به گزارش خبرگزاری دانا (دانا خبر)، علی پورسلیمان در گفتوگو با ایسنا، ضمن بیان اینکه عصر ارتباطات و لزوم ارتباط با دنیای مدرن، شرایط را به گونهای رقم زده است که برای ارتباط باید زبانی دیگر غیر از مادری آموخت، افزود: با وجود اهمیت یادگیری این رشته، متاسفانه یکی از مهجورترین و در حاشیهترین دروس در سیستم آموزشی دولتی کشور، درس زبان انگلیسی است.
وی با تاکید بر اینکه عوامل مختلفی در این امر دخالت دارند که یکی از آنها کتاب و یا ماده درسی است، ادامه داد: با وجود پیشرفتهای قابل توجه در فرآیند آموزش این درس در سیستم آموزشی مدارس دنیا، باید اعتراف کرد که ساز و کار آموزش این درس متعلق به چند دهه قبل است و به عنوان مثال، کتاب زبان انگلیسی پایه اول دبیرستان (در نظام آموزشی قبل که دوره متوسطه چهار سال تعریف شده بود) نزدیک به دو دهه بود که هیچ تغییری نکرده بود، البته سایر پایهها نیز وضعیت بهتری ندارند.
کتاب هایی که دو دهه از تالیف آن ها می گذرد
پور سلیمان با استناد به گفتههای یکی از کارشناسان گروه زبان و مولف کتاب پایه هفتم که از تغییر اساسی درس زبان انگلیسی در پایه مربوطه خبر داده بود، گفت: بر اساس اظهارات این کارشناس این تغییر و محتوا، انقلابی در کتاب درسی زبان انگلیسی است و رویکردها و روشهای آموزشی نسبت به سالهای گذشته بسیار متفاوت شده و کتابی که برای پایه هفتم تدوین شده، نه تنها بر اساس روشهای سنتی گذشته نیست، بلکه رویکردهای آموزشی و ارتباطی آن همسو با کشورهای همسایه و کشورهای دنیا تدوین شده است.
این معلم زبان ادامه داد: این کارشناس همچنین گفته است که در گذشته دانشآموزان یک کتاب داشتند و معلم نیز تنها همان کتاب را به دانشآموزان آموزش میداد و در پایههای بالاتر برای تستزنی از برخی کتابهای موسسات استفاده میشد، اما امسال در کنار کتاب دانشآموز، یک کتاب کار، کتاب راهنمای معلم، فلش کارت و نرمافزار آموزشی در نظر گرفته شده است.
وی در پاسخ به اظهارات این کارشناس گفت: بدون تردید، ابزار کار یک معلم، کتاب است و این کتاب باید بتواند نیازهای دانشآموزان را در ابعاد مختلف آموزشی و زندگی تامین کند، اما در کنار ماده درسی، شرایط کار و یا تدریس نیز حائز اهمیت بالایی است.
بهترین کتاب هم بدون امکانات لازم نمی تواند معجزه کند
پورسلیمان با بیان اینکه اگر بهترین کتاب نیز در اختیار معلم قرار گیرد اما شرایط و امکانات لازم وجود نداشته باشد، تغییر خاصی رخ نداده است، به برخی از موانع پیش رو اشاره کرد.
عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران اولین مانع را عدم تناسب محتوای کتاب با میزان ساعت اختصاص یافته دانست و توضیح داد: با اینکه زبان سال هفتم به اجزای مختلف مانند کتاب دانشآموز، کتاب کار و نرمافزارهای آموزشی و فلش کارتها مجهز شده است، اما میزان زمان اختصاص یافته برای آموزش این درس، هفتهای 2 ساعت و اصطلاحا یک زنگ است.
وی ادامه داد: زبان انگلیسی در سال بعد و در همین دوره چهار ساعت است، در حالی که در دوره متوسطه، این میزان در سال اول به سه ساعت تقلیل مییابد و در سالهای بعد به هفتهای 2 ساعت ختم میشود، این در حالی است که در سیستم آموزشگاهی، حداقل زمان اختصاص یافته در هفته، شش ساعت است.
به گفته پور سلیمان، فشردگی زمان تدریس موجب میشود که تمام تلاش و برنامهریزی معلم در کلاس به تمام کردن کتاب ختم شود، بیآنکه مهارتهای دانشآموز در بخش شنیداری، گفتاری و نوشتاری تقویت و یا توسعه یابد.
این معلم زبان همچنین استاندارد نبودن تراکم دانشآموزی را از دیگر موانع پیش روی یادگیری و بازدهی مفید زبان انگلیسی در مدارس عنوان کرد.
تعداد دانش آموزان مانع یادگیری درست
وی افزود: تراکم دانشآموزی مطابق دستورالعمل صادره از سوی وزارت آموزش و پرورش در شهری مانند تهران حدود 33 تا 35 نفر است، این در حالی است که تراکم دانشآموزی در آموزشگاهها و بر حسب عرف، به طور میانگین 15 نفر تعریف شده است.
حال باید دید یک معلم در مدارس دولتی با آن ساعت محدود و با این ترافیک دانشآموزی، واقعا میتواند انقلابی در آموزش زبان انگلیسی ایجاد کند؟
نامناسب بودن زمان یادگیری از دیگر موانعی بود که پورسلیمان در خصوص آن گفت: کارشناسان آموزش کودک و زبانشناسان معتقدند کودکانی که قبل از دوره نوجوانی به یادگیری زبان دوم بپردازند بهتر میتوانند در زمینه تلفظ کلمات به طور صحیح و نزدیک به صاحبان اصلی زبان عمل کنند.
بهترین سن آموزش زبان قبل از 10 سالگی است
به گفته وی، زبانشناسان این موضوع را به تغییرات فیزیولوژیکی مربوط میدانند که در مغز کودکان در سنین نوجوانی رخ میدهد. تفاوت هجاها و آواها در زبانهای مختلف که باعث تفاوت لهجهها میشود در کودکانی که زبان را قبل از شکلگیری بخشهای مربوطه در مغز یاد گرفتهاند کمتر به چشم میآید. به همین دلیل بهترین سن آموزش زبان به کودک، قبل از 10سالگی و زمانی است که کودک هنوز در زبان مادری خود هم پیشرفت چندانی نداشته است. البته این مساله به هیچ وجه کودک را از یادگیری زبان مادری بازنمیدارد بلکه به پیشرفت آن هم کمک خواهد کرد.
این معلم زبان انگلیسی عنوان کرد: بعضی از والدین نگران این نکته هستند که یاد دادن زبان دوم در سنین کم ممکن است باعث شود کودک زبان مادری خود را فراموش کند یا اینکه در یادگیری زبان مادری دچار مشکل شود، در حالی که زبانشناسان خلاف این امر را باور دارند.
پور سلیمان ادامه داد: به کارگیری ذهن کودک در استفاده از ترجمهها و معانی کلمات و ساختار جملات میتواند باعث شود زبان مادری خود را هم بار دیگر بیاموزد و آن را در کنار زبان دوم یاد بگیرد، حال آنکه دانشآموزان در مدارس دولتی از زمانی یادگیری زبان دوم را آغاز میکنند که زمان مفید برای کارایی حداکثری در یادگیری آن سپری شده است.
وی پیشنهاد کرد که شاید بهتر باشد از همان زمانی که کودکان وارد سیستم آموزش رسمی میشوند، در کنار آموزش زبان فارسی، درس زبان انگلیسی را نیز در کنار آن بگنجانند.
پور سلیمان در ادامه این گفتوگو تغییر نگرش مسوولان را مهمترین عامل برای تحول در آموزش زبان دوم دانست و گفت: واقعیت این است که با وجود تحول در دنیای ارتباطات و دهکدهای شده جهان، هنوز هم برخی مسئولان به این زبان به عنوان «زبان بیگانه» مینگرند، اگر قرار است تحولی در آموزش زبان انگلیسی اتفاق بیفتد باید جامع و کامل صورت بگیرد، لذا صرف تغییر در کتاب درسی نمیتوان صورت مسئله را تغییر داد.
وی در پایان تاکید کرد: انسانها بر اساس نیازشان رفتار میکنند و تا زمانی که این نیاز به صورت یک ضرورت در برنامهریزیهای آموزشی تعریف و تبیین نشود، اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.