در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۷۹۲۴۲
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۸
عضو «شورای روابط خارجی آمریکا» عنوان کرد:
دکتر ولی نصر معتقد است، با پیشرفت مذاکرات هسته ای، احتمال اینکه ایران و آمریکا، گفتگوی سازنده ای در مورد عراق داشته باشد وجود دارد.
توافق هسته ای ایران و آمریکا، به حل بحران عراق کمک می کند
به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) و به نقل از «فرارو»، اسحاق چوینتر، سردبیر نیوریپابلیک در گفتگو با ولی نصر، استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه تافتس و عضو شورای روابط خارجی آمریکا و عضو وابسته به موسسه جان اف کندی دانشگاه هاروارد به مسایلی چون جایگاه سیاسی نوری المالکی، نقش ایران در انتخاب دولت بعدی عراق و امکان یا عدم امکان تاثیرگذاری مذاکرات هسته ای بر فرصت اتحاد ایران-آمریکا پرداخته است.

به نظر می رسد مساله ای که در دراز مدت مورد توجه همه است، چگونگی کنار گذاشتن نوری مالکی، نخست وزیر عراق از قدرت است؟

اگر بخواهیم دورنمای این مساله را ببینیم، هیچ تردیدی وجود ندارد که رهبری دراین زمینه اهمیت دارد اما همه چیز نیست. تا به امروز با این مساله به عنوان راه حل نهایی مشکلات عراق برخورد شده است. باید بگویم مالکی شخصا به نوعی فرقه ای است اما درعین حال نگرانی ها و ترس های فرقه ای جامعه اش را نیز بازتاب می دهد. وی تنها نیست؛ بسیاری از افراد در جامعه از خروج سنی ها از ارتش حمایت می کنند.

از برخی جهات وی یک رهبر فرقه ای است. من شواهد بسیاری دیده ام که این مساله را تایید می کنند: وی به شدت نگران استقرار مجدد سنی ها در بغداد است و از سال 2008 این ترس را دارد. دیدگاه وی این است که حمایتی از دولت شیعه جوان صورت نمی گیرد، در این منطقه اکثرا سنی دولت عراق را به رسمیت نمی شناسد، با شیعیان برخورد خوبی ندارد و از سنی هایی که هرگز تغییر قدرت در عراق را واقعا به رسمیت نشناختند، حمایت می کند. مالکی نیز مانند بسیاری از رژیم ها و افراد دیگر سعی کرد با تجمیع قدرت بر ترس خود غلبه کند و در این راستا سنی های بسیاری را از خود راند. اما هرچه سنی ها بیشتر به افراطی ها متوسل شدند، مالکی بیشتر احساس کرد که مورد حمایت قرار گرفته است.
 
حمایت از مالکی در میان دیگر شیعیان را چه طور می بینید؟ می دانم که مسایلی با مقتدی صدر داشته اما آیا گمان می کنید که وی در حال حاضر نسبتا محفوظ است؟

در سطح تاکتیکی و استراتژیک انتقاداتی متوجه وی است. شیعیانی وجود دارند که معتقدند وی در امور فرقه ای پیش روی بیش از اندازه ای داشته و برخوردش با سنی ها بسیار متجاوزگرانه بوده است. افراد دیگری نیز هستند که معتقدند وی اشتباهات تاکتیکی داشته است.

به خاطر دارم که چند ماه پیش در صحبت با برخی افراد شیعه در عراق، آنها از ارتش عراق می خواستند که این شورشیان را به طور کامل نابود کند اما حملات داعش تازه ترین شورش هایی است که جریان دارد.

ماه ها است که مردم عراق شاهد حملات انتحاری هستند و شیعیان می خواهند بدانند وی چه اقدامی در اینباره صورت داده است.

ضمن اینکه شیعیان عراق مقصر این حملات انتحاری را تنفر سنی ها و قدرت های منطقه ای حامی آنها می دانند اما فشارها برای برکنار کردن مالکی نیز فرصتی را برای دیگر سیاست مداران به وجود آورده تا از این شرایط بهره ببرند. بنابراین افرادی زیادی هستند که با افزایش فشارهای بین المللی بر مالکی تلاش می کنند نخست وزیر بعدی باشند.

نظر شما در مورد دیدگاه امروز نظام ایران در مورد مالکی چیست؟

نظام ایران خود را مدیون شخص مالکی نمی داند اما رویکرد ایران نسبت به مسایل نیز کاملا متفاوت است. آنها به این آسانی ها از دوستان خود رو بر نمی گردانند، همانطور که در مورد سوریه شاهدش هستیم. آنها خود را مدیون صدر هم نمی دانند اما ناگهان نمی گویند «تو باید بروی».

ایرانیان منافع زیادی در عراق دارند و از موقعیت خود و شیعیان حمایت می کنند. آنها همچنین باید بدانند که خشم زیادی در میان تعداد متوسطی از ایرانیان نسبت به تهدیدات داعش علیه اماکن مقدس شکل گرفته و گزارش هایی در رسانه های ایرانی به چشم می خورد مبنی بر اینکه دفاع از شهرهای مذهبی عراق وظیفه دینی هر ایرانی است. بنابراین ایران خواهان سقوط کامل عراق نیست.

اگر ماندن مالکی مسوولیت بیش از اندازه ای را متوجه آنها کند، ایران می گذارد که برود اما این کار را به نحوی انجام خواهد داد که دستگاه قدرت شیعه از هم گسسته نشود.  بنابراین مالکی برای ایران هم مسوولیت است هم تهدید و در حال حاضر یکپارچگی بخش شیعی نشین عراق را حفظ کرده است. البته ایران با رهبری که مورد پذیرش سنی ها باشد یا کسی که دلخواه داعش و رهبران قبیله ای باشد موافقت نخواهد کرد.

زمینه های مشترک ایران و آمریکا در این حوزه تا چه اندازه خواهد بود؟

فضا وجود دارد. ممکن است ایرانیان به این نتیجه برسند که عراق واقعا نیازمند یک رهبر جدید است. هرچه آمریکا بیشتر فریاد بزند که مالکی باید برود، احتمال همکاری با ایران به همان نسبت کم می شود.

این صدا در منطقه، نوعی نصیحت امپریالیستی تلقی می شود و ایران چنین پیشنهادی را نخواهد پذیرفت. مواقعی وجود دارد که دیپلماسی بی سروصدا بهتر از اظهارات علنی نتیجه می دهد.

به نظر شما سیاست مناسب آمریکا در این برهه چیست؟

 به عقیده من سیاست مناسب برای آمریکا، تعامل دیپلماتیک است و این یعنی باید با هر نوع رهبر منطقه ای گفتگو صورت بگیرد و یک زمینه مشترک مشخص در مورد راه پیش رو ایجاد شود.

بنابراین اگر شیعیان با تغییر رهبر موافق باشند، گام بعدی چیست، نقشه راه کدام است؟ آیا دولت های سنی منطقه ای قبایل را تحت فشار قرار می دهند که به دولت بپیوندند؟ آیا آنها متعهد می شوند؟ آیا آنها دست به دست هم می دهند و نخست وزیر جدید را می پذیرند؟

بنابراین آمریکا باید با متحدان خود کار کند و به ایران بگوید: «ما شما را علنا آزرده نخواهیم کرد اما شما داعش را نمی خواهید، ما هم داعش را نمی خواهیم، دست کم نقطه آغاز نقشه راه شخصی به جز مالکی است که قطبی است و بهتر است روی این مساله کار کنیم.» آمریکا عراق را به طور کامل به دست بازیگران منطقه ای نخواهد سپرد و در عین حال نیز آنقدر درگیر نخواهد شد که به تصمیم گیرنده مسایل تبدیل شود.

کمتر از یک ماه تا پایان ضرب الاجل هسته ای ایران باقی مانده است. می خواهم بدانم این مساله تاثیری بر مسایل عراق خواهد داشت یا برعکس؟

این دو مساله در دو مسیر کاملا جدا هستند اما این واقعیت که ایران و آمریکا مذاکراتی داشته اند، پیشرفت هایی در مساله هسته ای ایجاد کرده و همین باعث می شود احتمال اینکه دو طرف دست کم گفتگوی سازنده ای در مورد عراق داشته باشد وجود دارد.

این مساله بدین معنا نیست که توافقی میان ایران و آمریکا انجام می شود. دوم اینکه ایران به واسطه سیاست های داخلی و سیاست خارجی انقلابی خود نسبت به گذشته فضای بیشتری برای مانور در عراق دارد.

بنابراین ایده گفتگو با آمریکا یا اگر کنفرانس بین المللی در موررد عراق برگزار شود و ایران حضور داشته باشد، انتظار واقع بینانه تری نسبت به گذشته است. بنابراین مذاکرات هسته ای می تواند به نوعی تعامل منطقه با آمریکا کمک کند و عراق نیز در سوی دیگر آسیبی به مساله هسته ای نخواهد زد.

اما اگر مساله هسته ای طی ماه آینده به درستی پیش نرود، آیا می تواند به مسایل در عراق ضربه بزند؟

اگر مذاکرات ایران و آمریکا متوقف شود، اول از همه عراق ضربه می خورد. در این شرایط سخت است که بگوییم «باشد بیایید مساله مهمی (هسته ای) که با شکست روبرو شد را کنار بگذاریم و روی مساله بعدی (عراق) تمرکز کنیم». بنابراین ممکن است شرایط سخت تر شود.

مساله هسته ای در حال حاضر به محور روابط ایران-آمریکا تبدیل شده است: یا فضایی ایجاد می کند که دو طرف بتوانند تعامل سازنده گسترده تری داشته باشد یا خیر. اما نکته طعنه آمیز این است که سیاست مستقل ایران در مورد عراق، برخلاف سوریه همخوانی بیشتری با سیاست آمریکا دارد اما در مورد سوریه، دو طرف در مواضعی کاملا مخالف قرار دارند.

با وجود آنکه داعش مساله اصلی هر دو طرف است، آمریکا مخالف دولتی است که ایران حمایت می کند و در اینجا آمریکا با دولتی که مورد حمایت ایران است رابطه دارد اما در مورد سوریه اینطور نیست. و اساسا این مخرج مشترک آنها است.

بنابراین حتی اگر مذاکراتی هم میان ایران و آمریکا انجام نشود، تا زمانیکه در مسیر یکدیگر قرار نگیرند، با مشکلی مشابه مقابله می کنند و در واقع از یک دولت در پایتخت عراق حمایت می کنند. البته به یاد داشته باشید که در دور مورد دیگر، ایران و آمریکا بدون مذاکره با هم، رود انتخاب مالکی را تسهیل کردند.

درست است، پس دو طرف می توانند شرایط را درست کنند بدون اینکه با هم مذاکره داشته باشند. به هر حال، قابل توجه است که ما در شرایطی هستیم که ایران می تواند هر دو دولت حاکم در عراق و سوریه را کنترل کند- خیلی جالب است.

همینطور است. اما این مساله به آنچه همه در منطقه درکش می کنند برمی گردد؛ سرمایه گذاری طولانی با بردباری. ایران چندین دهه است که روی این دولت سرمایه گذاری کرده و به همین دلیل برای ایران سخت است که آنها را رها کند. به نظر من ایران در مورد عراق خود را بیش از سوریه محق می داند چراکه در این کشور شیعیان اکثریت هستند.

ارسال نظر