در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۶۳۱۸۰
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۳
گفت و گوی خبرگزاری دانا با مدیر عامل ایرنا:
نویسنده: هانیه حقیقی
مدیرعامل ایرنا با اشاره به اینکه امروزه در عرصه مطبوعات و رسانه‌ها اصلا اخلاق حرفه‌ای رعایت نمی‌شود، گفت: به عنوان مثال یک خبرنگار حق ندارد با فریب مطلبی را از کسی بگیرد و بدون رضایت منبع خبر آن را منتشر کند، اما امروزه می‌بینیم که صحبت‌های دوستانه به گفت و گو تبدیل شده و منتشر می‌شود.

به گزارش گروه رسانه خبرگزاری دانا(داناخبر)، در عصر حاضر معنای رسانه تغییر یافته و به دلیل تنوع و تعدد ابزار و رسانه های متفاوت، مطالعه در این حوزه بسیار پیچیده شده است. در حال حاضر بقای یک رسانه اعم از روزنامه، خبرگزاری و ...به المان‌های مختلفی وابسته است. حال که فضای رسانه‌ای از حالت انحصاری خارج شده و جای خود را به فضای رقابتی داده، مدیران رسانه‌ها، باید لحظه به لحظه برای ماندگاری در این عرصه کوشش کنند.

برای بررسی وضعیت رسانه‌ای کشور گفت وگویی با «محمد خدادی»، مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا)، ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌آید:



دو نوع روش تولید محتوا داریم؛ از مخاطب به تولید و از تولید به مخاطب

قاعدتا مدیریت در یک ابر رسانه تفاوت‌ها و حساسیت‌های خاص خودش را دارد. به عنوان مدیر عامل ایرنا فکر می‌کنید مدیر یک ابر رسانه باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد و چه اولویت‌هایی را در نظر بگیرد؟

فصل اصلی کار رسانه‌ای شناخت حرفه و ویژگی‌های رسانه و نقش‌ها و ماموریت‌های آن است و قاعدتا کسی که فعالیت رسانه‌ای می‌کند باید دو نکته را مد نظر قرار دهد. بحث نخست کارآمدی حرفه‌ای بدین معناست که رسانه بتواند ماموریتی که دارد را با بالاترین ظرفیت به انجام برساند و دیگری بحث روزآمدی است. یعنی نیروی انسانی، امکانات، دانش و... در یک رسانه به گونه‌ای باشد که خروجی آن رسانه به‌روز بوده و این تازگی در محصولات خبری ملموس باشد.

مدیریت در یک ابر رسانه نیازمند اشراف و شناخت علمی نوع کار است که اساسا شامل کارکرد علمی رسانه می‌شود و مهمتر از آن تسلط مدیر بر ابزارهای نوین، نحوه کاربری و استفاده از آن است و به همان میزان تلاش برای استفاده مطلوب از نیروی انسانی. چراکه در رسانه‌ها این مغزها هستند که ابزار را به خدمت می‌گیرند. درگذشته این ابزار کاغذ و قلم بوده و امروزه فضای مجازی را شامل می‌شود.

یکی دیگر از مقوله‌های مهم رسانه‌ای بحث روش تولید است که دو نوع روش داریم یعنی یا از مخاطب به تولید می‌رسیم و یا از تولید به مخاطب؛ در روش اول رسانه پل ارتباطی شهروندان با حاکمیت است و در مدل دوم مسوولان وکارگزاران موضوعات، کارکردها و ماموریت‌های خودشان را با مردم در میان می‌گذارند. در یک کلام اینکه رسانه به مثابه پل ارتباطی است که مسیرهای مختلفی را به هم وصل کرده و بستری است برای انتقال داده.

بنابراین با توجه به این تعریف مدیر یک رسانه یا ابررسانه باید بتواند محتوای داده‌ها را به درستی تحلیل کرده وامانتدار باشد، بتواند علاوه بر یک گزینش حرفه‌ای، به صحت و صداقت اطلاعات لطمه‌ای نزند و در کوتاهترین زمان و با بهترین شیوه پیام رسانی کند.

در رابطه با اولویت‌های یک رسانه هم باید بگویم، در یک رسانه نمی شود مثلا به آموزش حرفه‌ای نیروی انسانی اهمیت داد و بعد نسبت به ابزار بی اهمیت بود. در هرحال هیچ حلقه مفقوده‌ای نباید در این بین وجود داشته باشد، یعنی سه عنصر نیروی انسانی حرفه‌ای، ابزار و امکانات مناسب برای انتقال پیام و توجه به محتوای پیام هرسه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده و اینگونه نیست که یکی بردیگری ترجیح داده شود.



بحران حرفه‌ای نبودن خبرنگاران و روزنامه نگاران در کشور وجود دارد

به نیروی انسانی به عنوان یکی از اولویت‌های کار رسانه‌ای اشاره کردید، به نظر شما عدم آموزش روزنامه نگاران وخبرنگاران و مرتبط نبودن تحصیلات آنها با کارشان چه تاثیری بر فضای رسانه و مطبوعات کشور گذاشته است؟

اساسا فراز و فرودهای کارکرد رسانه‌ای با دانش و تحصیلات مرتبط با آن نسبت دارد. یعنی هر زمان در کار رسانه پیشرفت و موفقیتی وجود داشته باشد مطمئنا با دانش و تحصیلات مرتبط با آن رابطه مستقیم دارد.

حال اگر این دانش تحصیلات دانشگاهی تعریف شود در عمق است و اگر آشنایی با این رشته به صورت تجربی باشد در سطح قرار می‌گیرد. طبیعتا فعالیتی که در بستر علمی صورت بگیرد عمقی است و باعث می‌شود در جایگاه ویژه‌ای قرار بگیرد. اما اگر چنین مولفه‌هایی وجود نداشته باشد کار در سطح باقی خواهد ماند و کار سطحی هم اثر ماندگاری برجای نخواهد گذاشت.

در هرحال من فکر می کنم یک بحران اساسی در کشور وجود دارد و آن هم حرفه‌ای نبودن خبرنگاران و روزنامه نگاران است که یک بخشی از آن برمی‌گردد به نظام صنفی حاکم بر خبرنگاران، قوانین و فرهنگ کشور و انتظاری که جامعه باید از مطبوعات و رسانه‌ها داشته باشد و ندارد.

واقعیت این است که امروزه در عرصه مطبوعات و رسانه‌ها اصلا اخلاق حرفه‌ای رعایت نمی‌شود، به عنوان مثال یک خبرنگار حق ندارد با فریب مطلبی را از کسی بگیرد و بدون رضایت منبع خبر آن را منتشر کند، اما امروزه می‌بینیم که صحبت‌های دوستانه به گفت و گو تبدیل شده و منتشرمی‌شود.

به نظر من تفاوت رسانه‌ها در رعایت همین اصول حرفه‌ای و اخلاقی است که مشخص می‌شود. برخی رسانه‌ها می‌خواهند عمق داشته باشند و برخی دیگر سطحی بودن را ترجیح می‌دهند، به هرحال برای جلب توجه خیلی کارها می‌توان کرد، اما مسلما جلب توجه کسی که از نظر عقلی مشکل دارد با جلب توجه یک انسان فرهیخته متفاوت است. این مهم است که دیگران با چه دیدی به این جلب توجه نگاه کنند؟

رابطه تاثیرگذاری یک سایت با رتبه بازدیدکنندگان آن

به عنوان مثال بحثی که در حال حاضر در بین خبرگزاری‌ها و خبرنگاران جا افتاده است بحث رنکینگ سایت‌ها و رتبه بندی الکساست که بر اساس میزان کلیک رتبه هر سایت را نشان می‌دهد.

اگر واقعا قرار باشد ارزش و میزان تاثیرگذاری یک سایت بر این اساس سنجیده شود، قاعدتا سایت‌هایی که اخبار جنجالی و به قول معروف اخبار زرد منتشر می‌کنند رتبه بهتری کسب خواهند کرد، این مساله کاملا طبیعی است. چراکه فیلم‌ها و سریال‌ها هم بیشتر از مستند علمی و یک فیلم فلسفی مورداستقبال قرار می‌گیرند. اما قطعا این به این معنی نیست که چون مخاطب بیشتری آن را می‌بیند پس تاثیرگذاری بیشتری هم دارد.

اشکالی که در عرصه رسانه‌ای کشور وجود دارد این است که امروزه کارکرد رسانه مفهوم خودش را از دست داده، بنابراین اساسا کارکرد رسانه‌ها باید بازتعریف شود. خصوصا در مورد خبرگزاری‌ها؛ چراکه برخی از خبرگزاری‌ها اصلا اسمشان با نوع کاری که دارند انجام می‌دهند جور در نمی‌آید.

ایرنا یک خبرگزاری بین المللی نیست

برخی خبرگزاری‌ها اسامی مانند ملی، منطقه‌ای و یا بین المللی انتخاب می‌کنند، اما وقتی محتوای خروجی آنها را می‌بینیم، متوجه می‌شویم هیچ نسبتی بین محتوا و ماموریت خبرگزاری وجود ندارد.

به عنوان مثال خبرگزاری ایرنا نمی‌تواند یک خبرگزاری بین‌المللی باشد، درست است که حدود 80 سال سابقه و 40 دفتر خارج از کشور دارد و به پنج زبان دنیا خبر منتشر می‌کند؛ اما یک خبرگزاری بین‌المللی نیست، چراکه وقتی ادعا می‌کنیم یک خبرگزاری بین‌المللی هستیم یعنی اگر مثلا در شرق آفریقا یک انفجار رخ داد باید یک پایگاه خبری داشته باشیم که خودمان بتوانیم خبر تولید کنیم. اما در واقع ایرنا الان چنین امکانی ندارد، پس بین‌المللی نیست. در اکثر نقاط جهان حضور نداریم، اخبار بین‌المللی را در سایتمان منتشر می‌کنیم اما منبع انتشار خبر نیستیم.

بنابراین رسانه‌ها، مطبوعات و خبرگزاری‌ها باید صراحتا رسالت خود را تعریف کنند و با انتخاب اسامی نابجا توقع ایجاد نکنند، به نظر من در انتخاب واژه‌ها هنوز مشکل داریم.

نمی‌توان یک نسخه کلی برای همه رسانه‌ها پیچید

پس معتقدید فعالیت رسانه‌ها و مطبوعات نیازمند یک بازتعریف است.

ببینید اگررسانه‌ای به بازتعریف احتیاج دارد حتما باید توسط مدیر آن رسانه این بازتعریف صورت گیرد، این بازتعریف باید هم روزآمد باشد و هم کارآمد. می‌گویم این کار باید توسط مدیر رسانه‌ها صورت گیرد چون معتقدم اساسا نمی‌توان یک نسخه کلی برای همه رسانه‌ها پیچید.

امانتداری در حال حاضر حلقه مفقوده عرصه رسانه کشورمان است

 

به عنوان مدیر عامل ایرنا، در زمینه بازتعریف این خبرگزاری چه کرده‌اید؟

من سعی کردم شعار سرعت، دقت، صحت را که شعار ایرناست در خروجی اخبار و مطالبمان به عینیت مشهود باشد. علاوه براین دانشکده خبر را تقویت کردیم و امسال قرار است در تهران و شهرستان بعد از دو سال دانشجو جذب کنیم. همچنین قرار است در مقطع ارشد هم دانشجو جذب کنیم.

در موسسه مطبوعاتی ایران هم سعی کردیم به شعارمان پایبند باشیم، خصوصا توجه به بحث امانتداری که در حال حاضر حلقه مفقوده عرصه رسانه کشورمان است از اولویت‌های ما در این بازتعریف بود.

نکته دیگری که مدنظر قرار دادم این بود که خبرگزاری یا مطبوعات نباید در انتشار اخبار و مطالب طرف باشد، بلکه باید بستری برای تضارب آرا و عقاید باشد. یک خبرگزاری، روزنامه و هر رسانه دیگری باید بداند که کارشناس هیچ موضوعی نیست، اما می‌تواند بستر را برای انتشار عقاید کارشناسان مطرح کند.

در حالیکه الان در فضای رسانه‌ای کشور جا افتاده است که مثلا خبرنگاری می‌نشیند و صنعت کشور را از بالا تا پایی بررسی و ارزیابی می‌کند، در صورتیکه اصلا وظیفه ذاتی مطبوعات و رسانه این چیزها نیست. این‌ها دغدغه‌های من هستند که از زمانی که وارد ایرنا شدم سعی کردم تمام آنها را پیاده کنم.

 

بهتر است ازبحث دورنشویم، کیفیت خبرنگاران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ فکر می‌کنید کیفیت کدام نسل خبرنگاران بهتر است؛ نسل قدیم یا جدید؟

اساسا این تفکیک و جداسازی بار مفهومی رسانه را از رسانه می‌گیرد. ظرف رسانه باید آنقدر باز و وسیع باشد که هرکسی که توانست یک مطلب حرفه‌ای تولید کند در آن جا بگیرد. فرقی نمی کند که تحصیلات آکادمیک داشته باشد یا نه، نسل قدیم باشد یا جدید. یعنی ما باید به دنبال خروجی‌ها باشیم، شاید کسی تحصیلات مرتبط با این حوزه را داشته باشد ولی توانایی نگارش و تولید محتوای مناسب نداشته باشد؛ به عبارت ساده‌تر محصول و محتواست که برای مشتری و مخاطب مهم است.

اتفاقا ما باید از خروجی و محتوای رسانه‌ها برسیم به اینکه اداره کنندگان رسانه‌ها چه کسانی هستند؛ که این هم یکی از مشکلات رسانه کشور است که اغلب تلاش می کنیم برنامه سازی کنیم فارغ از اینکه محتوا چیست؟

برفرض که یک رسانه‌ای تمام فارغ التحصیلان رشته‌های علوم ارتباطات، روزنامه نگاری و خبرنگاری را جمع کند وقتی خروجی آن مناسب نباشد چه فایده‌ای دارد؟

ما در قرنی هستیم که انحصار اطلاعات از بین رفته است بنابراین رسانه در عصر حاضر دیگر نمی‌تواند محصول خود را به مخاطب تحمیل کند، بحرانی که با آن روبرو هستیم این است که رسانه‌ها هنوز فکر می‌کنند چون تحت برند خاصی فعالیت می‌کنند، هرچه می‌خواهند می‌توانند بنویسند و منتشر کنند، در حالیکه حقیقت چیز دیگریست.

حقیقت این است که در عصر حاضر در مسیر کیفیت و اثرگذاری است که می‌توان در این عرصه حرفی برای گفتن داشت، امروزه تک تک مردم جهان رقیب رسانه‌ها هستند و یک رسانه حرفه‌ای آنجا می‌تواند حرفی برای گفتن داشته و تمایز پیدا کند که کارکرد حرفه‌ای داشته باشد. لذا برای اینکه رسانه بازتعریف شود نیاز دارد وارد رویکرد حرفه‌ای شود و در فضای حرفه‌ای است که رقابت معنا و مفهوم پیدا می‌کند.

 

رسانه‌ها باید بتوانند اثرگذار و حرفه‌ای باشند

 

در صحبت‌هایتان به این نکته اشاره کردید که هرفردی می‌تواند یک رسانه باشد؛ پس به تکثر رسانه‌ای در کشور اعتقاد دارید؟

من خیلی ارزیابی دقیقی روی این موضوع ندارم، اما باید بگویم اظهارنظر در این باره برمی‌گردد به این موضوع که اساسا ماهیت رسانه‌ها و فعالیت‌هایشان را از چه منظری نگاه کنیم.

واقعیت این است که ما درحال گذار به سر می‌بریم و با کمی بررسی متوجه خواهیم شد که بستر کار رسانه‌ای در کشور ما دیرتر از کشورهای دیگر شروع شد و طبیعتا نتیجه آن هم دیرتر عاید کشور خواهد شد.

نکته دیگر این است که تحولی که در فضای تکنولوژیکی به وجود آمده است روی فضای رسانه‌ای کشور هم اثر گذاشته است و نمی توانیم بگوییم تکثر رسانه‌ای در کشور نداریم، اما اینکه این فضا چقدر حرفه‌ای است و تا چه حد کارآمد و تاثیرگذار است، مسایلی است که باید روی آن بحث شود. اما در هرحال بیش از 48 خبرگزاری در کشور داریم پس نمی توانیم تکثر و تعدد را نفی کنیم.

 

حال به عقیده شما این تکثر و تعدد مطلوب است؟

ببینید همانطور که گفتم هر رسانه‌ای که کارکرد حرفه‌ای نداشته باشد به مرور جایگاه خود را از دست خواهد داد و ماندگاری ندارد.

اما در هرصورت به نظرم تاسیس هر رسانه و پایگاهی که بتواند به تکثر در فضای رسانه‌ای کمک کرده و محل تضارب آرا عقاید باشد می‌تواند به فضای رسانه‌ای کشور کمک کند.

 

به شرطی که محل تضارب آرا و عقاید باشد.

خب البته تعیین شرط هم تعریف دارد، اما به نظر من آنچه حائز اهمیت است این است که رسانه‌ها بتوانند اثرگذار و حرفه‌ای باشند. باید بدانیم رسانه‌ای ماندگار و تاثیرگذار است و می‌تواند رسالت خودش را ایفا کند که بتواند کار حرفه‌ای کرده و تاثیرگذار باشد وگرنه یک دوره کوتاهی ظهور کرده، فعالیت می‌کند و بعد محو می‌شود.

 

مهمترین چالشی که معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد درحوزه مطبوعات کشور با آن روبروست چیست؟

به نظر من مهمترین چالش عدم وجود اخلاق حرفه‌ای و رویکرد حرفه‌ای در عرصه رسانه‌ای کشور است. بسیاری از فعالیت‌های خبرنگاران که در حال حاضر صورت می‌گیرد خلاف اخلاق و خط و مشی حرفه‌ای و رویه و مناسبات بین انسان‌هاست.

اخلاق حرفه‌ای در همه جای دنیا وجود داشته و کم و بیش رعایت می‌شود، همانطور که گفتم گاهی صحبت‌ها و گپ‌های دوستانه با خبرنگاران تبدیل به خبر شده و منتشر می‌شود که این ادبیات رسانه‌ای را زیر سوال می‌برد، هدف از انجام این کار هم اهداف سخیفی مانند بالا رفتن رتبه در الکساست که به نظرم چنین اتفاقاتی برای فضای مطبوعاتی کشور فاجعه است.

 

بخش زیادی از بودجه کشور که صرف دستگاه‌های رسانه‌ای می‌شود، به درستی استفاده نمی‌شود

 

آنچه در صحبت‌هایتان برای من جالب بود این بود که مدام بر روی اخلاق حرفه‌ای تاکید داشتید و در هیچ کجای صحبت‌هایتان اشاره‌ای به مسایل اقتصادی نداشتید. یعنی چنین چیزی دغدغه ذهن شما نبود؟

مشکلی که مطبوعات در حوزه اقتصاد با آن مواجه هستند، اشاره دارد به همان موضوع کارآمدی که در خلال صحبت‌هایم به آن اشاره کردم. اینکه ما در ایران خیلی عادت نداریم از امکاناتمان به صورت کامل و به نحو احسن استفاده کنیم. لذا اولین مساله این است که به جای اینکه اقتصاد مطبوعات مشکل داشته باشد، اسراف در رسانه‌هاست که مشکل دارد. بخش زیادی از بودجه کشور که صرف دستگاه‌های رسانه‌ای می‌شود به درستی استفاده نمی‌شود.

بنابراین نیاز داریم ابتدا شروع کنیم ببینیم اساسا از چه مقدار از امکاناتمان به نحو احسن استفاده می کنیم که اگر اینگونه به موضوع نگاه کنیم، می‌توانیم بسیاری از هزینه‌ها و مشکلات را کاهش دهیم.

در حال حاضر هزینه تمام شده خبر در ایران بسیار بالاست و چون هزینه‌هایمان بالاست اسمش را می‌گذاریم فشار اقتصادی و بحران؛ مدیریت امکانات رسانه ای بحثی است که باید آن را به طور جدی مد نظر قرار دهیم و در این صورت است که می‌توانیم مطمئن باشیم بخش اعظمی از مشکلات رسانه‌ای برطرف خواهد شد.



اگر تضارب آرا و عقاید در کشور وجود ندارد به این دلیل است که ما کار رسانه‌ای بلد نیستیم

 

به نظر شما مطبوعات و رسانه مستقل در کشور وجود دارد؟

رسانه به ذات نمی‌تواند مستقل باشد، بالاخره شخصی با هدفی رسانه ای را تاسیس کرده است و دیدگاه‌ها و خواسته‌هایی دارد.

به نظرم استقلال رسانه‌ها نمی‌تواند شعار چندان جدی باشد؛ چراکه به هرحال کسی پولی هزینه کرده و هدفی داشته پس جهتی دارد. اگر هم به دولت وابسته نباشد پس به یک بخش خصوصی و یک فردی وابسته است، بنابراین اساسا در هیچ جای دنیا رسانه مستقل وجود ندارد و این فریبی است که ما را هم در دام انداخته است.

 

درست است که در هیچ جای دنیا رسانه مستقل وجود ندارد؛ اما رسانه‌های موجود محل تضارب آرا و عقاید بوده و یکصدا نیستند.

پس ابتدا باید قبول کنیم که هر رسانه‌ای به یک قدرتی وابسته است. حال در کشوری مثل آمریکا و برخی کشورهای اروپایی قدرت تقسیم شده است و در ایران قدرت تقریبا یکجا متمرکز شده است. به هرحال فرقی نمی‌کند و نمی‌توان گفت آنها استقلال رسانه‌ای دارند و ما نداریم. همه رسانه‌ها بالاخره پشتشان به جایی گرم است.

پس این نگاه غلط است، رسانه باید حرفه‌ای باشد و به هر کسی هم که می‌خواهد وابسته باشد، حرفه ای‌گری هم به این معناست که در انتشار اخبار اخلاق و ادبیات رسانه‌ای را رعایت کرده و تلاش کند اخباری صحیح، دقیق و جامع در خروجی خود قرار دهد.

 

بنابراین وابستگی، این اصول حرفه‌ای که شما به آن اشاره کردید را زیر سوال می‌برد.

نه؛ چرا اینطور فکر می‌کنید؟ رسانه‌ای وابسته به جایی است و اخباری که در حیطه فعالیت‌ها و ماموریت‌هایش نیست را پوشش نمی‌دهد. یک رسانه یا خبرگزاری اصول مذهبی را تقویت می‌کند و در جای دیگر به شاخصه‌های اجتماعی بیشتر توجه می‌شود. اینها محل مناقشه نیست، بلکه محتوای اطلاعات است که مهم است.

واقعیت این است که محتوا باید حرفه‌ای باشد در کشور ما هم رسانه‌ها همسو نیستند و اگر هم تضارب آرا و عقاید وجود ندارد به این دلیل نیست که مثلا دولت پول می‌دهد و می‌گوید اخباری خاص را منتشر کنید و یا نکنید، بلکه مشکل اینجاست که ما کار رسانه‌ای بلد نیستیم و حوصله انجام کار حرفه ای را نداریم و با ظرافت‌های انتشار اخبار و برخورد با چالش‌ها آشنا نیستیم.

 

پس برمی‌گردیم به اینکه کیفیت خبرنگاران پایین است.

الزاما نمی‌توان گفت فقط خبرنگاران؛ به نظر من اشکال اصلی متوجه مدیران رسانه‌هاست. این مدیران رسانه‌ها هستند که می‌توانند خبر خبرنگاران را کنترل کرده و آن را به سوی حرفه‌ای شدن هدایت کنند و تکلیف را معلوم کنند و آنجاست که معلوم می‌شود کدام خبرنگار حرفه‌ای است و کدامیک نیست؟

 

بنابراین می‌توان گفت چالش مطبوعات، مدیران رسانه‌ها و سیاستگذاری های اشتباه است.

معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد باید قوانین مربوط به این صنف را به گونه‌ای تنظیم کند که بتواند به رفع این مشکلات کمک کند.

این حوزه می‌تواند به لحاظ حقوقی، قانونی، صنفی و فرهنگی بسترسازی کند، متولی این امر نیست ولی می‌تواند بستر مناسب را فراهم کند.

 

و برنامه آینده‌ شما برای ایرنا چیست؟

قاعدتا ایرنا باید برگردد به جایگاه اصلی خودش و بتواند در تحولات خبری نقش محوری داشته باشد. به زودی دفاتر ایرنا را در نقاط دور می‌بندیم و حضور خود را در منطقه تقویت می‌کنیم.

آخرین نکته اتصال بین ایرنا، دانشکده خبر و موسسه مطبوعاتی ایران است که در صددیم حلقه مفقوده را پیدا کرده و این سه نهاد را به هم متصل کنیم.


گفت و گو از هانیه حقیقی

ارسال نظر