گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - حسن هانی زاده*: جان کری وزیر خارجه آمریکا اخیرا درسفری به منطقه، یک ائتلاف منطقهای را علیه آنچه که امریکا آن را ائتلاف برای مبارزه علیه داعش توصیف کرده، به وجود آورد.
وزرای خارجه 6 کشور حوزه خلیج فارس و نیز عراق، مصر، ترکیه، اردن و لبنان در نشستی با حضور وزیر خارجه امریکا در جده آمادگی خود را برای شرکت در یک ائتلاف جهانی و منطقهای علیه گروههای تروریستی اعلام کردند.
این نشست همزمان با یازدهم سپتامبر سالروز حادثه تاریخی 11 سپتامبر 2001 تشکیل شد و انتخاب این تاریخ برای تشکیل یک ائتلاف منطقهای و جهانی علیه گروهکهای تروریستی مفهوم خاص خود را دارد.
در طرح ائتلاف جدید آمریکا، کشورهای عرب منطقه با اعزام نیروهای نظامی به سوریه و عراق و با پشتیبانی هوایی آمریکا و ناتو به مقابله با گروهکهای تروریستی داعش، جبهه النصره و احرار الشام خواهند پرداخت.
اما سوالی که اکنون مطرح میشود این است که چگونه امریکا و کشورهای عربی قصد لشکرکشی به سوریه را دارند در حالی که به دولت منتخب سوریه اجازه مشارکت در این ائتلاف را نمیدهند؟
بررسی نقشه راه امریکا و تحلیل سیاسی اظهارات اخیر باراک اوباما رییس جمهوری امریکا در مورد استراتژی این کشور برای مبارزه با تروریسم، نشان میدهد هدف از این ائتلاف مقابله با گروهک داعش نیست، بلکه سرنگونی دولت سوریه است.
از آنجا که آمریکا، غرب و همپیمانان منطقهای امریکا در طول 40 ماهی که از بحران سوریه میگذرد نتوانستند از رهگذر تصویب یک قطعنامه در شورای امنیت، سوریه را تحت بند 7 قرار دهند، لذا شیوه به ظاهر مشروعی را برای حمله به سوریه اتخاذ کردند.
در طول این مدت آمریکا، انگلیس و فرانسه تحت تاثیر فشارهای عربستان و قطر پیش نویس قطعنامهای را تسلیم شورای امنیت کردند که به موجب آن سوریه تحت بند 7 منشور سازمان ملل قرار گیرد اما روسیه و چین این قطعنامهها را وتو کردند.
هدف نهایی امریکا و غرب این است که بدون مراجعه به شورای امنیت و با استفاده از ارتشهای منطقهای به بهانه سرکوب داعش و جبهه النصره بطور موازی به مقابله با ارتش سوریه بپردازند.
در واقع همان ائتلافی که در مورد معمر قذافی دیکتاتور سابق لیبی صورت گرفت و ناتو و چند کشور عربی برای سرنگونی دولت قذافی به مراکز نظامی لیبی حمله کردند، چنین سناریویی نیز برای سوریه تعریف شده است.
سناریوی پیش رو در سوریه این است که همزمان با حمله به مراکز داعش و جبهه النصره، تاسیسات نظامی و پایگاههای موشکی و هوایی سوریه نیز هدف قرار خواهد گرفت، آنگاه معارضان موسوم به ائتلاف ملی سوریه جایگزین دولت بشار اسد شوند.
هر چند هنوز معلوم نیست تا چه حد این سناریو عملیاتی خواهد شد اما کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بویژه عربستان و قطر تعهد کردهاند هزینه این حمله را تامین کنند.
ترکیه نیز سازماندهی ائتلاف ملی سوریه را به عهده گرفته و قرار است عملیات، ابتدا از ادلب و حلب که در نزدیکی مرز ترکیه قرار دارند آغاز و سپس به شهرهای حمص، دیرالزور، درعا و دمشق کشیده شود.
چینش هوشمندانه گروهکهای تروریستی در سوریه توسط امریکا وغرب نشان میدهد که حضور تروریستهای دست پرورده امریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و قطر در مناطق ادلب، حلب، حمص، درعا، قنیطره، غوطه شرقی و غوطه غربی در حومه دمشق اتفاقی نیست.
اتفاق اخیری که در ادلب رخ داد و طی آن «حسان عبود» رهبر گروهک تکفیری احرار الشام و28تن دیگر از اعضای برجسته این گروهک به طرز مشکوکی به هلاکت رسیدند مقدمه عملیاتی کردن این سناریو است.
در جریان انفجار اخیری که در مقر تجمع فرماندهان گروهک احرار الشام در شهر ادلب در نزدیکی مرز مشترک سوریه و ترکیه صورت گرفت از بمبی استفاده شد که هنوز برای کارشناسان ناشناخته مانده است.
گفته میشود این بمب تنها در اختیار برخی کشورهای عضو ناتو است وحاوی ماده خطرناک پلوتونیوم است که میتواند مساحت مشخصی را بدون ایجاد تخریب تحت تأثیر مستقیم خود قراردهد.
حضور گروهکهای تروریستی داعش وجبهه النصره در منطقه عرسال لبنان نیز بخشی از مرحله دوم سناریوی «ائتلاف باشیطان» تلقی میشود.
مرحله پس از سرنگونی دولت بشار اسد و سپردن قدرت به یک دولت دست نشانده و همسو با غرب در سوریه، لبنان خواهد بود که در نهایت مقابله با مقاومت اسلامی لبنان بخشی از این سناریوی تعریف شده است.
مرحله سوم سناریوی ائتلاف با شیطان در واقع عراق خواهد بود که به موجب سناریوی «جو بایدن» معاون رییس جمهوری امریکا، عراق در آینده به 3 بخش کردنشین، شیعهنشین و سنینشین تقسیم خواهد شد.
حضور نیروهای ائتلاف با شیطان در پایگاه اربیل در اقلیم کردستان ظاهرا برای مقابله با داعش در عراق و همچنین ارسال انواع سلاحهای پیشرفته از غرب به اقلیم کردستان بخش سوم این طرح است.
تجزیه عراق به 3 بخش و تقویت دو اقلیم سنی نشین و کردنشین و تضعیف حاکمیت احتمالی اقلیم شیعه نشین برای اهداف بعدی، جزئی از طرح «جو بایدن» به شمار میرود.
سقف زمانی تعیین شده برای عملیاتی کردن این طرح 2 سال است که به عنوان دستاورد حاکمیت 8 ساله دموکراتها بر امریکا برای تغییر ساختار خاورمیانه، در نظر گرفته شده است.
لذا ائتلاف اخیری که امریکا در 11 سپتامبر 2014 ایجاد کرد، یکی از خطرناکترین سناریوهای تعریف شده امریکا برای ایجاد خاورمیانه جدید است، بدون اینکه امریکا کوچکترین هزینه مالی و انسانی برای ایجاد این تغییر متحمل شود.
وزرای خارجه 6 کشور حوزه خلیج فارس و نیز عراق، مصر، ترکیه، اردن و لبنان در نشستی با حضور وزیر خارجه امریکا در جده آمادگی خود را برای شرکت در یک ائتلاف جهانی و منطقهای علیه گروههای تروریستی اعلام کردند.
این نشست همزمان با یازدهم سپتامبر سالروز حادثه تاریخی 11 سپتامبر 2001 تشکیل شد و انتخاب این تاریخ برای تشکیل یک ائتلاف منطقهای و جهانی علیه گروهکهای تروریستی مفهوم خاص خود را دارد.
در طرح ائتلاف جدید آمریکا، کشورهای عرب منطقه با اعزام نیروهای نظامی به سوریه و عراق و با پشتیبانی هوایی آمریکا و ناتو به مقابله با گروهکهای تروریستی داعش، جبهه النصره و احرار الشام خواهند پرداخت.
اما سوالی که اکنون مطرح میشود این است که چگونه امریکا و کشورهای عربی قصد لشکرکشی به سوریه را دارند در حالی که به دولت منتخب سوریه اجازه مشارکت در این ائتلاف را نمیدهند؟
بررسی نقشه راه امریکا و تحلیل سیاسی اظهارات اخیر باراک اوباما رییس جمهوری امریکا در مورد استراتژی این کشور برای مبارزه با تروریسم، نشان میدهد هدف از این ائتلاف مقابله با گروهک داعش نیست، بلکه سرنگونی دولت سوریه است.
از آنجا که آمریکا، غرب و همپیمانان منطقهای امریکا در طول 40 ماهی که از بحران سوریه میگذرد نتوانستند از رهگذر تصویب یک قطعنامه در شورای امنیت، سوریه را تحت بند 7 قرار دهند، لذا شیوه به ظاهر مشروعی را برای حمله به سوریه اتخاذ کردند.
در طول این مدت آمریکا، انگلیس و فرانسه تحت تاثیر فشارهای عربستان و قطر پیش نویس قطعنامهای را تسلیم شورای امنیت کردند که به موجب آن سوریه تحت بند 7 منشور سازمان ملل قرار گیرد اما روسیه و چین این قطعنامهها را وتو کردند.
هدف نهایی امریکا و غرب این است که بدون مراجعه به شورای امنیت و با استفاده از ارتشهای منطقهای به بهانه سرکوب داعش و جبهه النصره بطور موازی به مقابله با ارتش سوریه بپردازند.
در واقع همان ائتلافی که در مورد معمر قذافی دیکتاتور سابق لیبی صورت گرفت و ناتو و چند کشور عربی برای سرنگونی دولت قذافی به مراکز نظامی لیبی حمله کردند، چنین سناریویی نیز برای سوریه تعریف شده است.
سناریوی پیش رو در سوریه این است که همزمان با حمله به مراکز داعش و جبهه النصره، تاسیسات نظامی و پایگاههای موشکی و هوایی سوریه نیز هدف قرار خواهد گرفت، آنگاه معارضان موسوم به ائتلاف ملی سوریه جایگزین دولت بشار اسد شوند.
هر چند هنوز معلوم نیست تا چه حد این سناریو عملیاتی خواهد شد اما کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بویژه عربستان و قطر تعهد کردهاند هزینه این حمله را تامین کنند.
ترکیه نیز سازماندهی ائتلاف ملی سوریه را به عهده گرفته و قرار است عملیات، ابتدا از ادلب و حلب که در نزدیکی مرز ترکیه قرار دارند آغاز و سپس به شهرهای حمص، دیرالزور، درعا و دمشق کشیده شود.
چینش هوشمندانه گروهکهای تروریستی در سوریه توسط امریکا وغرب نشان میدهد که حضور تروریستهای دست پرورده امریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و قطر در مناطق ادلب، حلب، حمص، درعا، قنیطره، غوطه شرقی و غوطه غربی در حومه دمشق اتفاقی نیست.
اتفاق اخیری که در ادلب رخ داد و طی آن «حسان عبود» رهبر گروهک تکفیری احرار الشام و28تن دیگر از اعضای برجسته این گروهک به طرز مشکوکی به هلاکت رسیدند مقدمه عملیاتی کردن این سناریو است.
در جریان انفجار اخیری که در مقر تجمع فرماندهان گروهک احرار الشام در شهر ادلب در نزدیکی مرز مشترک سوریه و ترکیه صورت گرفت از بمبی استفاده شد که هنوز برای کارشناسان ناشناخته مانده است.
گفته میشود این بمب تنها در اختیار برخی کشورهای عضو ناتو است وحاوی ماده خطرناک پلوتونیوم است که میتواند مساحت مشخصی را بدون ایجاد تخریب تحت تأثیر مستقیم خود قراردهد.
حضور گروهکهای تروریستی داعش وجبهه النصره در منطقه عرسال لبنان نیز بخشی از مرحله دوم سناریوی «ائتلاف باشیطان» تلقی میشود.
مرحله پس از سرنگونی دولت بشار اسد و سپردن قدرت به یک دولت دست نشانده و همسو با غرب در سوریه، لبنان خواهد بود که در نهایت مقابله با مقاومت اسلامی لبنان بخشی از این سناریوی تعریف شده است.
مرحله سوم سناریوی ائتلاف با شیطان در واقع عراق خواهد بود که به موجب سناریوی «جو بایدن» معاون رییس جمهوری امریکا، عراق در آینده به 3 بخش کردنشین، شیعهنشین و سنینشین تقسیم خواهد شد.
حضور نیروهای ائتلاف با شیطان در پایگاه اربیل در اقلیم کردستان ظاهرا برای مقابله با داعش در عراق و همچنین ارسال انواع سلاحهای پیشرفته از غرب به اقلیم کردستان بخش سوم این طرح است.
تجزیه عراق به 3 بخش و تقویت دو اقلیم سنی نشین و کردنشین و تضعیف حاکمیت احتمالی اقلیم شیعه نشین برای اهداف بعدی، جزئی از طرح «جو بایدن» به شمار میرود.
سقف زمانی تعیین شده برای عملیاتی کردن این طرح 2 سال است که به عنوان دستاورد حاکمیت 8 ساله دموکراتها بر امریکا برای تغییر ساختار خاورمیانه، در نظر گرفته شده است.
لذا ائتلاف اخیری که امریکا در 11 سپتامبر 2014 ایجاد کرد، یکی از خطرناکترین سناریوهای تعریف شده امریکا برای ایجاد خاورمیانه جدید است، بدون اینکه امریکا کوچکترین هزینه مالی و انسانی برای ایجاد این تغییر متحمل شود.