به گزارش پایگاه خبری دانا آیت الله سیدمرتضی پسندیده برادر بزرگ امام خمینی (س) در سال ۱۲۷۵ در خمین متولد شد، او مبارزه را از زمان سلطنت رضاخان آغاز کرد و زمانی را نیز در تبعید به سر برد، او همچنین به دلیل مخالفت با طرح کشف حجاب محاکمه شد. در جریان نهضت اسلامی نیز بارها به دادگاه نظامی احضار شده و مورد محاکمه قرار گرفت. سرانجام پس از سالها مجاهدت در ۲۲ آبان ماه سال ۱۳۷۵ دعوت حق را لبیک گفت.
توضیحات:
سیدمرتضی در ۱۳ فروردین ماه سال ۱۲۷۵ هجری شمسی (۱۷ شوال سال ۱۳۱۳ هجری قمری) در خمین متولد شد. سه خواهر به نامهای آغاخانم، فاطمه خانم و آغازاده خانم و دو برادر کوچکتر از خود به نامهای سیدنورالدین و سیدروح الله داشت.
حدودا ۷ ساله بود که پدرش سید مصطفی به دست دو تن از خانهای اطراف خمین به شهادت رسید. او در ۱۰ سالگی به همراه خانواده راهی تهران شد و اعدام قاتلین پدر در میدان بهارستان را مشاهده کرد. او در زمان حضور در تهران به تحصیل نیز میپردازد، از جمله آن که نزد پسر عمه خود مرحوم آقامیرزا یحیی خان به آموزش خط میپردازد.
تحصیلات
بعد از بازگشت به خمین به همراه برادرش نورالدین به مکتب خانه رفت، و در مدتی که آقامیرزا محمود افتخارالعلما (معلم مکتب خانه) به اصفهان میرفت نزد مادرش به یادگیری علم هیئت، نجوم و حساب میپرداخت.
سیدمرتضی در چهارده سالگی راهی اصفهان شد و در مدرسه «ملاعبدالله» تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و بعد از مدت ۷ یا ۸ سال با پایان دروس به خمین بازگشت.
او درس شرایع را نزد حاج رضای نجفی ملایری در اصفهان آموخت، درس مطول و صرف را نیز در محضر میرزاعلی یزدی فراگرفت. همچنین دروس فقه و اصول را نزد مرحوم محمدعلی تویسرکانی و دروس خارج فقه و اصول را نیز در محضر حاج محمدصادق خاتون آبادی خواند. او مدتی را نیز در محضر حاج میرزا رحیم ارباب دهکردی شرکت میکرد و حساب و منطق را نزد او آموخت.
آیت الله پسندیده مدتی را برای ادامه تحصیل در نجف ساکن شد، و توانست از حضرات آیات مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی و مرحوم آقا ضیاءالدین عراقی اجازه اجتهاد بگیرد، همچنین هنگامی که شهید مدرس در مدرسه شهید مطهری (مدرسه سپه سالار سابق) فقه و اصول تدریس میکرد، آیت الله پسندیده چند ماهی از محضر ایشان بهره برد.
مرحوم پسندیده پس از بازگشت به خمین علاوه بر برگزاری نماز جماعت دروس فقه، کلام، نحو و منتطق را برای برخی از مامورین دولت و منبریها تدریس میکرد.
او از اولین اساتید امام خمینی محسوب میشود، و دروس منطق، مطول، سیوطی را به ایشان آموزش داده است. او همچنین خط نستعلیق را که در زمان سکونت در تهران آموخته بود، به برادر کوچکتر آموزش داده بود، تا جایی که تشخیص دستخط دو برادر از یکدیگر آسان نبود.
آیت الله پسندیده دو بار ازدواج کرد، که حاصل آن سه پسر به نامهای ناصرالدین (از اولین همسر) و محمدرضا، محمدتقی و سه دختر به نامهای بدرالسادات، فروغ السادات و نزهت السادات بود.
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
او سالهای ابتدایی عمر خویش را در دوران پرتپش سیاسی مشروطه و مشروطه خواهی سپری کرد، که تاثیر بسزایی بر شکلگیری شخصیتش داشته است. این شرایط سیاسی و اجتماعی در کنار روحیه مبارزه با ظلم و حق طلبی که در خانواده ایشان موروثی بود موجب شد که از نوجوانی با اهالی سیاست و مبارزه و افراد برجسته در صدر مشروطیت در ارتباط باشد. آیت الله پسندیده با مرحوم مدرس نیز در ارتباط بود و در جریان ملی شدن صنعت نفت، با او همکاری میکرد.
او زمان اشغال ایران توسط متفقین با خرید غلات و ارزاق عمومی برای تامین نان و خوراک قوای متجاوز مخالفت میکرد. به همین خاطر برای او پرونده سازی شد و او را به خمین تبعید کردند هرچند پس از تمهیداتی حکم غیرقانونی اعلام شد.
آیت الله پسندیده بعد از تصویب قانون متحدالشکل شدن لباس در حکومت رضاخان، تحت فشار برای تغییر لباس روحانیت قرار گرفت، اما به دلیل این که از علمای نجف اجازه اجتهاد داشت جوازی دریافت کرد که پوشیدن لباس روحانیت را ممکن میکرد.
او از همان زمان مبارزات را آغاز کرده بود، و برای حل مشکلات مردم تلاش میکرد، در همین رابطه با شهید مدرس ارتباط برقرار کرد، و در جلسهای با حضور آیت الله شیخ عبدالکریم حائری علیه سردار سپه که آن زمان رئیس الوزرا بود سخنرانی کرد.
پس از آن که امام خمینی (س) اصلاحات ارزی و رفراندوم را تحریم کرد، در بهمن ماه سال ۱۳۴۱ رژیم پهلوی برنامه اصلاحات ارضی را اجرا کرد، در همان هنگام بود که علی رغم آن که هرگونه اعتراضی به شدت محکوم میشد، آیت الله پسندیده که در خمینی دفتر اسناد رسمی داشت از تنظیم اسناد اجتناب میکرد و در مقابل اصرار به ثبت اسناد به صورت کتبی اعلام کرد: «چون تنظیم اسناد مربوط به مرحلهء اول اصلاحات ارضی خلاف شرع است؛ لذا از انجام این امر در دفترخانهء خود ممانعت خواهم نـمود.»
یکی دیگر از مقاطع مهم در مبارزات ایشان به واقعه ۱۵ خرداد برمی گردد. او مبارزات مردم در خمین را ساماندهی کرد، و در میدان مرکزی خمین به سخنرانی پرداخت و آشکارا از حرکت برادرش حمایت کرد. پس از قیام ۱۵ خرداد و دستگیری امام ایشان با همراهی علما و مراجع به تهران رفت و فعالانه در اعتراضات علیه دستگیری مشارکت میکرد. او در پی اعتراض امام خمینی (س) به تصویب لایحه کاپیتولاسیون نیز که به بازداشت و تبعید امام منجر شده بود، به امیرعباس هویدا نامه نوشت و ضمن درخواست سفر به ترکیه و دیدار با برادر نوشت: «ادامه تبعید مرجع تقلید شیعیان حضرت آیت الله العظمی خمینی مدظله العالی با شایعات اخیر موجب نگرانی شدید است...»
پس از تبعید امام به ترکیه و عراق، برادر گرامی ایشان مسئولیت تامین و پرداخت شهریه شاگران امام را علی رغم وجود خطرات فراوان رژیم عهده دار شد. او همچنین با کمکهای مالی به خانواده زندانیان سیاسی و تبعیدشدگان موجب تقویت نام و موقعیت امام میشد.
در ادامه حمایتها ایشان با هدف رونق بخشیدن به بیت امام در قم به عنوان مامن یاران انقلابی، تصمیم گرفت به قم هجرت کند، این مهاجرت با هماهنگی امام انجام شد که توسط مرحوم حاج سیداحمد خمینی به عمو ابلاغ شد. حضور ایشان از عوامل مهم ارتباط انقلابیون با امام در نجف و فرانسه بود. به همین خاطر عوامل رژیم حضور ایشان را خطرناک تشخیص دادند، و او را به مدت سه سال در دادگاهی فرمایشی به شهر کویری انارک تبعید کردند، اما ایشان با نادیده گرفتن حکم غیرقانونی به قم بازگشت.
ایشان پس از پیروزی انقلاب فعالیت سیاسی چندانی نداشت، اما در مقاطع تاریخی حساس به حکم وظیفه شرعی و ملی نامههایی برای امام و سایر مسئولان کشوری ارسال میکرد و نکاتی را که به صلاح مملکت میدانست یادآوری میکرد.
ایشان پس از انقلاب علی رغم موقعیت ویژه علمی و تجربی و مبارزاتی وکالت امام خمینی (س) در امور شرعی را به هر عنوان و سمتی ترجیح داد و سالها پس از استقرار جمهوری اسلامی بدون هیچ ادعا و توقعی همان روال پیشین را در زندگی خویش ادامه داد.
این عالم ربانی سرانجام در ۲۲ آبان ماه سال ۱۳۷۵ پس از بیش از یک قرن زندگی پرفراز و نشیب و مبارزات علیه ظلم و دفاع از مردم مظلوم بدرود حیات گفت، پیکر ایشان در مسجد بالا سر در حرم حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد.