در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۸۷۸۲
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۵
معاون مبارزه با آفات سازمان حفظ نباتات در گفت و گوی اختصاصی با خبرگزاری دانا:
امروزه بحث مبارزه بیولوژیک و غیرشیمیایی با آفات و بیماری های گیاهی از مهم ترین مباحث در بخش تولیدات کشاورزی است. مبارزه ای که علاوه بر پیشگیری از نابودی محصولات زراعی و باغی، بر سلامت جامعه و حفظ محیط زیست تاثیر نامطلوب ندارد.
دکتر محمدجواد سروش معاون مبارزه با آفات سازمان حفظ نباتات در گفت و گو با خبرنگار گروه دانش خبرگزاری دانا (دانا خبر) از جایگاه مبارزه بیولوژیک و غیرشیمیایی با آفات گیاهی در کشور گفت و اقداماتی را که توسط این معاونت برای ترویج و گسترش بهره گیری از این روش ها در بین کشاورزان صورت گرفته برشمرد، همچنین برنامه های سازمان حفظ نباتات و وزارت جهاد کشاورزی در ارتباط با حمایت از تولیدکنندگان سموم سبز و زیست سازگار را تشریح کرد که متن این گفت و گو در ادامه می آید.

جناب دکتر! در ابتدا قدری در مورد اهمیت و جایگاه استفاده از سموم سبز و روش های بیولوژیک در بحث مقابله با آفات و امراض گیاهی توضیح بفرمایید؟

درحال حاضر دولت ها و متولیان تامین غذا، با دو چالش بزرگ روبرو هستند یکی رشد جمعیت و نیاز به افزایش تولید محصولات غذایی برای پاسخگویی به نیاز مردم و دیگر سلامتی غذا و بالتبع سلامتی جامعه و حفظ محیط زیست. همه دولت ها سعی می کنند برای تولید حداکثر غذا، از همه روش های ممکن بهره بگیرند. برای این منظور در قرن بیستم توسعه نهاده های کشاورزی از جمله سموم شیمیایی، کودهای شیمیایی و بذور اصلاح شده مورد توجه قرار گرفت و روندی را آغاز کرد که از آن تحت عنوان انقلاب سبز نام برده می شود و هدف از آن افزایش تولید محصولات غذایی بود. اما از طرفی به کارگیری این مواد و نهاده ها باعث وارد شدن خسارات فراوان به محیط زیست و منابع طبیعی شد و در دراز مدت هم در بحث کنترل آفات و بیماری ها، نتیجه ای حاصل نشد. قبل از سال 1930 که استفاده از سموم و آفت کش ها آغاز نشده بود میزان خساراتی که در اثر آفات، به محصولات کشاورزی وارد می شد در حدود 7 درصد بود اما بعد از 80 سال این عدد به 12 درصد رسیده است. یعنی در اثر استفاده از این مواد نه تنها خسارات کاهش نیافته بلکه افزایش هم پیدا کرده است. چون این مواد تنها آفات را از بین نمی برند بلکه موجودات مفید هم از بین می روند و شرایط برای افزایش جمعیت آفات باقیمانده فراهم می گردد. اما از دهه 70 قرن بیستم به بعد، نهضتی در دنیا شکل گرفت مبنی بر استفاده از اقدامات بیولوژیکی و مدیریت تلفیقی برای کنترل آفات تا از این طریق هم جلوی خسارات وارده گرفته شود و هم از پیامدهای زیست محیطی و به خطر افتادن سلامت جامعه جلوگیری شود.
 

با توجه به سیاست های کلان دولت در بخش کشاورزی و تاکید بر استفاده از مواد بیولوژیک به نحوی که 25 درصد سطح تولید محصولات کشاورزی تا پایان برنامه پنجم از این طریق محقق شود، مجموعه تحت مدیریت شما در این راستا چه اقداماتی انجام داده است؟

در این ارتباط اولین حرکت قانونمند در ایران به قانون برنامه پنجم توسعه بر می گردد. همانطور که اشاره کردید در این برنامه مقرر شده که 25 درصد از سطوح زیرکشت به مدیریت تلفیقی اختصاص یابد که حرکت بسیار بزرگی است. در این راستا ما محصولاتی چون سبزی و صیفی و محصولات گلخانه ای و سایر محصولاتی که مصرف تازه خوری دارند و خطر باقی مانده سموم در آنها جدی تر است را در اولویت قرار دادیم. از سال 85 یارانه ای که به سموم تعلق می گرفت را به کلی حذف کردیم و سموم با قیمت تمام شده در اختیار کشاورزان قرار گرفت. در مقابل بخشی از پول یارانه را به مبارزه غیرشیمیایی و بیولوژیک و استفاده از خدمات کارشناسی در پیش آگاهی و تعیین زمان دقیق مبارزه علیه آفات اختصاص دادیم که از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای این منظور شبکه مراقبت متشکل از 4500 نفر در سراسر کشور در سطح 2 میلیون و 300 هزار هکتار مشغول به کار شدند تا اهداف یادشده محقق شود. همچنین برای استفاده از سموم پرخطر محدودیت هایی اعمال کردیم و از توزیع و استفاده از 5 سم خطرناک پرمصرف به کلی جلوگیری شد. بالغ بر 300 هزار هکتار از اراضی کشور تحت مبارزه بیولوژیک قرار گرفت و در سطح 800هزار هکتار هم از روش های غیرشیمیایی برای مبارزه با آفات و بیماری ها استفاده شد یعنی در مجموع بیش از یک میلیون هکتار زیر پوشش مدیریت غیر شیمیایی و بیولوژیک قرار گرفته است.

با توجه به اقداماتی که توسط مجموعه شما برای مبارزه بیولوژیک و غیر شیمیایی با آفات و بیماری های گیاهی انجام گرفت، همکاری کشاورزان در این زمینه را چطور ارزیابی می کنید؟

تجربه نشان داده که کشاورزان وقتی در انجام یک فعالیت مشارکت می کنند که به آن باور داشته باشند و نتایج آن را به عین ببینند. از سال ها پیش، سم و کود را تبلیغ کردیم تا بالاخره کشاورز باور کرد. الان هم کنترل بیولوژیک باید آموزش داده شود تا کشاورز همراهی کند. بحث مبارزه بیولوژیک با آفات بدون آموزش و آگاهی بخشی به کشاورزان به هیچ وجه موفق نخواهد شد. بنابراین باید مباحث آموزشی و ترویجی کشاورزان مورد توجه ویژه قرار گیرد. مبارزه بیولوژیک و غیرشیمیایی در عین اینکه بسیار مفید و موثر است اما نتایج آن به صورت بطئی و تاخیری نمایان می شود. یعنی ممکن است در سال اول پس از به کارگیری، آفات به کلی از بین نروند و میزان آنها کاهش یابد اما به مرور اثرات آن به خوبی مشخص می شود و پس از چند سال مشکل آفات مرتفع خواهد شد و به یک تعادل طبیعی در عرصه خواهیم رسید. بر خلاف سم که تاثیری سریع دارد اما می بینید که چند ماه بعد مجددا با طغیان آفات و بیماری ها روبرو می شویم. برای جلب توجه کشاورزان نسبت به مزایای روش های بیولوژیک و غیرشیمیایی و تشویق آنها به همکاری، باید با کمک دولت این بحث ها جا بیفتد. دولت ها موظفند در مورد مواد و عوامل بیولوژیک یارانه بدهند نه به خاطر کنترل آفات، بلکه برای حفظ سلامت جامعه که در این زمینه کمتر عمل کرده اند. ما باید توجه داشته باشیم که بهداشت گیاه، در واقع تامین بهداشت دام و ایجاد سلامتی برای انسان است. بنابراین برای دستیابی به این هدف باید در سطح عالی و کلان برنامه ریزی و سیاستگذاری کرد.

بر اساس توضیحات شما، اینطور به نظر می رسد که اقدامات سخت افزاری در این زمینه تا حد زیادی انجام شده و اولویت شما برای آینده، پرداختن به اقدامات نرم افزاری است.

همینطور است، ما برای اعمال مدیریت تلفیقی آفت، علاوه بر برنامه و چارچوب قانونی نیاز به ابزار و امکانات لازم وکافی داریم. هم اکنون در بحث تولید محصول سالم که نتیجه مدیریت تلفیقی است چندین نهاد مسوولیت دارند از جمله وزارت بهداشت، سازمان میادین وشهرداری ها، سازمان استاندارد و وزارت جهاد کشاورزی. اما متاسفانه هماهنگی و ارتباط لازم یا وجود ندارد و یا بسیار ضعیف است. لینک شدن بخش های متولی در این زمینه از اولویت های ماست. در واقع برای نیل به این هدف، نیاز به هماهنگی درون تشکیلاتی و برون تشکیلاتی داریم. تخصیص اعتبار و امکانات و نیروی متخصص هم از دیگر پارامترهای موفقیت است. در واقع پیش آگاهی در بحث مبارزه با آفات یک اصل است و آن هم در صورتی محقق خواهد شد که از فارغ التحصیلان و دانش آموختگان کشاورزی که تعداد قابل توجهی در کشور هستند برای انتقال دانش و یافته ها و ارتباط با کشاورزان استفاده شود.

همانطور که می دانید در بحث کنترل مواد شیمیایی و پسماندهای خطرناک دو کنوانسیون بین المللی استکهلم و رتردام شکل گرفته است. توضیح دهید که مفاد این کنوانسیون ها تا چه حد در کشور ما اجرایی شده است؟

همانطور که اشاره کردید ما دو کنوانسیون مهم در بحث سموم داریم. یکی کنوانسیون استکهلم و دیگری کنوانسیون رتردام. کنوانسیون رتردام مربوط به اعلام رضایت قبلی کشورها برای ورود سموم خطرناک است یعنی اگر یک سم خطرناک از کشوری به کشور دیگر وارد می شود باید با جلب رضایت کشور مقصد باشد. این کنوانسیون دو بخش دارد یکی سموم شیمیایی و دیگری مواد صنعتی که مسوولیت سموم شیمیایی با سازمان حفظ نباتات است و مواد صنعتی با سازمان حفاظت محیط زیست. درکنوانسیون رتردام، ما همیشه پیشگام بودیم. سمومی مثل آندوسولفان را ما اول حذف کردیم بعد در لیست رتردام قرار گرفت. سوین را ما حذف کردیم الان رتردام در دستور کار خود قرار داده است. اما کنوانسیون استکهلم در مورد ممنوعیت و محدودیت مصرف سموم آلی پایدار مثل ددت، آلدرین، دی آلدرین و... است. سمومی که در لیست کنوانسیون استکهلم قرار دارد در ایران به هیچ وجه تولید و یا مصرف نمی شود و تمام آن سموم از لیست فهرست سموم مجاز کشور حذف شده است.

یعنی کاملا با این دو کنوانسیون تطبیق داریم؟

علاوه بر اینکه کاملا تطبیق داریم حتی نسبت به کشورهای دیگر جلوتر هستیم. ما در عرصه بین المللی از نظر میزان سم و نوع سم مشکل نداریم. مشکل ما در نوع مصرف است یعنی در حقیقت مشکل ما در انتقال دانش و تکنولوژی مبارزه به کشاورزان است که یک بحث کاملا ترویجی است.
 

 موضوع بیوتروریسم به ویژه در کشورهای در حال توسعه و ایران موضوع مهمی است. شما تا چه حد ردپای بیوتروریست ها را در واردات و مصرف سموم قاچاق تقلبی و غیراستاندارد و خطرناک به کشور مشاهده می کنید؟

بیوتروریسم یک حقیقت است. اینکه کشورهای استعمارگر برای منافع خود، منابع زنده کشورهای دیگر را مورد آسیب قرار می دهند و در کشاورزی به آن آگروتروریسم می گویند. سموم قاچاق یا هر سم دیگر با عوامل بیولوژیک تفاوت زیادی دارد. ممکن است سموم قاچاق فاقد استانداردهای تعریف شده باشد و در کنترل آفت هم تاثیری نداشته باشد و حتی اگر این سموم از استانداردهای کیفی هم برخوردار باشند اما چون از مبادی قانونی وارد نشده اند ما به آن سم قاچاق می گوییم. بیوتروریست فاکتوری است که بتواند استقرار و گسترش پیدا کند و در میان مدت و دراز مدت تهدیدی برای منافع ملی محسوب گردد. من بحث بیوتروریست را بیشتر در انتقال عوامل زنده توسط محصولات یا توسط عوامل دیگر که وجود دارد می بینم لذا یک سمی که به صورت قاچاق وارد شده و آفت راهم نکشته، نمی توان عنوان بیوتروریست بر آن نهاد.

در مورد سموم جایگزین هم توضیح بدهید.

ما یک گروه بندی سم داریم که در آن سموم بر اساس میزان خطری که بر سلامت موجودات خونگرم از جمله انسان دارند تقسیم می شوند و به گروه یک و دو و سه و چهار طبقه بندی می شوند. گروه یک که خطرناک است در حدود 8 درصد از سموم ما را تشکیل می دهند که بیشتر آن هم موش کش ها هستند. چون موش کش ها موجودات پستاندار خونگرم را می کشند برای انسان هم خطرناکند. آن دسته از سمومی که در دنیا در لیست سیاه قرار گرفته اند ما هم ممنوع کرده ایم و آنها را با سموم کم خطر و سمومی که منشا گیاهی و بیولوژیک دارند جایگزین کرده ایم. بعضی مواقع سمومی هستند که جایگزینی ندارند اما استفاده از آنها برای حفظ محصول ضرورت دارد. ما برای این سموم شرایط ورود ویژه گذاشته ایم و تنها از تولیدکنندگان اصلی وارد می کنیم.

چندی پیش در گفت و گویی که با دکتر کلانتری وزیر اسبق کشاورزی داشتیم ایشان سموم درجه 3 وارداتی از کشورهای چین و هند آن هم به دلیل تحریم ها را عاملی برای تهدید سلامت جامعه معرفی کردند. نظر شما در این زمینه چیست؟

درست است که به دلیل تحریم هایی که علیه کشور ما اعمال شد، قریب به اتفاق سم وارداتی ما از کشورهای چین و هند است. چون دیگر نه شرایط واردات از کشورهای اروپایی مهیاست و نه دیگر قیمت آن چنانی سموم اروپایی اجازه ورود می دهد. سمی که از اروپا می آید قیمتش چندین برابر مشابه آن از چین و یا هند است. آیا کشاورزی ما با این شرایط توان تحمل آن قیمت ها را دارد؟ اما ما به هیچ سم وارداتی از هر کشوری بدون دریافت کنترل کیفی و بدون اخذ استانداردهای فائو اجازه ورود و توزیع نمی دهیم. ما در کشور سالیانه حدود یک میلیون و پانصدهزار هکتار علیه سن گندم مبارزه می کنیم و بیشتر با یک سمی است که عمدتا از هند می آید و این سم به خوبی این آفت را کنترل کرده در حالی که ما سمی داریم که از اروپا وارد شده، اما چون کشاورزان به درستی مصرف نکرده اند از کارآیی مطلویی هم برخوردار نبوده است. بنابر این کیفیت سم یک اصل است اما تنها کیفیت سم در کنترل مطلوب آفات کافی نیست بلکه استفاده از سموم در زمان مناسب بر اساس پیش آگاهی آفات و به کار گیری ابزار وادوات استاندارد هم لازم است.

آیا وجود مافیا در بحث واردات سموم و آفت کش ها صحت دارد؟

 مصرف سموم در کشور ما در حدود 20 هزار تن است که از این مقدار در حدود 10 درصد آن به صورت آماده وارد می شود یعنی حدود 2 هزار تن و بقیه توسط فرمولاتورهای داخلی تولید می شود. این مقدار سم با  وجود این همه شرکت های واردکننده و کارخانه تولیدکننده که تعداد آنها بیش از 150 واحد بوده و در بین کشورهای منطقه بیشترین آمار فرمولاتور را داشته و ظرفیت تولیدی آنها حداقل ده برابر نیاز کشور بوده و همچنین دارای یک بازار رقابتی شدید هستند، در این شرایط صحبت از وجود مافیا در این زمینه منطقی نیست.

چه سیاست ها و راهکارهایی در جهت حمایت از تولیدکنندگان آفت کش های زیست سازگار و بی خطر برای انسان و محیط زیست دارید؟
   
هم اکنون چندین شرکت تولید کننده داخلی از جمله همین مرکز پژوهشی امام صادق (ع) در کشور در زمینه تولید این محصولات فعالند. سازمان حفظ نباتات از هر تولیدکننده ای که بخواهد وارد این عرصه شود حمایت می کند. حمایت به این معنا که طبق قانون هر سم یا آفت کشی که تولید می شود باید به ثبت برسد یعنی از نظر علمی و تحقیقاتی تایید شود. اما اگر این مراحل قانونی طی شود ما هم از نظر پرداخت تسهیلات، هم در خرید محصول، هم در توسعه و ترویج آن و هم در ایجاد شرایط و عرصه برای استفاده از آفت کش های زیست سازگار حمایت می کنیم. سیاست وزارت جهاد کشاورزی و دولت حمایت بی چون و چرا از آفت کش های بی خطر و سازگار با محیط زیست است. این وظیفه ماست. نه تنها وظیفه کاری بلکه وظیفه اخلاقی و انسانی همه ما هم هست.

همانگونه که می دانید برخی استان ها مانند کرمان و مازندران به دلیل مصرف بی رویه سموم شیمیایی دچار بحران زیست محیطی هستند راهکار شما در این زمینه چیست؟

همانطور که اشاره کردید بعضی از استان ها مثل کرمان با آفت چند نسلی مانند پسیل پسته مواجهند. آفت چند نسلی یعنی از نسل اول که شروع به خسارت می کند با تصاعد هندسی رشد کرده و در نسل های چهارم و پنجم می تواند خسارت بار باشد مگر اینکه این روند رشد جمعیت توسط روش های منطقی کنترل آفات متوقف شود. ما برای این منظور مدیریت تلفیقی آفات  IPM تعریف کرده ایم تا جمعیت آفت را کنترل کنیم. اما متاسفانه بعضی از کشاورزان از ابتدای فصل قوی ترین و خطرناک ترین سم ها را مصرف کرده و در این صورت اگر با کاربرد این سموم 60 تا 70 درصد آفات از بین رفتند آن 30 تا 40 درصدی که باقی می مانند در نسل های بعدی به علت کاهش کارآیی  سموم در اثر تکرار مصرف در نهایت یک انفجار جمعیتی به وجود می آورد و نسل های مقاوم به وجود می آید. کشاورز باید بداند که مبارزه شیمیایی به تنهایی نمی تواند آفت را کنترل کند و باید درقالب یک برنامه مدیریت تلفیقی و با استفاده از تمام روش های کنترلی بی خطر به خصوص روش بیولوژیک و غیر شیمیایی و با اولویت پیشگیری به جای مبارزه نسبت به حفظ محصول خود از گزند آفات اقدام نماید.
 
گفت و گو از: سید احمد طبائی
 
ارسال نظر