گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - دکتر علی بیگدلی*: دومین سفر رییسجمهوری به نیویورک برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد تحت تاثیر حوادث عمدتا منطقهای بود که باعث شد این سفر نسبت به سفر سال گذشته دارای تفاوتهای ماهوی باشد.
گو اینکه سفر سال گذشته آقای روحانی به نیویورک آن هم در نخستین ماههای ریاست جمهوریاش بیشتر تحت تاثیر تحولات درونی ایران، جابهجایی جناح حاکم بر دولت و نیز برنامههایی بود که آقای روحانی در دوره انتخابات مطرح کرده بودند. چنانکه تاکید ایشان بر حقوق شهروندی و دفاع از حقوق بشر و رعایت حقوق اقلیتها در کنار تکیه بر حل عقلانی مشکلات خارجی از جمله مساله هستهای ایران موضوعاتی بود که مورد توجه دولتهای اروپایی قرار گرفت و در نتیجه اروپا، رییسجمهوری منتخب مردم ایران را با اشتیاق فراوان پذیرفت.
اینچنین شد که طرح جهان عاری از خشونت و افراطگرایی مورد تصویب مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفت و رییس جمهوری امریکا تصمیم گرفت تا آن تماس تلفنی در دقایق آخر را برقرار کند.
به همین ترتیب نسبت به دومین سفر رییس جمهوری کشورمان به سازمان ملل نیز امیدواریهای فراوانی وجود داشت تا با نتایج پرباری همراه باشد چراکه ایشان امسال در شرایطی به نیویورک سفر کرد که موجی از افراط گرایی و کشتار کور بخش بزرگی از منطقه خاورمیانه را در بر گرفته است و از این منظر اعلام موضع ایران از تریبون سازمان ملل متحد فرصت بزرگی بود تا به کالبد شکافی جریانات تندرو در منطقه پرداخته شود و از پشت پرده آن رونمایی شود.
سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل، دارای بار دیپلماتیک ارزشمندی بود که به صورت حساب شده به موضوعات اساسی پرداخته و همین ویژگی آن را به سخنرانی دیپلماتیک سزاوار تحسین تبدیل کرد اما با وجود اقدامات مثبت هیات ایرانی در نیویورک، شرایط موجود در منطقه و به ویژه اختلاف بر سر چگونگی مبارزه با داعش و نیز مذاکرات هستهای ایران و 1+5 سایه سنگینی را بر فضای مجمع عمومی حاکم کرده بود که عبور از این فضا به این راحتیها مقدور نبود.
در میان اتفاقات سفر نیویورک دیدار حسن روحانی با دیوید کامرون نخستوزیر انگلیس از اهمیت ویژهای برخوردار است. خبرهای منتشره از جزییات این نشست نشان میدهد که طرفین مباحث جدی و انتقادی را مطرح کردهاند. از یک منظر سخنرانی کامرون علیه ایران پس از انجام این دیدار یک اقدام غیر دیپلماتیک بود که نوعا نشان دهنده عدم رعایت آداب دیپلماتیک از سوی نخستوزیر انگلستان بود.
در مواجهه با چنین رفتاری، روحانی با موضعگیری در مجمع عمومی سازمان ملل توانست نقطه نظرات ایران را در دو محور به خوبی به اطلاع جهانیان برساند. ایشان در موضوع مذاکرات هستهای تصریح کرد که برای حل این مساله باید با اراده محکم و شهامت وارد مذاکرات شویم. در موضوع مناقشه انگیز داعش نیست تصریح کرد که پدیده داعش نتیجه رفتارهای ناصحیح قدرتهای غربی در گذشته بوده است.
اگر از این منظر به سفر هیات عالیرتبه دیپلماسی ایران به سازمان ملل نگاه کنیم، دستاوردهای آن غیر قابل انکار است. به خصوص که آقای روحانی از ابتدا گفته است که بر خلاف مشی برخی سیاستمداران دنبال جنجالسازی و ایجاد موجهای خبری بیحاصل و زیانبار نیست بلکه در صدد برآمده با شیوهای دیپلماتیک به بیان مهمترین مشکلات ایران با غرب و نیز بحرانهای خاورمیانهای بپردازد.
بنابراین نکتهای که باید در پس این سفر و ملاقاتها و حواشی آن مد نظر احزاب و نخبگان سیاسی ما باشد این است که اصولا ساختار دولت و حکومت ما و غرب و نگاهمان به نظام بینالملل کاملا با یکدیگر متفاوت است. نه ما و نه آنها نمیتوانیم از ارزشهایمان عدول کنیم. بنابراین لازم است که دو طرف به تفاهمی از جنس پذیرش یکدیگر دست پیدا کنیم و به دنبال تغییر یکدیگر نباشیم.
*استاد دانشگاه شهید بهشتی
منبع: ایران
گو اینکه سفر سال گذشته آقای روحانی به نیویورک آن هم در نخستین ماههای ریاست جمهوریاش بیشتر تحت تاثیر تحولات درونی ایران، جابهجایی جناح حاکم بر دولت و نیز برنامههایی بود که آقای روحانی در دوره انتخابات مطرح کرده بودند. چنانکه تاکید ایشان بر حقوق شهروندی و دفاع از حقوق بشر و رعایت حقوق اقلیتها در کنار تکیه بر حل عقلانی مشکلات خارجی از جمله مساله هستهای ایران موضوعاتی بود که مورد توجه دولتهای اروپایی قرار گرفت و در نتیجه اروپا، رییسجمهوری منتخب مردم ایران را با اشتیاق فراوان پذیرفت.
اینچنین شد که طرح جهان عاری از خشونت و افراطگرایی مورد تصویب مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفت و رییس جمهوری امریکا تصمیم گرفت تا آن تماس تلفنی در دقایق آخر را برقرار کند.
به همین ترتیب نسبت به دومین سفر رییس جمهوری کشورمان به سازمان ملل نیز امیدواریهای فراوانی وجود داشت تا با نتایج پرباری همراه باشد چراکه ایشان امسال در شرایطی به نیویورک سفر کرد که موجی از افراط گرایی و کشتار کور بخش بزرگی از منطقه خاورمیانه را در بر گرفته است و از این منظر اعلام موضع ایران از تریبون سازمان ملل متحد فرصت بزرگی بود تا به کالبد شکافی جریانات تندرو در منطقه پرداخته شود و از پشت پرده آن رونمایی شود.
سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل، دارای بار دیپلماتیک ارزشمندی بود که به صورت حساب شده به موضوعات اساسی پرداخته و همین ویژگی آن را به سخنرانی دیپلماتیک سزاوار تحسین تبدیل کرد اما با وجود اقدامات مثبت هیات ایرانی در نیویورک، شرایط موجود در منطقه و به ویژه اختلاف بر سر چگونگی مبارزه با داعش و نیز مذاکرات هستهای ایران و 1+5 سایه سنگینی را بر فضای مجمع عمومی حاکم کرده بود که عبور از این فضا به این راحتیها مقدور نبود.
در میان اتفاقات سفر نیویورک دیدار حسن روحانی با دیوید کامرون نخستوزیر انگلیس از اهمیت ویژهای برخوردار است. خبرهای منتشره از جزییات این نشست نشان میدهد که طرفین مباحث جدی و انتقادی را مطرح کردهاند. از یک منظر سخنرانی کامرون علیه ایران پس از انجام این دیدار یک اقدام غیر دیپلماتیک بود که نوعا نشان دهنده عدم رعایت آداب دیپلماتیک از سوی نخستوزیر انگلستان بود.
در مواجهه با چنین رفتاری، روحانی با موضعگیری در مجمع عمومی سازمان ملل توانست نقطه نظرات ایران را در دو محور به خوبی به اطلاع جهانیان برساند. ایشان در موضوع مذاکرات هستهای تصریح کرد که برای حل این مساله باید با اراده محکم و شهامت وارد مذاکرات شویم. در موضوع مناقشه انگیز داعش نیست تصریح کرد که پدیده داعش نتیجه رفتارهای ناصحیح قدرتهای غربی در گذشته بوده است.
اگر از این منظر به سفر هیات عالیرتبه دیپلماسی ایران به سازمان ملل نگاه کنیم، دستاوردهای آن غیر قابل انکار است. به خصوص که آقای روحانی از ابتدا گفته است که بر خلاف مشی برخی سیاستمداران دنبال جنجالسازی و ایجاد موجهای خبری بیحاصل و زیانبار نیست بلکه در صدد برآمده با شیوهای دیپلماتیک به بیان مهمترین مشکلات ایران با غرب و نیز بحرانهای خاورمیانهای بپردازد.
بنابراین نکتهای که باید در پس این سفر و ملاقاتها و حواشی آن مد نظر احزاب و نخبگان سیاسی ما باشد این است که اصولا ساختار دولت و حکومت ما و غرب و نگاهمان به نظام بینالملل کاملا با یکدیگر متفاوت است. نه ما و نه آنها نمیتوانیم از ارزشهایمان عدول کنیم. بنابراین لازم است که دو طرف به تفاهمی از جنس پذیرش یکدیگر دست پیدا کنیم و به دنبال تغییر یکدیگر نباشیم.
*استاد دانشگاه شهید بهشتی
منبع: ایران