ناآگاهی‌ستیزی با چنگ و دندان
رابین به همراه پدر شکارچی‌اش برای کمک‌کردن به از بین بردن گرگ‌هایی که مردم شهر و روستا را آزار می‌دهند، در ایرلند مستقر شده‌است. رابین که به‌تازگی مادرش را از دست داده، دوست دارد که همچون پدرش به یک شکارچی کاربلد تبدیل شده و به شکار گرگ‌های جنگل بپردازد تا این‌که یک‌مرتبه در جنگل با دختربچه‌ای آشنا می‌شود که متفاوت از تمامی دختربچه‌هایی است تاکنون در زندگی‌اش دیده‌است؛ چون این دختربچه‌ی عجیب و غریب توانایی تبدیل‌شدن به یک گرگ را دارد و می‌تواند هدایت و رهبری گرگ‌های دیگر را نیز به‌دست بگیرد. رابین با آگاه‌شدن از این حقیقت، تمامی پیش‌فرض‌های ذهنی‌اش دگرگون شده و تلاش می‌کند به مبارزه با ناآگاهی حاکم بر شهر برود.
محمدامین قاسمی پیربلوطی، خبرگزاری دانا، گروه فرهنگ؛ در سال‌های اخیر با پیشرفت‌های شگرف فناوری در حوزه‌ی تصویرسازی‌های رایانه‌ای، فیلم‌های انیمیشنی سه بعدی فراوانی تولید شده‌اند؛ به‌طوری‌که اگر اکنون درباره‌ی انیمیشن شروع به صحبت کنیم، اولین چیزی که در ذهنمان نقش می‌بندد، همین حجم‌های سه‌بعدی رنگارنگی اند که کودکان و نوجوانان امروزی خاطرات فراوانی با آن‌ها دارند. بنابراین، اگر انیمه‌های ژاپنی را درنظرنگیریم، به‌ندرت می‌توان در این روزها آثار انیمیشنی دوبعدی‌ای یافت که همچون دهه‌های پیش بتوانند بیننده را جذب کرده و با بهره‌گیری از فرم خود، پیام‌های گوناگون و عمیقی را به مخاطب تحویل دهند.
در سال میلادی‌ای که گذشت، انیمیشن «روح» در کانون توجه اخبار، تحلیل‌ها و گفت‌وشنودهای بینندگان قرار داشت و تاکنون بیشتر جوایز سینمایی بخش انیمیشن را هم به‌خود اختصاص داده‌است. با این حال، یکی دیگر از آثار انیمیشنی درخشان سال گذشته، انیمیشن «Wolfwalkers» است که اگرچه نمی‌توان معادل فارسی دقیق و مرسومی برای آن یافت، اما نگارنده به نظر خود معادل «گرگ‌گَردها» را برای آن برگزیده‌است! «گرگ‌گردها» در فرم دوبعدی در سال 2020 میلادی توسط شرکت کارتون سالون تولید شده و تاکنون در عمده‌ی رقابت‌های سینمایی یا انیمیشنی اگر برنده‌ی جایزه نشده‌باشد، حتماً نامش در میان نامزدها قرار دارد.
داستان «گرگ‌گردها» که به یکی از افسانه‌های بومی ایرلند در قرون وسطی اشاره دارد، از این قرار است که رابین به همراه پدر شکارچی‌اش برای کمک‌کردن به از بین بردن گرگ‌هایی که مردم شهر و روستا را آزار می‌دهند، در ایرلند مستقر شده‌است. رابین که به‌تازگی مادرش را از دست داده، دوست دارد که همچون پدرش به یک شکارچی کاربلد تبدیل شده و به شکار گرگ‌های جنگل بپردازد تا این‌که یک‌مرتبه در جنگل با دختربچه‌ای آشنا می‌شود که متفاوت از تمامی دختربچه‌هایی است تاکنون در زندگی‌اش دیده‌است؛ چون این دختربچه‌ی عجیب و غریب توانایی تبدیل‌شدن به یک گرگ را دارد و می‌تواند هدایت و رهبری گرگ‌های دیگر را نیز به‌دست بگیرد. رابین با آگاه‌شدن از این حقیقت، تمامی پیش‌فرض‌های ذهنی‌اش دگرگون شده و تلاش می‌کند به مبارزه با ناآگاهی حاکم بر شهر برود.
انیمیشن «گرگ‌گردها» نکات مثبت و درخشان فراوانی دارد و به احتمال زیاد برای تمامی بینندگان علاقه‌مند خود لذت و سرگرمی سرشاری به ارمغان می‌آورد. جدای از وجه نمایشی و سرگرم‌کنندگی، «گرگ‌گردها» پیام‌های انسانی عمیقی را نیز حامل است. در «گرگ‌گردها» با دوگانه‌ها و تضادهای گوناگون و متعددی روبه‌روییم: انسان و حیوان، طبیعت و شهر، عشق و نفرت، دوستی و دشمنی، همزیستی و تجاوز، آگاهی و ناآگاهی و... . شخصیت‌های اثر را نیز می‌توان شخصیت‌هایی باروح و به‌خوبی پرداخت‌شده دانست که می‌توانند با موفقیت احساس همذات‌پنداری مخاطبان گوناگون را برانگیخته و به‌خوبی بینندگان را با خود همراه سازند. همچنین با توجه به این‌که انیمیشن «گرگ‌گردها» صحنه‌های حماسی، غم‌انگیز و احساسی متعددی دارد، بهتر است که کودکان به همراه پدر و مادر خود به تماشای این اثر درخشان و جذاب بنشینند.
