قال امیرالمومنین علیه السلام: إنّما قَلْبُ الحَدَثِ کالأرضِ الخالِیةِ ما اُلقِیَ فیها مِنْ شیءٍ قَبِلَتْهُ. نهج البلاغه
قلب نوجوان همانند زمین بایر است که هر چه در آن قرار داده شود میپذیرد (در قلب او رشد میکند.)
به گزارش پایگاه خبری دانا در آغاز گسترش بیماری کشنده کرونا در ایران، برخی افراد جامعه، مسئولین بهداشت و درمان کشور را به خاطر کوتاهی و قصور در پیش بینی شیوع بیماری و کوتاهی در انجام وظایف خود، مقصر میدانستند و مورد انتقاد قرار میدادند، اما گروهی دیگر از زحمات شبانه روزی آنها تشکر و عملکرد آنان را تحسین میکردند؛ ولی هر دو گروه در یک امر متفقالقول بودند و آن اینکه، متوّلی مبارزه با بیماری را مسئولین بهداشتی و درمانی کشور میدانستند و تلاش کردند تمام ظرفیت خود را برای کمک به آنها به کارگیرند.
بر کسی پوشیده نیست که فکر و اندیشه و اعتقاد بخش مهمی از سعادت و شادکامی افراد را شکل میدهد؛ و کوتاهی دربالندگی فکری و عقیدتی و بی توجهی به آن، عوارض غیر قابل جبرانی برای جامعه بویژه در بلند مدت در پی خواهد داشت.
هدف نگارنده این سطور تبیین اهمیت و جایگاه تربیت و یا بررسی ابعاد و زوایای فقدان آن در جامعه نیست چه، بسیاری در این زمینه قلم فرسایی کرده اند. این نوشتار فقط تلنگری است به نهادهایی است که متولی آموزش و تربیت هستند، ولی آنگونه که بایسته و شایسته است به رسالت سترگ خود در پالایش و بالندگی فکری و اعتقادی کودکان و نوجوان توجه نکرده اند.
نهادهای دینی و حوزههای علمیه، آموزش و پرورش و صدا و سیما سه ضلع مهم آموزشی و تأثیرگذار بر نسلی هستند که قرار است کشور در دستان آنان به رشد و تعالی برسد و قلههای علم و دانش را درنوردد.
تأثیرگذاری این نهادها بر نسل کودک و نوجوان نه نیاز به آمار و ارقام دارد و نه زحمت تفکر و اندیشه بسیار. این سه نهاد، فکر و اندیشه و رفتار اجتماعی و اعتقادی نسل آینده را ترسیم میکنند و پالایش ذهنی و فکری کودک و نوجوان و اثرگذاری آن در جامعه را بر عهده دارند.
شوربختانه با بازنگری فرآیند حوادث چند سال گذشته بویژه اغتشاشات اخیر، شاهدیم که بسیاری از کسانی که به این جریانات ساختار شکنانه تمایل پیدا کرده اند، جوانان و نوجوانانی هستند که به طور بایستهای در مسیر مناسب فرایند آموزشی و پرورشی قرار نگرفته اند.
با گذر زمان سهم تربیت سنتی و نقش خانواده کمتر میشود و سه ضلع آموزش و پرورش، صدا و سیما و حوزههای علمیه سهم قابل توجهی از تربیت را به خود اختصاص داده اند.
مهمترین کارکردهای این نهادها انتقال درست تربیت و آموزش به جوانان و نوجوانان است. بازخورد رفتاری جوانان در جامعه گویای این است که در بهترین شرایط و مثبتترین نگاه این نهادها به بخشی از اهداف مورد نظر، دست نیافته اند.
ارتباط دوسویه با نوجوانان در تقویت جایگاه دینی و با شیوه صحیح آموزشی و نیز تقویت مفاهیمی، چون حب وطن و انسجام ملی از سوی دیگر، دو مقولهای هستند که در نظام تربیتی کودکان و نوجوانان مغفول مانده اند و به عنوان پاشنه آشیل تربیتی کودکان، دقیقا نقاطی هستند که مورد توجه دشمن قرار گرفته و از آنها بیشترین بهره را به نفع خود برده است.
علی فقیه اجارودی