گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - نصرت الله تاجیک*: جدی شدن استقلال اسکاتلند، احزاب اصلی سیاسی و سیاستمداران در دولت مرکزی بریتانیا در لندن را به تقلا واداشته است تا بلکه بتوانند با تطمیع تهدید جلوی این سیل را بگیرند.
آنها هم سیاست را ترک برداشته می دانند و هم حکومت بریتانیا و یا پادشاهی متحده را. هم اکنون آنها که تصور می کردند مردم اسکاتلند همچنان خواهان حفظ وحدت با انگلیس هستند به اشتباه خود پی برده اند که پارلمان بریتانیا به زودی ۵۹ نماینده اسکاتلندی خود را از دست میدهد.
نگاهی عمیقتر و موشکافانه به درون جامعه بریتانیایی و دیدن لایه های زیرین آن آشکار میکند که نه تنها اسکاتلندیها خواهان جدائی هستند بلکه مردم ولز و ایرلند شمالی هم چندان دلخوشی از سیاستهای لندن نشینان ندارند و اعتماد خود را به آنها از دست داده اند!
اعتماد عمومی به سیاستمداران بریتانیا سالها بود که شروع به از دست رفتن کرده بود و بسیاری از نخبگان و منتقدان رسوا شدن فساد مالی برخی نمایندگان پارلمان در سال ٢٠٠٩ را همچون عصای موریانه خورده سلیمان میدانستند که از درون تهی شده بود.
تفاوتهای زیادی میان حزب ملیگرای اسکاتلند (اس ان پی) که ابتدا به عنوان یک حزب سوسیال دموکرات و طرفدار اتحادیه اروپا فعالیت خود را در اسکاتلند برای کسب افزایش اختیارات محلی اسکاتلند از لندن نشینان آغاز کرد و سپس به مبارزه سیاسی استقلال اسکاتلند کشیده شد، از یک طرف و حزب ملی گرا و نژاد پرست انگلیسی یوکیپ از طرف دیگر وجود دارد، اما سرخوردگی های عمومی از سیاستهای دولت مرکزی بریتانیا زمینه فعالیت هر دو را آماده کرده است.
لذا آن زمینه از دست دادن اعتماد عمومی و فعالیت این دو حزب کابوسی شده برای سه حزب اصلی بریتانیا که شمار اعضای آنها سالهاست کاهش مییابد.
این کابوس با استقلال اسکاتلند و نا گزیر شدن به صحنه آمدن خیزش ملیگرایی از نوع «انگلیسی» و ایجاد انگیزه برای ولز و ایرلند روز به روز شدیدتر می شود.
این تحولات در صحنه جهانی و اروپایی به نفع ایران است و اگر با یک دور نگری و تنظیم برنامه راهبردی به این تحولات نگریسته شود می توان از این روندی که آغاز شده در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بهره برداری بهینه کرد زیرا این کشور با مردمانی اخلاقی و خونگرمتر نسبت به انگلیسی ها دارای زمینه های خوبی برای همکاری بین دو کشور است.
به عنوان مثال سرمایه گذاری ایران در نفت دریای شمال با توجه به سیاستهای خصمانه انگلیس نسبت به ایران هم می تواند سودآورتر باشد و هم روان تر. ایران دارای سرمایه گذاری ٥ ١٧ میلیون پوندی در میدان گازی رهام است که در سال ١٩٧٧ میلادی در دریای شمال و در ٣٩٠ کیلومتری شمال شرق آبردین کشف شد که بزرگترین میدان گازی انگلیس و توسعه آن به صورت سرمایه گذاری مشترک ٥٠ درصد ی بین ایران و شرکت بی.پی انگلیس صورت پذیرفت.
تولید گاز از این میدان طی ۵ سال تا ۲٠١٠ میلادی روزانه حدود ٤,٥ میلیون متر مکعب بوده است که سودی معادل یک ملیون دلار روزانه داشت اما در این سال دولت انگلستان به بهانه اعمال تحریم علیه ایران، تولید گاز از این میدان را متوقف کرد.
از سوی دیگر با وجود آغاز تولید گاز از میدان مشترک ایران و انگلیس اما منابع مالی متعلق به شرکت ملی نفت ایران از محل استخراج گاز از این میدان با دستور مستقیم دولت انگلیس تا اطلاع ثانوی توسط شرکت برتیش پترولیوم در حسابی بلوکه شده است. ظرفیت این میدان ۸۰۰ میلیارد فوت مكعب گاز (معادل ۱۴۰ میلیون بشكه نفت) برآورد شده است و گاز آن توسط سه حلقه چاه تولید و از خط لوله زیر دریا به طول ۴۴ کیلومتر به سکوی فرآورشی Bruce که راهبری آن در دست شرکت بی پی است، ارسال میشود.
*دیپلمات بازنشسته
منبع: خبرآنلاین
آنها هم سیاست را ترک برداشته می دانند و هم حکومت بریتانیا و یا پادشاهی متحده را. هم اکنون آنها که تصور می کردند مردم اسکاتلند همچنان خواهان حفظ وحدت با انگلیس هستند به اشتباه خود پی برده اند که پارلمان بریتانیا به زودی ۵۹ نماینده اسکاتلندی خود را از دست میدهد.
نگاهی عمیقتر و موشکافانه به درون جامعه بریتانیایی و دیدن لایه های زیرین آن آشکار میکند که نه تنها اسکاتلندیها خواهان جدائی هستند بلکه مردم ولز و ایرلند شمالی هم چندان دلخوشی از سیاستهای لندن نشینان ندارند و اعتماد خود را به آنها از دست داده اند!
اعتماد عمومی به سیاستمداران بریتانیا سالها بود که شروع به از دست رفتن کرده بود و بسیاری از نخبگان و منتقدان رسوا شدن فساد مالی برخی نمایندگان پارلمان در سال ٢٠٠٩ را همچون عصای موریانه خورده سلیمان میدانستند که از درون تهی شده بود.
تفاوتهای زیادی میان حزب ملیگرای اسکاتلند (اس ان پی) که ابتدا به عنوان یک حزب سوسیال دموکرات و طرفدار اتحادیه اروپا فعالیت خود را در اسکاتلند برای کسب افزایش اختیارات محلی اسکاتلند از لندن نشینان آغاز کرد و سپس به مبارزه سیاسی استقلال اسکاتلند کشیده شد، از یک طرف و حزب ملی گرا و نژاد پرست انگلیسی یوکیپ از طرف دیگر وجود دارد، اما سرخوردگی های عمومی از سیاستهای دولت مرکزی بریتانیا زمینه فعالیت هر دو را آماده کرده است.
لذا آن زمینه از دست دادن اعتماد عمومی و فعالیت این دو حزب کابوسی شده برای سه حزب اصلی بریتانیا که شمار اعضای آنها سالهاست کاهش مییابد.
این کابوس با استقلال اسکاتلند و نا گزیر شدن به صحنه آمدن خیزش ملیگرایی از نوع «انگلیسی» و ایجاد انگیزه برای ولز و ایرلند روز به روز شدیدتر می شود.
این تحولات در صحنه جهانی و اروپایی به نفع ایران است و اگر با یک دور نگری و تنظیم برنامه راهبردی به این تحولات نگریسته شود می توان از این روندی که آغاز شده در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بهره برداری بهینه کرد زیرا این کشور با مردمانی اخلاقی و خونگرمتر نسبت به انگلیسی ها دارای زمینه های خوبی برای همکاری بین دو کشور است.
به عنوان مثال سرمایه گذاری ایران در نفت دریای شمال با توجه به سیاستهای خصمانه انگلیس نسبت به ایران هم می تواند سودآورتر باشد و هم روان تر. ایران دارای سرمایه گذاری ٥ ١٧ میلیون پوندی در میدان گازی رهام است که در سال ١٩٧٧ میلادی در دریای شمال و در ٣٩٠ کیلومتری شمال شرق آبردین کشف شد که بزرگترین میدان گازی انگلیس و توسعه آن به صورت سرمایه گذاری مشترک ٥٠ درصد ی بین ایران و شرکت بی.پی انگلیس صورت پذیرفت.
تولید گاز از این میدان طی ۵ سال تا ۲٠١٠ میلادی روزانه حدود ٤,٥ میلیون متر مکعب بوده است که سودی معادل یک ملیون دلار روزانه داشت اما در این سال دولت انگلستان به بهانه اعمال تحریم علیه ایران، تولید گاز از این میدان را متوقف کرد.
از سوی دیگر با وجود آغاز تولید گاز از میدان مشترک ایران و انگلیس اما منابع مالی متعلق به شرکت ملی نفت ایران از محل استخراج گاز از این میدان با دستور مستقیم دولت انگلیس تا اطلاع ثانوی توسط شرکت برتیش پترولیوم در حسابی بلوکه شده است. ظرفیت این میدان ۸۰۰ میلیارد فوت مكعب گاز (معادل ۱۴۰ میلیون بشكه نفت) برآورد شده است و گاز آن توسط سه حلقه چاه تولید و از خط لوله زیر دریا به طول ۴۴ کیلومتر به سکوی فرآورشی Bruce که راهبری آن در دست شرکت بی پی است، ارسال میشود.
*دیپلمات بازنشسته
منبع: خبرآنلاین