در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۵۵۲۵۵
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۴
همگام با اسب چموش نوجوانی
نویسنده: محمدامین قاسمی پیربلوطی
‏«درساژ» جدای از تمام نقاط ضعف و قوت محتوایی و فنی خود، به‌خاطر سوژه‌ی اصلی‌اش حائز اهمیت و قابل‌احترام ‏است. پویا بادکوبه در اولین تجربه‌ی نشستن خود بر صندلی کارگردانی، سراغ موضوعی رفته‌است که مدت‌هاست در ‏سینمای ایران به دست فراموشی سپرده شده‌است: نوجوان! ‏
‏«دِرِساژ» فیلمی محصول سال 1396 و اولین تجربه‌ی کارگردانی پویا بادکوبه است. در این فیلم بازیگرانی چون علی ‏مصفا، شبنم مقدمی، نگار مقدم و یسنا میرطهماسب نقش‌آفرینی کرده و نویسندگی آن را نیز حامد رجبی برعهده ‏داشته‌است. این فیلم همچنین جوایز متعددی در جشنواره‌ها‌ی داخلی و بین‌المللی – از جمله سیمرغ بلورین بهترین فیلم ‏اول سی و ششمین جشنواره‌ی جهانی فیلم فجر در سال 1397 – کسب کرده‌است.‏

داستان فیلم درباره‌ی دختری شانزده ساله به‌نام گلسا (نگار مقدم) است که همراه با پدر و مادر خود (علی مصفا و شبنم ‏مقدمی) در مهرشهر کرج زندگی می‌کند. از همان صحنه‌ی نخستین فیلم با گلسا و دوستان هم سن و سالش مواجه ‏می‌شویم که در یک اقدام هیجان‌انگیز و از سر ماجراجویی‌های نوجوانانه اقدام به سرقت از یک سوپرمارکت کوچک ‏می‌کنند که در ادامه باعث چالش‌برانگیز شدن روابط بین این گروه دوستی و به وجود آمدن مسائل و مشکلات مختلف ‏می‌شود. 

‏«درساژ» جدای از تمام نقاط ضعف و قوت محتوایی و فنی خود، به‌خاطر سوژه‌ی اصلی‌اش حائز اهمیت و قابل‌احترام ‏است. پویا بادکوبه در اولین تجربه‌ی نشستن خود بر صندلی کارگردانی، سراغ موضوعی رفته‌است که مدت‌هاست در ‏سینمای ایران به دست فراموشی سپرده شده‌است: نوجوان! واژه‌ی «درساژ» به‌معنای خَرامِش و رشته‌ای در ورزش ‏سوارکاری است که در آن سوارکار اسب خود را به‌گونه‌ای تربیت کرده و حرکت می‌دهد که اجرای هماهنگ و دقیق و ‏متناسبی با حرکات سوارکار داشته باشد و به‌گونه‌ای هنرمندانه بتواند حرکات ظریف و متنوعی را به نمایش بگذارد. از ‏سوی دیگر در فیلم «درساژ» نیز با دختری نوجوان مواجهیم که مدت‌هاست در باشگاه سوارکاری با اسب‌های درساژ کار ‏می‌کند و هرگاه که دچار آشفتگی یا مشکلی می‌شود، به همین تاخت و تازهای اسبان در باشگاه سوارکاری پناه می‌برد.‏

‏ در جای جای فیلم مشاهده می‌کنیم که نوعی این‌همانی میان شخصیت اصلی داستان (گلسا) و اسب درساژ ایجاد ‏می‌شود. گویا نوجوان نیز همچون یک اسب درساژ در مسیر شکل‌گیری رفتار خود و دست و پنجه نرم کردن و حتی ‏گلاویز شدن و زد و خورد داشتن با جهان پیرامون خود قرار دارد و گاهی در این میدان پر فراز و نشیب، طاقتش طاق شده ‏و در عرصه‌ی زندگی چهار نعل به‌سوی مقصدی نامعلوم می‌تازد. دوران نوجوانی و بلوغ دورانی بسیار حساس و سرشار از ‏ملاحظات گوناگون روانی، عاطفی، ارتباطی، شخصیتی و اجتماعی است؛ به‌گونه‌ای که گویا نوجوان در برزخی میان ‏بهشت پوشالین و رویامانند کودکی و جهنم زمختی‌ها و ناهمواری‌ها و واقعیت‌های تلخ دوران بزرگسالی گیر کرده و با ‏پای‌هایی نابلد و سرد و گرم نچشیده، بر آغاز راه جامعه‌پذیری و استقلال و رشد عقلی و شخصیتی گام می‌نهد.‏

نکته‌ی مضمونی قابل‌توجه دیگری که در «درساژ» به چشم می‌خورد، مسائل جدید و نوظهور نسل نوجوان کنونی و ‏شکاف نسلی فاجعه‌باری است که میان والدین و فرزندان در بسیاری از خانواده‌های امروزین، به‌خصوص در ‏کلان‌شهرها یا محیط‌های شهری بی‌هویت و مهاجرپذیر، وجود دارد. در جهانی که توسط تحولات سرسام‌آور هزاره‌ی ‏سوم بلعیده شده‌است، پیامدها و اقتضائات این دگرگونی‌ها را می‌توان در آینه‌ی آسیب‌های و معضلات خانوادگی و ‏اجتماعی، روزبه‌روز شفاف‌تر و صریح‌تر دید و از نزدیک لمس کرد. در فضایی که ایجاد شده‌است، می‌توان گفت گروه ‏سنی نوجوان بیشترین آسیب‌پذیری را نسبت به دیگر رده‌های سنی و اقشار داشته و اگر حمایت و توجه همدلانه و ‏عاقلانه‌ی والدین نباشد، معلوم نیست که تا رسیدن درساژ نوجوانی به جاده‌ی بزرگسالی، چه خط و خش‌هایی که بر ‏پیکره‌ی او نیفتد و در چه چاه و چاله‌هایی که گرفتار نشود!‏

ارسال نظر