامه‌نگاران کلید می‌خورد. آنها می‌توانند در پوستین روزنامه‌نگار به یاری سیاستمداران و ژنرال‌ها درآیند و به توسعه جنگ و نفرت مشغول شوند و کسی هم آنها را مسوول مستقیم فاجعه نشناسد. در برابر این معاونت در جنایت، روزنامه‌نگاری متعهد، راه دیگری می‌رود او با آگاهی‌بخشی و انتشار اطلاعاتِ دقیق، به پایان جنگ می‌اندیشد. درواقع، این نه ژنرال‌ها و سیاستمداران که روزنامه‌نگاران هستند که فرمان آتش‌بس صادر می‌کنند. عمل به این وظیفه بزرگ البته بسیار دشوار است.

روزنامه‌نگاری صلح، سپر خشونت

در واقع، یکی از مصادیق اصلی روزنامه‌نگاری متعهد، روزنامه‌نگاری صلح است، سبکی از ژورنالیسم که البته تنها به دوران جنگ ختم نمی‌شود و بیش از دوران جنگ، در دوران صلح، باید رواج یابد تا بتوان با تکیه بر ابزاری قدرتمندی بنام رسانه، از هرگونه جنگ و نزاعی جلوگیری کرد. روزنامه‌نگاری صلح می‌خواهد کاری کند که ژنرال‌ها هرگز فرمان جنگ صادر نکنند و  سیاستمداران قانع شوند که هرگز دنبال ژنرال‌ها نروند. روزنامه‌نگار صلح هرگز برای سیاستمداران و ژنرال‌ها، رپرتاژ آگهی نمی‌رود. او جسور است و تمامیت دستگاه عریض و طویل جنگ را با همه جزئیاتش، بی‌رحمانه نقد و نفی می‌کند. او سپر خشونت است.

 روزنامه‌نگاری صلح به‌مثابه یک مکتب

تاریخ جهان و بخصوص تاریخ خاورمیانه را با خون نوشته‌اند. برای زدودن رنگ دل‌آزار خون از روان جهان و توقف روند تراژیک تاریخ، در کنار اندیشه‌‌ها و کنش‌های اخلاقی و حقوقی، باید به روزنامه‌نگاری صلح به‌عنوان ابزاری قدرتمند روی آورد. بنابه همین ضرورت و اهمیت، روزنامه‌نگاری صلح را باید در سطح یک مکتب مطرح و ترویج کرد. باید برای این مکتب ضدخشونت، رشته‌ای خاص در دانشکده‌های ارتباطات تاسیس کرد و با جذب باهوش‌ترین و جسورترین دانشجویان، لشکری از زبردست‌ترین روزنامه‌نگاران صلح‌جو را تربیت کرد.

 کارنامه ژورنالیسم صلح در ایران

متاسفانه، کارنامه ژورنالیسم ایرانی در حوزه روزنامه‌نگاری صلح آنچنان قابل دفاع نیست. این سبک ژورنالیسم اساسا در میان روزنامه‌نگاران ما کمتر شناخته شده است. در سوی دیگر، عملکرد ما برای ترویج صلح و پرهیز از خشونت در طی سال‌های خون و خشونت، خیلی قابل افتخار نیست. البته نباید از تک ستاره‌ها غافل بود اما حقیقت این است که روزنامه‌نگاران می‌توانستند با نقد خشونت و ترویج، صلح جامعه را از اینهمه خشونت برهانند. پیوند ناگسستنی ژورنالیسم با نهاد سیاست و قدرت، این وظیفه مهم را کمرنگ کرده است.

 کارویژه روزنامه‌نگاری صلح در دوران جنگ

در مکتب روزنامه‌نگاری صلح، روزنامه ارگان سیاستمداران نیست. جنگ به نفع نظامیان روایت نمی‌شود. گزارش جنگ نباید به گونه ای باشد که مردم را به جنگیدن تشویق کند. روزنامه‌نگاری صلح، صلح و آتش‌بس را تبلیغ می‌کند نه جنگ جنگ تا همیشه را. روزنامه‌نگار نباید صحنه‌های خشونت را اینقدر عریان به مردم نشان دهد که «کشتن» برای مردم عادی شود. بین روایت فاجعه با ایجاد ترس و واهمه فاصله بسیار باریکی وجود دارد. روزنامه‌نگار صلح، از یک سو نباید فاجعه را چنان روایت کند که مخاطبان حس کنند اتفاق خاصی نیافتاده است و نباید روایتی گزارش کند که وحشت در دل مردم ایجاد کند. کارویژه روزنامه‌نگاری صلح، ساخت فیلم هیجانی از فاجعه یا سرودن غزل‌های عاشقانه درباره جنگ نیست، بلکه گزارش عینی از رویدادهای تلخ است به‌شرط دوری جامعه از وحشت و تحریک آن به ایجاد صلح.

 کارویژه‌ی روزنامه‌نگاری صلح در دوران صلح

در دروان صلح اما، تبیین مولفه‌های صلح، ترویج حقوق، خوانش اخلاق، آموزش گفتگو، وظیفه روزنامه‌نگاری صلح است. سایه روزنامه‌نگار باید چنان بر سیاستمداران سنگین باشد که هرگز در اندیشه جنگ نباشند. روزنامه‌نگار با انتشار تاریخ خشونت، تصویری دقیق از مصائب بشری ارائه می‌کند تا انسان را از خطا دور کند. زنهار مدام روزنامه‌نگار، ذهن فراموش‌‌کار انسان را یاد خطاهای گذشتگان می‌اندازد. بازخوانی مدام نسل‌کشی‌ها، فاش‌سازی پرونده‌های جنایت، معرفی جنایتکاران جنگی و تبیین رنج‌های بسیاری که قربانیان جنگ و خشونت کشیده‌اند، در این راه بسیار موثر خواهد بود. در روزنامه‌نگاری صلح، همه‌ی گزارش‌ها، تحلیل‌ها، خبرها، مقالات و تصاویر با محک صلح منتشر می‌شود. هر مطلبی تنها در سطح تاثیر مثبت آن بر روند صلح ارزیابی می‌شود. بک‌گراند همه رفتارها، گفتارها و نوشتارهای روزنامه‌نگار صلح، تنها و تنها یک چیز است؛ صلح و پرهیز از خشونت.

 دشمنان روزنامه‌نگاری صلح چه کسانی هستند؟

اما روزنامه‌نگاری صلح دشمنان جدی دارد. ناسیونالیسمِ بد مهمترین دشمن آن است. ملی‌گرایان افراطی که همه واژه‌های زیبا را به‌نام ملت و ملیت، به‌نفع خود مصادره می‌کنند، از صلح گریزان هستند. بررسی کوتاه تاریخ خون نشان می‌دهد، بزرگترین جنگ‌های خانمان‌سوز را ملی‌گرایان انجام داده‌اند. افراطیون مذهبی دیگر دشمنان روزنامه‌نگاری صلح هستند. بقای افراطی‌ها در جنگ و نزاع است. آنان برای جنگیدن نیاز به انسداد اطلاعات و بحران آگاهی دارند بنابراین بزرگترین خطر برای آنان، روزنامه‌نگاری صلح است. نظامیانی که به‌جای پادگان در سرسرای سیاست نشسته‌اند دیگر دشمنان روزنامه‌نگاری صلح هستند چون کارویژه بزرگ آنان، جنگ است و ادبیات صلح آنان را تضعیف می‌کند.

اعتماد، دوشنبه 18شهریور 1392 صفحه 10


ارسال نظر