محمدمهدی
عسگرپور، نغمه ثمینی، عبدالجبار کاکایی، کامبیز روشنروان، رضا امیرخانی و
ابراهیم حقیقی، هنرمندان و نویسندگانی بودند که در دیدار با رییسجمهور
سخن گفتند.
به
گزارش خبرگزاری دانا به نقل از خبرآنلاین، چهرههای فرهنگی و هنری در تالار وحدت
گرد آمدند تا در دیداری با رییسجمهور، حسن روحانی، از دغدغههای همکاران و
همصنفیهایشان بگویند.
حضور
چهرههایی چون محمود دولتآبادی، مسعود کیمیایی، رخشان بنیاعتماد، شهرام
ناظری، علی نصیریان، داود رشیدی، ساعد باقری، ترانه علیدوستی و ... از جمله
نکات قابل توجه این مراسم بود.
اولین دری که با کلید روحانی باز شد خانه سینما بود
محمدمهدی
عسگرپور بود به نمایندگی از سینماگران با رییسجمهور سخن گفت. او ابتدا با
اشاره به وقوع سانحه انفجار مواد منفجره در پشت صحنه فیلم مسعود دهنمکی
به خانواده درگذشتگان این حادثه تسلیت گفت و سپس مراتب سپاس خانواده بزرگ
سینما را از وفاداری حسن روحانی به تعهد انتخاباتیاش در خصوص بازگشایی
خانه سینما اعلام کرد: «اولین دری که با کلید تدبیر دولت یازدم باز شد قفل
خانه سینما بود.»
نگرانیهای
مربوط به اشتغال و اینکه شاغلان فرهنگ و هنر برای هر نوبت فعالیت شغلی
ناچار و مجبور به دریافت مجوزند یکی دیگر از نکاتی بود که رییس هیات مدیره
خانه سینما به آن اشاره کرد: «انتظار داریم که شما این حق اشتغال اصحاب
فرهنگ و هنر را به رسمیت بشناسید و مقرر فرمایید تا بازنگری در
آییننامهها و تهیه لوایح قانونی نسبت به احقاق این حق متکی بر اصول سوم و
بیست و هشتم میثاق ملی با تشکیل سازمانهای صنفی فرهنگی و هنری اقدام
شود.»
بحث
میزان اعتبار مالی سرمایهگذاری در تولید و عرضه محصولات فرهنگی و هنری،
درخواست یاری از رییسجمهور برای تامین سرمایه اولیه تاسیس صندوق بیمه
بیکاری و بازنشستگی و مشارکت دادن بیشتر هنرمندان در امور مختلف از دیگر
درخواستهایی بود کهکارگردان «اقلیما» مطرح کرد.
او
گفت: «نباید فراموش کرد که زیان جدایی دولت از عقبه اجتماعی مثل آنچه در
دولت پیشین اتفاق افتاد، فقط به یک دولت ختم نمیشود که نتیجهاش هرج و مرج
در همه ابعاد است.»
عسگرپور
به معنای دوگانه واژه مصلحت هم اشاره کرد و این که امروزه استفاده از آن
به شدت و به غلط مرسوم شده است: «هر کسی برای دور زدن قوانین و مقررات و یا
اعمال سلیقه شخصی خود بدان متمسک میشود. مصلحت نترسیدن از بیان
واقعیتهاست نه کتمان و یا طفره رفتن از آن. آن مصلحتبینی که ریشه فساد را
سیرابتر میکند بدون تردید درخت حکومت را میخشکاند.»
کارگردان
فیلم «قدمگاه»همچنین گفت که رابطه مدیران با هنرمندان فقط با پول شکل
نمیگیرد: «نمونهاش همین چهار سال ماضی، این رابطه با گفت و گوی منطقی و
محترمانه شکل میگیرد. فضای فعلی سینما که یک دوره پر سوءتفاهم و پر از
لجاجت را پشت سر گذاشته با رعایت همین اصل ساده شکل بهتری به خود گرفته و
البته راهی بسیار سخت هم در پیش است.»
این
کارگردان ممیزی را شاخص نگرانی حکومت دانست و افراط در آن را نشان از عدم
اعتماد به نفس نظام به بقای خود: «در هر جامعهای با هر روشی امری به نام
سانسور و اصلاح وجود دارد. بالاخره هر نظامی خطوط قرمزی دارد. در کشور ما
نیز هم ملاحظات اخلاقی و ارزشی و هم مناسبات سیاسی و اجتماعی وجود دارد که
میبایست بدان اهتمام ورزید. اگر ممیزی برای دیگران در قیافه «فرصتی» برای
تحکیم پایههای حکومت درآمده، دقیقا و مقابل آن «تهدیدی» جدی برای نظام ما
تلقی شده است. زیرا انگار از هر چیزی که میترسیم، آن را میبندیم!»
او
پرسید: «چرا باید عواقت غالبا وخیم سانسور را به حاکمیت منتسب کنیم؟
بگذریم از این مضحکه که برخی تولیدات و محصولات فرهنگی دولت هم دچار ممیزی
شدهاند.»
عسگرپور
در پایان خطاب به روحانی گفت: « جناب آقای روحانی، اهل فرهنگ سالها تلاش
کردند که اعتماد دولتمردان را جلب کنند،اینک نوبت آنان است که تدبیرکنند تا
اهل فرهنگ وهنر به شما اعتماد کنند.»
اجازه دهید حذفشدگان برگردند
نغمه
ثمینی، نمایشنامهنویس اما از حسن روحانی خواست که حذفشدگان عرصه هنرهای
نمایشی دوباره به عرصه بازگردانده شوند: «آقای رییس جمهور، کاش می شد برای
همه تئاتریهای مانده و رفته همه سکوت می کردیم.»
او
که خود را صدای حذفشدگان و هنرمندان در آستانه حذف معرفی کرد به
رییسجمهور گفت: «اجازه دهید حذفشدگان عرصه هنرهای نمایشی بار دیگر
فراخوانده شوند و امید محتضر در جانها بار دیگر رویانده شود.»
از رقیبم دفاع میکنم
عبدالجبار
کاکایی، شاعر اما ترجیح داد به جای دفاع از خودش از رقیبش دفاع کند. او
هنرمندان را بر دو دسته تقسیم کرد؛ مقلد یا خلاق و گفت: « جوهر خلاقیت جز
در سایه امن و آسایش میسر نمی شود.
این شاعر تاکید کرد: پا به پای مردم
در انقلاب اسلامی، ادبیات انقلاب اسلامی یا ادبیان متعهد دینی و به قول
مخالفان ادبیات دولتی بروز و ظهور پیدا کرد.»
دبیر
جشنواره شعر فجر از هنرمندانی گفت که در کنار شاعران و هنرمندان انقلاب،
گرچه سمت استادی داشتند ولی تنها به دلیل نقد قدرت مورد بیمهری و انزوا
قرار گرفتند: «روش و منش مدیران جوان از سر جهل و جوانی بود و در عین حال
ما برائت خود را از کسانی که قلم مخالفان را می شکنند ، اعلام می کنیم.»
شاعر
مجموعه «حق با صدای توست» اضافه کرد: « ادبیات انقلاب امروز می خواهد با
رقیب خود به چالشی ادبی بپردازد از این رو من دبیری هشتمین جشنواره شعر فجر
را پذیرفتم.»
بودجه مرکز موسیقی خجالتآور است
کامبیز
روشنروان هم به نمایندگی از جامعه موسیقی به رییسجمهور گفت که موسیقی
کشور حال خوبی ندارد و در چند سال اخیر حالش وخیمتر هم شده است: «هنرمندان
ما پس از انقلاب، خلاقیتشان را در اختیار انقلاب قرار دادند ، برای مردم
موسیقی ساختند و خواندند اما با بی مهری و نامهربانی روبرو شدند.»
آموزش
موسیقی دیگر نکتهای بود که این استاد موسیقی به آن اشاره کرد: «چند سالی
است که نظارت بر آموزشگاه های آزاد موسیقی کاهش یافته و امروز می توان مجوز
یک آموزشگاه آزاد موسیقی را در هرجایی از این شهر خریداری کرد.»
او
از عاشقانی گفت که در عرصه پژوهش موسیقی فعالند و ادامه داد: «عده ای که
در این بخش مشغول به فعالیت هستند عاشق موسیقی بوده و از تمام وجودشان مایه
گذاشتند و هیچ امکاناتی در اختیار آنان قرار نمی گیرد.»
سازنده
موسیقی متن فیلم «مسافر»عباس کیارستمی به وضعیت تولید موسیقی هم اشاره
کرد. وضعیتی که دچار مشکلات عمدهای است: «در تولید موسیقی چالش های بزرگی
داریم و شرکت های تولید کننده در این بخش به دلیل پدیده قاچاق ورشکسته
هستند. از طرفی ممیزی و راه صعب العبور موجود در وزارت ارشاد نیز این شرایط
را دشوارتر کرده است.»
روشنروان
همچنین گفت که اقتدار وزارت ارشاد در سالهای اخیر در شهرستانها زیر
سئوال رفته است و اعمال سلایق شخصی در زمان برگزاری کنسرتهای موسیقی را
نشانهای برای این موضوع دانست. او همچنین به تعطیلی چند ساله ارکستر
سمفونیک تهران آن هم با ۸۰ سال سابقه اشاره کرد و گفت که دیگر بدون این
ارکستر سمفونیک شاهد نواخته شدن سرود ملی جمهوری اسلامی ایران به صورت زنده
نیستیم.
در
کنار ارکستر سمفونیک این آهنگساز از ارکستر ملی هم یاد کرد که از بین رفته
است و از رییس دولت یازدهم خواست که این دو ارکستر را احیا کند.
آهنگساز موسیقی متن فیلم «گلهای داودی» رسول صدرعاملی همچنین گفت که بودجه مرکز موسیقی ارشاد خجالتآور دانست.
ممیزی ارشاد را از لشگر اجنه انتخاب نفرمایید
رضا
امیرخانی هم که به تازگی پدر خود را از دست داده است، در این مراسم شرکت
داشت و سخن گفت. او اشاره کرد که ۱۶ سال پیش با آیتالله هاشمی رفسنجانی
دیدار داشته و حالا بعد از سالها دوباره با رئیس جمهور دیدار میکند.
نویسنده
رمان «من او» خود را از قبیله ادبیات و خاصه ادبیات داستانی دانست: «من از
قبیلهی ادبیات و خاصه ادبیات داستانی سخن میگویم. که شترانم در این
قبیلهاند.»
او
ادبیات داستانی را مهمترین بخش صنعت نشر هر کشوری دانست و گفت: «ادعا
میکنم در میان همه صنایع فرهنگی کشور، صنعت نشر، مردمیترین صنعت
است.حلقهی انتهایی سینما و مخاطب سالن سینما است. بیش از هفتاد در صد
سالنهای سینمای کشور در اختیار دولت و حکومت است.حلقهی انتهایی چرخهی
کتاب و مخاطب، کتابفروشی است. بیش از 90 درصد کتابفروشیهای کشور متعلق
به مردم هستند.»
نویسنده
کتاب «قیدار» با طرح این پرسش که چرا ادبیات داستانی دیده نمیشود؟ خود
اینگونه به آن جواب داد: « دلیل روشن است. به دلیل انبوه عناوین کتب
ارشادساخته! چند عنوان کتاب به دست مردم میرسد؟ جواب روشن است. به تعداد
کتب موجود در قفسههای کتابفروشی. این رقم بین هزار تا دو هزار عنوان است.
حال آن که ارشاد آمار تولید کتاب را در سال بیش از 50 هزار عنوان اعلام
میکند. 48 هزار عنوان از این کتابها، کتب غیرحرفهای در صنعت نشر هستند.
حمایتهای ارشاد در همهی ادوار و علیالقاعده دورهی فعلی، به شرط صحت،
95٪ هرز میرود! و فقط 5٪ صرف کتب حرفهای میشود.»
امیرخانی
گفت که فدراسیون فوتبال در وهله اول موظف به حمایت از تیم ملی کشور و بعد
از آن لیگهای برتر و پایینتر است اما در رفتار ارشاد اطفال بازیگوش
فوتبالیست خیابانی با ملیپوشان تفاوتی ندارند: «ارشاد در همهی شهرستانها
با ادارات کل پایگاه دارد. در مراکز دستگاههای فراوان دارد. آنچه
ندارد، نه پایگاه است و نه دستگاه... آنچه ندارد سرگاه است! (سرگاه را
ترجمهای مناسب میدانم برای اتاق فکر) سرگاه ارشاد را نه نویسندهگان به
تنهایی که ناشران برجسته بایستی راهبری کنند.»
او
در پایان خطاب به رییسجمهور گفت: «جناب آقای دکتر روحانی! مورخ که نه،
پردهخوان در پردهای میگوید که لشگر جن به نزد حضرت ارباب رسیدند و به
هواخواهی رخصت نبرد خواستند. حضرت ارباب رخصت نداد و فرمود حرب شما با خصم
من از فتوت به دور است. شما ایشان را میبینید و ایشان شما را نمیبینند.
آقای رئیسجمهور! ممیز و حامی و داور وزارت ارشاد را از لشگر اجنه انتخاب
نفرمایید!»
با انتخاب شما امید اهالی فرهنگ زنده شد
ابراهیم
حقیقی، طراح و گرافیست هم گفت که از وقتی دکتر روحانی اعلام نامزدی کرد
همه هنرمندان شما را می شناختند ، با پیروزی شما در انتخابات ریاست جمهوری
امیدها زنده و با گزینش های شما در کابینه تدابیرتان بر همه مشخص شد.
او رییسجمهور را اندیشهورز و تیزبین دانست و از مشکلاتی که برا یهنمندان عرصه هنرهای تجسمی پدید آمده انتقاد کرد.