اشکال در سنجش تعهد افراد
این جامعه شناس با تبیین تعهد و تخصص و میزان کارایی آنها خاطر نشان کرد: یک بحثی را ما از آغاز انقلاب داشتیم و آن این بود که باید در کنار تخصص افراد، تعهد هم باشد. یعنی ما باید نه متخصص، بلکه متعهد داشته باشیم. حتی اگر تخصص نبود، الزام داشتن تعهد مهم بود. معیار تخصص که مشخص است و می توان تخصص فرد را از روی مدارج علمی و تجربی و سابقه کاری که وجود دارد، اندازه گیری کرد اما مشکل این بود که معیار تعهد معلوم نبود و تعهد قابل سنجش نیست. آیا ظاهر فرد معیار تعهد است؟ در زبان چیزی گفتن و در قلب تفکر دیگری داشتن معیار است؟
معیدفر با بیان اینکه سنجش تعهد افراد کار بسیار سختی است، یادآور شد: اوایل کار ساده بود. یعنی زمانی که انقلاب شد خیلی ها بدون اینکه قبلا بدانند سرنوشت جامعه تغییر پیدا می کند، زجر کشیدند و زندان رفتند و در نظام قبلی شکنجه شدند و بعد از انقلاب هم رهسپار جنگ شدند و با جانشان از کیان مملکت دفاع کردند. به سادگی می توان گفت که جایگزینی افراد ناشناس به جای متعهدها اکثر این افراد متعهد بودند. اما به تدریج این افراد که شاید ممکن بود تخصص هم نداشتند، روی کار آمدند و کم کم کار را هم یاد گرفتند و در کنار تعهدی که از قبل مشخص بود کار کردند.
عدم وجود ابزار دقیق برای سنجش تعهد
این جامعه شناس افزود: اما کم کم برخی از این افراد مساله دار شدند و برخی از چرخه مدیریتی خارج شدند، برخی هم منحرف شدند و در مجموع یک افرادی سر کار آمدند که اینها قبلا در جایی برای سنجش تعهدشان آزمون پس نداده بودند. اینها نه زندان رفته بودند و نه شکنجه شده قبل از انقلاب بودند. کسانی بودند که فقط در کلام خودشان را خیلی متعهد نشان می دادند.
معیدفر با بیان اینکه در حال حاضر سیستم ما هیچ ابزاری برای سنجش افراد ندارد گفت: ما طی این 8 سال گذشته شاهد بودیم که افرادی روی کار آمدند که هیچکس آنها را نمی شناخت. افرادی که فرصت طلبانی بودند که خودشان را در ظاهر کلام و در صورت با منویات متعهدانه نظام موافق جلوه می دادند و نهایتا با فرصت طلبی کامل تمام پست ها را اشغال کردند و بعد زمینه های فساد را گستردند.
دادن اولویت به تخصص به جای تعهد
وی با اشاره به فسادهای 8 سال گذشته ابراز کرد: فاجعه ای در 8 سال گذشته رخ داد، به خوبی نشان می دهد که ما متری دقیق برای سنجش تعهد افراد نداریم. یک فردی که متعهد اما منتقد است، به کار گرفته نمی شود، اما یک فردی که به ظاهر متعهد و در باطن فرصت طلب است، به عنوان متعهد شناخته می شود. معلوم است که نتیجه کار چه می شود؟
معیدفر در بیانی صریح و انتقادآمیز ادامه داد: من فکر می کنم ما باید بپذیریم که این بحث تعهد صرفی که ما می گفتیم به درد نمی خورد و حداقل تخصص این است که باز یک مدیر متخصص می تواند مثل همه جای دنیا از تخصص خود برای بهبود اوضاع استفاده کند.
نحوه کنترل مدیران؛ رسانه های آزاد و کنترل از سوی خود جامعه
این جامعه شناس افزود: سوالی که این زمینه به وجود می آید این است که برخی بپرسند ما این فرد متخصص را چگونه باید کنترل کنیم؟ به نظر من ضرورتی ندارد ما آن فرد را کنترل کنیم چون جامعه آن شخص متخصص را کنترل می کند. اگر جامعه ای به وجود بیاوریم که در آن رسانه ها فعال باشند، آزادی بیان وجود داشته باشد، اندیشمندان آن بتوانند حرف بزنند و عملکرد مسوولین را زیر سوال ببرند، اگر یک مدیر متخصصی کوچکترین خلافی کرد، نمی تواند پشت تعهد خود پنهان شود و به فساد خود ادامه بدهد و به سرعت فساد وی آشکار می شود.
وی با اشاره به الزام وجود نهادهای رسانه های آزاد، گفت: متاسفانه در نظامی که می خواهد تعهد را درونی بسنجد و از طرف دیگر نمی خواهد نهادهای مدنی را فعال کند، نمی خواهد احزاب و مطبوعات آزاد داشته باشد، اشخاص در ظاهر خود را متعهد نشان می دهند و از درون سیستم را متلاشی می کنند.
قانون به تنهایی کارکردی ندارد
معیدفر با بیان اینکه هیچ جای دنیا قانون به تنهایی نمی تواند مشکلات را حل کند؛ خاطر نشان کرد: این سوال وجود دارد که چه کسی می خواهد قانون را اجرایی کند؟ یک نکته ای را اشاره می کنم. ما به تعداد بسیار زیادی قانون داریم. شاید بیشتر از خیلی از کشورهایی قدمت بیشتری در زمینه قانونگذاری دارند، قانون داریم. هزار گونه تبصره و ماده داریم. اما خود قانون که به خودی خود عمل نمی شود. قانون را مجریان و ضابطان عملیاتی می شود.
وی در ادامه با تبیین عدم توانایی صرف وضع قانون بیان کرد: در نهایت برای اجرای قانون نیاز به افراد است اما این افراد باید چه کسانی باشند؟ آنها باید چگونه درست عمل کنند؟ مثلا ما قانون آزادی بیان داریم، ولی یک قیدی هم کنار آن داریم مبنی بر اینکه آزادی بیان وجود دارد، مگر اینکه خلاف فلان چیز باشد. فرد مجری و ضابط خیلی راحت می تواند این قانون را تفسیر به رای کند و جلوی همه آزادی های بیان را به بهانه خلاف فلان چیز بودن بگیرد.
نهادهای مدنی غیرفعال
این جامعه شناس در ادامه با بیان اینکه فرد مجری قانون می تواند خطای فرد را از یک تبصره به یک تبصره دیگر منتقل کند؛ خاطر نشان داشت: به قول معروف قانون در جامعه ای می تواند خوب عمل کند که زمینه های مناسب تحقق آن قانون وجود داشته باشد.
وی افزود: در کشوری عقب مانده که آزادی بیان و آزادی احزاب وجود ندارد و نهادهای مدنی فعال نیستند، اگر مدرنترین قوانین را از هر جای دنیا هم بیاوریم، این قوانین هیچ کاری نمی توانند بکنند.
معیدفر در پایان با اشاره به راهکارهای رهایی از فساد گفت: باید بسترهای اجتماعی مناسب و زمینه ساز برای قانون وجود داشته باشد ولی قانون که خودش به تنهایی روح و توانایی ندارد که مستقل از آدم ها عمل کند. وقتی قانون در جامعه ای که افراد آن توسعه نیافته اند و اهل سو استفاده هستند، به بدترین شکل ممکن از آن استفاده می شود و حتی گاهی اوقات به عکس خودش تبدیل می شود. یعنی به آن چیزی که مضمون قانون بوده است درست بر خلاف آن عمل می شود.