گروه راهبرد خبرگزاری دانا- روسیه؛ آمریکا و اوکراین. این روزها نام این 3 کشور گره عجیبی بهم خورده و برخی هم که نگاه تاریخی به وقایع دارند، معتقدند که جنگی «سرد» درگرفته است. اما به نظر می رسد موضوع اوکراین تمام مولفه های جنگ سرد را ندارد و از طرفی روسیه، شوروی نیست.
روسیه امروز در موضوع اوکراین متحد خود در «بریکس» یعنی چین را هم کنار خود نمی بیند. اما در عین حال روسیه بنا به دلایلی، دوست ندارد اوکراین را از دست بدهد. عمده ترین این دلایل طغیان مسکو در برابر جهان تک قطبی ( که از بحران سوریه آغاز شده) و اهمیت استراتژیک شبه جزیره کریمه برای روسیه است.
آمریکا و هم پیمانان اروپایی اش هم دوست ندارند در برابر روسیه کوتاه بیایند و هر روز دامنه تهدیدها و تحریم ها را علیه کرملین بیشتر و عرصه را بر پوتین تنگ تر می کنند. برخی با برشمردن وقایع خاص و کنار هم چیدن این وقایع جنگ سرد را محتمل می دانند.
بسترهای اصلی جنگ سرد:
ژنرال هربرت کارلیسل، فرمانده نیروی هوایی آمریکا در اقیانوس آرام می گوید شاهد تشدید فعالیت هواپیماها و کشتی های روسیه در منطقه، از جمله گشت زنی جنگنده های روس در سواحل کالیفرنیا و دورزنی آنها بر فراز جزیره «گوام» واقع در غرب اقیانوس آرام هستیم.
وی در ادامه تاکید می کند که یک جت جنگنده اف 15 آمریکا راه یک بمب افکن استراتژیک روسی که به گوام پرواز کرده بود را گرفت.
این در حالی است که دولت آمریکا توافقنامه ای در خصوص اجاره پایگاه نظامی «کمپ لمونییر» در شاخ آفریقا را با دولت جیبوتی تمدید کرد. این پایگاه مرکزی و اصلی آمریکا برای انجام حملات پهپادی در سراسر این منطقه است.
نیویورک تایمز در گزارش مربوط به این توافق جدید که به آمریکا اجازه می دهد پایگاه نظامی خود در جیبوتی را برای 20 سال دیگر حفظ کند نوشت: «این توافق همچنین به گمانه زنی ها در مورد اینکه جیبوتی حتی کوچکترین بخش از خاک خود را به روسیه اجاره دهد و حق فرود نظامی را در اختیار روس ها قرار دهد، پایان داد، آن هم درست زمانیکه روابط میان واشنگتن و مسکو به دلیل بحران اوکراین به شدت رو به وخامت بوده است. روسیه از زمان استقرار نخستین کشتی های جنگی خود در سال 2008 در منطقه، به یک شرکت کننده فعال در امور بین المللی ضددزدی دریایی تبدیل شده است.»
اینها «فکت»هایی است که برخی به عنوان شاهد مدعا برای اثبات وقوع جنگ سرد بیان می کنند. اما بعید به نظر می رسد که فقط مساله اوکراین باعث وقوع جنگ سرد شود. باز تاکید می شود که مساله اوکراین تمام مولفه های جنگ سرد را ندارد.
جنگ نیابتی
زیبیگنیو برژینسکی، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا و نویسنده کتاب «دیدگاه استراتژیک: آمریکا و بحران قدرت جهانی» طی یادداشتی پولیتیکو، توصیه هایی به باراک اوباما کرده و از وی خواسته که مردم اوکراین را مجهز به سلاح های دفاع شهری کند.
وی در این یادداشت آورده است: «اوباما باید جوامع غربی را توجیه کند که این موضوع (اوکراین) یک مسوولیت مشترک است و مسکو را متقاعد کند که در این زمینه جدی هستند. اگر میخواهیم روسیه از پیشروی در اوکراین دست بردارد، باید آن را آگاه کنیم که چنین تجاوزی قطعا پرهزینه و زمانبر خواهد بود. البته این فقط در صورتی است که اوکراین مقاومت کند. بنابراین درحالیکه برای مذاکره با روسیه تلاش میکنیم، باید برای کمک به اوکراین برای دفاع از خودش نیز حاضر باشیم. مردم اوکراین تنها در صورتی که از کمک غرب مطمئن باشند تن به مبارزه خواهند داد. آنها به ویژه به تسلیحات دفاع شهری نیاز دارند. آنها نمیتوانند روسیه را در میادین جنگی خارج از شهر شکست دهند. آنها فقط میتوانند با مقاومت درازمدت شهری روسیه را شکست دهند. با چنین مبارزهای هزینههای اقتصادی جنگ برای روسیه بهشدت افزایش خواهد یافت و از نظر سیاسی جنگیدن دیگر بیهوده و بینتیجه خواهد بود. البته برای دفاع از یک شهر به تسلیحات ضدتانک دستی، راکتهای دستی و سازمانهایی ویژه نیاز خواهد بود.»
شاید کلیدی ترین بحث برژینسکی این است که مردم اوکراین به تسلیحات دفاع شهری نیاز دارند. این مساله می تواند پیش شرط یک «جنگ نیابتی» در اوکراین باشد. کما اینکه جنگ های نیابتی سابقه ای طولانی در روابط بین الملل دارد و آشناترین این نوع جنگ به نام «القاعده» و در سال 1988 کلید خورد. روزگاری که شوروی سابق خاک افغانستان را اشغال کرده بود، «اسامه بن لادن» جهت مبارزه با سوسیالیست های اشغالگر القاعده را بنا نهاد که این گروه از حمایت و پشتیبانی دولتهایی نظیر عربستان سعودی، پاکستان و همچنین ایالات متحده آمریکا برخوردار بود. گرچه بعدا همین «یانکی»ها کشته شدن بن لادن را طی یک عملیات محرمانه، به عنوان غرور ملی تلقی کردند و روز کشته شدن وی را جشن گرفتند، اما روزگاری حامی «آقای تروریست» بودند.
بعد از آن در اقصی نقاط جهان هزاران القاعده البته با نام های دیگر مثل قارچ در حال رویش هستند و هیچ تردیدی نیست که این خشونت ها، جنگ های تروریستی و نبردهای فرقه ای هزینه مالی دارند و هیچ شکی هم نیست که گروهک های چندین نفره نمی توانند از لحاظ مالی آنقدر توانایی داشته باشند که هر روز دست به خرید سلاح و آتش افروزی کنند. طبیعی به نظر می رسد که این گروهک ها از سوی قدرت های سیاسی شارژ می شوند که نمونه بارز دیگر آن را می توان در بحران سوریه هم مشاهده کرد.
به هر روی با شرایط پیش آمده در اوکراین و با رمزگشایی برژینسکی می توان دریافت که احتمال وقوع یک جنگ نیابتی دیگر در راه است.
محمود ابراهیمی سعید