گفت و گوی خبرگزاری دانا با رییس مرکز رسانه های دیجیتال
رییس مرکز رسانه های دیجیتال در گفت و گو با خبرنگار فناوری خبرگزاری دانا(داناخبر)، در رابطه با حساسیتهای حاکمیت در رابطه با بحث فیلترینگ در کشور گفت: در عصر حاضر سه اصطلاح جنگ نرم، تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی وجود دارد که هدف هر سه اینها تغییر سبک زندگی در جوامع است و این مسایل را رهبر معظم انقلاب هم بارها و بارها در بیاناتشان متذکر شدهاند.
حسن نجفی سولاری ادامه داد: اینها مسایلی هستند که در حال حاضر غربیها هم گرفتار آن هستند، به عنوان مثال هالیوود در حال تغییر دادن سبک زندگی غربیهاست، به این موضوع تاکید کردم که بدانید این مساله فقط در کشورهای جهان سوم مطرح نیست و همه افراد در سراسر دنیا در معرض پیامهای رسانهها قرار دارند. اما جوامعی که قدرت مقاومت بیشتری در مقابل تهاجم داشته باشند کندتر تغییر میپذیرند.
وی افزود: در هرحال رسانهها به نسبت مصرفی که افراد از آن میکنند روی آنها تاثیر میگذارد. در این تاثیرپذیری هرآنچه که با شرایط و اقتضائات بومی، جغرافیایی و تمدنی افراد در تضاد باشد اساسا ناهنجاری ایجاد میکند. همچنین تعارضات بومی تعارضات فرهنگی و اجتماعی را به همراه دارد و سبب بروز ناهنجاری اجتماعی میشود که این ناهنجاری اجتماعی اساسا مردم را در مقابل حاکمیت و مردم را در مقابل یکدیگر قرار میدهد و مسلما تغییری که در جهت آرامش و آسایش نباشد را نمیتوان مثبت ارزیابی کرد.
نجفی در ادامه صحبتهایش تصریح کرد: بنابراین اثرگذاری شبکههای اجتماعی بسته به نتایج تغییرات ارزیابی میشوند. اگر نتایج این شبکههای اجتماعی به بروز ناهنجاری رفتاری و خانوادگی منجر شود مذموم بوده و اگر منجر به همگرایی و همبستگی اجتماعی شود، مثبت تلقی میشود.
وی در رابطه با جریان آزاد اطلاعات و اینکه کاربر حق دارد خودش محتوای مورد نظر را انتخاب کند، گفت: اساسا در هیچ نقطه دنیا حکومت ها و دولتها و حتی نهادهای مدنی قائل به این نیستند که مردم را به حال خود رها کنند و معتقد به هدایت، حمایت و نظارت هستند و آن را از ضروریات میدانند.
رییس مرکز رسانه های دیجیتال ادامه داد: اما عدهای این دیدگاه را نقض میکنند و معتقدند اگر رشد جامعه به جایی برسد که NGO ها و سازمانهای مردم نهاد قادر باشند وظیفه هدایت، حمایت و نظارت را بر عهده بگیرند دیگر حق دخالت برای دولتها وجود نخواهد داشت. در سطحی بالاتر این اعتقاد وجود دارد که اگر هرکدام از افراد به صورت فردی انقدر قدرت پیدا کنند که صلاح خود را درک کنند دیگر منطقی برای هدایت، حمایت و نظارت دیگری باقی نمیماند.
وی تاکید کرد: در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا واکسینه کردن جامعهای که در مراحل ابتدایی بهرهبرداری و یا سواد دیجیتالی و در مرحله ابتدایی توسعه اطلاعات و در معرض ناهنجاریهای اطلاعاتی که مانند ویروس و میکرب عمل میکنند، ضروری نیست و آیا نباید جلوی اینگونه مخاطرات را گرفت؟
نجفی ادامه داد: این صحبت من اصلا به این معنا نیست که بنده با مقوله پارازیت و فیلترینگ موافق هستم، بلکه اعتقاد من بر این است که اساسا در انتقال و دسترسی اطلاعات، دو وجه ایجابی و سلبی وجود دارد. باید ببینیم در این مقوله در حوزه ایجابی چه کردهایم؟ چقدر توانستیم فرهنگ کاربران و افراد را برای فعالیت در این حوزه ارتقا دهیم که اینک دیگر نیازی به فیلترینگ و نگاههای سلبی نداشته باشیم؟ به گونهای که کاربران هم دچار آسیب جدی از سوی این رسانهها نشوند.
وی در ادامه افزود: اگر این کارها را انجام دادیم و خوراک فرهنگی مناسب در اختیار کاربران گذاشتیم دیگر دلیلی برای اعمال فیلترینگ و ممنوعیت انتقال اطلاعات وجود ندارد. چراکه این اقدامات مختص زمانی است که برای دسترسی کاربران به یک سری اطلاعات دغدغه و نگرانی وجود داشته باشد و از آن سو هم کاربر در معرض هجمه شدید اطلاعات باشد.
نجفی ادامه داد: حکایت کاربران کشور، حکایت کودک ضعیفی است که به محض اینکه در معرض ویروسها و میکربها قرار میگیرد بیمار میشود، از این رو پدر و مادر کودک از فرستادن او به مدرسه و به اجتماع اجتناب میکنند و کودک مجبور است در خانه بماند. اما آیا این کودک میتواند برای همیشه در خانه نگه اشته شود؟ مسلما غیرممکن است.
وی مسوولان کشورمان هم چون در این حوزه قسمت اول را خوب انجام ندادند فکر میکنند باید افراد جامعه را در همان فضای محدود نگه دارند، اما این اقدام در درازمدت شدنی نیست و کاربران حتما راههای دورزدن را هم پیدا میکنند که خطرناک است و کاربران را در معرض سرقت اطلاعات، جاسوسی قرار میدهد که ضررهای به مراتب بیشتری را متوجه کاربران میکند. بنابراین در این زمینه من معتقد به فعالیت ایجابی هستم.
نجفی سولاری در پایان گفت: در همه جای دنیا بحث هدایت، نظارت و حمایت وجود دارد اما در صورت نگاه ایجابی به این حوزه دیگر بحث فیلترینگ معنا و مفهومی نخواهد داشت.
حسن نجفی سولاری ادامه داد: اینها مسایلی هستند که در حال حاضر غربیها هم گرفتار آن هستند، به عنوان مثال هالیوود در حال تغییر دادن سبک زندگی غربیهاست، به این موضوع تاکید کردم که بدانید این مساله فقط در کشورهای جهان سوم مطرح نیست و همه افراد در سراسر دنیا در معرض پیامهای رسانهها قرار دارند. اما جوامعی که قدرت مقاومت بیشتری در مقابل تهاجم داشته باشند کندتر تغییر میپذیرند.
وی افزود: در هرحال رسانهها به نسبت مصرفی که افراد از آن میکنند روی آنها تاثیر میگذارد. در این تاثیرپذیری هرآنچه که با شرایط و اقتضائات بومی، جغرافیایی و تمدنی افراد در تضاد باشد اساسا ناهنجاری ایجاد میکند. همچنین تعارضات بومی تعارضات فرهنگی و اجتماعی را به همراه دارد و سبب بروز ناهنجاری اجتماعی میشود که این ناهنجاری اجتماعی اساسا مردم را در مقابل حاکمیت و مردم را در مقابل یکدیگر قرار میدهد و مسلما تغییری که در جهت آرامش و آسایش نباشد را نمیتوان مثبت ارزیابی کرد.
نجفی در ادامه صحبتهایش تصریح کرد: بنابراین اثرگذاری شبکههای اجتماعی بسته به نتایج تغییرات ارزیابی میشوند. اگر نتایج این شبکههای اجتماعی به بروز ناهنجاری رفتاری و خانوادگی منجر شود مذموم بوده و اگر منجر به همگرایی و همبستگی اجتماعی شود، مثبت تلقی میشود.
وی در رابطه با جریان آزاد اطلاعات و اینکه کاربر حق دارد خودش محتوای مورد نظر را انتخاب کند، گفت: اساسا در هیچ نقطه دنیا حکومت ها و دولتها و حتی نهادهای مدنی قائل به این نیستند که مردم را به حال خود رها کنند و معتقد به هدایت، حمایت و نظارت هستند و آن را از ضروریات میدانند.
رییس مرکز رسانه های دیجیتال ادامه داد: اما عدهای این دیدگاه را نقض میکنند و معتقدند اگر رشد جامعه به جایی برسد که NGO ها و سازمانهای مردم نهاد قادر باشند وظیفه هدایت، حمایت و نظارت را بر عهده بگیرند دیگر حق دخالت برای دولتها وجود نخواهد داشت. در سطحی بالاتر این اعتقاد وجود دارد که اگر هرکدام از افراد به صورت فردی انقدر قدرت پیدا کنند که صلاح خود را درک کنند دیگر منطقی برای هدایت، حمایت و نظارت دیگری باقی نمیماند.
وی تاکید کرد: در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا واکسینه کردن جامعهای که در مراحل ابتدایی بهرهبرداری و یا سواد دیجیتالی و در مرحله ابتدایی توسعه اطلاعات و در معرض ناهنجاریهای اطلاعاتی که مانند ویروس و میکرب عمل میکنند، ضروری نیست و آیا نباید جلوی اینگونه مخاطرات را گرفت؟
نجفی ادامه داد: این صحبت من اصلا به این معنا نیست که بنده با مقوله پارازیت و فیلترینگ موافق هستم، بلکه اعتقاد من بر این است که اساسا در انتقال و دسترسی اطلاعات، دو وجه ایجابی و سلبی وجود دارد. باید ببینیم در این مقوله در حوزه ایجابی چه کردهایم؟ چقدر توانستیم فرهنگ کاربران و افراد را برای فعالیت در این حوزه ارتقا دهیم که اینک دیگر نیازی به فیلترینگ و نگاههای سلبی نداشته باشیم؟ به گونهای که کاربران هم دچار آسیب جدی از سوی این رسانهها نشوند.
وی در ادامه افزود: اگر این کارها را انجام دادیم و خوراک فرهنگی مناسب در اختیار کاربران گذاشتیم دیگر دلیلی برای اعمال فیلترینگ و ممنوعیت انتقال اطلاعات وجود ندارد. چراکه این اقدامات مختص زمانی است که برای دسترسی کاربران به یک سری اطلاعات دغدغه و نگرانی وجود داشته باشد و از آن سو هم کاربر در معرض هجمه شدید اطلاعات باشد.
نجفی ادامه داد: حکایت کاربران کشور، حکایت کودک ضعیفی است که به محض اینکه در معرض ویروسها و میکربها قرار میگیرد بیمار میشود، از این رو پدر و مادر کودک از فرستادن او به مدرسه و به اجتماع اجتناب میکنند و کودک مجبور است در خانه بماند. اما آیا این کودک میتواند برای همیشه در خانه نگه اشته شود؟ مسلما غیرممکن است.
وی مسوولان کشورمان هم چون در این حوزه قسمت اول را خوب انجام ندادند فکر میکنند باید افراد جامعه را در همان فضای محدود نگه دارند، اما این اقدام در درازمدت شدنی نیست و کاربران حتما راههای دورزدن را هم پیدا میکنند که خطرناک است و کاربران را در معرض سرقت اطلاعات، جاسوسی قرار میدهد که ضررهای به مراتب بیشتری را متوجه کاربران میکند. بنابراین در این زمینه من معتقد به فعالیت ایجابی هستم.
نجفی سولاری در پایان گفت: در همه جای دنیا بحث هدایت، نظارت و حمایت وجود دارد اما در صورت نگاه ایجابی به این حوزه دیگر بحث فیلترینگ معنا و مفهومی نخواهد داشت.