گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - اردشیر زارعیقنواتی*: مصاحبه رییس جمهوری آمریکا با خبرگزاری ان بی سی، نشان از عزم جدی تر واشنگتن برای مبارزه با گروه تروریستی داعش دارد.
اوباما در تشریح استراتژی جدید واشنگتن برای مهار داعش، نشان داد که از مرحله تردید عبور کرده و به وادی یقین گام گذارده است.
نکته محوری این گفت وگو، تلاش رهبران کاخ سفید برای دورشدن از منازعات ژئوپلیتیک و صف آرایی سیاسی، حول محور تقابل سنی با شیعه است؛ نگاهی که حداقل طی چندسال گذشته، از کانون های تنش واشنگتن - تهران بوده است.
اشاره اوباما به اینکه «در حال حاضر به روشنی می توان دید که برای نخستین بار در منطقه خاورمیانه، این ایران نیست که به عنوان مشکل کشورهای سنی متحد با آمریکا مطرح است»، نقطه عطفی در نگرش جدید دولت آمریکا به تحولات خاورمیانه محسوب می شود.
او ضمن دعوت از کشورهای محافظه کار سنی متحد با آمریکا در منطقه چون ترکیه، عربستان، امارات متحده عربی و اردن برای همکاری جهت مبارزه با پدیده داعش بر این نکته تاکید می کند که هم اینک خطر اصلی نه ایران شیعه که افراط گرایی سنی و تروریسم بنیادگرای داعش است.
این سخنان که در چارچوب تشریح مقدماتی استراتژی جدید واشنگتن در تحولات خاورمیانه مطرح می شود به نوعی عبور کاخ سفید از راهبردهای قبلی خود است که تاکنون محور آن بر تقابل ایران با متحدین سنتی واشنگتن تعریف می شد.
ورود داعش به کانون تحولات منطقه ای و همکاری میدانی تهران - واشنگتن در زمینه مصالحه ملی در عراق و انطباق منافع دو طرف در مبارزه عملی با داعش هم اکنون واقعیات جدیدی را پیش روی آمریکا قرار داده است که بسیاری از معادلات قبلی را تغییر می دهد.
بدون شک این مصاحبه مهم و تشریح استراتژی جدید آمریکا در خاورمیانه که قرار است مشروح آن روز چهارشنبه توسط او اعلان شود، گویای یک تغییر در چارچوب واقعیات عینی و میدانی تلقی می شود که حداقل به لحاظ تاکتیکی راه را برای آغاز یک همکاری بین 2 دشمن تاریخ 35ساله اخیر باز خواهد کرد.
اینکه اوباما این بار به صراحت کشورهای متحد سنی مذهب خود در خاورمیانه را خطاب قرار داده و به آنان نسبت به خطر رشد بنیادگرایی و سلفی گری به عنوان بزرگ ترین خطر موجود هشدار می دهد، در واقع تجدیدنظر اصولی در استراتژی قبلی آمریکاست که قبلا حتی موجب حمایت آنان از انواع تروریست ها در سوریه به بهانه مبارزه با بشار اسد شده بود.
این استراتژی جدید چون در خلا انجام نمی شود و بازتاب عینی آن در حوزه عملیاتی نمود پیدا خواهد کرد، لاجرم تبعات و پیامدهایی را به همراه خواهد داشت که می تواند بسیار بااهمیت تلقی شود.
این سیگنالی روشن و مشخص به طرف ایرانی هم است که به نوعی دعوت به یک همکاری در مبارزه با خطر داعش را مطرح می کند.
همین که اوباما خطاب به متحدان منطقه ای خود بر خلاف رویه پیشین خطر ایران را در حاشیه قرار داده و گروه داعش یا افراط گرایی سنی را به عنوان خطر اصلی مطرح می کند، هم اعلان تغییر موضع در قبال تهران است و هم کشورهای متحد سنی خود را نسبت به تشدید چالش با ایران برحذر می دارد.
در زمینه عملیاتی کردن استراتژی جدید آمریکا در خاورمیانه بدون تردید اوباما راهی به غیر از تجدیدنظر در نگرش قبلی خود نسبت به تهران و ایجاد زمینه های همکاری با ایران نخواهد داشت هر چند که هم اکنون تا حدود زیادی به صورت غیرمستقیم این همکاری در حمایت از دولت عراق و پیشمرگه های کرد بین دو کشور آمریکا - ایران در مبارزه علیه داعش وجود دارد اما با رویکرد جدید واشنگتن این همکاری و نزدیکی می تواند بسیار پر رنگ تر از گذشته شود.
به همان نسبت که در گذشته اصرار نوری المالکی برای حفظ مسند نخست وزیری موجب اتحاد و وحدت عمل جناح های سیاسی سنی و کرد درون عراق و متحدان منطقه ای - بین المللی واشنگتن حول یک واگرایی چالش برانگیز بین تهران - واشنگتن شده بود، با تحولات جدید به خصوص در زمینه همکاری ایران برای رسیدن به مصالحه ملی در عراق، موقعیت این کشور در معادلات جاری به درجه ای ارتقا یافته است که حتی واشنگتن نیز دست همکاری به سوی تهران دراز می کند.
واشنگتن به تجربه عینی به خوبی درک کرده است که بزرگ ترین پتانسیل بالقوه و بالفعل برای شکست داعش به عنوان دشمن مشترک در دست تهران بوده و کلید این قفل تا حدود زیادی در دست حسن روحانی با موافقت دیگر ارکان قدرت در ایران خواهد بود.
طی 35 سال گذشته همیشه این سنت شوت توپ به زمین ایران توسط آمریکا یک رویه معمول بود که مدام تکرار می شد اما هم اینک به نظر می رسد حداقل در مورد خطر پدیده بنیادگرایی و تروریسم داعشی در منطقه خاورمیانه این بار اوباما در زمینی بازی می کند که توپ های شوت شده وی دروازه متحدان سنتی آمریکا در منطقه و رقبای ژئوپلیتیک همسایه ایران را نشانه گرفته است.
این تغییر مهم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا تجدیدنظری راهبردی تلقی می شود که می تواند برای تهران حامل فرصتی تاریخی به حساب آید.
دیپلماسی ایرانی در این مقطع تاریخی باید با لحاظ حفظ منافع ملی و سیاست راهبردی خود با حساسیت ویژه و اتخاذ سیاستی پراگماتیستی در این چارچوب به تحولات جدید واکنش نشان داده و تهدید داعش را به فرصتی عینی برای تحکیم ثبات و امنیت ملی خود تبدیل کند.
*کارشناس مسایل خاورمیانه
منبع: شرق
اوباما در تشریح استراتژی جدید واشنگتن برای مهار داعش، نشان داد که از مرحله تردید عبور کرده و به وادی یقین گام گذارده است.
نکته محوری این گفت وگو، تلاش رهبران کاخ سفید برای دورشدن از منازعات ژئوپلیتیک و صف آرایی سیاسی، حول محور تقابل سنی با شیعه است؛ نگاهی که حداقل طی چندسال گذشته، از کانون های تنش واشنگتن - تهران بوده است.
اشاره اوباما به اینکه «در حال حاضر به روشنی می توان دید که برای نخستین بار در منطقه خاورمیانه، این ایران نیست که به عنوان مشکل کشورهای سنی متحد با آمریکا مطرح است»، نقطه عطفی در نگرش جدید دولت آمریکا به تحولات خاورمیانه محسوب می شود.
او ضمن دعوت از کشورهای محافظه کار سنی متحد با آمریکا در منطقه چون ترکیه، عربستان، امارات متحده عربی و اردن برای همکاری جهت مبارزه با پدیده داعش بر این نکته تاکید می کند که هم اینک خطر اصلی نه ایران شیعه که افراط گرایی سنی و تروریسم بنیادگرای داعش است.
این سخنان که در چارچوب تشریح مقدماتی استراتژی جدید واشنگتن در تحولات خاورمیانه مطرح می شود به نوعی عبور کاخ سفید از راهبردهای قبلی خود است که تاکنون محور آن بر تقابل ایران با متحدین سنتی واشنگتن تعریف می شد.
ورود داعش به کانون تحولات منطقه ای و همکاری میدانی تهران - واشنگتن در زمینه مصالحه ملی در عراق و انطباق منافع دو طرف در مبارزه عملی با داعش هم اکنون واقعیات جدیدی را پیش روی آمریکا قرار داده است که بسیاری از معادلات قبلی را تغییر می دهد.
بدون شک این مصاحبه مهم و تشریح استراتژی جدید آمریکا در خاورمیانه که قرار است مشروح آن روز چهارشنبه توسط او اعلان شود، گویای یک تغییر در چارچوب واقعیات عینی و میدانی تلقی می شود که حداقل به لحاظ تاکتیکی راه را برای آغاز یک همکاری بین 2 دشمن تاریخ 35ساله اخیر باز خواهد کرد.
اینکه اوباما این بار به صراحت کشورهای متحد سنی مذهب خود در خاورمیانه را خطاب قرار داده و به آنان نسبت به خطر رشد بنیادگرایی و سلفی گری به عنوان بزرگ ترین خطر موجود هشدار می دهد، در واقع تجدیدنظر اصولی در استراتژی قبلی آمریکاست که قبلا حتی موجب حمایت آنان از انواع تروریست ها در سوریه به بهانه مبارزه با بشار اسد شده بود.
این استراتژی جدید چون در خلا انجام نمی شود و بازتاب عینی آن در حوزه عملیاتی نمود پیدا خواهد کرد، لاجرم تبعات و پیامدهایی را به همراه خواهد داشت که می تواند بسیار بااهمیت تلقی شود.
این سیگنالی روشن و مشخص به طرف ایرانی هم است که به نوعی دعوت به یک همکاری در مبارزه با خطر داعش را مطرح می کند.
همین که اوباما خطاب به متحدان منطقه ای خود بر خلاف رویه پیشین خطر ایران را در حاشیه قرار داده و گروه داعش یا افراط گرایی سنی را به عنوان خطر اصلی مطرح می کند، هم اعلان تغییر موضع در قبال تهران است و هم کشورهای متحد سنی خود را نسبت به تشدید چالش با ایران برحذر می دارد.
در زمینه عملیاتی کردن استراتژی جدید آمریکا در خاورمیانه بدون تردید اوباما راهی به غیر از تجدیدنظر در نگرش قبلی خود نسبت به تهران و ایجاد زمینه های همکاری با ایران نخواهد داشت هر چند که هم اکنون تا حدود زیادی به صورت غیرمستقیم این همکاری در حمایت از دولت عراق و پیشمرگه های کرد بین دو کشور آمریکا - ایران در مبارزه علیه داعش وجود دارد اما با رویکرد جدید واشنگتن این همکاری و نزدیکی می تواند بسیار پر رنگ تر از گذشته شود.
به همان نسبت که در گذشته اصرار نوری المالکی برای حفظ مسند نخست وزیری موجب اتحاد و وحدت عمل جناح های سیاسی سنی و کرد درون عراق و متحدان منطقه ای - بین المللی واشنگتن حول یک واگرایی چالش برانگیز بین تهران - واشنگتن شده بود، با تحولات جدید به خصوص در زمینه همکاری ایران برای رسیدن به مصالحه ملی در عراق، موقعیت این کشور در معادلات جاری به درجه ای ارتقا یافته است که حتی واشنگتن نیز دست همکاری به سوی تهران دراز می کند.
واشنگتن به تجربه عینی به خوبی درک کرده است که بزرگ ترین پتانسیل بالقوه و بالفعل برای شکست داعش به عنوان دشمن مشترک در دست تهران بوده و کلید این قفل تا حدود زیادی در دست حسن روحانی با موافقت دیگر ارکان قدرت در ایران خواهد بود.
طی 35 سال گذشته همیشه این سنت شوت توپ به زمین ایران توسط آمریکا یک رویه معمول بود که مدام تکرار می شد اما هم اینک به نظر می رسد حداقل در مورد خطر پدیده بنیادگرایی و تروریسم داعشی در منطقه خاورمیانه این بار اوباما در زمینی بازی می کند که توپ های شوت شده وی دروازه متحدان سنتی آمریکا در منطقه و رقبای ژئوپلیتیک همسایه ایران را نشانه گرفته است.
این تغییر مهم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا تجدیدنظری راهبردی تلقی می شود که می تواند برای تهران حامل فرصتی تاریخی به حساب آید.
دیپلماسی ایرانی در این مقطع تاریخی باید با لحاظ حفظ منافع ملی و سیاست راهبردی خود با حساسیت ویژه و اتخاذ سیاستی پراگماتیستی در این چارچوب به تحولات جدید واکنش نشان داده و تهدید داعش را به فرصتی عینی برای تحکیم ثبات و امنیت ملی خود تبدیل کند.
*کارشناس مسایل خاورمیانه
منبع: شرق