در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۲۴۳۷
تاریخ انتشار: ۰۸ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۸
امام علیه‌السلام در گفتار حکیمانه ۱۷۵ نهج البلاغه به نکته مهمى در مقابله با مشکلات اشاره کرده و مى‌فرماید: «هنگامى که از چیزى (زیاد) مى‌ترسى خود را در آن بیفکن، چرا که سختى پرهیز از آن از آنچه مى‌ترسى بیشتر است»، (إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ، فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ.)

محمد شیرزاده، پایگاه خبری دانا، سرویس سبک زندگی؛ بارها اين مطلب تجربه شده است كه انسان هنگامى كه از چيزى مى‌ترسد پيوسته در اضطراب و پريشانى و ناراحتى است؛ اما هنگامى كه خود را در آن مى‌افكند مى‌بيند بسيار راحت‌تر از آن بود كه فكر مى‌كرد.

دليل اين مشكل روانى روشن است، زيرا اولاً تا انسان وارد چيزى نشده پيوسته در پريشانى و وحشت به سر مى‌برد و چه بسا روزها و هفته‌ها اين درد و رنج ادامه يابد؛ اما هنگامى كه خود را در آن افكند ممكن است در چند دقيقه پايان يابد. ثانياً تا انسان به سراغ مطلبى كه از آن مى‌ترسد نرود احتمالات گوناگون مى‌دهد كه بسيارى از آن احتمالات بيش از واقعيتى است كه در آن امر مخوف وجود دارد. به همين دليل درد و رنج انسان افزايش مى‌يابد.

از اين رو بعضى از علماى اخلاق در كتب اخلاقى براى درمان رذيله ترس پيشنهاد مى‌كنند انسان در صحنه‌هاى رعب‌آور وارد شود؛ مثلاً بعضى از خوردن دارو يا تزريق آمپول وحشت دارند؛ اما هنگامى كه چند بار تكرار مى‌شود وحشت آنها به كلى فرو مى‌ريزد.

يكى از فلسفه‌هاى انواع تمرين و رزمايش‌هاى نظامى، زدودن آثار ترس از جنگ از دل‌هاى سربازان و افسران و فرماندهان است.

سعدى در گلستان خود داستان زيبايى در اين زمينه نقل مى‌كند: پادشاهى با غلام عجمی در كشتى نشست، غلام هرگز دريا نديده و محنت كشتى نيازموده بود. گريه و زارى در نهاد و لرزه بر اندامش افتاد. چندان كه ملاطفت كردند آرام نمى‌گرفت و عيش مَلِك از او منغّص بود، چاره ندانستند.

حكيمى در آن كشتى بود مَلِك را گفت: اگر فرمان دهى من او را به طريقى خاموش گردانم. گفت: غايت لطف و كرم باشد. فرمود تا غلام را به دريا انداختند. بارى چند غوطه خورد، مويش گرفتند و پيش كشتى آوردند و به دو دست در سكان كشتى آويخت. چون برآمد به گوشه‌اى بنشست و آرام يافت.

مَلِك را عجب آمد پرسيد: در اين چه حكمت بود؟ گفت: از اول محنت غرقه شدن ناچشيده بود و قدر سلامت كشتى نمى‌دانست. قدر عافيت كسى دارد كه به مصيبتى گرفتار آيد.بسيار مى‌شود كه انسان به علت اين گونه وحشت‌ها به سراغ كارهاى مهم نمى‌رود و در واقع مانع بزرگى بر سر راه كارهاى بزرگ مى‌شود.

به گفته مرحوم كمره‌اى در منهاج البراعة بسيارى از مكتشفان و محققان جهان با عمل به اين دستور به افتخارات بزرگى نائل شده‌اند؛ آنها در درون جنگل‌ها و صحراهاى آفريقا و بيابان‌هاى پراكنده وارد مى‌شوند و به سير درياها مى‌پردازند و به درون جزاير دوردست نفوذ مى‌كنند و از اين طريق هم ثروت فراوانى به دست مى‌آورند و هم شهرت جهانى كسب مى‌كنند.

افزون بر اين به علم و دانش بشرى خدمات قابل ملاحظه‌اى مى‌شود. سپس اين سخن حكيمانه را در قالب شعرى بيان مى‌كند:چو ترسى ز امرى بينداز خويشدر آن و بپيراى تشويش خويشدو دل بودن و خود نگه داشتنبسى سخت‌تر مى‌كند.

قلب ريشدر زبان عرب ضرب المثل هاى جالبى در اين زمينه ديده مى‌شود؛ از جمله: «أُمُّ الْمَقْتُولِ تَنامُ وَأُمُّ الْمُهَدَّدِ لاتَنامُ؛ مادر مقتول به خواب مى‌رود؛ ولى مادر كسى كه تهديد به قتل شده به خواب نمى‌رود».

ولى به هر حال اين سخن بدان معنا نيست كه انسان بى مطالعه خود را به خطر بيفكند، بلكه به مواردى مربوط است كه انسان ترس بيجا به چيزى دارد و همين مانع پيشرفت برنامه‌هاى او مى‌شود. در اين گونه موارد بايد با مطالعه و مشورت وارد عمل شد تا ترس فرو ريزد و شجاعت اقدام به عمل حاصل شود.

ارسال نظر