دکتر سعید خزایی، آینده پژوه در گفت و گو با گروه راهبرد خبرگزاری دانا با اشاره به تغییر رفتارهای باراک اوباما در رابطه کوبا، ایران و پیشتر با ونزوئلا، گفت: باید این مسایل از چند وجه بررسی کنیم و باید از قبل بررسی کنیم که خود آقای اوباما، کارگروه خود (وزیر امورخارجه، وزیر دفاع، رییس پنتاگون و ...) را به گونه ای انتخاب کرده است که عموما هم راستا با اهداف و خواسته های خودش باشد.
دلیل اجتناب اوباما از جنگ
ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺮﮐﺰآﯾﻨﺪه ﭘﮋوھﯽ ﭘﺎرک ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوری داﻧﺸﮕﺎه تهران در ادامه با اشاره به سیاست اعلامی اوباما ادامه داد: سیاست اعلامی اوباما در سند 52 صفحه ای راهبردی کشور آمریکا که محور اصلی آن استراتژی اجماع تکثرگرا است، به خوبی قابل مشاهده است و در سند مذکور این اعتقاد راسخ را بیان کرده است که می خواهد با اجماع با همپیمانان منطقه ای و اروپایی خود، اهدافش را پیش ببرد و از جنگ هایی که بیش از همه برای آمریکا ویرانگر بوده، اجتناب کند که مسایلی از قبیل اعتراض های وال استریت و فروپاشی اقتصادی آمریکا را به دنبال داشته است.
دست تنگ اوباما!
استاد آینده پژوهشی دانشگاه تهران با اشاره به گسترش دامنه تحریم های آمریکا علیه ایران یادآور شد: اما به هر حال مسایل دیگری هم وجود دارد که آقای اوباما به راحتی نمی تواند از آنها گذر کند مثلا در همین موضوع تحریم ها اگر دقت کنیم از مجموع 31 قطعنامه تحریمی آمریکا که خارج از چارچوب های سازمان ملل بوده، تنها 7 مورد دست کاخ سفید است و بقیه در دست مجلس آمریکا قرار دارد یعنی اگر توافقی هم صورت پذیرد، این توافق باید نظر هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات را جلب کند از جمله محافظه کاران که در این زمینه ایده های افراطی و جنگ افروزانه تری دارند.
خزایی با اشاره به خطوط قرمز ایالات متحده آمریکا بیان کرد: از طرفی یکی دیگر از خطوط قرمز آمریکا رژیم صهیونیستی است که این رژیم هم با برخورداری از لابی آیپک و دسترسی به کانون های قدرت از طریق رسانه ها و کارتل و تراست های اقتصادی فشاری را بر آمریکا وارد می کند نقل است آقای اوباما در برخی از محافل عنوان کرده بود که ما هم در اینجا (آمریکا) مخالفان زیادی داریم و باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که دولت های مختلف آمریکا از ابتدای انقلاب اسلامی ایران تا به حال به خاطر توجیه رفتارهای خودشان ایران را دشمن شماره یک معرفی کرده اند.
این آینده پژوه در ادامه با بیان اینکه مردم غرب افکار خودشان را از رسانه ها می گیرند؛ خاطر نشان کرد: از طریق رسانه ها بارها اعلام شده است که ایران سفارت آمریکا را در ایران اشغال کرده اند که در عرف بین المللی به منزله تجاوز به خاک یک کشور است و گرفتن نمایندگان یک کشور یعنی اهانت به یک کشور؛ هر ساله نسبت تروریستی به ایران زده اند که این تبلیغات را به یک باره نمی توان پاک کرد.
فشار افکار عمومی به کاخ سفید
ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺮﮐﺰآﯾﻨﺪه ﭘﮋوھﯽ ﭘﺎرک ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوری داﻧﺸﮕﺎه تهران ادامه داد: حاکمان آمریکایی الان تحت فشار افکار عمومی، لابی های صهیونیستی، محافظه کاران و همپیمان های منطقه ای خودشان قرار دارند یعنی کشورهایی مثل کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به طور مشخص عربستان در حال فشار آوردن به آمریکا هستند به همین دلیل اگر آقای اوباما به طور صریح از این توافق دفاع کند، تحت فشار خواهد بود به طوری که یکی از رسانه های رژیم صهیونیستی می نویسد آقای اوباما بدترین رییس جمهور آمریکا است و باید برای نتانیاهو ناراحت بود که تنها شده است.
خزایی در ادامه با بیان اینکه فشارهای جانبی باعث می شود در خلال گفت وگوها مسایل دوگانه ای مطرح شود؛ توضیح داد: عموما این شکاف های دوگانه کاربردهای رسانه ای دارد از طرفی هم بلوف های سیاسی وجود دارد که غربی ها خودشان را خیلی علاقه مند و راضی به گفت وگو ها نشان ندهند در نتیجه دست به کارهایی بزنند که در این مذاکره و گفت وگو امتیازهای بیشتری بگیرند.
وی در ادامه با ذکر یک تاکتیک دیپلماتیک، بیان کرد: گفته مشهوری در عرصه روابط بین المللی وجود دارد مبنی بر اینکه سیاست ادامه غیرخونریزانه جنگ و جنگ ادامه خونریزانه سیاست است پس در نتیجه ما هنوز در شرایط چالشی قرار داریم و در نتیجه غربی ها با رفتارهای دوگانه به دنبال این هستند که بتوانند در خلال این مذاکرات امتیازهای بیشتری را به دست بگیرند و یکی از عوامل آن همین مساله می تواند باشد.
استاد آینده پژوهی دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به برگشتن کارشناسان مذاکره کننده ایرانی از ژنو گفت: این در راستای همان مسایلی است که هر دو طرف می خواهند امتیازهای بیشتری بگیرند بارها و بارها آقای دکتر ظریف و آقای روحانی اعلام کرده اند که موضوع مذاکره ماله پیچیده و زمانبری است و ما نباید انتظار داشته باشیم که همه چیز به سرعت حل شود.
مذاکره انجام تکلیف است
خزایی افزود: اما ما باید خیلی هم به موضوع خوشبین نباشیم ما در واقع انجام تکلیف می کنیم حتی اگر توافقی هم حاصل شود، نباید خوشنودی خودمان را نشان بدهیم که روی این گفت وگوها حساب باز کرده ایم و همه برنامه ریزی های خودمان بر حسب این مساله بنا نهاده ایم در چنین شرایطی رقیب ما احساس می کند که این موضوع برای ما حیاتی تر از آن چیزی است که فکرش را می کردیم و همین عدم توافق ها در راستای این بوده که ما امتیازهای بیشتری را بگیریم.
ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺮﮐﺰآﯾﻨﺪه ﭘﮋوھﯽ ﭘﺎرک ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوری داﻧﺸﮕﺎه تهران در ادامه با اشاره به دیدار هیات پارلمانی اروپا از ایران در حین مذاکرات کارشناسی ایران و 1+5 گفت: بسیاری از بخش های علمی و فناوری و اقتصادی کشورهای غربی با ایران وارد مذاکره شده اند بعد فروش نفت به تعدادی از کشورها را از شعاع تحریم خارج می کنند و مسایلی از این دست وجود دارد و باید این واقعیت را بپذیریم که دنیای غرب تحت تاثیر کارتل ها تراست های و تحت فشار قدرت های بزرگ اقتصادی است و غربی ها هم به این مذاکرات نیاز دارند.
تصویرسازی رسانه های ایران از غرب
خزایی به اشاره به تصویرسازی غرب در ایران توسط رسانه های کشورمان گفت: طبیعی است که در شرایط جنگ همه از ابزارهای خودشان استفاده می کنند و ما هم از این ابزارها استفاده می کنیم اما مستنداتی وجود دارد که ما هیچوقت تهدیدی برای ارضی ایالات متحده آمریکا نبوده ایم حتی با وجود تبلیغات گسترده مبنی بر اینکه موشک های بالستیک ما می تواند بخشی از اروپا را تحت پوشش قرار دهد، برای اروپا هم تهدید نبودیم مستندات تاریخی نشان می دهد که ما همواره مورد هجوم بوده ایم و هجومی علیه کشورهای دنیا نداشته ایم
وی افزود: نه این جهت که من ایرانی هستم و این حرف ها را می گویم اما باید این را قبول که خود دولت آمریکا وقتی اسنادی را از طبقه بندی خارج می کند و مسایل تاریخی را افشا می کند، می بینیم که آمریکا در خیلی از مسایل دخالت داشته و جدیدا معلوم شده در زمینه های فناوری و علمی در ترور دانشمندان ما دخالت هایی داشته است حتی طبق برخی از نظرسنجی ها خود شهروندان آمریکایی می گویند اصلا ایران کجاست؟ بعضی تصور می کنند ایران بخشی از آفریقا است.
وجود افراط در کشور
استاد آینده پژوهی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مردم غرب اطلاعات خود را از رسانه ها می گیرند، ادامه داد: رسانه ها از احساسات ملی و مذهبی مردم استفاده می کنند و مسایلی را برجسته جلوه می دهند حتی در کشور ما هم این رفتارها بوده و الان ما در کشورمان شاهد افراطی گری هایی شده ایم که مثلا محض مذاکره را نوعی سازش تلقی می کنند باید گفت اولا مذاکره به معنای سازش نیست و ما در تاریخ اسلام بارها مذاکره داشتیم مذاکره منطق و خطوط قرمزی دارد که ما نباید از آنها عدول کنیم.
ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺮﮐﺰآﯾﻨﺪه ﭘﮋوھﯽ ﭘﺎرک ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوری داﻧﺸﮕﺎه تهران در ادامه با انتقاد از معترضان به مذاکرات، بیان کرد: حتی ممکن است برخی در مناصب خاص باشند ولی بدون اطلاع درست سعی می کنند با حاشیه سازی مسایل را طور دیگری جلوه بدهند تا جایی که مقام معظم رهبری این موضوع را درک کردند و مذاکره کنندگان را فرزندان انقلاب خواندند؛ طرح مسایل حاشیه ای نشان از این دارد که برخی جریان مذاکره را که تحت نظارت مقام معظم رهبری است، می خواهند از مسیر اصلی منحرف کنند و باید روی این مساله دقت زیادی باشد ما در کشور مخالفان زیادی در زمینه مذاکرات هسته ای داریم که ناشی از درک نادرست آنها است.
بیان «نابودی رژیم صهیونیستی» نباید صریح گفته می شد
خزایی با اشاره به سخنان احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود مبنی بر امحای اسرائیل، گفت: اینگونه مسایل تاثیرات ناخوش آیندی به جا گذاشته است ما دولت عبری را بنا به دلایل و شواهد تاریخی به رسمیت نمی شناسیم اما هجوم مستقیم به این مساله و بیان این موضع احتیاج به یک فراست خاص دارد ما هیچوقت به صورت مستقیم اعلام نکردیم که اسرائیل را می زنیم معتقدیم نابودی اسرائیل یک فرایند مردمی دارد و کشور ما اعلام موضع کرده که از طریق یک انتخابات فراگیر این اتفاق رخ بدهد.
وی ادامه داد: شاید نابودی اسرائیل از طریق یک فرایند دیپلماتیک مد نظر ما بوده است هر موقع که رژیم صهیونیستی اظهار نظر کرده که به ایران حمله می کند ما هم با زبان دیپلماسی پاسخ داده ایم اما ما در تاریخ این 8 سال اخیر بعضا رفتارها و افراطی گری هایی را کرده ایم که باعث شده آب به آسیاب دشمن ریخته شود و در نتیجه همین مسایل باعث شده ما متاسفانه دچار مشکل شویم.
لازم نیست همیشه راست بگوییم!
این آینده پژوه با بیان اینکه هم امام و هم مقام معظم رهبری از مسایل یهودی سوزی اطلاع داشتند؛ توضیح داد: بنا به دلایل خاصی ما همواره لازم نیست که به صراحت به مسایلی اشاره کنیم که در ذهن شهروندان غربی تبدیل به یک تابو شده است و ما با احساسات مردمی روبه رو شویم که افکارشان را همان رسانه ها و دولتمردان خودشان می گیرند بیانات اینچنینی بهای گزافی برای ما داشته که متاسفانه تاثیرات و تفسیرهای بدی داشته است.
ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺮﮐﺰآﯾﻨﺪه ﭘﮋوھﯽ ﭘﺎرک ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوری داﻧﺸﮕﺎه تهران با یادآوری تاریخ صدر اسلام، گفت: ما در تاریخ صدر اسلام هم مشاهده می کنیم در عرصه مسایل سیاسی و رقابت همواره لازم نیست راست یعنی در واقع لزومی ندارد تمامی سیاست ها و برنامه های خود را به دشمن اعلام کنیم و آنها بتوانند از آن سو استفاده کنند اینها سیاست هایی بوده که گاه غلط بوده است یا برخی وقت ها ما هنجارهای بین المللی را رعایت نکرده ایم.
خزایی با اشاره به وضعیت و ساختار سازمان ملل گفت: ما اطلاع داریم که سازمان ملل زیر فشار شورای امنیت است یا آژانس بین المللی اتمی تحت سیطره تعدادی از اعضای شورای حکام و کسانی قرار دارد که عمده بودجه این آژانس را تامین می کنند ولیدرست نیست که ما از محافل سیاسی کنار گذاشته شویم حداقل برای تنویر افکار عمومی در جهان از این رسانه ها استفاده نکنیم.
شکل دیپلماسی دموکرات ها و جمهوری خواهان
استاد آینده پژوهی دانشگاه تهران در ادامه با مقایسه سیاست های خارجی دو حزب دموکرات و جمهوری خواه ایالات متحده امریکا بیان کرد: ایالات متحده آمریکا و همه کشورهای جهان یک سری «اهداف بزرگ» عمده ای دارند که بن آن مسیر حرکت می کنند و برنامه ریزی های که به آنها «برنامه ریزی های پابرجا» می گویند اهداف 100 تا 500 ساله یک کشور را تعیین می کنند.
وی ادامه داد: کانون های تفکر به این اهداف کمک می کنند مثلا هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان هر وقت سرکار آمدند گفته اند اسرائیل برای ما خط قرمز است و این یک اصل برای آنها تلقی می شود صرفنظر از اینها شیوه های برخورد و تعامل متفاوت است.
خزایی با اشاره به سیاست خارجی جرج بوش ها، گفت: مثلا در دوران جرج بوش پدر و پسر مشاروان آنها سیاست هایی را می نوشتند که در بطن آنها مبارزه با تروریسم و این مسایل مطرح بود همه اعتقادشان بر این است که سیاست های جمهوری خواهان جنگ افروزانه تر است اما ما شاهد بودیم که دموکرات ها زیاد وارد جنگ شده اند یعنی ما نباید یک تفاوت جدی و آشکار بین سیاست های این دو حزب ببینیم چون در آمریکا کانون های قدرتی هستند که حتی هزینه انتخاباتی ریاست جمهور را با اهداف خاص می پردازند تا در آینده صاحب نفوذ شوند.
ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺮﮐﺰآﯾﻨﺪه ﭘﮋوھﯽ ﭘﺎرک ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوری داﻧﺸﮕﺎه تهران افزود: من فکر می کنم الان خود ایالات متحده آمریکا به درجه ای از عقلانیت در برخی موارد رسیده که آن هژمون های نظامی و قشون کشی را کمتر داشته در برنامه های خود دارد یعنی به درک رسیده که گرداب افغانستان و عراق توان اقتصادی و در نتیجه توان سیاسی آمریکا را نابود کرده و این واقعیات آنها را مجبور کرده تغییر عمده ای در سیاست های خودشان بدهند.
گفت وگو: سیاوش کوخه یان