به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) دکتر کریم مجتهدی با بیان اینکه شناخت دقیق علوم انسانی به معنای واقعی کلمه به دور از تحریف، شعار و خودنمایی و تظاهر می تواند بسیار مفید باشد، گفت: علوم اعم از علوم انسانی یا علوم طبیعت یا علوم ریاضیات همه بدون استشنا یک ادعا دارند. این ادعا در عرصه دین در عصر جدید در غرب از زمان افرادی مثل فرانسیس بیکن در انگلستان و دکارت در فرانسه در قرن هجدهم شکل گرفت.
فرانسیس بیکن می گوید: علم در جهت قدرت انسان کار می کند یعنی هدف علم قدرت دادن به انسان است. بیکن می گوید عقل در مقابل طبیعت باید سر تعظیم فرود بیاورد یعنی طبیعت را به اختیار در خود در بیاورد.
وی تصریح کرد: منظور بیکن استفاده کردن از علوم طبیعی و تجربی است. یعنی اینکه انسان زمانی که می خواهد از علوم تجربی استفاده کند باید به عینه وضعیت طبیعت و روابط میان پدیدارهای آن را مشاهده کند ودقت نماید و در طبیعت دخل وتصرف کند برای کسب قدرت، سپس همان قدرت را خودش ایجاد کند. این موضوع اشاره به مفهوم صنعت نیز دارد یعنی صنعت با دخل و تصرف در طبیعت، می کوشد اشیا و لوازم مورد نیاز انسان را بسازد. در واقع صنعت یعنی دخل و تصرف در طبیعت. به همین دلیل است که باید طبیعت را درست بشناسیم.
این چهره ماندگار فلسفه با تاکید به رابطه علوم انسانی با حکومت ها تشریح کرد: استفاده از علوم جدید بدون استثنا، به خصوص در کشورهای غربی یک سببب دارد. و آن شناخت درست مسایل از طریق روشهای ریاضی و تجربی است که می خواهند کسب قدرت کنند. طبیعی است که وقتی در علوم انسانی که ارتباط نزدیکی با حکومت و سازمانهای دولتی دارد، می تواند درباره نحوه و ساختار این سازمانها مطالعه و صحت و سقم آنها را تعیین و مدیریت اصول دقیق مدیریت جدید را بنیان نهد.
وی تصریح کرد: واژه تکنوکراسی، یعنی حکومت با توسل به استفاده از فنون و علوم یعنی همه چیز اصول علمی دارد. در نتیجه بحث در اصول حکومت و سازمانهای حکومتی از هر نوعی (دولت مجموعه سازمانهاست) بحث در علوم انسانی است.
وی با تاکید بر شناخت تمام علوم توسط نهادهای آموزشی و حکومتها بیان داشت: شناخت دقیق علوم انسانی به معنای واقعی کلمه می تواند بسیار مفید باشد. مساله ما فقط این نیست که به اهمیت علوم انسانی در تشکیل سازمانهای دولتی و حکومتی کمتر توجه می کنیم، مساله اصلی ما از این لحاظ است که خود این علوم انسانی را به معنای واقعا علمی و دقیق کار نمی کنیم.
مجتهدی یادآور شد: متاسفانه معمولا در نظام آموزشی ما کسانی رشته علوم انسانی را انتخاب می کنند که حد قبولی در رشته های علوم تجربی و علوم ریاضی را کسب نمی نمایند و این موضوع در تضعیف یادگیری و تعلیم آن نقش دارد.
مؤلف کتاب «فلسفه و فرهنگ» در پاسخ به اینکه مشکلات مربوط به علوم انسانی در جامعه ما چیست، گفت: در علوم انسانی مسئله ماهیت نیست؛ مساله نحوه تدریس علوم انسانی است، یعنی ما با آسیب شناسی علوم انسانی روبرو هستیم نه با ماهیت علوم انسانی در یک جمله علوم انسانی در کشور ما درست تدریس نمی شود. در این نحوه تدریس چیزی عاید نمی شود و بی شک این موضوع به سازمانهای حکومتی لطمه می زند. متاسفانه این ایراد تدریس خاص علوم انسانی نیست و در سایر علوم نیز این ایراد وارد است و این آموزش منتج به نتایج لازم نمی شود.
وی تصریح کرد: مساله اصلی کشور ما در علوم انسانی نحوه آموزش آن در دانشگاه و در دبیرستانهاست، اگر به علوم درست پرداخته شود این علوم با یکدیگر هماهنگی پیدا می کند و علوم طبیعی در مقابل علوم انسانی ادعای انحصار نخواهد کرد و علوم انسانی نیز می تواند در جایگاه خود بسیار مفید باشد. در نهایت مسئله مهم علوم انسانی و سایر علوم تعلیمات است.
دکتر مجتهدی در خصوص مشکلات معرفتی علوم انسانی انسانی پاسخ داد: علم خود معرفت است. ما در روشهای معرفتی خودمان اشکالاتی داریم که منتج به عدم تدریس صحیح و شناخت مناسب تمام علوم می شود. ما در تعلیمات و تدریس علوم انسانی اشکال داریم نه در خود استاد. و اساتید نیز در شناخت و نحوه تعلیم و تدریس باید به معرفتهایی دست پیدا کنند، البته این اشکالات در علوم طبیعی و ریاضی هم وجود دارد. بر اساس این تدریسها و تعالیم ما در علوم انسانی با مسایل گسترده تری روبرو می شویم، البته این آسیب شناسی عمومیت دارد و در برگیرنده شناخت علوم، نحوه تعلیم و نحوه تدریس می شود.
منبع: مهر
فرانسیس بیکن می گوید: علم در جهت قدرت انسان کار می کند یعنی هدف علم قدرت دادن به انسان است. بیکن می گوید عقل در مقابل طبیعت باید سر تعظیم فرود بیاورد یعنی طبیعت را به اختیار در خود در بیاورد.
وی تصریح کرد: منظور بیکن استفاده کردن از علوم طبیعی و تجربی است. یعنی اینکه انسان زمانی که می خواهد از علوم تجربی استفاده کند باید به عینه وضعیت طبیعت و روابط میان پدیدارهای آن را مشاهده کند ودقت نماید و در طبیعت دخل وتصرف کند برای کسب قدرت، سپس همان قدرت را خودش ایجاد کند. این موضوع اشاره به مفهوم صنعت نیز دارد یعنی صنعت با دخل و تصرف در طبیعت، می کوشد اشیا و لوازم مورد نیاز انسان را بسازد. در واقع صنعت یعنی دخل و تصرف در طبیعت. به همین دلیل است که باید طبیعت را درست بشناسیم.
این چهره ماندگار فلسفه با تاکید به رابطه علوم انسانی با حکومت ها تشریح کرد: استفاده از علوم جدید بدون استثنا، به خصوص در کشورهای غربی یک سببب دارد. و آن شناخت درست مسایل از طریق روشهای ریاضی و تجربی است که می خواهند کسب قدرت کنند. طبیعی است که وقتی در علوم انسانی که ارتباط نزدیکی با حکومت و سازمانهای دولتی دارد، می تواند درباره نحوه و ساختار این سازمانها مطالعه و صحت و سقم آنها را تعیین و مدیریت اصول دقیق مدیریت جدید را بنیان نهد.
وی تصریح کرد: واژه تکنوکراسی، یعنی حکومت با توسل به استفاده از فنون و علوم یعنی همه چیز اصول علمی دارد. در نتیجه بحث در اصول حکومت و سازمانهای حکومتی از هر نوعی (دولت مجموعه سازمانهاست) بحث در علوم انسانی است.
وی با تاکید بر شناخت تمام علوم توسط نهادهای آموزشی و حکومتها بیان داشت: شناخت دقیق علوم انسانی به معنای واقعی کلمه می تواند بسیار مفید باشد. مساله ما فقط این نیست که به اهمیت علوم انسانی در تشکیل سازمانهای دولتی و حکومتی کمتر توجه می کنیم، مساله اصلی ما از این لحاظ است که خود این علوم انسانی را به معنای واقعا علمی و دقیق کار نمی کنیم.
مجتهدی یادآور شد: متاسفانه معمولا در نظام آموزشی ما کسانی رشته علوم انسانی را انتخاب می کنند که حد قبولی در رشته های علوم تجربی و علوم ریاضی را کسب نمی نمایند و این موضوع در تضعیف یادگیری و تعلیم آن نقش دارد.
مؤلف کتاب «فلسفه و فرهنگ» در پاسخ به اینکه مشکلات مربوط به علوم انسانی در جامعه ما چیست، گفت: در علوم انسانی مسئله ماهیت نیست؛ مساله نحوه تدریس علوم انسانی است، یعنی ما با آسیب شناسی علوم انسانی روبرو هستیم نه با ماهیت علوم انسانی در یک جمله علوم انسانی در کشور ما درست تدریس نمی شود. در این نحوه تدریس چیزی عاید نمی شود و بی شک این موضوع به سازمانهای حکومتی لطمه می زند. متاسفانه این ایراد تدریس خاص علوم انسانی نیست و در سایر علوم نیز این ایراد وارد است و این آموزش منتج به نتایج لازم نمی شود.
وی تصریح کرد: مساله اصلی کشور ما در علوم انسانی نحوه آموزش آن در دانشگاه و در دبیرستانهاست، اگر به علوم درست پرداخته شود این علوم با یکدیگر هماهنگی پیدا می کند و علوم طبیعی در مقابل علوم انسانی ادعای انحصار نخواهد کرد و علوم انسانی نیز می تواند در جایگاه خود بسیار مفید باشد. در نهایت مسئله مهم علوم انسانی و سایر علوم تعلیمات است.
دکتر مجتهدی در خصوص مشکلات معرفتی علوم انسانی انسانی پاسخ داد: علم خود معرفت است. ما در روشهای معرفتی خودمان اشکالاتی داریم که منتج به عدم تدریس صحیح و شناخت مناسب تمام علوم می شود. ما در تعلیمات و تدریس علوم انسانی اشکال داریم نه در خود استاد. و اساتید نیز در شناخت و نحوه تعلیم و تدریس باید به معرفتهایی دست پیدا کنند، البته این اشکالات در علوم طبیعی و ریاضی هم وجود دارد. بر اساس این تدریسها و تعالیم ما در علوم انسانی با مسایل گسترده تری روبرو می شویم، البته این آسیب شناسی عمومیت دارد و در برگیرنده شناخت علوم، نحوه تعلیم و نحوه تدریس می شود.
منبع: مهر