به گزارش خبرگزاری دانا، گردآورنده در ذیل صفحات نیز نکاتی که ضروری بود را به شرح استاد حائری اضافه و به غنای کار افزوده است. این اثر در موضوعات مختلف مانندآفرینش بی خطاست، رازداری شرط کمال است، مرگ، دیدار خداوند، مرگ جشنی دیگر است، زندگی در آخرت است، شیوه سخن عارفان، شادی و غم، خیر و خطر، انصاف شرط ادارک، برترین سود، مکه آزمون خداوند و... تدوین شده است.
بخشی از کتاب:
بلا برای انسان شبیه آب برای بوته است. هم چنان که یک بوته با آب به حیات و رشد میرسد یک انسان نیز با بلا و مصیبت حیات یافته و به رشد لازم خود دست مییابد و در حقیقت تربیت انسان در گرو بلاهاست.
نخستین چیزی که بلا به انسان تعلیم میدهد، عدم مالکیت است، انسان در سایه بلا به خود میآید و با خود میگوید اگر من مالک خود و یا مالک داراییهای خود بودم پس چرا بر اثر یک اتفاق و حادثه که نامش را بلا و مصیبت مینهند، همه چیز از کف من میرود. و همین جاست که دل برمیکند ولی از آنجا که فراموشکار است پس از مدتی دل را به چیزی بالاتر میبندد، و باز مصیبتی از راه در میرسد و دوباره به خود میآید و سرانجام دل برمیکند، و این ماجرا پیوسته اتفاق میافتد تا آن که سرانجام دل به دلدار حقیقی داده و تنها با او گره و پیوند میخورد.
و این همان چیزی است که عارفان ما به «سیر و سلوک» یاد میکنند. و سیر و سلوک چیزی شبیه به راه افتادن است، که هر آن چشم را به چیزی که پیش روی ماست میاندازیم و سپس چشم از آن برگرفته و به پیشتر از آن برمیدوزیم تا آن که به مقصد خود واصل میشویم.
در سیر و سلوک معنوی نیز دقیقاً ماجرا اینگونه است جز آن که در آنجا به جای چشم دوختن دل میبندیم، و هر آن دل را به چیزی، و چیزها نیز با مصیبتها یکی پس از دیگری از میان میروند، تا آن که به حریم حق و حرم الهی راه مییابیم. درست مثل ابراهیم که از ستارهای دل برکند و به سراغ ماه رفت و از ماه به خورشید رسید و از خورشید به خدا.
بر این اساس، بلا زمینه صعود و بالا رفتن انسان است، و یا به تعبیری زمینهساز خروج انسان از مرحلهای به مرحلهای و در نهایت از عالم ماده به عالم معنی، یا از دنیای ملک به دنیای ملکوت، و این که خود نوعی ولادت است، البته به دور از فشار و زحمت و بلا میسور نیست. هم چنان که نوزاد هنگام ولادت از همه سو و از همه سمت در فشار و تنگنا قرار میگیرد تا به قرارگاه دنیا راه یابد. بنابراین در هنگام فشار و سختیها و تنگیها و تنگدستیها نباید به غم نشست بلکه باید شادمانی نمود زیرا مقدمه و علامت ولادت در عرصهای بالاتر و برتر است.