سرمایه اجتماعی در ایران تضعیف شده است
مهم ترین عامل افزایش آسیب های اجتماعی همچون طلاق، خیانت و قتل، کمرنگ شدن هویت ملی، ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و دچار شدن جامعه به آنومی است. جامعه ما دچار آنومی و پریشان فکری است و باورها و اعتقادات و به طور کلی سرمایه اجتماعی در ایران تضعیف شده است.
اکنون در داخل جامعه، هویت ملی و میراث فرهنگی مورد کم توجهی قرار می گیرد و از بیرون جامعه مورد تهاجم قرار می گیریم و خارجی ها سعی می کنند چیزهایی که ما به دلیل برنامه ریزی ها و نظارت های غلط و نیز دخالت های سیاسی خود از دست داده ایم را جایگزین کنند.
در نتیجه وقتی جامعه هویت خود را از دست می دهد، در واقع به سمت تنهایی و بی هویتی می رود. به سمتی که ترسی از شناخته شدن ندارد، چون به ارزش ها پایبندی ندارد و هنگامی که انسان تنها می شود خودکنترلی در وی ضعیف شده و آنگاه به انواع آسیب های اجتماعی روی می آورد.
اکنون در شهرهای بزرگ مانند تهران و کرج مردم تنها و بی هویت شده اند و خود کنترلی در آنها ضعیف شده و لذا ترسی از شناخته شدن ندارند. به همین دلیل وقوع جرایم در شهرهای بزرگی مانند تهران و کرج افزایش یافته است. در این شهرها افراد تجانس فرهنگی خود را از دست داده اند
کمرنگ شدن هویت ملی و ارزش ها دو علت دارد. دسته اول عوامل درون زا است. یعنی برنامه ریزان آموزشی، پرورشی، اخلاقی، رفتاری، سیاستمداران و غیره آن دقت های لازم را به عمل نیاوردند و به ارزش ها و میراث فرهنگی گذشته کشور پشت پا زدند. کسانی که گفتند این کشور تاریخ ندارد و تاریخ آن به همین صد سال اخیر خلاصه می شود. در نتیجه این سوال برای جوانان ایجاد شد که چرا با این تاریخ اندک نباید از غربی ها تقلید کنیم؟
اما دسته دوم عوامل برون زا است. تئوری مارشال مک لوهان و هارولد لاسول و دیگران برای چه بود؟ قصد آنها از جامعه شناسی ارتباطات مغزشویی و دور کردن افراد جوامع غیرانگلوساکسون از فرهنگ خود و گرایش آنها به فرهنگ انگلوساکسون بود.