در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۸۴۱۶۵
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۸:۱۱
پیرمحمدملازهی در گفت و گو با خبرگزاری دانا:
یک کارشناس مسایل افغانستان، با اشاره به مفاد توافقنامه امنیتی این کشور با آمریکا، راهبرد آمریکا در مقابل افراطی گری در افغانستان را مدیریت و نه نابودی جریان های تروریستی دانست.
آمریکا به دنبال مدیریت طالبان است نه نابودی آن / واشنگتن حق حمله به کشور ثالث از خاک افغانستان را پیدا کردگروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) – امضای توافقنامه امنیتی کابل – واشنگتن آن هم یک روز بعد از آغاز ریاست جمهوری اشرف غنی سوالات زیادی را مطرح کرده است. در این خصوص با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسایل افغانستان گفت و گو کردیم که در زیر می آید:

چرا آقای احمدزی اینقدر سریع توافقنامه امنیتی را امضا کرد؟ آن هم در شرایطی که حامد کرزای مدتها در مقابل این مساله مقاومت کرد؟
هم اشرف غنی هم عبدالله عبدالله در مبارزات انتخاباتی، اعلام کرده بودند که توافقنامه امنیتی را امضا می کنند حتی اشرف غنی تصریح کرده بود در همان هفته اول آغاز زمامداری، این کار را می کند. اما اینکه چرا اینقدر سریع این اتفاق افتاد، به وضعیت امروز افغانستان بر می گردد.

در وهله اول، در 6 ماه گذشته که کشور دچار بن بست انتخاباتی بود، وضعیت مالی و اقتصادی افغانستان به شدت وخیم شده است. میزان قابل توجهی سرمایه از این کشور خارج شده و به دوبی رفته است. لذا اشرف غنی با تعجیل در امضای قرارداد امیدوار بود که اولا بخشی از سرمایه ها برگردد و اطمینان بیشتری نسبت به آینده حاصل شود؛ ثانیا کمک های اقتصادی آمریکا و اروپا منوط شده بود به امضای توافقنامه.

مساله دوم به رویکرد امنیتی اشرف غنی بر می گردد. اگر او مثل حامد کرزی مقاومت می کرد در مقابل امضای قرارداد، طالبان می توانست معادله قدرت را به هم بزند چراکه نیروهای امنیتی افغانستان در حدی از توانایی نیستند که در مقابل طالبان بایستند. اگر با عدم امضای قرارداد، آمریکایی ها تهدید خود را عملی می کردند و نیروهای خود را خارج می کردند از کشور، حتی امکان تصرف کابل از سوی طالبان وجود داشت.

نکته سومی هم وجود دارد که عبارت است از نیاز نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان به مسلح شدن و آموزش. متاسفانه آمریکایی ها و ناتو در 13 سال گذشته، این مساله را جدی نگرفتند. شاید نمی خواستند ارتش قدرتمندی ایجاد کنند. در هر حال غنی گمان می کند امروز آمریکایی نگاه مثبت تری برای آموزش و تجهیز افغان ها دارند.

بنابراین این دغدغه ها باعث شد اشرف غنی عجله کند برای امضای توافقنامه هرچند شاید تعجیلی بی موردی بود. همین الان دیدگاه های مختلفی در افغانستان وجود دارند که این شتاب را مفید نمی دانند و معتقد بودند باید بحث های کارشناسی جدی تری انجام می گرفت و اصلاحاتی به سود حاکمیت ملی افغانستان انجام می شد.

اشرف غنی می گوید با امضای این توافقنامه، حاکمیت ملی افغانستان تثبیت شده. آیا واقعا چنین است؟
وقتی اشرف غنی می گوید با امضای توافقنامه، منافع ملی را تامین کردیم، سخنش ناظر به این مساله است که تا حالا حضور آمریکایی ها و ناتو، بر اساس هیچ ضابطه ای نبود ولی اکنون قانون مند شده است. دیگر اجازه داده نمی شود آمریکایی بازداشت های خودسرانه انجام دهند، مناطق مختلف را بمباران نمی کنند و... با این نگاه شاید حق با اشرف غنی باشد.

اما واقعیت مساله وقتی درک می شود که مفاد قرارداد را ببینیم. 2 نکته مهم وجود دارد در این قرارداد که نقض حاکمیت ملی افغانستان به حساب می آید: یکی مصونیت قضایی نیروهای آمریکایی هست که علت اصلی مخالفت کرزی هم این مورد بود و نکته دوم واگذاری شبکه های مخابراتی افغانستان (از جمله سیگنال های پروازی و...) به آمریکایی هاست به طوریکه نیروهای آمریکایی هیچ مجوزی را برای ورود و خروج به افغانستان از دولت این کشور دریافت نمی کنند. فقط شامل نظامیان هم نیست. حتی اگر فردی افغان باشد و در یک شرکت آمریکایی کار بکند، می تواند از پایگاه های آمریکا بدون ویزا و اطلاع افغانستان داخل و خارج شود. حاکمیت ملی چیست؟ غیر از این است که فرد باید قانونی وارد و خارج شود؟ با این حال باید شرایط افغانستان را در نظر گرفت و فراموش نکرد مقامات افغانی تحت چه شرایطی بودند که ناچار به این شرایط تن دادند.

این موافقت نامه چه تاثیری بر ایران دارد؟ البته در دیدار دو، سه روز قبل آقای شریعمتداری معاون اجرایی رییس جمهوری با اشرف غنی، رییس جمهوری افغانستان تاکید کرد کابل اجازه نمی دهد از خاک این کشور علیه کشوری دیگر عملیاتی انجام شود. نظر شما چیست؟
اگر به ماده ای در قرارداد که به استقرار پایگاه های نظامی آمریکا در افغانستان می پردازد توجه کنید، یک نوع حیله گری آمریکایی ها را مشاهده می کنید؛ در عین حال که کشورهایی چون ایران باید با احتیاط برخورد کنند، این ماده به نحوی طراحی شده که به اشرف غنی هم امکان چنین موضع گیری مستقلانه داد.

ماده مذکور می گوید نیروهای آمریکایی آغازگر جنگی علیه کشور دیگری از خاک افغانستان نخواهند بود ولی ممکن است حمله از نقطه دیگری شروع شود و از خاک افغانستان ادامه یابد! در واقع آمریکایی ها با این کار دست خود را باز گذاشته اند برای عملیات نظامی علیه کشور ثالث از خاک افغانستان. به علاوه فراموش نکنیم دولت افغانستان هیچ نظارتی بر این پایگاه ها ندارد. کشوری مثل ترکیه را در نظر بگیرید. با دولتی به مراتب قوی تر و علی رغم میلش نتوانست مانع استفاده آمریکایی ها از پایگاه «اینجرلیک» در جریان تهاجم به عراق در سال 2003 شود. افغانستان که جای خود دارد.

آیا این قرارداد دستاویزی برای آمریکا می شود تا در امور داخلی افغانستان مداخله کند؟ واشنگتن در این کشور دنبال چیست؟ آیا می توان گفت ثبات در افغانستان به نفع آمریکاست؟

ثبات مفهومی است که در طیف گسترده ای قابل ارزیابی باشد. اگر در سطح محدود نگاه کنیم شاید حق با شما باشد ولی اگر واقعا در راهبرد آمریکا این مساله مهم بود، در همان سال 2001 می توانستند طالبان و القاعده را سرکوب کنند و اجازه ندهند از کوه های تورابورا نیروهای خود را به وزیرستان شمالی در پاکستان ببرند. به علاوه 13 سال زمانی کافی بود که نیروهای نظامی افغانستان به حدی از توانایی برسند که بتوانند با طالبان مقابله کنند. تجربه نشان داد که آمریکایی ها نه به دنبال شکست دادن طالبان که مدیریت این جریان بودند. خیلی خوب هم این کار را کردند. الان طالبان نسبت به سال 2001 قدرت بیشتری دارد اما نه در حدی که بتوانند به زور کابل را تصرف کنند.

به نظر من یک نوع بازی در جریان است که هدفش زمینه سازی برای حضور دائمی آمریکا در افغانستان است. خود این کشور برای آمریکایی ها اهمیت چندانی ندارد بلکه موقعیت استراتژیک آن به عنوان همسایه با چین، روسیه، هند و ایران ارزش دارد. آمریکا در آینده این رقبا را می بیند و لذا کنترل این کشور مهم است. تا حالا هم نشانه ای دیده نشده که 100 درصد به دنبال حل مساله طالبان باشند.
ارسال نظر