در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
تعداد نظرات: ۲ نظر
کد خبر: ۱۱۶۷۸۳۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۶
دکتر محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی، امسال برای پانزدهمین بار در مجمع جهانی اقتصاد حاضر شد‌. وی در یادداشتی، مشاهده وزیر خارجه سوئد بدون خدم و حشم و محافظ در فرودگاه زوریخ را حامل مهم‌ترین درس خود از این سفر دانسته است.

گروه راهبرد خبرگزاری دانا- محمود سریع‌القم، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، امسال نیز در مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس حاضر بوده و در این باره یادداشتی به قرار زیر نوشته است:

امسال‌ برای پانزدهمین بار به سلسله کنفرانس‌های داووس یا مجمع جهانی اقتصاد‌ دعوت شدم. در داووس امسال، ۲۶۵ میزگرد برگزار شد و موفق شدم ‌تا پنج روز در ۲۴ مورد که به حوزه پژوهشی من مربوط می‌شد، شرکت کرده تا ‌نظام بین‌الملل در حال ظهور را از زاویای گوناگون بهتر درک کنم. در دوازده مورد از این میزگرد‌ها خود نیز مشارکت داشتم. می‌توان گفت، سطح یادگیری از تحولات سیاسی، ژئوپلیتیکی و اقتصادی جهان در داووس بی‌نظیر است. ۲۵۰۰‌ کارآفرین، مدیر، سیاستمدار و دانشگاهی گرد هم می‌آیند تا با تبادل آرا، چیزهایی از هم بیاموزند. داووس محل تصمیم‌گیری نیست، بلکه کانون یادگیری و اثرگذاری است. در این‌ یک هفته در داووس، فرصت کردم تا با ده‌ها کارآفرین، محقق و مدیر صحبت کنم و در لباس یک دانشگاهی، نمایی مثبت از ایران عزیز به جای گذارم.

اما آنچه‌ مهم‌ترین درس من از داووس امسال بود، در لابلای جلسات و گفت و شنود‌ها به دست نیامد، بلکه هنگام‌ ترک داووس بود؛ در فرودگاه زوریخ در صف تحویل چمدان ایستاده بودم که ناگهان‌ کسی مرا صدا کرد. هنگامی که برگشتم، پشت سر خود، وزیر خارجه سوئد را دیدم. این بار سوم بود که او را در یک هفته می‌دیدم. در حین اینکه با هم‌ صحبت می‌کردیم، 10 درصد ‌توجه من به این ‌بود که ببینم کسی او را همراهی می‌کند یا خیر. او نیز مانند دیگران در صف ایستاده بود تا چمدان خود را تحویل داده و کارت سوار شدن به هواپیما ر‌ا بگیرد.

باورم نمی‌شد. سال‌ها در رسانه‌ها خوانده بودم که مسوولین دولتی کشورهای اسکاندیناوی، مانند شهروندان دیگر رفتار می‌کنند و هیچ مزیتی نسبت به دیگران ندارند و حال‌ به چشم خودم این واقعیت را می‌دیدم. من و او، چمدان خود را تحویل دادیم و مانند افراد عادی، کارت پرواز گرفتیم و چون به مقصدهای مختلفی می‌رفتیم، از هم خداحافظی کردیم.

از آن لحظه، همواره به این می‌اندیشم‌ که کدام ساختار، قواعد و قوانینی باعث می‌شود تا به این حد، مسوول مهم یک کشور کم هزینه باشد؟ سوئد با ۹.‌۵ میلیون جمعیت، ۵۵۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی و حدود ۴۴۰۰۰ دلار درآمد سرانه، از منظر شاخص‌های توسعه یافتگی از پیشرفته‌ترین کشورهای جهان است. این کشور، میزبان حدود صد‌وسی هزار ‌مهاجر ایرانی نیز هست.

چرا سوئد امکانات وسیعی در اختیار مدیران خود نمی‌گذارد؟ برای نمونه، بسیاری از مدیران این کشور با اتومبیل شخصی یا حمل و نقل عمومی به محل کار خود می‌روند. آیا این نتیجه نظام قانونی این کشور است؟ ‌همه کشور‌ها‌ قانون دارند. چینی‌ها سخت‌ترین نظام‌های قانونی را طراحی کرده‌اند و در عین حال، در سال ۲۰۱۳ نزدیک به ۱۸۲۰۰۰ مسوول دولتی را به موجب سوء‌استفاده مالی و اداری مجازات کرده‌اند.

آیا وضعیت سوئد به دلیل فرهنگ، دانش و آگاهی مردم این کشور است؟ شاید این گونه باشد؛ اما با کمک گرفتن از نظریه‌های توسعه یافتگی، احتمال بیشتر را به این نکته می‌دهم: در سوئد ساختاری پدید آمده که مردم تنها از دولت و حکومت، انتظار ایجاد امنیت و نظارت بر قانون را دارند. حکومت و دولت، کانون ثروت و ثروت‌یابی نیست. می‌توان دقیق‌ترین نظام قانونی را طراحی کرد، ولی وقتی 90 درصد ثروت یک کشور نزد حکومت و دولت است، حداقل از لحاظ نظری نمی‌توان در انتظار توزیع ثروت و عدالت اجتماعی نشست. توسعه یافتگی نتیجه تفکیک قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی یک کشور است. چون مردم سوئد مسئول زندگی خود هستند، از حکومت و دولت بی‌نیازند و می‌توانند بدون نگرانی، حقوق اجتماعی خود را درخواست کنند و مدیران را به سمت پاسخگویی سوق دهند.

همین که انسان نیاز مالی و اقتصادی پیدا کرد، مجبور است برای بقای خود، بسیاری مسایل را پنهان کند. بی‌نیازی بنیان آزادی است. بی‌نیازی بنیان رشد است. بی‌دلیل نیست که کشورهای اسکاندیناوی از بالا‌ترین سطح توزیع ثروت و عدالت اجتماعی برخوردارند. اینجاست که نظریه‌ها و تجربه کشورهای دیگر به کمک ما می‌آید تا بهتر رفتار مسئول سوئدی را بفهمیم.

خاطرم هست هنوز ده سالم نشده بود که پدر بزرگم ـ که فردی کارآفرین و بسیار متدین بود‌ ـ مرتب یادآوری می‌کرد: تا می‌توانید درآمدتان در زندگی نتیجه زحمات شخصی شما باشد. هم فکرتان مال خودتان می‌شود و هم تدین شما واقعی.

ارسال نظر
نظرات بینندگان
hichkas
Iran (Islamic Republic of)
۱۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۳
0
0
سايت عصر ايران کد خبر: ۳۱۸۵۵۸ تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۱
محمود سریع القلم استاد دانشگاه در صفحه شخصی اش در فیس بوک نوشت:
امسال برای پانزدهمین بار به سلسله کنفرانس‌های داووس یا مجمع جهانی اقتصاد، دعوت شده بودم. 265 میزگرد در داووس امسال برگزار شد که طی پنج روز موفق شدم در 24 مورد که به حوزه پژوهشی من مربوط می‌شد شرکت کنم تا از زوایای مختلف نظام بین‌الملل در حال ظهور را بهتر درک کنم.
داووس محل تصمیم‌گیری نیست بلکه کانون یادگیری و اثرگذاری است. طی یک هفته در داووس، فرصت کردم تا با ده‌ها کارآفرین، محقق و مدیر صحبت کنم و به عنوان یک دانشگاهی، نمایی مثبت از ایران عزیز به جا گذارم.
اما آنچه که مهم‌ترین درس من از داووس امسال بود در لابه‌لای جلسات و گفت و شنودها به دست نیامد، بلکه زمانی بود که داووس را ترک کردم. در فرودگاه زوریخ در صف تحویل چمدان ایستاده بودم که ناگهان، کسی مرا صدا کرد. هنگامی که برگشتم؛ پشت سر خود، وزیر خارجه سوئد را دیدم. این بار سوم بود که او را طی یک هفته می‌دیدم. ضمن اینکه با هم صحبت می‌کردیم 10 درصد از توجه من به این مسأله بود که ببینم کسی او را همراهی می‌کند یا خیر. او هم مانند دیگران در صف ایستاده بود تا چمدان خود را تحویل داده و کارت سوار شدن به هواپیما را بگیرد.

باورم نمی‌شد. سال‌ها در رسانه‌ها خوانده بودم که مسئولین دولتی کشورهای اسکاندیناوی، مانند شهروندان دیگر رفتار می‌کنند و هیچ مزیتی نسبت به دیگران ندارند و حال، به چشم خودم این واقعیت را تجربه می‌کردم.
من و او، چمدان خود را تحویل دادیم و مانند افراد عادی، کارت پرواز گرفتیم و چون به مقصدهای مختلفی می‌رفتیم از هم خداحافظی کردیم. از آن لحظه مرتب به این موضوع فکر می‌کردم که کدام ساختار، قواعد و قوانینی باعث می‌شود تا به این حد، مسئول مهم یک کشور کم هزینه باشد.
اما جناب آقاي محمود سریع‌القلم، استاد محترم علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، اين بخشي از گفته شما است كه فرموديد: باورم نمی شد. سال ها در رسانه ها خوانده بودم که مسئولین دولتی کشورهای اسکاندیناوی، مانند شهروندان دیگر رفتار می کنند و هیچ مزیتی نسبت به دیگران ندارند و حال، به چشم خودم این واقعیت را تجربه می‌کردم.
ما ملت ايران نيز همين سؤال را بايد از شما بپرسيم كه به هنگام سفرهاي مأموريتي امثالي چون شماها به خارج از كشور در حوزه كاري خودتان، آيا تا بحال براي يكبار هم شده است كه مانند همين وزير خارجه سوئد به تنهايي و مانند يك شهروند عادي در فرودگاههاي كشور خودمان بيائيد بليط هواپيمائي خودتان را از فرودگاه هاي خودمان بخريد و عادي هم سوار هواپيما همانند افراد عادي ديگر بشويد تا ما هم به چشم خود اين واقعيت را تجربه كرده باشيم؟!!!
شما و امثال چون شما فكر كرديده ايد كه با گفتن مثالهاي اينچنيني از افرادي مثل وزير خارجه سوئد، امثال من و نوعا" مني اينچنيني، احمق و نادان مي باشيم كه از فرهنگ آنان براي ما قصه بافي مي كنيد و گويي ما مردم ايران يك مشت آدمهاي بي فرهنگي هستيم!!!
اگر نيست پس لطفا در خصوص عكس حركت عجيب عكس گرفتن همين وزير خارجه سوئد در كنار وزير خارجه ايران جناب آقاي دكتر ظريف نير اظهار نظر بفرمائيد و با شجاعت اعلام كنيد كه آيا نوع حركت ايشان در يك كنفرانس خبري رسمي نشان از همان فرهنگي هست كه توصيفشان كرده ايد يا خلاف گفته و تحليل شما است؟
hichkas
Iran (Islamic Republic of)
۱۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۰
0
0
سايت عصر ايران کد خبر: ۳۱۸۵۵۸ تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۱
محمود سریع القلم استاد دانشگاه در صفحه شخصی اش در فیس بوک نوشت:
امسال برای پانزدهمین بار به سلسله کنفرانس‌های داووس یا مجمع جهانی اقتصاد، دعوت شده بودم. 265 میزگرد در داووس امسال برگزار شد که طی پنج روز موفق شدم در 24 مورد که به حوزه پژوهشی من مربوط می‌شد شرکت کنم تا از زوایای مختلف نظام بین‌الملل در حال ظهور را بهتر درک کنم.
داووس محل تصمیم‌گیری نیست بلکه کانون یادگیری و اثرگذاری است. طی یک هفته در داووس، فرصت کردم تا با ده‌ها کارآفرین، محقق و مدیر صحبت کنم و به عنوان یک دانشگاهی، نمایی مثبت از ایران عزیز به جا گذارم.
اما آنچه که مهم‌ترین درس من از داووس امسال بود در لابه‌لای جلسات و گفت و شنودها به دست نیامد، بلکه زمانی بود که داووس را ترک کردم. در فرودگاه زوریخ در صف تحویل چمدان ایستاده بودم که ناگهان، کسی مرا صدا کرد. هنگامی که برگشتم؛ پشت سر خود، وزیر خارجه سوئد را دیدم. این بار سوم بود که او را طی یک هفته می‌دیدم. ضمن اینکه با هم صحبت می‌کردیم 10 درصد از توجه من به این مسأله بود که ببینم کسی او را همراهی می‌کند یا خیر. او هم مانند دیگران در صف ایستاده بود تا چمدان خود را تحویل داده و کارت سوار شدن به هواپیما را بگیرد.

باورم نمی‌شد. سال‌ها در رسانه‌ها خوانده بودم که مسئولین دولتی کشورهای اسکاندیناوی، مانند شهروندان دیگر رفتار می‌کنند و هیچ مزیتی نسبت به دیگران ندارند و حال، به چشم خودم این واقعیت را تجربه می‌کردم.
من و او، چمدان خود را تحویل دادیم و مانند افراد عادی، کارت پرواز گرفتیم و چون به مقصدهای مختلفی می‌رفتیم از هم خداحافظی کردیم. از آن لحظه مرتب به این موضوع فکر می‌کردم که کدام ساختار، قواعد و قوانینی باعث می‌شود تا به این حد، مسئول مهم یک کشور کم هزینه باشد.
اما جناب آقاي محمود سریع‌القلم، استاد محترم علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، اين بخشي از گفته شما است كه فرموديد: باورم نمی شد. سال ها در رسانه ها خوانده بودم که مسئولین دولتی کشورهای اسکاندیناوی، مانند شهروندان دیگر رفتار می کنند و هیچ مزیتی نسبت به دیگران ندارند و حال، به چشم خودم این واقعیت را تجربه می‌کردم.
ما ملت ايران نيز همين سؤال را بايد از شما بپرسيم كه به هنگام سفرهاي مأموريتي امثالي چون شماها به خارج از كشور در حوزه كاري خودتان، آيا تا بحال براي يكبار هم شده است كه مانند همين وزير خارجه سوئد به تنهايي و مانند يك شهروند عادي در فرودگاههاي كشور خودمان بيائيد بليط هواپيمائي خودتان را از فرودگاه هاي خودمان بخريد و عادي هم سوار هواپيما همانند افراد عادي ديگر بشويد تا ما هم به چشم خود اين واقعيت را تجربه كرده باشيم؟!!!
شما و امثال چون شما فكر كرديده ايد كه با گفتن مثالهاي اينچنيني از افرادي مثل وزير خارجه سوئد، امثال من و نوعا" مني اينچنيني، احمق و نادان مي باشيم كه از فرهنگ آنان براي ما قصه بافي مي كنيد و گويي ما مردم ايران يك مشت آدمهاي بي فرهنگي هستيم!!!
اگر نيست پس لطفا در خصوص حركت عجيب عكس گرفتن همين وزير خارجه سوئد در كنار وزير خارجه ايران جناب آقاي دكتر ظريف نير اظهار نظر بفرمائيد و با شجاعت اعلام كنيد كه آيا نوع حركت ايشان در يك كنفرانس خبري رسمي نشان از همان فرهنگي هست كه توصيفشان كرده ايد يا خلاف گفته و تحليل شما است؟