در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۷۱۲۲۶
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۷
خبرگزازی دانا به مناسبت 29 اسفند بررسی کرد؛
نفت، از صد سال پیش تا کنون اقتصاد ایران را اداره کرده و سیاست را نیز متاثر کرده است تا آنجا که گروه‌ها و احزاب مختلف شعارهای نفتی سر می دهند و یکدیگر را به دست داشتن در مافیای نفت متهم می کنند.
به گزارش گروه انرژی خبرگزاری دانا، «به نام سعادت ملت ایران و به منظور تامین صلح جهان، امضا کنندگان ذیل پیشنهاد می‌نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی شود، یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری، در دست دولت قرار گیرد.»

این ماده واحده، قانون ملی شدن صنعت نفت است که در در 29 اسفند 1329مجلس بر آن صحه گذاشته و تصویب کرد، چند ماه بعد و در اردیبهشت 1330 با رسیدن مصدق به نخست وزیری اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سرلوحه برنامه دولت قرار گرفت.

حرکت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خام خاورمیانه بود و پس از امریکا، ونزویلا و شوروی سابق؛ چهارمین تولیدکننده معتبر نفت خام دنیا محسوب می شد.

در آن دوران، کل تولید نفت خام ایران، ‎ 32میلیون تن در سال معادل بیش از یک سوم مجموع تولید نفت خام خاورمیانه (‎ 90میلیون تن در سال ) بود. از سوی دیگر، ایران ‎ 90درصد نفت خام مورد نیاز اروپای غربی را تامین می کرد.

شرایط بین المللی در این دوره، به نحوی بود که کشورهای مختلف به ویژه روسیه، انگلیس و امریکا با پیشنهادهایی به دولت ایران، خواستار کسب امتیاز نفتی بودند و از آنجا که انگلیس، امتیاز بهره برداری از منابع نفت جنوب کشور را در اختیار داشت، روس‌ها درصدد کسب امتیاز منابع نفتی شمال و امریکایی ها نیز به دنبال امتیاز نفت، در ایران بودند.

رویکرد انگلیس در قبال ملی شدن صنعت نفت


پس از ملی شدن صنعت نفت، انگلیس كه با تصویب این قانون منافع خود را در خطر می دید، برای جلوگیری از به ثمر نشستن حركت ملی شدن صنعت نفت، از تمامی شگردهای ممكن استفاده كرد.  یكی از این شگردها، تحریم نفت ایران در نیمه اول سال ‎ 1330 با هدف به خطر انداختن ثبات سیاسی و اقتصادی كشور بود. انگلیس به تمام خریداران نفت خام ایران هشدار داده بود كه نفت ایران را خریداری نكنند.

اما دولتمردان وقت ایران در ادامه مبارزات خود با تلاش زیاد توانستند بر این حركت استعمارگر پیر فایق آیند. دكتر مصدق نخست وزیر وقت، برای خنثی كردن توطئه انگلیس و كسب درآمد برای كشور، ترجیح داد نفت خام را با تخفیف به مشتریان بفروشد.

نكته قابل توجه آن است كه درآمدی كه دولت مصدق با فروش تخفیفی نفت خام و فراورده نفتی برای كشور كسب كرد دو برابر رقمی بود كه «شركت نفت انگلیس و ایران» بابت فروش سالانه 31میلیون تن نفت خام به ایران پرداخت می كرد.

 با ملی شدن نفت، هیات خلع ید به جنوب عزیمت نموده و تابلوی «ریاست شرکت» از سر در دفتر مرکزی خرمشهر کنده شد و به جای آن «هیات مدیره موقت » نصب شد. از آن پس کلیه تاسیسات و ادارات شرکت زیر نظر هیات مدیره جدید بود؛ کارکنان خارجی که از این رویداد ناراضی بودند، در تاریخ دهم مهرماه 1330 همگی ایران را ترک کردند.

بازگشت مجدد اروپایی ها به صنعت نفت ایران

بعد از این واقعه، اما  باز هم حضور خارجیان را در صنعت نفت ایران شاهد هستیم چرا که  در تاریخ هفتم آبان ماه 1333 قراردادی بین دولت ایران از یک سو و کنسرسیومی از شرکتهای صاحب نام نفتی منعقد شد. 

شرکتهای عضو کنسرسیوم نفت ایران دو شرکت به نام های «شرکت سهامی اکتشاف و تولید نفت ایران» و «شرکت سهامی تصفیه نفت ایران» تشکیل دادند که روی هم «شرکتهای عامل نفت ایران» نامیده می شد.

 این دو شرکت به ترتیب اختیار اکتشاف و تولید نفت خام و گاز طبیعی در حوزه معینی در جنوب ایران به نام «حوزه قرارداد» و تصفیه نفت خام و گاز حاصله را عهده دار بودند.

شرکتهای عامل نفت ایران طبق قوانین کشور هلند تشکیل شده و در ایران به ثبت رسیده بودند.  هریک از شرکت‌های عضو کنسرسیوم نفت ایران یک شرکت بازرگانی تاسیس کرده و در ایران به ثبت رسانده بودند که منفرد و مجزا از یکدیگر عمل کرده و نفت خام و گاز طبیعی حاصل از حوزه قرارداد را از شرکت ملی نفت ایران خریداری کرده و به خارج از کشور صادر می کردند.

این شرکت‌های بازرگانی همچنین بخشی از نفت خام خریداری شده را پالایش کرده و به صورت فراورده به خارج صادر می کردند. تعهدات مالی شرکتهای بازرگانی تاسیس شده در دل شرکتهای عضو کنسرسیوم، عبارت بود از یک پرداخت مشخص تحت عنوان حق الارض که شامل کلیه نفت خام صادراتی می شد و مالیات بر درامدی بود که به نسبت درصدی از منافع حاصل از صدور نفت بر اساس بهای اعلان شده نفت خام به دولت ایران می پرداختند؛ این درصد از 23 آبان ماه 1349 به 55درصد افزایش یافت.

سرنوشت نفت بعد از پیروزی انقلاب


تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شرکت ملی نفت ایران کار توزیع و فروش فراورده های نفتی و گاز طبیعی جهت مصارف داخلی را به عهده داشت. شرکت‌های عامل نفت ایران فراورده های نفتی، گاز طبیعی و نفت خام مورد نیاز برای مصارف داخلی را به شرکت ملی نفت ایران تحویل می دادند.

شرکت ملی نفت ایران همچنین مسوولیت تامین، نگهداری و اداره خدمات پشتیبانی تولید را تحت عنوان «خدمات غیرصنعتی» به عهده داشت که در مقابل  «عملیات صنعتی» قرار می گرفت که انحصارا در اختیار خارجی‌ها بود. تاسیسات ثابت صنعت نفت ایران در این دوره اگرچه متعلق به شرکت ملی نفت ایران بود، اما بر اساس قرارداد، شرکتهای عضو کنسرسیوم حق استفاده انحصاری از آنها را در طول مدت قرارداد در اختیار داشتند.

با آغاز فعالیت کنسرسیوم اگر چه قرار بود  قانون ملی شدن نفت اجرا شود اما در عمل دولت ایران و شرکت ملی نفت اختیارات بسیار محدودی داشتند؛ تا مهرماه 1353 اعضای کنسرسیوم بدون دخالت دولت ایران برای تعیین میزان تولید و قیمت نفت که عوامل اصلی و تعیین کننده درآمد کشور بودند،تصمیم می گرفتند و دولت ایران در این خصوص هیچ اختیاری نداشت.

از سال 1353 و تشکیل شرکت سهامی خاص خدمات نفت ایران(osco) تغییرات عمیق و عمده ای در ارتباط با نحوه نظارت و دخالت دولت در کار کنسرسیوم به وجود آمد اما واقعیت این است که تا وقوع انقلاب اسلامی، مالکیت ایران بر منابع نفتی خود به طور کامل تحقق نیافته بود.

نفت، مشعل جنگ ایران و عراق

تاثیرگذاری نفت بر سرنوشت اقتصادی و سیاسی ایران به اینجا ختم نشد؛ قرار گرفتن منابع اصلی نفت و گاز ایران در استان خوزستان و همجواری آن با کشور عراق باعث شد، صدام؛ حاکم بعثی عراق در اجرای سیاست‌های ابرقدرت‌ها به ایران لشگرکشی کرده و ایران یک‌بار دیگر به جرم داشتن نفت در معرض تاراج قرار بگیرد. 

نفت، از صد سال پیش تا کنون اقتصاد ایران را اداره کرده و سیاست را نیز متاثر کرده است تا آنجا که گروه‌ها و احزاب مختلف شعارهای نفتی سر می دهند و یکدیگر را به دست داشتن در مافیای نفت متهم می کنند. 

در عین حال نفتِ بر سر سفره هشت سال تمام آروزی مردمی می شودکه نان بر سفره ندارند در حالی که حساب های ارزی جوانی بی نام و نشان یک شبه پر می شود.

در سال های اخیر در کنار تحریم های چند جانبه غرب علیه کشورمان بی تدبیری و سومدیریت  منابع ملی نفت و گاز ایران را سوزاند. تا آنجا که شرکت‌های مطرح نفتی رخت از ایران بستند و قراردادهای بدون مناقصه و انحصاری سبب شد تا صنعت نفت ایران که زمانی در خاورمیانه یگانه بود این روزها حسرت امارات و عراق و عربستان را بخورد و برای اینکه بتواند روی پا بایستد با رونمایی از قراردادهایی با بذل و بخشش های فراوان سعی در برگرداندن شرکتهایی کند که تکنولوژی و علم روز در اختیار دارند.

به هر حال برای مسوولان  ایران دو راه بیشتر وجود ندارد یا اینکه اقتصاد خود را از درآمدهای نفتی جدا کنند و یا اینکه از صفر تا صد نفت، از استخراج تا فراوری را بومی سازی کرده و با تربیت مهندسان ایرانی علم و تکنولوژی خودی را در صنعت نفت به کار ببندند، چرا که تا مادامی که صنعت نفت ایران به تکنولوژی و علم دنیا محتاج است فلکه بشکه های نفت ایران هم در دست آنان است و به راحتی با خروج از پروژه ها، اقتصاد کشور را مختل می کنند.


ارسال نظر