به منتهاالیه متروی «پانزده خرداد» میرسی. میان همهمه مردمی که در اولین روزهای پاییز همچنان در خریدهای فصلی به سر میبرند، راه خود را به سمت سردر فیروزهای باز میکنی. 2 طبقه که پایین میروی، بازاری پیدا میشود که با وجود زرق و برق همیشگی، این روزها در خواب زمستانی به سر میبرد. خلوت بودن راسته طلافروشانی که بیشتر شبیه هزار تو است تا راسته یک بازار، تو را به شک میاندازد که وقت استراحت فروشندگان رسیده است. اما دقیقتر که به ساعت نگاه میکنی وقت، وقت اوج معاملات است اما خبری از معاملهگر نیست! خریداران و فروشندگانی که به زحمت میتوانی آنها را از میان فروشندگان بازار که بیشتر مشغول گپ زدن هستند، پیدا کنی که یا مشغول تصمیمگیری برای فروش طلا با قیمتهای سرشکنشده این روزها هستند یا دست خالی در حال بازگشت. راسته بازار را ادامه میدهی؛ به امید اینکه خریداری برای طلایی که در دست داری پیدا کنی اما تنها جوابی که میشنوی این است «فروش نداریم». برخی نوید رسیدن قیمتهای جدید را میدهند و تاکید میکنند که قیمت جاری روز هنوز به آنها ابلاغ نشده است. یک راسته را کامل گشت میزنی اما هنوز خریداری برای طلای در دست تو نیست. شاید بیدلیل نیست که بازار طلا و دیگر بازارهایی که به گفته کارشناسان «بازارهای سرمایهای» محسوب میشوند، همیشه معادلهشان وارونه است. درست در روزهای مذاکرات سیاسی که این روزها سایه خود را در بازارهای مختلف اقتصادی انداخته است، خریداران و فروشندگان بسیاری به امید سود بیشتر وارد این بازار میشوند اما در نهایت توقف معاملات را میبینند که نه تنها یک مغازه بلکه یک راسته حرف ثابت نبود خرید از مشتریان را تایید میکند. قیمت ارز و به خصوص دلار که تاثیر بیشتر در اقتصاد ایران دارد این روزها پلههای سقوط قیمت را دوتا یکی طی کرد تا در نهایت به پایینترین نرخ خود در ماههای اخیر یعنی 2900 تومان رسید. تصوری که این روزها برای مردمی که از بازار دور هستند ایجاد شده، بازاری شلوغ در راسته طلافروشان تهران است که خرید و فروش با قیمتهای جدید را تجربه میکند. اما گشتی کوتاه در این بازار، نه تنها کل تصورات قبلی را کنار میزند بلکه این مسئله را تایید میکند که همیشه هم کاهش قیمت به نفع بازار نیست؛ نفعی که این روزها به خوبی در راسته طلافروشان دیده میشود و برای هر فروشندهای که به بازار مراجعه میکند قابل چشمپوشی نیست.
قیمتهای جدید همچنان در راه!
ساعت به 12 میرسد اما هنوز هم از قیمت خبری نیست. سراغ فروشندههایی میروی که یک ساعت قبل وعده رسیدن قیمت را به تو داده بودند اما باز هم همان جمله همیشگی را میشنوی که از خرید خبری نیست. معادلات طلا اینجا وارونه میشود که در اوج کاهش قیمت دلار و منفعتی که برای طلافروشان در خرید طلا از مشتری دارد، از خرید خبری نیست. اما باید تاکید کرد که غیرقابل پیشبینی بودن این بازارهای سرمایهای سبب میشود که در نهایت نتوان قیمتی را برای روز بعد برآورد کرد. با این حال، اطمینان این فروشندگان به قدری است که یقین میکنی هنوز از قیمت خبری نیست اما وارد شدن به راسته سکهفروشان که درست در یک گود رفتگی بازار طلا است چیز دیگری را نشان میدهد. فروشنده 2 عدد نیمسکه هستی و قیمت میخواهی. خرید ندارند اما مسئله دیگری روشن میشود. قیمتها رسیده است و شاید نگفتن قیمت روز، دستمایه ارایه قیمتهایی شود که کفه رضایت آن بیشتر به سمت رضایت فروشندههاست. قیمتهایی که با فاصله چند 10 هزار تومانی از قیمتهای فروش به تو میدهند، 270 هزار تومان برای ربع سکه است. تعجب فروشندگان از وجود مراجعهکنندهای برای فروش سکه و خلوت بودن راسته سکهفروشان نیز بیشباهت به بازار طلا نیست. هرچند که برای تمام افرادی که در روز به این بازار مراجعه میکنند پرواضح است که نمیتوان بازار طلا و سکه را بیارتباط با یکدیگر دانست. درست مانند دومینویی که از یک بازار آغاز و به بازار دیگر میرسد، نوسان قیمتها در بازار طلا و سکه همواره شبیه به هم بوده است. ساعت به نیمه 12 رسیده و به راسته طلافروشان باز میگردی. همچنان قیمتها در راه است و هیچ طلافروشی حاضر نیست قیمت قطعی بدهد. فروشندهای از مستاصل بودن تو استفاده میکند و میگوید که اگر تمایل زیادی به فروش داری، قیمت 85 هزار تومان برای هر گرم طلای 18عیار را به تو پیشنهاد میدهد. قیمت پیشنهادی آنها حدود 10 تومان زیر قیمت روزهای قبل و البته 5 هزار تومان زیر قیمت قطعی بازار است اما در نهایت قیمتی است که به اصرار تو و تردیدی که در فروش داری اعلام میکنند تا تصمیمت را یکسره کنی و طلای خود را به قیمت زیر 90 هزار تومان که گفته میشود قیمت روز است، تقدیم آنها کنی. با این حال، خبرگزاریها نرخ رسمی بازار را همان قیمت روزهای قبل اعلام کردهاند که حاکی از ثبات نسبی قیمت در حوزه طلا و سکه است و این در شرایطی است که بازار طلا قیمتهای کاهشی خود را در روز گذشته نیز ادامه داد و فروشندگان مدعی کاهش قیمت رسمی شده بودند. در این میان اندک طلافروشانی هستند که برای خرید طلا، درخواست فاکتور رسمی میکنند اما اغلب این صنف دغدغه خود را بر بالا و پایین بودن قیمت گذاشتهاند و حتی از تو سوالی برای داشتن فاکتور نمیکنند.
فروش طلا به شرط اجرت بالا!
بازار فروش اما در این میان شاهد اتفاقهای دیگری است. در شرایطی که سود مشتریان به دریافت طلا با قیمت کمتر بوده و نرخ دلار نیز در روزهای گذشته با کاهش نسبتا زیادی همراه بوده است، میزان تمایل به فروش نسبت به گذشته بیشتر شده است. اما نکتهای در این میان به چشم میخورد که شاید اندکی از چشم دور مانده باشد. نکته جالب این است که به اذعان یکی از خریداران بازار، اجرتهایی که فروشندگان روی قیمت تمام شده طلا دریافت میکنند با افزایش قابلتوجهی همراه شده است تا جایی که این خریدار میگوید: «خرید در بازار کاملا متوقف است و معمولا فروشندگان حاضر به خرید طلا نمیشوند اما زمانی که من برای خرید طلا مراجعه کردم متوجه شدم که کارمزدی بالاتر از میزان متداول از من دریافت میکنند. رقمی که برای کارمزد محاسبه میشود افزایش زیادی داشته که با کاهش قیمت طلا در بازار، قدری قابل توجه است.» وی تاکید میکند که کاهش قیمت طلا در بازار، فروشندگان را برآن داشته که برای جبران سود خود، کارمزد را به شدت افزایش دهند تا در نهایت به نرخی برسند که ضرری را برایشان به همراه نداشته باشد. این صحبتها خود گویای فروش مشروط طلا در شرایط رکود بازار است. در همین حال نیز قیمتهای جهانی طلا با ادامه روند کاهشی خود، 9 دلار کاهش یافت و به ۱۳۱۸ دلار در هر اونس رسیده است.
حضور پررنگ دلالان
طبقات پایین آمده را به مقصد بیرون بازار بالا میروی که صدای دلالان توجهت را به خود جلب میکند؛ دلالانی که پیشتر عادت به دیدن آنها در چهارراه استانبول داری، حال بیرون سردر نقرهای بازار طلا ایستادهاند تا مشتری دلار و سکهات باشند. حال به فروشنده سکه تبدیل شدهای. قیمت میگیری. قیمتی که در بازار سکهفروشان 270 هزار تومان بود حال به 260 تا 265 هزار تومان رسیده است. برای خرید از تو عجله دارند و مدام تاکید میکنند که قیمتها پایین میآید و اگر میخواهی ضرر نکنی باید امروز سکههایت را بفروشی. دیدن دلالان در کنار راسته طلافروشان با وجود برخی از افرادی که در لباس نیروی انتظامی در خود بازار حضور داشتند، این سوال را به ذهن میآورد که زمان حضور بیشتر دلالان درست زمان اوج گرفتن معاملات است و حال در شرایط قفل شدن معاملات، شنیدن صدای دلالانی که تو را دعوت به خرید و فروش آن هم به قیمتهای پایینتر میکنند تنها حاکی از آن است که شاید مستاصل بودن برخی از فروشندگانی که نیاز به فروش طلای خود دارند، آنها را به فکر سودبیشتر انداخته است. در این صورت، هم فردی که تمایل به فروش طلای خود دارد با «نه» گفتنهای فروشندگان رسمی بازار روبرو نمیشود و هم این دلالان به قیمتهای پایینتری که نصیبشان میشود دلگرم میشوند.
بازار دلار هم مثل طلا
اما اندکی آن طرفتر و نزدیک به متروی «پانزده خرداد» همچنان صداهایی برای خریدوفروش به گوش میرسد که این بار به جای سکه و طلا، نشان از حضور دلالان ارز است. دلار را به قیمت 2880 تومان میخرند و اگر طالب خرید دلار باشی باید 2900 تومان برای هر دلار بپردازی. شکست قیمتها در دلار هم دیده میشود؛ هرچند که در این بازار بیشتر تمایل به جذب مشتری است چراکه فروشندگان غیررسمی بازار اعلام میکنند که نرخ دلار را زیر قیمت اعلام میکنند. یکی از دلالان به خریداری که برای 100 دلار به وی مراجعه کرده، میگوید:« 2800 تومان میفروشم اما در کل 5 هزار تومان زیر قیمت حساب میشود.» هرچند که طبق گزارش خبرگزاریها، نرخ دلار کماکان با همان نرخ حوالی 2900 تومان در چهارراه استانبول معامله میشود ولی گویا تاثیرات کاهشی روزهای گذشته کماکان در بازار طلافروشان تهران دیده میشود. اما رکود حاکم بر بازار را نمیتوان تنها خاص بازار طلا دانست، چرا که بازار خودرو، مسکن و تلفن همراه نیز از این قاعده مستثنی نیست. شاید چندی قبل همه امید به باز شدن قفل مشکلات اقتصادی با کلید دولت روحانی داشتند و حال بازار به طور شفافی به مسایل سیاسی واکنش نشان داده است اما نباید فراموش کرد که از نگاه برخی کارشناسان تداوم این کاهش قیمتها میتواند در رکود بر بازار نقش تاثیر داشته باشد یا مانند بازار طلا به قفل شدن معاملات منجر شود.