گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - فرید اسهسرد*: در شرایط فعلی ارتباط میان اقلیم کردستان و ترکیه وارد مقطع حساس خود شده است.
قبل از وقوع بحران داعش، بعضی از مراکز سیاسی اقلیم اعلام می کردند سطح روابط اقلیم کردستان و ترکیه به مرحله استراتژیک رسیده و صادرات نفت اقلیم از طریق ترکیه بنیاد محکمی برای توسعه روابط و به نتیجه رساندن پروژه جدایی از عراق ایجاد کرده است.
اما در حال حاضر با شک و تردید عمیقی به این روابط می نگریم، به پیش بردن روابط با ترکیه تا جایی پیش رفت که موجب عقب نشینی و کاستن از روابط مان با آمریکا، اتحادیه اروپا، ایران، حکومت عراق و بخش مهمی از کشورهای عربی شد و این نشان می دهد معماران این سیاست، نقشه و طرح پر از کم و کاستی را به اجرا گذاشته بودند.
در شرایط فعلی، اقلیم کردستان و ترکیه در دو جبهه مخالف قرار دارند؛ عدم رضایت ترکیه به حضور در هم پیمانی علیه داعش، نقاط مشترک میان اقلیم و ترکیه را به کمترین میزان خود کاهش داد، به ویژه که تهدیدات داعش، تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی اقلیم است و هیچ کس نیز در اقلیم کردستان موضع مستقل و بی طرف ادعایی از طرف ترکیه را باور ندارد.
این تردید در مورد سیاست ترکیه از زمانی آغاز شد که آنکارا اعلام کرد در مقابل داعش از اقلیم کردستان دفاع نخواهد کرد، در حالی که نیروهای داعش دیبگه و مخمور را تصرف کرده بودند و تنها ٤٠کیلومتر از اربیل فاصله داشتند و آنکارا در این شرایط از موضع خود کوتاه نیامد. آیا ترکیه دوست داشت داعش اربیل را تصرف کند؟
اما کسانی که موافق این امر نبودند و مخالف نزدیک شدن داعش به اربیل بودند، بلافاصله به کمک اربیل و اقلیم کردستان شتافتند و از نیروی پیشمرگه حمایت و پیشروی داعش را متوقف کردند، ترکیه باوجود حضور در اجلاس جده در عربستان، بیانیه پایانی اجلاس را امضا نکرد و بعدا نیز رسما اعلام کرد در هیچ عملیات نظامی علیه داعش شرکت نخواهد کرد.
این به آن معناست که ترکیه دارای تفسیر و موضع گیری ویژه خود در مورد داعش است. همچنین به آن معناست که ترکیه داعش را تهدید و دشمن تلقی نمی کند و در مقابل تهدید داعش برای امنیت کردستان و صلح منطقه ای بی تفاوت است.
این شرایط ایجاب می کند حکومت اقلیم کردستان تجدیدنظری عمیق در حوزه سیاست خارجی خود داشته باشد و موضع گیری در مقابل داعش را معیار ارتباطات خود با طرف های خارجی قرار دهد.
بحران داعش به روشنی نشان داد و اثبات کرد وجود ارتباط استراتژیک میان اقلیم کردستان و ترکیه دروغی بزرگ است و ترکیه به جز سودگرفتن از نفت اقلیم و استفاده از درآمد آن در هالک بانک آن کشور هیچ هدف دیگری را تعقیب نکرده است.
معماران سیاست وابستگی به ترکیه، لازم است روشن کنند که چرا و چگونه این سیاست را اجرا کردند و در آینده چگونه جبران مافات می کنند، سیاست اقلیم کردستان بعد از بحران داعش، نباید ادامه همان سیاست قبل از بحران باشد.
*رییس مرکز تحقیقات استراتژیک اتحادیه میهنی کردستان
قبل از وقوع بحران داعش، بعضی از مراکز سیاسی اقلیم اعلام می کردند سطح روابط اقلیم کردستان و ترکیه به مرحله استراتژیک رسیده و صادرات نفت اقلیم از طریق ترکیه بنیاد محکمی برای توسعه روابط و به نتیجه رساندن پروژه جدایی از عراق ایجاد کرده است.
اما در حال حاضر با شک و تردید عمیقی به این روابط می نگریم، به پیش بردن روابط با ترکیه تا جایی پیش رفت که موجب عقب نشینی و کاستن از روابط مان با آمریکا، اتحادیه اروپا، ایران، حکومت عراق و بخش مهمی از کشورهای عربی شد و این نشان می دهد معماران این سیاست، نقشه و طرح پر از کم و کاستی را به اجرا گذاشته بودند.
در شرایط فعلی، اقلیم کردستان و ترکیه در دو جبهه مخالف قرار دارند؛ عدم رضایت ترکیه به حضور در هم پیمانی علیه داعش، نقاط مشترک میان اقلیم و ترکیه را به کمترین میزان خود کاهش داد، به ویژه که تهدیدات داعش، تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی اقلیم است و هیچ کس نیز در اقلیم کردستان موضع مستقل و بی طرف ادعایی از طرف ترکیه را باور ندارد.
این تردید در مورد سیاست ترکیه از زمانی آغاز شد که آنکارا اعلام کرد در مقابل داعش از اقلیم کردستان دفاع نخواهد کرد، در حالی که نیروهای داعش دیبگه و مخمور را تصرف کرده بودند و تنها ٤٠کیلومتر از اربیل فاصله داشتند و آنکارا در این شرایط از موضع خود کوتاه نیامد. آیا ترکیه دوست داشت داعش اربیل را تصرف کند؟
اما کسانی که موافق این امر نبودند و مخالف نزدیک شدن داعش به اربیل بودند، بلافاصله به کمک اربیل و اقلیم کردستان شتافتند و از نیروی پیشمرگه حمایت و پیشروی داعش را متوقف کردند، ترکیه باوجود حضور در اجلاس جده در عربستان، بیانیه پایانی اجلاس را امضا نکرد و بعدا نیز رسما اعلام کرد در هیچ عملیات نظامی علیه داعش شرکت نخواهد کرد.
این به آن معناست که ترکیه دارای تفسیر و موضع گیری ویژه خود در مورد داعش است. همچنین به آن معناست که ترکیه داعش را تهدید و دشمن تلقی نمی کند و در مقابل تهدید داعش برای امنیت کردستان و صلح منطقه ای بی تفاوت است.
این شرایط ایجاب می کند حکومت اقلیم کردستان تجدیدنظری عمیق در حوزه سیاست خارجی خود داشته باشد و موضع گیری در مقابل داعش را معیار ارتباطات خود با طرف های خارجی قرار دهد.
بحران داعش به روشنی نشان داد و اثبات کرد وجود ارتباط استراتژیک میان اقلیم کردستان و ترکیه دروغی بزرگ است و ترکیه به جز سودگرفتن از نفت اقلیم و استفاده از درآمد آن در هالک بانک آن کشور هیچ هدف دیگری را تعقیب نکرده است.
معماران سیاست وابستگی به ترکیه، لازم است روشن کنند که چرا و چگونه این سیاست را اجرا کردند و در آینده چگونه جبران مافات می کنند، سیاست اقلیم کردستان بعد از بحران داعش، نباید ادامه همان سیاست قبل از بحران باشد.
*رییس مرکز تحقیقات استراتژیک اتحادیه میهنی کردستان