در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۰۳۶۲۲
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۹
در نشستی ۵ مورد از علل پیدایش فتنه‌ها بر محور معارف نهج البلاغه تبیین شد.

به گزارش پایگاه خبری دانا حجت الاسلام ایمان شکیبایی، در ابتدای نشست تبینی با حضور جمعی از بسیجیان گفت:در طول تاریخ مسیر هدایت و یا انحراف به دو واژه پر تکرار قرآن کریم و نهج البلاغه گره خورده است و آن دو واژه یکی حق و دیگری باطل است، آنجایی که باطل بخواهد در لباس حق به جانب جلوه کند فتنه و اغتشاش و شُبهه و در یک کلمه انحراف پدیدار خواهد شد؛ که به وضوح دیده شد این انحراف در رفتار و گفتار و پوشش افراد فتنه گر و فتنه جو نمایان شد.

پژوهشگر حوزه و دانشگاه در ادامه به ۵ مورد از مهمترین علل پیدایش فتنه‌ها در نهج البلاغه اشاره نمود:

١) هواپرستی

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در آغاز خطبه۵٠ به سرچشمه پیدایش فتنه‌ها در جوامع اسلامی می‌پردازد که هم، زمان بعد از رحلت رسول الله را شامل می‌شود و هم ماجرا‌هایی همچون واقعه جمل و صفّین و نهروان، و هم زمان حاضر را و دقیقاً دست روی سرچشمه و نکته اصلی می‌گذارد، می‌فرماید: «آغاز پیدایش فتنه‌ها پیروی از هوی‌ها و هوس‌ها و بدعت‌هایی است که با کتاب خدا مخالفت دارد» ; (إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ، یُخَالَفُ فِیهَا کِتابُ اللهِ)، ریشه اصلی فتنه‌ها دو چیز است:پیروی از هوای نفس و احکام دروغین خودساخته که مخالف کتاب خداست و بی شک اگر احکام قرآن در میان مردم حاکم باشد و اصالت قوانین اسلام حفظ شود و بدعت‌های ناروا در دین خدا نگذارند و همچنین در اجرای قوانین ناب الهی هوی و هوس را حاکم نکنند فتنه‌ای پیدا نخواهد شد؛ چرا که این قوانین مجری عدالت و حافظ حقوق همه مردم و بیانگر وظائف است، فتنه آن زمان شروع می‌شود که فزون طلبی‌ها آشکار گردد و قوانین الهی در مسیر مطامع شخصی منحرفین و منافقین تحریف شود. حق و عدالت زیر پا بماند و افراد و گروه‌ها وظائف الهی خود را فراموش کنند و به بدعت‌ها روی آورند؛ در این فتنه‌های اخیر به وضوح مشاهده کردید نه تنها کتاب مقدس قرآن کریم را آتش زدند بلکه به دستورات قرآن هم پشت کردند، آیا حجاب دستور قرآن نیست؟ آیا ظلم به دیگران نهی قرآن نیست؟ آیا امر به معروف و نهی از منکر دستور مؤکّد قرآن نیست؟ پس چه شد که هم کشف حجاب کردند، هم به مردم ظلم کردند، هم به بیت المال مسلمین خسارت وارد ساختند، هم آمرین به معروف و ناهین از منکر را به شهادت رساندند؟ چرا به آرمان‌ها و ارزش‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جسارت شد؟ جواب این‌ها یک کلمه است:فتنه؛ که سرچشمه اش پیروی از هوا‌های نفسانی و پشت کردن به قرآن کریم و دستورات انسان ساز آن است.

٢) بدعت گزاری در احکام آسمانی

حضرت در فرازی از خطبه ۵٠ می‌فرماید:

احکام تُبتَدع یخالف فی‌ها کتاب الله

احکام ساختگی و مخالف قرآن یکی دیگر از علل پیدایش فتنه هاست. این موضوع به خوبی در شعار‌های فتنه گران تداعی شد؛ شعار زن و آزادی بی قید و بند از کلیدواژه‌های مهم بدعت گزاری در دین است.

استاد حوزه علمیه افزود:البته این بدعت گزاری‌ها در طول تاریخ نمود داشته است، به عنوان مثال می‌توان به فتنه «بنی امیّه» که در اسلام از بزرگترین فتنه‌ها محسوب می‌شود اشاره کرد. آن‌ها برای رسیدن به حکومت خود کامه خویش بر مرکب هوی و هوس سوار شدند و تا آنجا که توانستند در احکام اسلام تفسیر و توجیه نادرست روا داشتند و آن‌ها را به سود منافع شخصی خود توجیه نمودند و هر جا امکان نداشت دست به بدعت جدیدی زدند.

«معاویه» خلافت اسلامی را با نیرنگ به چنگ می‌آورد و بر اساس بدعتی جدید آن را در خاندان خود موروثی می‌کند، «زیاد» را برادر خود می‌خواند و برای یزید در حیات خود از مردم بیعت می‌گیرد و سبّ و دشنام امیرمؤمنان علی (علیه السلام) را که پاکترین و آگاهترین و بزرگترین شخصیت اسلام بعد از پیغمبر خدا بود در قلمرو حکومت خود، سنّت می‌شمرد، خود و یارانش در ریختن خون عثمان شرکت می‌کنند و سپس به خونخواهی او برمی خیزند.

۳) خلط حق و باطل

حضرت در ادامه خطبه ۵٠می فرماید: «و گروهی چشم و گوش بسته و نادان، یا هواپرست آگاه به پیروی آنان برمی خیزند و از هوی‌ها و هوس‌ها و بدعت‌های آنان برخلاف دین خدا حمایت می‌کنند». (وَیَتَوَلَّی عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالا عَلَی غَیْرِ دِینِ اللهِ)، در جمله بعد اشاره به ابزار این کار شده. ابزاری که در تمام طول تاریخ از سوی همه هواپرستان و جنایتکاران مورد استفاده قرار گرفته و به صورت یک سنّت همیشگی درآمده است و آن این که آن‌ها همیشه برای رسیدن به مقاصد خود حق و باطل را به هم می‌آمیزند و حق را سپری برای حمایت از باطل و یا پوسته شیرین و جالبی برای پنهان کردن زهر باطل قرار می‌دهند، می‌فرماید: «اگر باطل از آمیختن با حق جدا می‌گردید بر کسانی که طالب حقّند پوشیده نمی‌ماند، و اگر حق از آمیزه باطل پاک و خالص می‌شد زبان دشمنان و معاندان از آن قطع می‌گردید». (فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَی الْمُرْتَادِینَ، وَ لَو أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ)

چه تعبیر جالب و گویایی، باطل اگر در شکل اصلیش نمایان شود خریداری ندارد و حق اگر به صورت خالص عرضه شود زبان بهانه جویان را قطع می‌کند؛ لذا بدیهی است نه حق خالص مشکل هواپرستان را حل می‌کند، چرا که منافع آن‌ها در باطل نهفته است، و نه باطل خالص آن‌ها را به مقصد می‌رساند؛ چرا که مردم از آن‌ها حمایت نخواهند کرد و اینجاست که به سراغ آمیختن حق و باطل می‌روند؛ همان چیزی که تمام سیاست‌های مخرّب دنیا را می‌توان در آن خلاصه کرد.

امام (علیه السلام) در این مورد می‌فرماید: «ولی بخشی از این گرفته می‌شود و بخشی از آن، و این دو را به هم می‌آمیزند، و در اینجا است که شیطان بر پیروان و دوستان خود مسلّط می‌شود و تنها کسانی که مشمول رحمت خدا بوده اند از آن نجات می‌یابند»

(وَلکِن یُؤْخَذُ مِنْ هذَا ضِغْثٌ، وَ مِنْ هذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیطَانُ عَلَی أَوْلِیَائِهِ، وَ یَنْجُو «الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللهِ الْحُسْنَی»).

این تعبیر به خوبی نشان می‌دهد که آمیختن حق و باطل به یکدیگر مانع از شناخت باطل نیست هر چند به دقّت و کنجکاوی یا پرسش از آگاهان نیاز دارد. به همین دلیل امام (علیه السلام) می‌فرماید: در گیرودار آمیزش حق و باطل شیطان بر دوستان و پیروانش چیره می‌شود و خداجویان حق طلب از خطر گمراهی در این گونه جریانات درامانند.

در واقع آمیزش حق و باطل چراغ سبزی است برای هوی پرستان و بهانه‌ای است برای پیروان شیطان که وجدان خود را فریب دهند و در برابر دیگران استدلال کنند که ما به این دلیل و آن دلیل (اشاره به قسمت‌هایی از حق که با باطل آمیخته شده) این راه را برگزیده ایم.

آری مستضعفین فکری و ساده لوحان ممکن است در این میان ناآگاهانه در دام شیطان بیفتند، در حالی که آن‌ها نیز اگر رهبر و راهنمایی برای خود انتخاب می‌کردند گرفتار چنین سرنوشتی نمی‌شدند.
به این ترتیب مردم در برابر آمیزش حق و باطل به سه گروه تقسیم می‌شوند:

گروه اول همان «اَلَّذینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللهِ الْحُسْنی» و به تعبیر دیگر حق طلبان آگاه و مخلصند که به لطف پروردگار از توطئه‌های شوم فتنه جویان درامانند.

گروه دوم هوی پرستان بهانه جو هستند که می‌خواهند به بهانه حق در راه باطل گام بگذارند و در واقع نیمه آگاهند و با پای خود در دام شیطان می‌روند.

گروه سوم افراد ساده لوحی هستند که تشخیص حق از باطل در این آمیزه خطرناک برای آن‌ها مشکل است و ناآگاهانه گرفتار دام شیطان می‌شوند مگر این که در پناه رهبر آگاه و فرزانه‌ای جای گیرند.

استاد حوزه علمیه ادامه داد:شبیه همین معنی در خطبه ۳۸ هست، آنجا که امام (علیه السلام) شبهه را تفسیر می‌فرماید و راه نجات از آن را نشان می‌دهد و می‌گوید: شبهه را از این رو شبهه نامیده اند که شباهت به حق دارد، اما اولیاءالله گرفتار آن نمی‌شوند، چرا که نور یقین در اینجا راهنمای آن‌ها است ...، ولی دشمنان خدا بر اثر گمراهی در دام شبهات گرفتار می‌شوند.

۴) دنیا طلبی

حضرت امیرالمؤمنین (ع) در فرازی از خطبه ٣٢ می‌فرماید:

مِنْهُمْ الْمُصْلِتُ لِسَیْفِهِ وَ الْمُعْلِنُ بِشَرِّهِ وَ الْمُجْلِبُ بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ قَدْ أَشْرَطَ نَفْسَهُ وَ أَوْبَقَ دِینَهُ لِحُطَامٍ یَنْتَهِزُهُ أَوْ مِقْنَبٍ یَقُودُهُ أَوْ مِنْبَرٍ یَفْرَعُهُ وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ أَنْ تَرَی الدُّنْیَا لِنَفْسِکَ ثَمَناً وَ مِمَّا لَکَ عِنْدَ اللَّهِ عِوَضاً.
گروهی هستند که شمشیر کشیده، و شرّ و فسادشان را آشکار کرده اند، لشکر‌های پیاده و سواره خود را گرد آورده، و خود آماده کشتار دیگرانند. دین را برای به دست آوردن مال دنیا تباه کردند که یا رییس و فرمانده گروهی شوند، یا به منبری فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتی، که دنیا را بهای جان خود بدانی، و با آنچه که در نزد خداست معاوضه نمایی.

۵) جهل و نادانی

حضرت در فرازی از خطبه ١٠٣ می‌فرماید:

الْعَالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ وَ کَفَی بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ، وَ إِنَّ مِنْ أَبْغَضِ الرِّجَالِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی لَعَبْداً وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَی نَفْسِهِ، جَائِراً عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ سَائِراً بِغَیْرِ دَلِیلٍ، إِنْ دُعِیَ إِلَی حَرْثِ الدُّنْیَا عَمِلَ وَ إِنْ دُعِیَ إِلَی حَرْثِ الْآخِرَةِ کَسِلَ، کَأَنَّ مَا عَمِلَ لَهُ وَاجِبٌ عَلَیْهِ وَ کَأَنَّ مَا وَنَی فِیهِ سَاقِطٌ عَنْهُ‌

دانا کسی است که قدر خود را بشناسد، و در نادانی انسان این بس که ارزش خویش را نداند. دشمن‌ترین افراد نزد خدا کسی است که خدا او را به حال خود واگذاشته تا از راه راست منحرف گردد، و بدون راهنما برود.

اگر به محصولات دنیا دعوت شود تا مرز جان تلاش کند، اما، چون به آخرت و نعمت‌های گوناگونش دعوت شود، سستی ورزد، گویا آنچه برای آن کار می‌کند بر او واجب و آنچه نسبت به آن کوتاهی و تنبلی می‌کند، از او نخواسته اند.

حجت‌الاسلام شکیبایی در پایان گفت:چقدر نادانان و ساده لوحان و بد اندیشان این نظام مقدس در فضا‌های مجازی وقت گذاشتند و به منحرفین و جوّ زدگان آموزش دادند که چگونه سلاح سرد و گرم بسازند و به جان مردم مظلوم و نیرو‌های مخلص و مجاهد نظامی و امنیتی بیفتند، ولی عاقبت چه شد؟ روسیاهی برای زغال ماند و نقشه هایشان به مدد امام زمان نقش بر آب شد و گریه‌های ناکام شدنشان در شبکه‌های مختلف منتشر شد.

وی گفت:آمریکا، اسرائیل، عربستان، انگلیس، فرانسه و همه مزدوران عالَم بدانند ایران اسلامی تحت لوای رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی با قدرتی بیش از گذشته مسیر پیشرفت و اقتدار دشمن خوار کن را ادامه خواهد داد و إن شاء الله به زودی با دعای امام زمان (علیه السلام) نابودی و خواری دشمنان اسلام و شیطان صفتان را شاهد خواهیم بود.

ارسال نظر