گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - حسن هانی زاده *: رییس جمهوری آمریکا برای نخستین بار اعتراف کرد که ایران مشکل منطقه نیست. اظهارات اوباما از یک واقعیت کاملا آشکار حکایت دارد که متاسفانه جریانهای افراطی عربی، گروه فشار آمریکا و لابی صهیونیستی طی 3 دهه گذشته تلاش کردند تا این واقعیت را پنهان و حتی خلاف آن را در میان افکار عمومی ترویج دهند.
هر چند در ادبیات دیپلماتیک، این اعتراف نوعی عذرخواهی غیر رسمی و غیر آشکار رییس جمهوری امریکا از ایران تلقی میشود اما در عین حال از وجود یک گام مثبت از سوی کاخ سفید برای بازنگری در سیاستهای امریکا نسبت به ایران حکایت دارد.
باراک اوباما طی یک سالی که از عمر دولت یازدهم میگذرد، بارها نشانههای کاملا مثبتی از واشنگتن به تهران ارسال کرده که تغییر رویکرد احتمالی سیاست کاخ سفید نسبت به ایران را به دنبال دارد اگرچه تغییر سیاست کاخ سفید نسبت به ایران نیازمند رضایت کامل کنگره و لابی صهیونیستی است اما اساسا سیاستهای کلان امریکا با دوگانگی کاملا آشکاری همراه بوده و هست.
اوباما به شدت تلاش میکند تا در دو سالی که از عمر ریاست جمهوری وی باقی مانده، یک دستاورد تاریخی را در کارنامه سیاسی خود ثبت کند.
این دستاورد میتواند در حوزه تعامل با ایران و حل موضوع هستهای باشد اما نباید فراموش کرد که صرفا حسن نیت شخصی اوباما برای برداشتن گام نهایی در این خصوص کافی نیست. تماس تلفنی سال گذشته باراک اوباما با رییس جمهوری اسلامی ایران در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، احتمالا میتواند مویدی بر این مدعا باشد که اوباما تلاش میکند تا تعامل مثبتی با ایران داشته باشد. البته تردیدی نیست که حضور لابی صهیونیستی و گروه فشار وابسته به اسراییل در ساختار قدرت امریکا، همچنین نفوذ مالی و اقتصادی برخی کشورهای عرب منطقه در امریکا، قدرت مانور اوباما را برای حل اختلافات امریکا و ایران، بشدت کاهش میدهد.
با این که آمریکا نوعا دارای نهادهای مدنی گستردهای است که به کاخ سفید، وزارت خارجه و کنگره امریکا مشورت میدهند اما سیاست خارجی امریکا تابعی از اراده لابی صهیونیستی است و این یکی از مشکلات روسای جمهوری این کشور در حوزه دیپلماسی است.
اظهارات اخیر اوباما در مورد این که ایران و تشیع مشکل اصلی کشورهای سنی منطقه نیست، اگرچه یک واقعیت غیرقابل انکار است اما به نظر میرسد کاخ سفید به این نتیجه رسیده که ظرفیت ایران برای ریشهکنی تروریسم از ظرفیت مجموعه کشورهای عرب بسیار بالاتر است.
دلیل این امر این است که یکی از مقامات بلندپایه سیاسی امریکا در سفر به عربستان سعودی، از مقامات این کشور سوال میکند که آیا برای حل بحرانهای منطقه طرح و برنامهای دارند؟ مقامات عربستان پاسخ منفی میدهند. پس از آن، دیپلمات امریکایی خطاب به مقامات سعودی میگوید: تنها هنر شما سعودیها، بحرانسازی است و برای مهار بحرانها ناتوان هستید و تنها ایران است که در مهار بحرانهای منطقه این ظرفیت و توانایی را دارد.
به این اعتبار از آنجا که ایجاد یک ائتلاف جهانی علیه گروهک تروریستی داعش بدون حضور جمهوری اسلامی محکوم به شکست خواهد بود، اظهارات اخیر باراک اوباما را شاید بتوان نوعی دلجویی از ایران تلقی کرد.
کاخ سفید و متحدان امریکا که با چالش جدیدی به نام داعش مواجه هستند، به خوبی میدانند که برای تشکیل یک ائتلاف جهانی در مسیر ریشهکنی تروریسم باید به ایران متوسل شوند.
*کارشناس مسایل خاورمیانه
منبع: ایران
هر چند در ادبیات دیپلماتیک، این اعتراف نوعی عذرخواهی غیر رسمی و غیر آشکار رییس جمهوری امریکا از ایران تلقی میشود اما در عین حال از وجود یک گام مثبت از سوی کاخ سفید برای بازنگری در سیاستهای امریکا نسبت به ایران حکایت دارد.
باراک اوباما طی یک سالی که از عمر دولت یازدهم میگذرد، بارها نشانههای کاملا مثبتی از واشنگتن به تهران ارسال کرده که تغییر رویکرد احتمالی سیاست کاخ سفید نسبت به ایران را به دنبال دارد اگرچه تغییر سیاست کاخ سفید نسبت به ایران نیازمند رضایت کامل کنگره و لابی صهیونیستی است اما اساسا سیاستهای کلان امریکا با دوگانگی کاملا آشکاری همراه بوده و هست.
اوباما به شدت تلاش میکند تا در دو سالی که از عمر ریاست جمهوری وی باقی مانده، یک دستاورد تاریخی را در کارنامه سیاسی خود ثبت کند.
این دستاورد میتواند در حوزه تعامل با ایران و حل موضوع هستهای باشد اما نباید فراموش کرد که صرفا حسن نیت شخصی اوباما برای برداشتن گام نهایی در این خصوص کافی نیست. تماس تلفنی سال گذشته باراک اوباما با رییس جمهوری اسلامی ایران در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، احتمالا میتواند مویدی بر این مدعا باشد که اوباما تلاش میکند تا تعامل مثبتی با ایران داشته باشد. البته تردیدی نیست که حضور لابی صهیونیستی و گروه فشار وابسته به اسراییل در ساختار قدرت امریکا، همچنین نفوذ مالی و اقتصادی برخی کشورهای عرب منطقه در امریکا، قدرت مانور اوباما را برای حل اختلافات امریکا و ایران، بشدت کاهش میدهد.
با این که آمریکا نوعا دارای نهادهای مدنی گستردهای است که به کاخ سفید، وزارت خارجه و کنگره امریکا مشورت میدهند اما سیاست خارجی امریکا تابعی از اراده لابی صهیونیستی است و این یکی از مشکلات روسای جمهوری این کشور در حوزه دیپلماسی است.
اظهارات اخیر اوباما در مورد این که ایران و تشیع مشکل اصلی کشورهای سنی منطقه نیست، اگرچه یک واقعیت غیرقابل انکار است اما به نظر میرسد کاخ سفید به این نتیجه رسیده که ظرفیت ایران برای ریشهکنی تروریسم از ظرفیت مجموعه کشورهای عرب بسیار بالاتر است.
دلیل این امر این است که یکی از مقامات بلندپایه سیاسی امریکا در سفر به عربستان سعودی، از مقامات این کشور سوال میکند که آیا برای حل بحرانهای منطقه طرح و برنامهای دارند؟ مقامات عربستان پاسخ منفی میدهند. پس از آن، دیپلمات امریکایی خطاب به مقامات سعودی میگوید: تنها هنر شما سعودیها، بحرانسازی است و برای مهار بحرانها ناتوان هستید و تنها ایران است که در مهار بحرانهای منطقه این ظرفیت و توانایی را دارد.
به این اعتبار از آنجا که ایجاد یک ائتلاف جهانی علیه گروهک تروریستی داعش بدون حضور جمهوری اسلامی محکوم به شکست خواهد بود، اظهارات اخیر باراک اوباما را شاید بتوان نوعی دلجویی از ایران تلقی کرد.
کاخ سفید و متحدان امریکا که با چالش جدیدی به نام داعش مواجه هستند، به خوبی میدانند که برای تشکیل یک ائتلاف جهانی در مسیر ریشهکنی تروریسم باید به ایران متوسل شوند.
*کارشناس مسایل خاورمیانه
منبع: ایران