در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۴۶۴۷۲
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۶
نویسنده: Haghighat
علی اکبر دهخدا، در پنجم اسفند 1258 ه. ش، در تهران دیده به جهان گشود. پدرش خان باباخان قزوینی پیش از ولادت وی به تهران آمده و در این شهر اقامت گزیده بود. دهخدا ده ساله بود که در غم از دست دادن پدر به سوگ نشست و از آن پس، مادر مسؤولیت تربیت و تحصیل وی را بر عهده گرفت.

دهخدا در نوجوانی از تعالیم حاج شیخ هادی نجم آبادی که در همسایگی آنان بود، بهره های فراوان برد. شیخ هادی در آن زمان، در علوم دینی، زهد و تقوا سرآمد بود و روحی آزاد و افکاری روشن داشت. دهخدا با وجود سن کم، از محضر آن بزرگوار بهره های فراوان برد. وی بارها اظهار کرده بود که هرچه دارد، بر اثر تعلیم آن بززرگ مرد و مادر فداکارش می باشد

دهخدا در زندگی نامه ای که به سال 1321 ه.. ش، به رشته تحریر در آورده می نویسد: «حالانزدیک شصت و سه سال شمسی از عمر من می گذرد. پدر من خان باباخان، پسر آقاخان، پسر مهرعلی خان، است. مهر علی خان سپاهی بوده است و سِمَت سرداری داشته و از او شمشیرها و چند عدد نیزه سه خنجر با دسته عاج سنگ نشانده و پیراهنی که دوبار تمام قرآن در پشت و روی آن نوشته بود، بر جای بود که من در طفولیت آن ها را دیده بودم. پدر من که در اول، با زن عموی خود ازدواج کرده بود، از او فرزندی نداشت و در سن کهولت، مادر مرا به زنی گرفت و خدا بدو دختری عطا کرد که در دو سالگی بمرد و پس از آن، من و بعد از من، خواهری و بعد از آن، برادر دیگرم یحیی خان و پس، برادرم ابراهیم خان ـ حفظهم اللّه ـ به وجود آمدیم

فراگیری علوم دینی

دهخدا زبان عربی و علوم دینی را نزد مرحوم شیخ غلامحسین بروجردی فرا گرفت. خود در این باره می نویسد: «دروس قدیمه را نزد مرحوم شیخ غلامحسین بروجردی از صرف [و نحو] تا اصول فقه و کلام و حکمت [را] خواندم و در حدود ده سال، هر روز از صبح تا شام، در خدمت او بودم. حجره او مَدْرسی بود که از نیم ساعت پیش از زدن آفتاب تا نزدیک غروب، همه رشته های علوم وقت را [برای] دسته های مختلفی از طلاب که در اوقات معینه روز نزد او می آمدند، مجانا می گفت و من گذشته از درس خاص خود، آن دروس را نیز می شنیدم و در اواخر، با اغلب آن دسته ها در دروس درس شرکت داشتم

سه وجود استثنایی

در شکل گیری شخصیت، پرورش و تربیت علی اکبردهخدا، سه نفر نقش به سزایی داشتند؛ این سه نفر عبارتند از: مادر وی، مرحوم حاج شیخ هادی نجم آبادی و مرحوم شیخ غلامحسین بروجردی. دهخدا در این باره می نویسد: «ارادت پدر من به مرحوم شیخ هادی، به من به ارث رسید. [من] از افکاری بکر او به قدر استعداد خود بهره ها بردم. و خلاصه اینکه مربی قلب و فؤاد، یعنی وجدانیات من، آن مادر بی عدیل، و معلم دانش های رسمی من، آن دانشمند متأله (مرحوم شیخ غلامحسین بروجردی)، و تقویت عقل من از مرحوم شیخ هادی ـ طاب ثراه ـ بود و کم و بیش هرچه دارم، از این سه وجودِ استثنایی است. و برای کمتر کسی این سه نعمت یک جا جمع شده است

فراگیری علوم جدید

دهخدا پس از اتمام دوره تحصیلات ده ساله علوم قدیم و با تأسیس مدرسه سیاسی در تهران، برای فراگرفتن علوم جدید، در آن مدرسه به تحصیل پرداخت و به آموختن زبان فرانسه همت گمارد. او در ادبیات فارسی تبحر فراوانی داشت و این سبب شد تا تدریس ادبیات فارسی را بر عهده وی گذارند. از این رو، دهخدا مانند اکثر فارغ التحصیلان آن مدرسه که در وزارت امور خارجه استخدام می شدند، به استخدام وزارت خارجه در آمد.

آشنایی با تمدن غرب

دهخدا در سال 1321 ه.. ق، به اروپا رفت و در وین، پایتخت اتریش، اقامت گزید. وی در این مدت، معلومات خود را در زبان فرانسه کامل کرد و از دانش های جدید و پیشرفت های علمی و هنری اروپا اطلاعات بسیاری کسب نمود و با اندوخته های فراوان علمی به ایران بازگشت؛ در حالی که آشنایی با تمدن غرب و ظاهر فریبنده آن، خدشه ای بر اندیشه ها و اعتقادات راسخ وی وارد نساخته بود.

بازگشت به وطن

مرراجعت دهخدا به ایران، مصادف با آغاز مشروطیت بود. با آغاز مشروطیت، نویسندگان فرصت یافتند تا آزادانه به وسیله قلم، به پیکار با استبداد برخیزند. پس از اعلان مشروطیت و آزادی مطبوعات، شمار روزنامه ها رو به فزونی نهادو ده ها روزنامه در تهران و دیگر شهرستان های ایران، انتشار یافت. اما این روزنامه ها، تعدادی از آن ها، دیری نپاییدند و به زودی از میان رفتند. یکی از روزنامه هایی که در تاریخ مشروطیت ایران اهمیت بسیار دارد، روزنامه صوراسرافیل است. همکاری علی اکبردهخدا با صوراسرافیل، نام او را بر سر زبان ها انداخت. در واقع، همکاری دهخدا با این روزنامه، فعالیت سیاسی وی را آشکار نمود.

انتشار روزنامه صور اسرافیل

دهخدا به همراه میرزاجهانگیرخان شیرازی و میرزاقاسم خان صوراسرافیل، به تأسیس روزنامه ای به نام صور اسرافیل مبادرت ورزیدند. روزنامه ای که در دوران انقلاب مشروطیت، مقامی پر ارج داشت. علامه دهخدا نویسنده و سردبیر، میرزاجهانگیرخان گرداننده امور و میرزاقاسم خان صاحب سرمایه و مدیر این روزنامه بودند. اولین شماره این روزنامه که یکی از موفق ترین و پرطرفدارترین روزنامه های دوره مشروطیت بود، دهم خرداد 1286 ه.. ش، در هشت صفحه و 24 هزار نسخه، در تهران، به چاپ رسید. هدف صور اسرافیل، حمایت از مجلس شورای ملی و کمک به روستاییان، فقرا و مظلومان بود.

ویژگی های روزنامه صور اسرافیل

روزنامه صور اسرافیل نخستین روزنامه ای بود که در کوچه و بازار، غالبا به وسیله کودکان به فروش می رفت و به تمام نقاط ایران حتی به برخی از کشورهای جهان نیز می رسید. علامه دهخدا سردبیر این روزنامه، در هر شماره، مقاله ای اجتماعی، سیاسی، در آغاز، و نیز مقاله ای انتقادی و طنزآمیز با عنوان «چرند و پرند»، در پایان آن، به چاپ می رساند. این روزنامه، بیشتر به نثر و مقالات تکیه داشت و ستون مقالات چرند و پرند دهخدا، از پر خواننده ترین بخش های آن بود. صور اسرافیل در واقع، نشریه ای بود سیاسی ـ انتقادی، در قالب طنز که همراه با روزنامه های ملانصرالدین، نسیم شمال و سایر نشریات معروف، در راه آزادی و مبارزه با ستم تلاش می کرد.

چرند و پرند

ستون چرند و پرند که به قلم دهخدا در روزنامه صور اسرافیل نوشته می شد، سبک نگارشی خاص و بی سابقه داشت. دهخدا با شجاعت و جسارت تمام، مفاسد سیاسی و اجتماعی آن روزگار را در قالب طنز منتشر می کرد. مقالاتی که او می نوشت، بسیار جسورانه بود و آتش در جان مستبدان و درباریان می انداخت. این مقالات با زبان طنز و با استفاده از

کنایه و مثل، به بیان واقعیات اجتماع می پرداخت و فساد موجود در دستگاه حاکمه و دولت و مخصوصا دربار را آشکار و رسوا می نمود.

ارسال نظر