اشاره:
شیخ صدوق مولف کتاب من لا یحضر الفقیه، از علمای بزرگ علم حدیث جهان تشيع است. خردورزی
یکی از مولفه های اساسی اندیشه این عالم برجسته به شمار می رود. او اشکالات
احتمالی در احادیث را با شاخص های عقل مي سنجيد. از مهمترین استادان شيخ صدوق، می
توان به شیخ کلینی و از برجسته ترین شاگردان وی به شیخ مفید اشاره کرد. به مناسبت
15 اردیبهشت، روز بزرگداشت شیخ صدوق، در گروه راهبرد خبرگزاری دانا به مروری
اجمالی آرا و زندگینامه این عالم بزرگ ميپردازيم.
شاید
کمتر ایرانی و شیعه ای باشد که نام شیخ صدوق مولف کتاب معروف «من لا یحضر الفقیه»
را نشنیده باشد. شيخ صدوق از دانشمندان خردورزي است که به تأويل ظاهر آيات و روايات
در صورت تعارض با دلايل عقلي و نقلي اعتقاد
داشته و در عمل موارد بسياري از آنها را تأويل کرده است. کتاب التوحيد صدوق مملو
از مواردي است که وي براي رد تهمت تشبيه و جبر به تأويل ظاهر آيات و روايات دست زده
است. همچنين در رساله الاعتقادات برداشت خود را از اين آيات و روايات به صورت تأويل
شده به نگارش درآورده است.
شيخ
صدوق همچون ديگر محدثان خردگراي شيعه، اشکالات احتمالي موجود در احاديث را با سنجه
عقل تشخيص داده و درصدد علاج آن و هماهنگ سازي آن با منظومه معارف اهل بيت (عليهم
السلام) برميآيد. صدوق در بيان و تبيين گزاره ها و معارف ديني اماميه همواره در نظر
دارد که اين نظريه ها به مخالفت با عقل و آموزه هاي آن نينجامد. در بيان مصداق اين
کارکرد عقلي ميتوان گفت که در حقيقت، تأويل احاديث نتيجه عرضه حديث به عقل و دريافت
اشکال محتوايي آن توسط عقل است.
شيخ
صدوق در مقدمهاش بر کتاب کمال الدين، کلامي از ابن قبه رازي در جواب شبهه اي نقل
ميکند و تأويل صاحب کتاب را زير سؤال مي برد. اين نقل قول، نخست، نشان قبول داشتن
مبناي ابن قبه و سپس رعايت آن در تأويلات صدوق است. حداقل امر، اين که صدوق به شرايط
تأويل صحيح آگاه بوده است و آن چنين است که تأويل بايد مورد تأييد عقل و نقل باشد.
"حجتالاسلام والمسلمین سیدمحسن موسوی" عضو هیئت علمی
دانشگاه مازندران هم در گفت وگو با خبرگزاری مهر در مورد عقل گرایی شیخ صدوق می
گوید: آشکارسازی عقلگرایی مکتب قم توسط شیخ صدوق انجام شد. از دیرباز مکتب قم را
نصگرا و ظاهرگرا دانسته و به این جرم! همواره عالمان این دیار و همفکران آنها را
مورد بیمهری قرار دادند. این طرز تفکر و طور عمل ریشه در همان عالمان دوره
صدوق دارد. زمانی که قمیها را اهل جبر و تشبیه میدانستند و آنها را مقلدین متون
حدیث، بدون نقد و تحلیل و پیروان اخبار آحاد معرفی میکردند.در این فضا شیخ صدوق
همت خود را بکار بست تا به همعصران خود و عالمان و مردمان پس از خود نشان دهد که
نه تنها مکتب قم و عالمان قمی، بلکه هیچ عالم شیعی نقلگرا و اهل حدیث نیست. شیخ
صدوق در آثار خود بهویژه در کتاب التوحید و کمالالدین و تمام النعمه عقلگرایی
مکتب قم را به نمایش گذاشت. برخلاف آنچه که از برخی منتقدان آثار صدوق
دربارة اهل حدیث، اخبارگرایی، ظاهری بودن، یا متمایل به اشعری بودن وی نقل شده
است. برخی محققان از جمله مارتین مک درموت برخی از اندیشههای صدوق را به معتزلیان
ـ که عقلگرایان محض هستند ـ نزدیک دانسته و گاه آن را در اوج اندیشه اعتزال و
برتر از شیخ مفید میداند. نکتهای که شایسته بیان است اینکه تفاوتهایی در عقلگرایی
مکتب قم و مکتبهای مقابل مانند مکتب بغداد وجود دارد که آن تفاوت در میزان عقلگرایی
و چگونگی به کارگیری عقل در استفاده از متون دینی است.
حيات
شيخ
محمد بن علی بن بابویه معروف
به شيخ صدوق در حدود سال ۳۰۶ قمری در شهر قم متولد
شد. البته در مورد زمان و مکان ولادت وی
اطلاع روشنی در دست نیست. جمعی از نویسندگان قرون اخیر با تکیه بر برخی روایات تولد ابن بابویه را اندکی پس از سال ۳۰۵ قمری دانسته اند. دونالدسون تولد وی
را در ۳۱۱ق/ ۹۲۳م یا چند سالی پیش از آن در خراسان دانسته است.
شیخ صدوق از علمای شیعه
در قرن ۴ و از بزرگان علم حدیث است. پدر وی علی بن حسین بن موسی بن
بابویه، از فقهای بزرگ
شیعه و در زمان امام حسن عسگری و امام زمان میزیسته و مورد احترام آن امامان بوده
است. هر دو پدر و پسر معروف به ابن بابویه و صدوقین هستند. خانواده اصیل و اهل علم
شیخ صدوق و پرورش یافتن در دامان پدری فقیه و وارسته از یک سو، و نیزهوشی، ذکاوت،
حافظه فوق العاده قوی و استعداد ذاتی او از سوی دیگر موجب شد در مدتی کوتاه به قله
های بلندی از کمالات انسانی دست یابد و در کمتر از بیست سالگی هزاران حدیث و روایت
با راویان آنها را به حافظه بسپارد. استاد صدوق محمد بن علی الاسود درباره حافظه و
اشتیاق وافر شیخ صدوق به آموختن می فرمود: «این میل و اشتیاق به علم و دانش که در
صدوق وجود دارد مایه شگفتی نیست زیرا او به دعای امام زمان متولد شده است.» خود
شیخ صدوق بارها گفته است: « من به دعای صاحب الامر متولد شده ام»
وی از طرف رکن الدوله
دیلمی پادشاه ری به آن شهر دعوت شد و در آنجا اقامت گزید و نزدآن پادشاه شیعی و
وزیر نامدار و دانشمندش صاحب بن عباد با احترام زندگی می کرد و ریاست روحانی
شیعیان عصر به او رسید.وی سپس به شهرهای خراسان، ماوراء النهر،نیشابور،بلخ و بخارا
سفر کرد و به منظور حج و زیارت ائمه به حجاز و عراق رفت و در شهرهای کوفه و بغداد دانشمندان
از محضرش استفاده کردند. شیخ صدوق ابن بابویه قمی، که یکی از علمای بزرگ شیعه است،
به خاطر فشار حکومت در سخت گیری بر شیعیان، زندگی در قم برایش مشکل شد و به طرف
یکی از روستاهای بلخ، که ساکنان آن همه شیعه بودند، مهاجرت کرد و شیعیان با گرمی
از او استقبال نمودند و از او تقاضای نوشتن کتاب فقهی کردند. شیخ صدوق نیز کتاب
مهم و معروف خود، من لا یحضره الفقیه، را در این روستا تألیف نمود.
استادان
شیخ
استادان شیخ صدوق را
نمیتوان شمرد، ولی شیخ عبدالرحیم ربانی
شیرازی ۲۵۲ تن از آنها
را نام بردهاست که گروهی از آنها در زمره مشاهیر بوده که معروف ترین آنها ابوجعفر
محمد بن یعقوب کلینی و محمد
بن حسن ولید قمی
هستند.پس از کلینی نویسنده کتاب اصول کافی، صدوق از بزرگترین محدثان عصر خود به
شمار می آید که علاوه بر ضبط و نقل حدیث، در علوم دیگر نیز تبحر داشته و تألیفات
بسیاری از خود به جای گذاشته است. صدوق سالها از محضر کلینی استفاده نموده و به
شنیدن و جمع آوری احادیث ائمه (ع) مشغول بوده است؛ اما بر خلاف شخصیت علمی کلینی
که بیشتر از جهت جمع آوری، بررسی و نقل حدیث مشهور است، شیخ صدوق در سه زمینه
روایت، مباحث کلام و فقه برحسته و ممتاز بوده است.
شاگردان شيخ
از میان مهمترین
شاگردان وی میتوان به دانشمند بلند آوازه، محمد بن محمد بن نُعمان معروف به شیخ مفید اشاره كرد که خدمات بسیاری به جهان
اسلام ارائه کرد و آثار به جای مانده از وی حکایت از وسعت معلومات او دارد.
آثار شيخ
شیخ طوسی نوشتهاست که شیخ صدوق ۳۰۰ جلد کتاب
تألیف کردهاست و نجاشی
۱۹۸ کتاب از وی نام بردهاست. برخی از مهمترین آثارش عبارتاند از: من لا یحضره الفقیه (دومین کتاب از کتب اربعه)، علل الشرایع (درباره فلسفه احکام و علت تشریع آنها
است)، کمال الدین و تمام
النعمة (درباره اثبات
وجود امام زمان و غیبت طولانی آن حضرت از نظر عقلی و نقلی) ، التوحید و معانی الاخبار.
وی پس از گذشت هفتاد و پنج سال از عمرش، در سال ۳۸۱ دعوت حق را لبیک گفت و در شهر ری دیده از جهان فرو بست و در همان شهر مدفون شد که بعدها گورستان ابنبابویه در اطراف آن ساخته شد.