در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۶۲۳۰۱
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - ۱۵:۲۹
گزارش
با کمی دقت، به خوبی دیده می شود که در و دیوار شهرها، آثار باستانی و ... پر است از نوشته هایی که شهروندان از خود به جای گذاشته اند

به گزارش گروه سبک زندگی خبرگزاری دانا (داناخبر) و به نقل از جام جم، یکی از پدیده های رایج در همه جوامع یادگارنویسی است؛ یادگاری! منظورمان همان خط های خرچنگ قورباغه یا نقش و نگارهای کج و معوجی است که عده ای به هردلیل بر در و دیوار خیابان ها و مبلمان شهری حک می کنند تا به خیالشان چیزی از خود به یادگار گذاشته باشند.

این یادگارنویسان هر چه را که دم دستشان است، از هنرنمایی خود بی نصیب نمی گذارند؛ در و دیوار کوچه ها و خیابان ها، باجه های تلفن عمومی، نیمکت های چوبی پارک، ایستگاه های اتوبوس، تنه درختان، تابلوها و علایم شهری هیچ کدام از دستشان در امان نیست​.

آنها اصرار دارند به هر قیمتی شده چیزی از خود برای دیگران به یادگار بگذارند، حتی اگر این کار به قیمت تخریب اموال عمومی شهر تمام شود.

چنین افرادی با این یادگارنویسی ها روی در و دیوار شهر می خواهند هنر خود را به رخ همه شهروندانی که چشمشان به این اثر هنری می افتد، بکشند، غافل از این که این کارشان تا چه اندازه چهره شهر را زشت و آرامش بصری شهروندان را به هم می ریزد.

شاید هنوز کسی به رویشان نیاورده یا خودشان هنوز به این واقعیت پی نبرده اند که باید به جای هنرنمایی روی دیوارهای کوچه و خیابان ها و دیگر اموال عمومی شهر، هنرشان را برای خود نگه دارند!

وندالیسم؟

وندالیسم یک ناهنجاری اجتماعی است که عبارت است از تخریب کنترل نشده اشیای و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی و یادگارنویسی، بی شک جلوه ای وندالیسم است.

شهروندانی که از وقتی روی صندلی اتوبوس می نشینند تا هنگامی که به مقصد برسند، ترجیح می دهند به جای مطالعه یا تماشای خیابان های شهر با نوشتن یادگاری روی صندلی ها، مسافران دیگر را مستفیض کنند، آن وقت اگر برای لحظه ای هم که شده ناگهان عذاب وجدان به سراغ شان بیاید، سریع به خود نهیب می زنند که: ای بابا این فقط یک یادگاری برای ماندگاری است.

وقتی در شهر قدم می زنید حتما چشمتان به آثاری که یادگاری نویس ها روی در و دیوار کوچه ها و خیابان ها، باجه های تلفن عمومی، نیمکت های چوبی پارک، ایستگاه های اتوبوس، تنه درختان، تابلوها و علائم شهری و... خلق کرده اند، افتاده است.

روان شناسان، افرادی را که تمایلات وندالیستی دارند، به دو گروه تقسیم می کنند: آنهایی که ناخواسته دست به این کار می زنند مانند یادگاری نویس ها و دسته دیگر آنهایی که آگاهانه و با روحیه ای خشن اموال عمومی شهر را تخریب می کنند.

برای شهروندان یک شهر وندالیسم نه تنها به عنوان یک واقعیت گریزناپذیر زندگی اجتماعی در شهرها مطرح است، بلکه به مثابه عملی بزهکارانه با هدف تخریب آگاهانه اموال عمومی شهروندان محسوب می شود؛رفتاری که همزمان با توسعه زندگی شهرنشینی و تغییر مناسبات زندگی اجتماعی در شهرها، این آسیب اجتماعی نیز هر روز ابعاد تازه ای به خود گرفت.

هجوم به آثار باستانی

به هنگام بازدید از آثار باستانی، بعضی از مسافران آنقدر از عظمت و شکوه تمدن ایرانی به وجد می آیند که تصمیم می گیرند در گوشه و کنار این بناها و آثار تاریخی دل نوشته ای، نام شهری، اسمی، امضایی و... به یادگار بگذارند و این گونه می شود که یک وقت چشم باز می کنی و می بینی تمام در و دیوار آن کهن یادگاری پر شده از یادگاری نویسی های امروزی!

سی و سه پل، حتی پاسارگاد و ستون های 2500 ساله تخت جمشید و دیوارهای خانه های تاریخی یزد و... نمونه هایی از آثار تاریخی کشورمان است که از این مشکل در امان نیستند.

از همه بدتر این که کارشناسان می گویند پاک کردن این یادگاری نویسی ها در بسیاری از موارد امکان پذیر نیست چون احتمال این که به کل بنا آسیب برسد، کاملا جدی است.

مجازات صدمه زنندگان به آثار باستانی

گرچه ماده 558 قانون مجازات اسلامی مبارزه با خسارت زدن به میراث تاریخی را مورد تاکید قرار داده و مجازات هایی را برای تخریب کنندگان آثار مقرر داشته است و بهره گیری از این ماده قانونی این امکان را در اختیار دفتر حقوقی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار می دهد تا نسبت به ادامه این روند واکنش های جدی نشان داده و با اتکا به قانون زمینه های حفاظت از آثار تاریخی را از چنین تهدیدهایی فراهم کند، اما وضع فعلی نشان می دهد که دست کم تاکنون در این زمینه اقدام جدی انجام نشده است.

چرا این رفتارها وجود دارند؟

جامعه شناسان و صاحب نظران دلیل بروز چنین رفتارهایی را در تحولات شهرنشینی به هم ریختن روابط و مناسبات جمعی به واسطه تغییر ماهیت زندگی ها و توسعه زندگی های شهری، تغییر زندگی های ساده و مبتنی بر روابط عاطفی و همدلی به یک زندگی مبتنی بر روابط رسمی و بی روح همراه با فردگرایی مفرط، رقابت سرسختانه و خردگرایی افراطی ارزیابی می کنند.

چه باید کرد؟

شاید برای شما هم پیش آمده وقتی در ایستگاه اتوبوس منتظر ایستاده اید، مسافری را دیده باشید که از سر بیکاری و بی حوصلگی با خودکاری که در دست دارد در حال نوشتن چیزی روی بدنه ایستگاه اتوبوس است یا آن یکی وقتی که در باجه تلفن با کسی آن سوی خط گفت وگو می کند همزمان با کلیدی که در دست دارد روی بدنه باجه حکاکی می کند و...

خیلی از ما ممکن است صحنه هایی مشابه اینها را دیده باشیم، اما چند نفر از ما با دیدن این صحنه ها وقتی دلمان به درد آمده بی تفاوت از کنار آن نگذشته ایم؟

در چنین شرایطی است که نقش شهروندان در تذکر و بازدارندگی پررنگ تر می شود، هرچند دیدن چنین صحنه هایی به دلیل عادی شدن آنچنان عادی شده است که هیچ کس عکس العملی نشان نمی دهد و اگر شهروندانی نیز در صورت مشاهده چنین رفتاری ناراحت شوند، ترجیح می دهند روی خود نیاورند.

خیلی وقت ها هم شهروندانی که تذکر می دهند با عکس العمل تند فرد متخلف مواجه می شوند و به قول معروف پشت دستشان را داغ می کنند که دیگر با مشاهده چنین صحنه هایی حتی لب به اعتراض و تذکر نگشایند، اما حتی این واکنش های منفی هم نباید موجب شود که ما از وظیفه شهروندی خود در تذکر دادن غافل شویم و ضروری است با اعتراض کردن و تذکر دادن حتی اگر باعث بازدارندگی فرد متخلف از رفتار نادرستش هم نشود، تلنگری به او بزنیم تا بداند همه شهروندان نسبت به چنین رفتارهایی بی اعتنا نیستند.

گزارش از: پوران محمدی

ارسال نظر