گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) – حسین طالبی: منشا گروه افراطی داعش را می توان در اندیشه های سلفی و وهابی یافت. آنها خود را گروهی خاص و ویژه می دانند که سایر مسلمانان را قبول نداشته و به هیچ اصول اخلاقی پایبند نیستند. داعش، تنها یک گروه مسلح تروریستی است که به زعم خود اندیشه و شیوه ای سلفی جهادی خود انتخاب کرده است.
اندیشه داعش شباهت کاملی به اندیشه های وهابی دارد و اعضای آن تشکیل خلافت در عراق و سوریه را هدف نهایی خود اعلام کرده اند. البته هدف نهایی آنها فراتر از ایجاد خلافت اسلامی در عراق و شام است. این گروه با کشتار وسیع مسلمانان اعم از شیعیان، اهل تسنن و مسیحیان و پیروان ادیان دیگر الهی سعی دارند تا ضمن ایجاد نفاق میان مذاهب و طوائف پایه های قدرت خود را بر مبنای توازن ترس و وحشت بنیانگذاری نمایند.
این گروه هرچند از کمکهای تسلیحاتی و مالی غرب و همپیمانان منطقه ای آنان در بحران سوریه برخوردار بود، اما اکنون به معضلی برای غرب تبدیل شده است. اما به راستی علل ایجاد چنین گروهی در منطقه چه بود؟
شاید بتوان دلایل قدرت گرفتن این گروه تروریستی را در چند عامل برشمرد:
تداوم ابرقدرتی امریکا در منطقه
جورج فریدمن در کتاب خود تحت عنوان یک صد سال آینده می نویسد: «آمریکا آمادگی آن را دارد تا مناطقی را که ممکن است قدرتی منطقه ای در آن ظهور نماید، بی ثبات کند.
در حقیقت هدف آمریکا ثبات منطقه ای نیست، بلکه تلاش جهت بی ثباتی است. این مساله بیانگر آنست که چرا آمریکا در خصوص تحولات کشورهای اسلامی اینگونه واکنش نشان میدهد چون تمایل دارد تا از ظهور یک کشور قدرتمند اسلامی جلوگیری نماید.
از سوی دیگر آمریکا فکر می کند که هدف غایی تروریستها کشورهای اسلامی هستند و با توجه به اینکه این کشورها نیز با تفکر جهادی مخالفند با آنها مقابله خواهند نمود».
این مساله باعث خواهد شد تا آمریکا بدون دغدغه به رقابت با سایر رقبا که استعداد قدرت جهانی شدن را دارند، بپردازد و همزمان قدرت اقتصادی خود را نیز افزایش دهد.
تغییر در نقشه خاورمیانه و حمایت از رژیم صهیونیستی
از جمله دیگر اهداف آمریکا حمایت از رژیم صهیونیستی است. آمریکا با توجه به فعالیت های گروههای تروریستی سعی دارد تا ضمن تقسیم کردن کشورهای منطقه به دولت های کوچکتر رقابتهای منطقه ای را در خاورمیانه افزایش داده تا بدینوسیله امنیت رژیم اسراییل را تضمین کند.
تفرقه میان مسلمانان و ایجاد گروههای فرقه ای به همراه تداوم آشوبهای داخلی ترفندی است که آمریکا معمولا برای تضعیف کشورهایی با قدرت متوسط و بالاتر انتخاب کرده است. نمونه این مساله را میتوان در منطقه قفقاز و آسیای میانه دید که چندین بار تحت عنوان انقلابهای رنگی رخ داد.
چنین الگویی میتواند در بسیاری از کشورهای در حال ظهور مانند چین، برزیل و هند نیز مورد استفاده قرار گیرد. این اقدام شمشیر دولبه ای است که می تواند غرب وهمپیمانان آنها را نیز به دلیل تنوع جوامع غربی مورد مخاطره قرار دهد.
شکست غرب در مهار گروه های تروریستی
گروههای تروریستی معمولا برای اهداف کوتاه مدت غرب در منطقه ایجاد شده اند؛ نمونه آن را می توانیم در ایجاد گروه القاعده و طالبان با حمایت و کمک همپیمانان منطقه ای آنها بیابیم اما مشکل این است که کنترل این گروه ها همانند غولی که از شیشه بیرون آمده است، مشکل خواهد بود.
بنابراین پس از رسیدن به اهداف موردنظر غرب، این گروه ها باید نابود شوند. اما مشکل اینجاست که غرب و به ویژه آمریکا نتوانستند این گروهها را در عراق و افغانستان نابود کرده و دخالت هرچه بیشتر آمریکا موجب تقویت هرچه بیشتر گروه های تروریستی گردید.
داعش نیز با چنین رهیافتی وارد سوریه شد تا اهداف غرب و همپیمانان آنها را تامین کند اما چرخش این گروه به سمت مخالفت با غرب باعث شده بار دیگر تجربه آمریکا و همپیمانان آنها در خصوص اعتماد به گروه های تروریستی و استفاده از آنها برای اهداف کوتاه مدت به شکست بیانجامد.
تفرقه میان جهان اسلام
از دیگر اهداف ایجاد این گروهها، افزایش تفرقه میان جهان اسلام است. آنها سعی دارند تا با ایجاد چنین گروه هایی نسبت به ایجاد تفرقه میان شیعیان و اهل تسنن و دیگر گروههای اسلامی تقابل میان کشورهای اسلامی را دامن زده و بدون هیچ هزینه ای نظاره گر کنترل و ایجاد توازن قوا میان این کشورها باشند که البته این مساله درایت و هوشیاری دول اسلامی را می طلبد.
جهانی عاری از اخلاق و مملو خشونت
منطقه و جهان اکنون در مرحله حساسی قرار دارد. افزایش خشونتها و گسترش ایدئولوژی های انحرافی باعث خواهد شد تا همه دول جهان از ظهور داعش صدمه ببینند. اگر گروه تروریستی داعش از اتباع چند کشور در دوران آغازین جنگ در سوریه شکل گرفته بود، اکنون اتباع بیش از 30 کشور جهان از جمله دول غربی و حتی چین در این گروه حضور دارند که این مساله خود بیانگر عمق فاجعه ای است که جهان با آن روبرو است.
پیشنهاد ایران مبنی بر جهان علیه خشونت وافراط گرایی که به اتفاق آرا و با رای 190 کشور سازمان ملل در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مهر ماه سال گذشته شمسی به تصویب رسید، راهکاری مناسب برای مبارزه با این گروهها است.
این گروه های تروریستی امروز با نام اسلام ظاهر شده اند، اما فردا می توانند با نام های دیگری و مذاهب و یا ایئولوژی های دیگر در کشورهای غربی ایجاد شوند.
اندیشه داعش شباهت کاملی به اندیشه های وهابی دارد و اعضای آن تشکیل خلافت در عراق و سوریه را هدف نهایی خود اعلام کرده اند. البته هدف نهایی آنها فراتر از ایجاد خلافت اسلامی در عراق و شام است. این گروه با کشتار وسیع مسلمانان اعم از شیعیان، اهل تسنن و مسیحیان و پیروان ادیان دیگر الهی سعی دارند تا ضمن ایجاد نفاق میان مذاهب و طوائف پایه های قدرت خود را بر مبنای توازن ترس و وحشت بنیانگذاری نمایند.
این گروه هرچند از کمکهای تسلیحاتی و مالی غرب و همپیمانان منطقه ای آنان در بحران سوریه برخوردار بود، اما اکنون به معضلی برای غرب تبدیل شده است. اما به راستی علل ایجاد چنین گروهی در منطقه چه بود؟
شاید بتوان دلایل قدرت گرفتن این گروه تروریستی را در چند عامل برشمرد:
تداوم ابرقدرتی امریکا در منطقه
جورج فریدمن در کتاب خود تحت عنوان یک صد سال آینده می نویسد: «آمریکا آمادگی آن را دارد تا مناطقی را که ممکن است قدرتی منطقه ای در آن ظهور نماید، بی ثبات کند.
در حقیقت هدف آمریکا ثبات منطقه ای نیست، بلکه تلاش جهت بی ثباتی است. این مساله بیانگر آنست که چرا آمریکا در خصوص تحولات کشورهای اسلامی اینگونه واکنش نشان میدهد چون تمایل دارد تا از ظهور یک کشور قدرتمند اسلامی جلوگیری نماید.
از سوی دیگر آمریکا فکر می کند که هدف غایی تروریستها کشورهای اسلامی هستند و با توجه به اینکه این کشورها نیز با تفکر جهادی مخالفند با آنها مقابله خواهند نمود».
این مساله باعث خواهد شد تا آمریکا بدون دغدغه به رقابت با سایر رقبا که استعداد قدرت جهانی شدن را دارند، بپردازد و همزمان قدرت اقتصادی خود را نیز افزایش دهد.
تغییر در نقشه خاورمیانه و حمایت از رژیم صهیونیستی
از جمله دیگر اهداف آمریکا حمایت از رژیم صهیونیستی است. آمریکا با توجه به فعالیت های گروههای تروریستی سعی دارد تا ضمن تقسیم کردن کشورهای منطقه به دولت های کوچکتر رقابتهای منطقه ای را در خاورمیانه افزایش داده تا بدینوسیله امنیت رژیم اسراییل را تضمین کند.
تفرقه میان مسلمانان و ایجاد گروههای فرقه ای به همراه تداوم آشوبهای داخلی ترفندی است که آمریکا معمولا برای تضعیف کشورهایی با قدرت متوسط و بالاتر انتخاب کرده است. نمونه این مساله را میتوان در منطقه قفقاز و آسیای میانه دید که چندین بار تحت عنوان انقلابهای رنگی رخ داد.
چنین الگویی میتواند در بسیاری از کشورهای در حال ظهور مانند چین، برزیل و هند نیز مورد استفاده قرار گیرد. این اقدام شمشیر دولبه ای است که می تواند غرب وهمپیمانان آنها را نیز به دلیل تنوع جوامع غربی مورد مخاطره قرار دهد.
شکست غرب در مهار گروه های تروریستی
گروههای تروریستی معمولا برای اهداف کوتاه مدت غرب در منطقه ایجاد شده اند؛ نمونه آن را می توانیم در ایجاد گروه القاعده و طالبان با حمایت و کمک همپیمانان منطقه ای آنها بیابیم اما مشکل این است که کنترل این گروه ها همانند غولی که از شیشه بیرون آمده است، مشکل خواهد بود.
بنابراین پس از رسیدن به اهداف موردنظر غرب، این گروه ها باید نابود شوند. اما مشکل اینجاست که غرب و به ویژه آمریکا نتوانستند این گروهها را در عراق و افغانستان نابود کرده و دخالت هرچه بیشتر آمریکا موجب تقویت هرچه بیشتر گروه های تروریستی گردید.
داعش نیز با چنین رهیافتی وارد سوریه شد تا اهداف غرب و همپیمانان آنها را تامین کند اما چرخش این گروه به سمت مخالفت با غرب باعث شده بار دیگر تجربه آمریکا و همپیمانان آنها در خصوص اعتماد به گروه های تروریستی و استفاده از آنها برای اهداف کوتاه مدت به شکست بیانجامد.
تفرقه میان جهان اسلام
از دیگر اهداف ایجاد این گروهها، افزایش تفرقه میان جهان اسلام است. آنها سعی دارند تا با ایجاد چنین گروه هایی نسبت به ایجاد تفرقه میان شیعیان و اهل تسنن و دیگر گروههای اسلامی تقابل میان کشورهای اسلامی را دامن زده و بدون هیچ هزینه ای نظاره گر کنترل و ایجاد توازن قوا میان این کشورها باشند که البته این مساله درایت و هوشیاری دول اسلامی را می طلبد.
جهانی عاری از اخلاق و مملو خشونت
منطقه و جهان اکنون در مرحله حساسی قرار دارد. افزایش خشونتها و گسترش ایدئولوژی های انحرافی باعث خواهد شد تا همه دول جهان از ظهور داعش صدمه ببینند. اگر گروه تروریستی داعش از اتباع چند کشور در دوران آغازین جنگ در سوریه شکل گرفته بود، اکنون اتباع بیش از 30 کشور جهان از جمله دول غربی و حتی چین در این گروه حضور دارند که این مساله خود بیانگر عمق فاجعه ای است که جهان با آن روبرو است.
پیشنهاد ایران مبنی بر جهان علیه خشونت وافراط گرایی که به اتفاق آرا و با رای 190 کشور سازمان ملل در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مهر ماه سال گذشته شمسی به تصویب رسید، راهکاری مناسب برای مبارزه با این گروهها است.
این گروه های تروریستی امروز با نام اسلام ظاهر شده اند، اما فردا می توانند با نام های دیگری و مذاهب و یا ایئولوژی های دیگر در کشورهای غربی ایجاد شوند.