در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۹۴۵۵
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۵
در سیاست ‌گذاری ‏ها و برنامه ‏ریزی‏ های کلان مدیریت منابع آب کشور، از این حقیقت غفلت شده است که شرایط اقلیمی و زیست‏ محیطی، رفتاری مشابه یک موجود زنده دارند و چنانچه کوچک‌ ترین عامل بیرونی تعادل پیرامونی و مکانیسم رفتاری آنها را به هم بزند، تداوم حیاتشان به مخاطره می ‏افتد.
به گزارش گروه دانش خبرگزاری دانا (دانا خبر) و به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد، سید احمد طبائی؛ کارشناس ارشد مهندسی آبیاری و زهکشی در یادداشتی به بررسی جایگاه سدسازی در ایران و نقش آن در برنامه ریزی های مدیریت آب کشور و نیز پیامدهای زیست محیطی گسترش نامتوازن این صنعت پرداخته است که متن آن در ادامه می آید.
 
همانطور که بارها گفتند و شنیده ‏ایم، بیش از 70 درصد سطح کره زمین از آب پوشیده است، اما شاید جالب باشد دانستن اینکه از این حجم بسیار زیاد آب، تنها نزدیک به 3 درصد آن را آب‏ های شیرین و قابل آشامیدن تشکیل می ‏دهد و البته 90 درصد این آب شیرین هم به صورت منجمد در دو قطب زمین و نیز یخچال ‏های کوهستانی قرار گرفته و عملا قابل استفاده نیست.
 
گذشته از کمیت آب، پراکندگی نامتوازن و غیریکنواخت آن نیز عامل موثر دیگری در شکل‏ گیری بحران‏ های آبی است. چنانکه در برخی از مناطق جهان، منابع آب شیرین به وفور یافت می‏ شود، در حالی که در مناطق دیگر، کمبود آب و خشکسالی بیداد می ‏کند.
 

اما انسان که هستی و حیاتش به آب وابسته است و البته این وابستگی به دلیل ازدیاد جمعیت و نیز صنعتی شدن جوامع روز به روز بیشتر می ‏شود، همواره کوشیده تا به روش‏ های مختلف به مهار و ذخیره‏ سازی آب بپردازد تا ریسک رویارویی با کاهش نزولات جوی و وقوع خشکسالی را به حداقل ممکن برساند. در این میان، «سدسازی» به عنوان راهکاری ابتدایی و آسان، از روزگار باستان تا امروز به کار گرفته شده است.

در ایران که در منطقه خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد، مهار جریانات سطحی آب از دیرباز مورد توجه بوده است و ایرانیان باستان با احداث انواع سازه‏ های آبی روی رودخانه‏ ها و دریاچه‏ ها، آب مورد نیاز خود را تامین می ‏کردند. به موازات دیگر کشورها، در ایران هم با رشد جمعیت و لزوم افزایش تولید مواد غذایی و برای تامین آب مورد نیاز صنایع و معادن و کارخانه‏ ها، ساخت سدها و بندها و کانال‏ های انتقال آب فزونی یافت و سرعت گرفت؛ تا جایی که امروز با افتخار اعلام می ‏شود که ایران در جایگاه سوم سدسازی جهان ایستاده است.

اما آیا به راستی افزایش شمار سدها و سازه‎ های انتقال آب در یک کشور- آنگونه که در ایران شایع است- از معیارهای توسعه‏ یافتگی و پیشرفت به حساب می‎ آید؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، تنها کافی است که وضعیت دریاچه‏ ها و تالاب‏ هایی چون ارومیه، بختگان، پریشان، گاوخونی، هامون و... را به یاد بیاوریم که در اثر احداث بی‏ رویه سدها یا انحراف مسیر رودخانه‏ های تغذیه‏ کننده، در معرض نابودی کامل قرار گرفته‏ اند و اکوسیستم‏ های طبیعی آنها به شدت آسیب دیده است. البته وقوع خشکسالی‏ های متناوب و دگرگونی ‏های جوی از دیگر عوامل چنین حوادثی است که به واسطه تاثیرپذیری غیرمستقیم، کمتر به آن پرداخته شده است.

متاسفانه در سیاست ‌گذاری ‏ها و برنامه ‏ریزی‏ های کلان مدیریت منابع آب کشور، از این حقیقت غفلت شده است که شرایط اقلیمی و زیست‏ محیطی، رفتاری مشابه یک موجود زنده دارند و چنانچه کوچک‌ ترین عامل بیرونی تعادل پیرامونی و مکانیسم رفتاری آنها را به هم بزند، تداوم حیاتشان به مخاطره می ‏افتد؛ «سدسازی» هم در حکم آن عامل بیرونی است که می‏ تواند این تعادل و مکانیسم را با اشکال مواجه کند.

به خاطر داشته باشیم که اگرچه ساخت یک سد یا سازه انحراف آب، در مواردی اجتناب‏ ناپذیر است، اما همانند یک عمل جراحی، باید به عنوان آخرین گزینه ممکن به آن نگاه شود و پس از مطالعات همه جانبه و ارزیابی سود و زیان احتمالی، نسبت به احداث آن اقدام شود. تنها در این صورت است که می ‏توان به توسعه پایدار در بحث مدیریت منابع آب امیدوار بود و از بحران‏ های زیست‏ محیطی در آینده پیشگیری کرد.

ارسال نظر