در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۸۹۷۷۴
تاریخ انتشار: ۰۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۷
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس:
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به فقدان نگاه توسعه ای بر کشور، گفت: پول نفت به جای آنکه ورود به مسیر تولید و سرمایه گذاری، صرف واردات شد.

فقدان نگاه توسعه ای، مانع رهایی از اقتصاد نفتی شدبه گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) حسین امیری خامکانی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس، در گفت وگو با روزنامه ایران درباره ساختار اقتصادی کشور، وابستگی و... سخن گفت که متن آن در زیر می آید: 

منظور از کاهش یا قطع وابستگی به نفت چیست؟

هدف اصلی در قطع وابستگی به نفت این است که شما به نفت به عنوان یک سرمایه نگاه کنید. در مدیریت های اقتصادی و از جمله در خانواده ها هم گفته می شود کسی که فکر اقتصادی دارد، سرمایه را به کار می بندد و از درآمد آن استفاده می کند. بر این اساس ما نباید از نفت که یک سرمایه است در هزینه های جاری استفاده کنیم بلکه باید آن را صرف زیر ساخت ها و تولید کرده و از منابع حاصل از درآمدهای این سرمایه گذاری ها یعنی مالیات و عوارض، کشور را اداره کنیم.

در چند سال گذشته هدف گیری شده بود که این سرمایه را بتدریج تبدیل کنیم به منبع درآمد مالیاتی و عوارض. اگر چنین اقداماتی اجرایی شده بود امروز راحت تر می توانستیم درباره کاهش یا قطع وابستگی به نفت صحبت کنیم. ولی از آنجا که نگاه دولت ها و مجالس عمدتا توسعه ای و تولیدی نیست این امر محقق نشده است. در 8 سال دولت های هفتم و هشتم، تقریبا 130 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم که در 8 سال دولت های نهم و دهم به 630 میلیارد دلار رسید. اگر نگاه توسعه ای و تولیدی حاکم بود این 500 هزار میلیارد دلار مابه التفاوت می توانست کشور را متحول کند.

چرا این اتفاق نیفتاد؟ در تدوین قانون مشکل داشتیم، نظارت مجلس کافی نبود یا مسایل دیگری هم دخیل بود؟

نگاه توسعه ای حاکم نبود و نتیجه این شد که پول نفت به جای آنکه صرف تولید و سرمایه گذاری شود، خرج واردات شد. حجم انبوه واردات برای اقتصاد و اشتغال چین رونق ایجاد کرد.

در مسیر کاهش وابستگی به نفت، چه منابعی می تواند جایگزین درآمدهای نفتی برای بودجه و هزینه های جاری کشور شود؟

کاهش وابستگی به نفت یک فرآیند است یعنی ما باید بتدریج به این سمت حرکت می کردیم و البته مقدمات و لوازم آن را نیز مهیا می کردیم. باید اقتصاد را سامان دهیم، تسهیلات بانکی را روان کنیم، فضای کسب و کار را ساماندهی کنیم، مقداری تسهیلات تکلیفی را به سمت زیر ساخت ها هدایت کنیم تا بتدریج تولید افزایش یابد و کم کم درآمد های مالیاتی دولت از این ناحیه زیاد شده و لذا وابستگی بودجه به نفت کم شود. در سیاست های ابلاغی رهبر معظم انقلاب و در برنامه های توسعه چهارم و پنجم تاکید شده بود که سالی 10 درصد وابستگی به نفت کم شود.

این هدف گذاری تا چه میزان محقق شد؟

آن طور که من حضور ذهن دارم سال 83 وابستگی به نفت حدود 50 درصد بود که در سال 84 بالاتر رفت و در سال 85 به حدود 60 درصد رسید. از 88 و 89 دوباره یک روند کاهشی پیدا کرد تا اینکه امسال رسیده به 30 درصد. کاهش وابستگی بودجه به نفت این معنا را نیز در بر دارد که باید بتوانیم هزینه های جاری بهداشت و درمان و آموزش و پرورش را از قبل درآمدهای غیر نفتی تامین کنیم. جایگزین این منابع همین است که تولید را افزایش دهیم. در ایران غیر از نفت حوزه های دیگری هم هست مثل معادن و کشاورزی که سرمایه گذاری در آنها می تواند به اقتصاد کشور کمک کند. در خود حوزه نفت هم می توانستیم با برنامه ریزی های درست و سرمایه گذاری ارزش افزوده تولید کنیم.

یعنی خام فروشی را تبدیل به تولید و فروش فرآورده ها کنیم؟

بله، فرآورده ها را می توانیم بیشتر کنیم که در این صورت هم درآمدهای نفتی متنوع و بیشتر می شود و هم می توانیم از ناحیه مالیات پالایشگاه ها و پتروشیمی ها برای دولت کسب درآمد کرد. اینها فرآیندی است که باید طی دو- سه برنامه توسعه اجرایی می شد. راه این است که ما یک استراتژی دراز مدت داشته باشیم و بتوانیم این استراتژی را به چند برنامه پنج ساله تبدیل کنیم و برنامه های پنج ساله هم تقسیم شود به بودجه های یک ساله. هر دولت و مجلسی که می آید باید متعهد باشد که در قالب همین برنامه های مشخص حرکت کند.

مگر ما چنین برنامه هایی نداشته ایم؟

برنامه داشتیم ولی این برنامه ها اجرایی نشد. یکی از گلایه های اصلی به دولت قبل همین بود که در قالب برنامه حرکت نمی کرد. نمایندگان از تریبون مجلس، اقتصاددانان و کارشناسان بارها تذکر دادند که دولت روی ریل برنامه حرکت نمی کند ولی متاسفانه توجهی نشد. سیستم کشور باید به گونه ای باشد که اجازه ندهد هر دولتی هر گونه که خودش خواست خارج از سیاست های کلی و جهت گیری برنامه های توسعه حرکت کند. مشکل دیگر معطوف به نبود آمار و ارقام درست و گاهی دستکاری آمار است. مثلا دولتی می آید آمار مربوط به اشتغال را طوری دستکاری می کند که منطبق بر خواسته های خودش باشد.

برخی معتقدند درآمدهای نفتی در دولت قبل می توانست نقطه اتکای خوبی باشد برای کاهش وابستگی به نفت اما این درآمدها به ضد خودش تبدیل شد.

500 میلیارد دلاری که در 8 سال دولت آقای احمدی نژاد بیشتر از 8 سال دولت خاتمی کسب شد، به جای اینکه صرف زیر ساخت ها و تولید شود بیشتر صرف واردات و تبدیل به نقدینگی شد و ایجاد تورم کرد که در نهایت هم به رکود تورمی رسیدیم. با آن 500 میلیارد دلار نه تنها کمکی به تولید نشد بلکه با واردات بی رویه و غیر منطقی همان میزان از فعالیت های تولیدی موجود را هم زمینگیر کردیم. مثلاً شرکتی مثل «مپنا» را که در خاورمیانه حرف اول را می زند و جزو 6 شرکت توربین ساز و نیروگاه ساز جهان بود دولت قبل زمینگیر کرد چون تعهدات خود به آن را عملی نکرد.

آقای امیری با توجه به ساختار موجود در کشور به نظر نمی رسد محقق شدن قطع وابستگی به نفت و طی شدن فرآیندی که به آن اشاره کردید کار آسانی باشد. عمده نگاه های موجود در مجلس و دولت های ما مبتنی بر وعده و وعیدهای فزاینده به مردم است و کاهش وابستگی به نفت می طلبد که مردم هم توجیه و آگاه شوند که در این فرآیند آنها هم باید هزینه و سختی هایی را متحمل شوند تا به وضعیت بهتری برسند. ولی دولت ها و مجالس چنین ریسکی نمی کنند مثلا در دوره قبل با وجود درآمدهای بالای نفتی، تا قیمت یک کالایی چند تومان بالا و پایین می رفت سریع می رفتند سراغ واردات.

این موضوع یا مشکل یک جنبه سیاسی دارد که راه حل آن هم تحزب است. پوپولیسم را باید از طریق سیستم حزبی درمان کرد. به نظر می رسد این اراده در بین سیاسیون و اثرگذاران به وجود آمده است. مثلا سران سه قوه و کارشناسان تاکید می کنند برای عبور از شیوه های آزمون و خطایی در اداره کشور و جلوگیری از این وضعیت که هر کسی رای می آورد از همان ابتدا فکر رای آوری دور بعد باشد و تصمیمات نه بر اساس کارشناسی بلکه بر اساس مولفه های معطوف به انتخابات آینده اتخاذ شود، باید حداقل دو سه حزب قوی شناسنامه دار و فراگیر داشته باشیم که آنها پاسخگو باشند و مردم بدانند خروجی عملکرد فلان حزب در دوران مسئولیت هایش چه بوده است.

در این فرآیندی که اشاره کردید و با توجه به مشکلات متعدد دولت، بخش خصوصی آیا می تواند باری از دوش دولت بردارد؟

باید راهکارهایی اتخاذ کنیم که اعتماد بخش خصوصی را جلب کنیم. در دولت قبل نسبت به این بخش خوش حسابی صورت نگرفت. مطالبات زیادی انباشته شد. در طول یکی دو سال آینده اعتماد باید بازسازی شود. در بخش خصوصی و تعاونی در همه حوزه های اقتصادی هم در حوزه مالی و هم در حوزه فنی توان بالایی داریم. در لایحه 94 دولت پیش بینی کرده است که بتواند از ظرفیت های بخش خصوصی استفاده کند. از توان مالی مردم و نقدینگی موجود در کشور هم در قالب انتشار اوراق مشارکت می توان استفاده کرد که در لایحه دولت هم دیده شده است.

برخی معتقدند که این اعتماد باید از حالت شعاری خارج شود و به صورت عینی درآید. فضای آرامی در کشور وجود داشته باشد و نگاه به سرمایه و سرمایه دار تغییر کند بخصوص که الان بحث مبارزه با مفاسد گاهی برخی حاشیه ها را برای سرمایه داران ایجاد می کند؟

بله این دغدغه وجود دارد. اینکه گاهی گفته می شود موضوع فساد را نباید خیلی برجسته کرد شاید در همین راستا باشد. اما یکی از راهکارهای اعتماد، اصلاح نظام بانکی است. نظام بانکی باید شفاف شود. انجام تعهدات دولت به بخش خصوصی باید مورد توجه قرار گیرد. بحث فضای کسب و کار هم مهم است که در چند سال گذشته بدتر شده است. الان کار به جایی رسیده که برای گرفتن مجوز برای یک فعالیتی، دستگاه های متعدد چندین ماه سرمایه گذاران را معطل می کنند. بانک ها، محیط زیست، منابع طبیعی، بیمه و... هر کدام در این خصوص حرف دارند. دولت باید یک پنجره واحد در این خصوص تعریف کند که کار را روان کند. یک کاری تحت عنوان ساماندهی اقتصاد در اواخر دولت هشتم طراحی شد که در دولت نهم دنبال نشد. ساماندهی اقتصاد چند بند داشت؛ ساماندهی مالیاتی، بیمه، نظام بانکی و پولی، فضای کسب و کار و نظام یارانه ای که همان هدفمندی بود. متاسفانه از بین اینها در دولت نهم فقط هدفمندی یارانه ها آن هم به صورت دست و پا شکسته دنبال شد که هیچ کمکی به تولید نشد. تولید در منگنه قرار گرفت. از یک طرف هیچ کدام از بندهایی که به تولید کمک می کردند اجرا نشد و از سوی دیگر با اجرای هدفمندی یارانه ها هزینه های تولید، بالارفت بدون هیچ گونه کمک. واردات بی رویه هم مضاعف شد و ما را به یک رکود تورمی رساند. تحریم ها هم مزید بر علت شد.

فرایندی که اشاره کردید بیشتر معطوف به اقدامات داخلی بود. تحولات و مناسبات خارجی چقدر در این فرآیند می تواند تاثیر داشته باشد؟

طبیعی است هر چه تنش زدایی کنیم و بتوانیم روابط با کشورهای مختلف را بیشتر کنیم و دوستانمان را بیشتر نماییم فشارها علیه ما هم کاهش می یابد. در بحث صادرات نفت و فرآوردهای نفتی و هم در بحث صادرات غیر نفتی هر چه مراوده بیشتر داشته باشیم موفق تر خواهیم بود. به نظر می رسد لابی خارجی به کمک فشارهای داخلی دنبال این هستند که این اتفاق نیفتد. چون تا زمانی که تحریم باشیم خیلی از شرکت های واسط و دلال از این شرایط سوء استفاده می کنند. افرادی مثل بابک زنجانی رشد می کنند و همین ها هم هستند که تلاش می کنند در داخل کشور دلواپسی ایجاد کنند. ولی مردم باید بدانند که ادامه این وضع به نفع دلال ها است. هزینه های کشورداری را باید پایین بیاوریم. با حفظ اصول باید کشورهای دوست را بیشتر کرد و اعتماد دنیا را جلب نمود.

ارسال نظر