به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا جمشید پژویان که به تعبیری پدر اقتصاد عمومی در ایران است، نظرات جالبی درباره اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها دارد. او به نحوه اجرای فاز نخست هدفمندی در بخش تولید و اعطای سوخت یارانه ای آن به شدت انتقاد دارد، تا آنجا که می گوید باید از مردم بابت این شیوه اجرا توسط شاگردانش از مردم عذر خواهی کند. در عین حال او نیز مانند محمدرضا فرزین دبیر سابق ستاد هدفمندی معتقد است دولت در شرایط فعلی قادر به شناسایی دقیق و حذف یارانه بگیران نیست و برای این کار باید دست به کار فراهم کردن زیرساخت یا همان بانک جامع اطلاعاتی شود. او همچنین می گوید واژه غلطی بین مردم جا افتاده که می گویند یارانه حقمان است، حال آنکه تمامی هزینه های دولت در طول سال خرج ثروتمندان می شود. بخش هایی از گفت و گوی مفصل فارس با استاد تمام اقتصاد در دانشگاه علامه بدین شرح است:
چهل سال است فریاد میزنم؛ غفلت از راهکار اساسی مشکلات هدفمندی
جمشید پژویان در گفت و گوی تفصیلی با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس در خصوص اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها و حذف یارانه نقدی خانوار به عنوان دغدغه اساسی دولت در این مرحله خاطرنشان کرد: در مهرماه سال 57 به عنوان کسی که برای اولین بار دکترای اقتصاد عمومی در ایران گرفته به کشور بازگشتم و متوجه شدم پایه مالیاتی تحت عنوان مالیات بر مجموع درآمد در کشور وجود ندارد.
وی ادامه داد: در بررسیهای بعدی اسنادی پیدا کردیم که مثلا نخستوزیر یا وزیر اقتصاد در رژیم گذشته اقدام به پر کردن فرم مالیات بر مجموع درآمد به صورت نمادین کرده بودند، اما چیز بیشتری وجود نداشت.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه یادآور شد: نظام مالیات بر درآمد در تمامی کشورهای پیشرفته اعمال میشود. در این کشورها هر سال تمام افراد فرمی را پر کرده و تمام درآمد و هزینههایشان را مینویسند و اظهار میکنند.
وی گفت: در این کشورها مردم اغلب خانه، ماشین و لوازم خانگی بزرگ خود را با وامهای بانکی خریداری میکنند و از آنجا که اقساط وام در خود اظهاری از درآمدها کسر میشود، تمامی درآمدها و هزینههای بزرگ و اصلی خود را به دولت اعلام میکنند.
وی با بیان اینکه به همین دلیل در کشورهای پیشرفته بانک اطلاعاتی شفاف هزینه و درآمد افراد وجود دارد، ادامه داد: بعضا خبرهایی میشنوید که مثلا در آمریکا فلان آبروریزی به بار آمده و فلان سناتور 10 هزار دلار رشوه گرفته است، آنهم از شرکتهای بزرگی که گردش مالی چند صد میلیارد دلاری دارند، ولی اگر دقت کنید دلیلش نظام مالیاتی است که اجازه رشد فساد را نمیدهد.
پژویان خاطرنشان کرد: شاید آن کمپانی این پول را به صورت نقد 10 دلار، 10 دلار جمع کرده تا به این سناتور بدهد و او هم با این پول هیچ کاری نمی تواند بکند. نه میتواند در بانک بگذارد، و نه با آن کاری انجام دهد چون باید بگوید این پول از کجا آمده و در اظهار نامه مالیاتیاش جریان وجوه او فورا بررسی می شود. نمی تواند بگوید که من این را رشوه گرفتهام، مواد مخدر فروختهام و ... بنابراین این نظام ضمن اینکه یک پایه مالیاتی است نظام کنترلی خوبی نیز هست.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه افزود: من سالها این را گفتم، سخنرانی کردم، نوشتم. همه به به و چه چه میکردند ولی به جایی نمیرسید. سال 80 اوج چنین رویکردی در کشور بود و ما رفتیم به این سمت و اصلاحات را شروع کردیم.
وی افزود: جلسهای در مرکز پژوهشهای مجلس تشکیل شد، اما به نتیجه نرسید. قرار بود در آن جلسه مقدمات تهیه شود، اما افرادی در آن جلسه شرکت میکردند که اصلا جایشان آنجا نبود، در حالی که لااقل باید نمایندگان مجلس، کارشناسان مرکز پژوهشها و مثلا من حضور داشتیم که اعتقاد داشتند پدر اقتصاد بخش عمومی مالیاتهای کشور هستم.
پژویان ادامه داد: 15- 16 جلسه من هم در آن جلسات شرکت کردم اما چنان مرا به جوش آوردند که دیگر نرفتم. کارشناسان من دایما تماس می گرفتند که فلانی بیا، اوضاع دارد خیلی خراب میشود و بالاخره هم به کلی صورت مساله را پاک کردند.
وی در پاسخ به اینکه مشکل اجرای مالیات بر درآمد آن زمان چه بود، تصریح کرد: مشکل این بود که بعضی ها نمی خواستند حساب و کتابشان شفاف شود و تصویب این قانون می توانست بسیاری از رانتها و مفاسد اقتصادی را عیان کند.
این استاد تمام اقتصاد تاکید کرد: این بود.... تا اینکه در دولت آقای احمدی نژاد و دوره وزارت سید شمس الدین حسینی در وزارت اقتصاد دوباره با اصرار من کار شروع شد و البته هنوز کار کاملی نیست.
سوال: اتفاقا در مصاحبه اخیر ما با دبیر سابق ستاد هدفمندی یارانه ها ایشان تنها راه شناسایی دهکهای درآمدی را ایجاد چنین پایگاهی عنوان میکردند، به نظرتان این پایه مالیاتی و اظهارنامههای آن می تواند مرجعی برای مثلا حذف یارانه نقدی خانوارها باشد. در حال حاضر کدام کشورها این بانک اطلاعاتی را دارند؟
وی پاسخ داد: اکثر کشورهای صنعتی و حتی در حال توسعه از این پایه مالیاتی بهرهمند هستند. حتی از زمانهای خیلی دور این اطلاعات را جمع آوری کردهاند. نه اطلاعات دهکی بلکه اطلاعات روی مجموع درآمد را دارند.
این اقتصاددان توضیح داد: شما درآمدهایی را می توانید جمع کنید که یکی از آنها جریان وجوه است. حساب بانکی افراد به هیچ وجه نشانه میزان درآمد فرد نیست، اما اگر اطلاعات سایر داراییهای فرد را داشته باشید به اضافه جریان وجوه میتوانید به میزان درآمد فرد برسید.
پژویان افزود: داراییهای افراد در تمام کشورهای پیشرفته مشخص است زیرا بانکهای اطلاعاتی شان کامل است. دوم اینکه سیستم در کشورهای پیشرفته به گونه ای است که کسی نمی تواند نقد معامله کند، باید از طریق سیستم بانکی باشد. حتی خرید یک بسته آدامس با کارتهای الکترونیکی انجام شود. بنابراین همه چیز مشخص است هم درآمد فروشنده و هم معامله خریدار.
وی گفت: علاوه بر این برخی هزینهها مانند هزینههای بهداشت و درمان در این کشورها از معافیت برخوردار است، بنابراین این هزینهها اظهار می شود تا فرد از معافیت مالیاتی آن بهره مند شود.
هیچ جای دنیا اطلاعات درآمد و دارایی مردم با خوداظهاری جمع نمیشود
سوال: چنانکه چنین پایگاه اطلاعاتی وجود داشت در حال حاضر پایش خانوارها و حذف یارانه نقدی گروهی از مردم امکانپذیر بود؟
پژویان گفت: اگر وجود داشت بله، اما اصلا چنین پایگاهی در ایران وجود ندارد. البته در هیچ کجای دنیا نیز میزان درآمد و دارایی مردم از طریق خود اظهاری به دست نیامده است. در هیچ کجا و به هیچ وجه.
وقتی سیستم اطلاعاتی کامل نباشد فرد میتواند داراییهای خود را بنام این و آن کند،اما اگر اطلاعات کامل باشد معلوم می شود چه داراییها بنام چه کسانی شده است.
حذف یارانه و خودانصرافی راهکارهای موثر نیست
سوال: الان دولت میخواهد از طریق خودانصرافی و یا شناسایی دهکهای درآمدی یکسری از منابع را از طریق حذف دهکهای پردرآمد آزاد کند تا به اهدافی که اعلام کرده اعم از سلامت، تولید و ... بپردازد، این شیوه چقدر میتواند موثر باشد؟
نمی تواند موثر باشد، زمانی که پس از جنگ کوپن کالاهای اساسی توزیع شد، من به کسانی که با دولت ارتباط داشتند توصیه کردم طوری عمل نکنید که تصور شود این حق همه مردم است، متاسفانه واژگان غلطی بین مردم جا افتاده است که همه میگویند ...حقمه؛ پول نفتمه... مثل اینکه یک عدهای اصطلاحاتی به راه انداختند که کار مال خر است، و به بچهای که خوب درس میخواند و شاگرد اول است میگویند خرخوان.
این استاد اقتصاد افزود: این در حالی است که واژهگانی که در سایر کشورها به راه میاندازند در جهت اعتلا است. ببینید چه دشمنی با این ملت بوده که این واژگان را به راه انداختهاند.
هزینههای دولت همه خرج ثروتمندان میشود؛ حقشان را هم میخواهند!
وی گفت: بله پول نفت حق مردم است، اما فقط مردم فقیر. فکر میکنید هزینههایی که دولت میکند چند درصدش متعلق به افراد فقیر است و چند درصد برای ثروتمندان؟
پژویان ادامه داد: تقریبا از همه هزینهکرد دولت افرادی که توانمندی مالی دارند بهره مند میشوند.از خدمات راهسازی، پلیس، نیروی انتظامی و ... چه کسانی بیشتر بهرهمند هستند؟ کسی که اگر در خانهاش را هم باز بگذارد کسی به خانهاش پا نمیگذارد و اگر هم برود باید یک چیزی از جیبش بگذارد و بیاید بیرون، یا کسی که تابلو 250 میلیون تومانی به دیوار خانهاش زده، گاو صندوق خانه اش پر است و ....
این اقتصاددان گفت پس همه خدمات اجتماعی در خدمت این قشر است، هزینههایی که دولت انجام میدهد اصولا اکثرش متعلق به افراد توانمند از نظر مالی است، جاده و خیابان اکثرا برای کسانی که ماشین دارند ساخته می شود...
وی تاکید کرد: همانطور که گفتم واژگان غلطی جا افتاده است، به طوری که دوستان پزشک و پردرآمد من هم میگویند یارانه حقمان است... چه حقی؟ تامین امنیت، خدمات بهداشت و درمان، ایجاد زیرساختهای رفاهی و... بخش عمده درآمد نفت خرج افراد پر درآمدها و ثروتمند میشود. تازه حق شان را هم میخواهند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه افزود: اینکه کسی بگوید یارانه حق من است کاملا غلط است. افرادی هستند که تعدادشان هم کم نیست، احتیاج به یارانه نقدی دولت ندارند و حقشان نیست.