فانی عنوان کرد:
گروه آموزش خبرگزاری دانا (داناخبر) - علی اصغر فانی میراثدار وزارتخانه ای است كه با كسری بودجه پنج هزار میلیارد تومانی از دولت دهم تحویل گرفته است.
فانی، سوابق آموزشی متعددی در كارنامه خود دارد. او بعد از انقلاب و به ویژه در دوره وزارت حسین مظفر و كاظم اكرمی از مدیران فعال آموزش و پرورش بود.
در سال 84 و بعد از بركناری محمود فرشیدی از سوی محمود احمدینژاد به مدت كمتر از سه ماه سرپرست وزارت آموزش و پرورش شد اما نهایتا به مجلس معرفی نشد.
در دولت یازدهم و پس از رای عدم اعتماد مجلس به محمدعلی نجفی به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش منصوب و نهایتا با رای مثبت مجلس وزیر شد.
فانی چهارمین مرد كابینه روحانی است كه در یك سال اول شروع به كار دولت از مجلس كارت زرد گرفته است.
گفتوگوی اعتماد را با وزیر آموزش و پرورش را میخوانید:
از عملكرد یك سالهتان در آموزش و پرورش دفاع میكنید؟
عملكرد آموزش و پرورش در این 13 ماه كه من هم سرپرست و هم وزیر بودهام، عملكرد قابل دفاعی بوده است. ما از رسانهها و نهادها دعوت میكنیم كه آموزش و پرورش را ارزشیابی كنند و ببینند ما در این مدت چگونه كار كردیم.
این انتقاد از بیرون وجود دارد كه آموزش و پرورش راكد مانده. حتی خیلی از معلمها هم میگویند انتظاراتشان بر آورده نشده است. این انتقاد را قبول دارید؟
البته باید این سوال را از كسانی پرسید كه این ادعا را دارند. ما در آموزش و پرورش علمی حركت میكنیم. اینكه میگویند آموزش و پرورش تحرك نداشته است، خب طبیعی است كسی كه 27 شهریور سال گذشته وارد وزارت آموزش و پرورش میشود، غیر از اینكه برای زیرساختها كار كند و برای سال بعد برنامهریزی كند كار دیگری از او ساخته نیست. چون برای بازگشایی مدارس در اول مهر، از شش ماه یا هشت ماه قبل باید برای آن برنامهریزی كرد.
مشكل تعدادی از نمایندگان مجلس كه دنبال استیضاح هستند با شما چیست؟ اگر نمایندگان مسایل و مشكلاتی غیرآموزشی دارند چه برنامهیی در برابر آنها دارید؟
ما اطلاعات متناقضی در این مورد داریم. خوب است كه از آنهایی كه دنبال این قضیه هستند سوال شود. آموزش و پرورش نهادی است كه با همه جامعه در ارتباط است. هر اقدامی كه ما در آموزش و پرورش انجام دهیم هم مخالف دارد هم موافق.
بخشی از انتقادات نمایندههای خواستار استیضاح انتصابات است. فرض كنید در جلسه استیضاح هستید، چه پاسخی به این سوال نمایندهها میدهید؟
ما تمام مدیرانی كه منصوب كردیم، با استعلام از وزارت اطلاعات بوده و همه آنها مورد تایید آن وزارتخانه بودهاند. ما اعتقاد داریم این انتصابات روی اصول بوده است. بنابراین بخشی از استیضاح اگر مطرح بشود سیاسی است. ممكن است بعضی از نمایندگان با برخی از انتصابات ما موافق نباشند.
به نظرتان سهمخواهی مطرح است؟
ممكن است. ما اعلام میكنیم دولتی با خط مشی و شعارهای مشخص در 24 خرداد 92 از طرف مردم رای آورده است. نهادهای آن دولت باید سیاستهای رییس آن دولت را اجرایی كنند. طبیعی است مدیرانی باید عهدهدار مسوولیت شوند كه به آن سیاستها عمل كنند. نه در این دولت بلكه در تمام دولتهای قبلی هم سابقه داشته است و زیادهطلبی نیست. اما اینكه ما انتصابات را با هماهنگی و استعلام از وزارت اطلاعات پیش بردیم، دفاعی است كه از این انتصابات میكنیم و مفتخریم كه در كنار این مدیران حضور داریم.
در جریان داغ شدن بحث استضاح شما از سوی برخی نمایندگان مجلس، معلمان پیش دبستانی خواستار استخدام، چندین نوبت مقابل ساختمان وزارت و نهاد ریاستجمهوری تجمع كردند. به نظرتان این تحركات در این بازه زمانی سیاسی نیست؟
نه من احساس میكنم مربیان پیشدبستانی به دنبال این هستند كه به استخدام آموزش و پرورش در بیایند. من حركت مربیان را كمتر سیاسی میبینم. بیشتر میخواهند شغلی پیدا كنند. ما از این نظر به آنها حق میدهیم.
بخشی از موارد استیضاح موضوع استخدام همین معلمهاست؛ برنامهیی برای استخدامشان ندارید؟
وزارت آموزش و پرورش بنگاه كاریابی نیست. وزارت آموزش و پرورش نهاد فرهنگی تربیتی است و باید متناسب با نیاز و امكاناتی كه قانون در اختیارش گذاشته است به جذب نیروی انسانی بپردازد. ما دانشگاه فرهنگیان داریم. این دانشگاه در سراسر ایران قریب به 100 پردیس و شعبه دارد. ما از طریق دانشگاه فرهنگیان نیروی انسانی مورد نیاز خود را طبق برنامهریزیها و محاسباتی كه انجام دادیم تربیت میكنیم. البته اخیرا بخشنامهیی به استانها فرستادیم كه مربیان پیشدبستانی كه چندسالی با آموزش و پرورش همكاری داشتهاند، تعاونیهایی تشكیل دهند و ما فضاهای اضافی خود را در اختیارشان بگذاریم و آنها بتوانند به تدریس در پیش دبستانی در قالب بخش خصوصی و نه بخش دولتی بپردازند و ما هم ممكن است گاهی اوقات از ظرفیت آنها طبق سیاستی كه داریم استفاده كنیم اما خود ما نسبت به استخدام اینها نمیتوانیم اقدام كنیم. به این دلیل كه ما باید ردیف استخدامی داشته باشم. الان ردیف استخدامی نداریم، تا ردیف استخدامی نداشته باشیم، نمیتوانیم آزمون برگزار كنیم.
وزیر آموزش و پرورش تا چه اندازه با بدنه آموزش و پرورش و دیدگاههای آنها در ارتباط است و چگونه از دیدگاههای آنها با خبر میشود و تا چه اندازه به آنها اهمیت میدهد؟
ما در هر استانی كه حضور پیدا میكنیم، حتما جلسهیی با فرهنگیان مركز استان یا همان شهرستان خواهیم داشت. جلسه هم به این صورت است كه معلمان با من صحبت میكنند. اگر پیشنهاد، انتقاد یا اعتراضی دارند یا سوالاتی دارند مطرح میكنند. بعد از اینكه صحبتهای همكاران را شنیدیم، به پاسخهای آنها میپردازیم و اگر احساس كردیم كه مطالبی علاوه بر آن سوالات لازم است كه به اطلاع فرهنگیان برسانیم، خدمتشان عرض میكنیم.
ارتباطتان با تشكلهای صنفی معلمان به چه صورت است؟
از زمان تصدی وزارت چهار یا پنج بار با نماینده تشكلها جلسه داشتیم. مشاوری هم با عنوان مشاور وزیر در امور تشكلها در این زمینه انتخاب كردهام كه رابط وزارتخانه با تشكلها است. به نظر میرسد كه این اقدامات گامهایی برای نزدیك شدن وزارت آموزش و پرورش به معلمان و فرهنگیان است.
بازخوردهایی كه از صحبتهای معلمان میگیرید تا چه در در سیاستگذاریهای شما تاثیر دارد؟
طبیعی است كه سیستم اطلاعرسانی ما در روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارتخانه به گوش هستند. یعنی ما خط تلفنی داریم كه معلمان و همكاران فرهنگی ما در سراسر كشور با آن تماس میگیرند و پیامها یادداشت میشود. سایت وزارتخانه هم هست. این اطلاعات گرفته میشود و دوستان ما در روابط عمومی هر دو هفته یك بار بستگی به حجم اطلاعات، آنها را طبقهبندی میكنند و در اختیار بنده قرار میدهند. در واقع این پیامی است كه از بدنه آموزش و پرورش در سیستم رسمی ما وارد میشود. خیلی از تشكلها بیانیه دارند یا سایتی كه هر روز از طریق خلاصه جرایدی كه روی میز من قرار داده میشود، تمام حرفهایی كه در روزنامهها و سایتها در رابطه با آموزش و پرورش وجود دارد در اختیار من قرار میگیرد و من آنها را میخوانم. ممكن است وقت نداشته باشم روزنامههای روی میزم را بخوانم اما اخبار آموزش و پرورش را حتما دنبال میكنم.
انتقادات هم به دست شما میرسد؟
بله. اتفاقا معلمی در روزنامه خراسان خطاب به آقای روحانی نوشته بود كه این چه وزیری است كه انتخاب كردید؛ وضع بیمه طلایی خرابتر شده است و این حرفها.
شما در مدتی كه در وزارتخانه حضور داشتید در راستای خصوصیسازی و حل مشكلات مالی و بودجه ای آموزش و پرورش راهكارهایی را ارایه دادید. بحث خرید خدمت از مدارس غیردولتی و فروش مدارس دولتی را مطرح كردهاید. در مقابل این سیاستها ما اصل 30 قانون اساسی و آموزش رایگان را داریم. با چه سیاستی 12 میلیون دانشآموزی كه برای مدارس دولتی داریم زیاد محسوب میشود كه شما این راهكارها را پیشنهاد كردید؟
به جای لفظ خصوصیسازی بهتر است بگوییم توسعه مشاركت. اصل سیام قانون اساسی میگوید تحصیلات تا قبل از پایان دوره متوسطه رایگان است. كاری كه ما كردیم تعارضی با اصل 30 قانون اساسی ندارد. امسال با برنامهریزیهایی كه صورت گرفته است، از ظرفیتهای اضافی مدارس غیر دولتی استفاده كردیم. برای مثال تصور كنید در شهرستانی در بخش مدارس دولتی ظرفیت كلاس 40 دانشآموز در هر كلاس است، ما گفتیم40 نفر به 30 نفر كاهش پیدا كند. 10 نفر از این دانشآموزان در فلان مدرسه غیر دولتی با پرداخت هزینه توسط دولت آموزش ببینند. این چه اشكالی دارد.
موضوع نحوه انتخاب این دانشآموزان است. این 10 نفر چگونه انتخاب میشوند؟ ملاكهای عدالت آموزشی برای انتخاب این دانشآموزان لحاظ میشود؟
بله. مثلا بررسی میكنیم كه منزل كدام یك از این 10 نفر به آن مدرسه نزدیكتر است كه رفت و آمد راحتتری داشته باشند. وقتی این مسائل به صورت كلی مطرح میشود، بحثهای متعددی در پی دارد اما وقتی عملیاتی میشود، بحث عدالت آموزشی مطرح میشود. این عدالت آموزشی است كه كلاس به جای اینكه با 40 نفر تشكیل شود با 30 نفر تشكیل میشود و 10 نفر از این دانشآموزان به كلاسی میروند كه 20 نفره است.
امكانات نابرابر این دو نوع مدرسه چه میشود؟
بعضی از مدارس غیردولتی از مدارس دولتی بهتر هستند. الان در مدارس غیردولتی شهریه بالا میگیرند و در نوبت ثبت نام میمانند. حتی مجبورند چند نفر را واسطه كنند تا بتوانند بچههای خود را در آن مدرسه ثبت نام كنند. اگر ما این كار را نكنیم میگویند كه چرا این امكانات در اختیار بخشی خاص از جامعه است اگر این كار را انجام دهیم، میگویند چرا انجام دادیم.
امسال قرار است چه تعداد از صندلیهای خالی مدارس غیر دولتی را بخرید؟
مدارس غیر دولتی ما در سال گذشته یك میلیون دانشآموز داشته است كه با هزینههای اولیای خود در آن مدارس درس خواندهاند. این مدارس غیر دولتی 500 هزار صندلی خالی داشتهاند. یعنی یك سرمایه ملی بلااستفاده بوده است. ما امسال با برنامهریزیهایی كه انجام دادیم و منابعی كه با زحمت فراهم كردهایم پیشبینی میكنیم با سر ریز كردن دانشآموزان مدارس دولتی در مدارس غیردولتی حدود 200 هزار از این 500 هزار صندلی را توانستهایم در اختیار جامعه بگذاریم یعنی ما 200 هزار تا از صندلیهای خالی را خریدهایم.
بودجه ای كه برای این بخش اختصاص داده شده مشخص است؟
بله، میانگین هزینهیی برای دانشآموزانی كه به مدارس غیر دولتی فرستادیم برای هر دانشآموز كمتر از 600 هزار تومان است. این در حالی است كه در سراسر كشور و در مدارس دولتی برای هر دانشآموز به طور میانگین یك میلیون و 850 هزار تومان هزینه میكنیم. به این طریق هزینه صرف شده برای دانشآموز یكسوم میشود. اگر واقعا روی این رویه كار شود اقدامی بسیار مهم در آموزش و پرورش كشور است. بنابراین درعین حال كه اصل 30 قانون اساسی را نقض نكردیم، از امكانات و توان جامعه نیز استفاده كردهایم. با هزینه كمتر توانستیم به مردم خدمات دهیم و این كار قابل تقدیر است.
نظارت آموزش و پرورش روی این مدارس چگونه خواهد بود؟ آیا بحث گزینش زیر نظر وزارت آموزش و پرورش است؟
نظارت آموزش و پرورش تاكنون روی مدارس غیردولتی چگونه بوده است؟ الان هم به همان صورت است یعنی اگر بخواهیم به دلیلی این نظارت را زیر سوال ببریم، باید كل آن یك میلیون دانشآموزی كه تاكنون در مدارس غیردولتی درس میخواندهاند زیر سوال بروند یعنی نظارت آموزش و پرورش بر مدارس غیردولتی همچنان ادامه دارد. حالا 200 هزار دانشآموز هم به آن اضافه شده است. این هیچ اشكالی در این نظارت ایجاد نمیكند. این یعنی استفاده از یك سرمایه ملی در كشور با پرداخت هزینه كمتر و نوعا استفاده از كیفیت كار.
یكی دیگر از سیاستهایی كه آموزش و پرورش در این دوره برای رفع مشكل كسری بودجه مطرح كرد، تغییر كاربری مدارس دولتی بود. این طرح به كجا رسید؟
تغییر كاربری مدارس با كندی صورت میگیرد. علت آن این است كه ما طبق قانون مصوب مجلس، محدودیتهایی داریم كه باید طبق آن محدودیتها عمل كنیم. ما بخشنامه را به استانها ابلاغ كردیم، بدیهی است كه در آخر سال مالی، باید گزارشی را از این كار بدهیم. گزارش دقیقی نداریم ولی این كار كند پیش میرود.
یكسری مخالفتها با این طرح وجود داشت. گفته شد كه آموزش و پرورش تصمیم دارد مدارسی را كه در سطح شهر وجود دارد به پاساژ و مجتمع تجاری تبدیل كنید و بفروشد و بعد در حاشیه شهر مدرسه تاسیس كند. به نظر شما این راهحل برای حل كمبود بودجه قابل دفاع است؟
این حرف ظلم به آموزش و پرورش است. ما این حرف را زده بودیم اما عمل نكردیم چون مطالعاتش را انجام دادیم. هرشهر شرایط خاص خودش را دارد. مثلا در شهر تهران در میدان ونك مدرسهیی در خیابان اصلی داریم، دانشآموز كه میخواهد به آن مدرسه رفت و آمد كند، با رفت و آمد دانشآموزان و سرویسها، ترافیك و ازدحام در خیابان ایجاد میشود و رفت و آمد مردم در آن محیط تجاری در نظام آموزشی ما خلل ایجاد میكند. در نظر داشتیم كه اگر چنین مدرسههایی داشتیم، نه اینكه به حاشیه شهر منتقل كنیم، بلكه محل آن را در حد دو خیابان جابهجا كنیم. جایی كه ترافیك هم ندارد. اگر جای مناسبی پیدا كردیم، با پول آن مدرسه به لحاظ ارزش مالی میتوانیم 10 مدرسه بسازیم. این كار را اگر انجام دهیم و دانشآموز را به خیابان دیگری منتقل كنیم اشكالی دارد؟ بعضیها انتقاد میكنند و ایراد میگیرند و اجازه نمیدهند كار خیری انجام شود. تعصب بنده به مدارس، از همه آدمهایی كه میشناسم بیشتر است چرا كه من فرزند آموزش و پرورشم و نمیتوانم اجازه دهم كه ساختمان متعلق آموزش و پرورش را بدهم و دانشآموزان را در جایی نامتناسب با آموزش بدهم. دانشآموز میخواهد درس بخواند. اگر دانشآموز در محیطی آرامتر به دور از صدا و آلودگی هوا، یك خیابان آن طرفتر درس بخواند و در عوض به جای یك مدرسه، پنج مدرسه ساخته شود، هر عقل سلیمی این را میپذیرد. من دیدم بعضی رسانهها میگویند كه مدرسهها برای پرداخت هزینههای جاری آموزش و پرورش فروخته میشود. این اصلا با روح قانون مغایر است. مدرسه اگر واگذار هم میشود با درآمد آن مدرسه احداث میشود. نه اینكه ما مدرسه را بفروشیم و با پول آن هزینههای جاری آموزش و پرورش رفع شود. قانون اجازه این كار را به ما نداده است.
علاوه بر قانون یكسری تبصره و ماده هم هست كه دست نهادها را برای استفاده از بودجه باز میگذارد؟
شما اگر اجازه میدهید من بگویم كه اصل قانون را در اختیار شما بگذارند و شما همین را در روزنامه خود چاپ كنید. بگویید این قانون است. تبصرهها و مادههای اجرایی نمیتواند با روح قانون در تعارض باشد. قانون را به شما میدهیم و خواهید دید كه قانون صراحت دارد این اقدام برای توسعه فضای آموزش انجام میگیرد.
مساله نحوه خرج شدن درآمدی است كه از این طریق آموزش و پرورش به دست میآورد. هر سال میبینیم آموزش پرورش اواخر سال برای پرداخت حقوق و عیدی و به حدی به مشكل میخورد كه تقاضای اعتبار مطرح میشود. این نگرانی وجود دارد كه اگر این طرح اجرا شود، به جای مدرسهسازی وارد هزینههای جاری شود و در بلندمدت بخشی از سرمایه آموزش و پرورش كه مدارس است از بین برود؟
صراحت و روح قانون روشن است. تا وقتی كه من مسوولیت این وزارتخانه را دارم، با قانون حركت میكنم و قانون نیز همین را میگوید یعنی تبدیل فضای آموزشی به فضای آموزشی. البته بعضی مناطق ممكن است مدرسه اضافی داشته باشیم اما در خیلی مناطق نیز با كمبود فضای آموزش روبه رو هستیم. حدود 3/1 فضاهای موجودمان از استحكام لازم برخوردار نیستند. این را قبلا هم گفته بودم. 3/2 فضاهای آموزشی موجود یا مقاوم سازی یا بازسازی شده است. این 3/2 فضاهایی هستند كه نسبت به زلزله مقاومند. زلزلههایی كه در این چند ساله آمده است اگر جزو همان 3/2 بودند هیچ آسیبی نمیدیدند. اگر بتوانیم حتی همین كار را انجام دهیم، یعنی با استفاده مناسب از فضاهایی كه مورد نیاز نیستند بتوانیم فضاهایی كه نیاز به مقاومسازی یا بازسازی دارد در كنار حركتی كه خیرین مدرسهساز انجام میدهند و در كنار كمكهایی كه دولت در كنار بودجه سنواتی برای ما پیشبینی میكند، این نوسازی را در آموزش و پرورش كشور انجام دهیم، خدمت بزرگی است.
در دوره شما موضوع واگذاری مدارس به یكسری نهادها مثل حوزههای علمیه یا نهادهای نظامی و مساجد مطرح شد. این طرحها هم در قالب افزایش مشاركت است؟ به كجا رسید؟
از وقتی كه من آمدهام مدرسهیی به این نهادها واگذار نشده است، ولی ما اعتقاد داریم میتوانیم از توان موجود در كشور چه در حوزههای علمیه و كارخانجاتی كه میتوانند در كنار خود هنرستان داشته باشند استفاده كنیم. ما تفاهمنامهیی با وزارت صنعت، معدن و تجارت امضا كردیم كه به موجب آن كارخانجات و موسساتی كه وابسته به آن وزارتخانه هستند، در جوار كارخانهها هنرستانهایی تاسیس كنند یا با مناطق آزاد تجاری تفاهمنامهیی امضا كردیم كه به موجب آن بتوانیم از امكانات مالی مراكز آزاد تجاری كه امكانات بالایی دارند، در توسعه فضاهای آموزشی و آموزش و پرورش استفاده كنیم. گفتنی است كه یك درصد از دانشآموزان كشور در مناطق آزاد تجاری هستند. این یك درصد، از همكاریهای آن نهاد در تفاهمنامهیی كه امضا كردیم استفاده میكنند و میتوانیم خدماتی به آنها ارایه دهیم. عرض میكنم كه آغوش آموزش و پرورش برای استفاده از توان سایر نهادها و ارگانها باز است.
در واقع اعتبارات مالی این موسسات مد نظر شما است؟ به این صورت كه میخواهید آنها سرمایهگذاری كنند و اعتبار مالی بدهند و سیاستگذاری با شما باشد؟ این نگرانی درباره این نهادها وجود دارد كه نفوذ آنها در سیاستگذاریها بیش از حد باشد.
شكی نیست كه سیاستگذاری همیشه با آموزش و پرورش است. طبق قانون مصوب مجلس آموزش و پرورش وظایف و اختیاراتی دارد. ما اختیارات و وظایفمان را به هیچوجه در اختیار جای دیگری قرار نمیدهیم.
این موسسات اگر تامین مالی كنند در قبال این كمك امتیازی نمیخواهند؟
ما در قالب تفاهمنامههایی كه امضا میكنیم، حقوق قانونی خود را حفظ میكنیم. از امكانات و توان فكری سایر نهادها هم استفاده میكنیم و هیچ مغایرتی هم ندارد. ما حداقل با 15 دستگاه و وزارتخانه تفاهمنامه امضا كردیم. با وزارت ارشاد تفاهمنامه امضا كردیم كه كتابخانههای ما را تجهیز كنند. همین امسال وزارت ارشاد پنج میلیارد تومان برای تجهیز كتابخانهها در اختیار ما گذاشته است. این به این معنی نیست كه ما اختیاراتمان را واگذار كردیم. هر وزارتخانه و دستگاهی به موجب قانون اختیارات و وظایفی دارد كه آنها را پیگیری میكند.
طبق آماری كه با مقایسه سرشماری سال 90 با آمار ثبت نامی به دست آوردیم، دو میلیون كودك در این لیست وجود ندارد. این دو میلیون كجا هستند و تكلیفشان چیست؟ آیا تحت عنوان همان بازمانده از تحصیلات تعریف میشوند؟
رقم شما مورد تایید ما نیست. در سالی كه گذشت 8/98 درصد تحت پوشش ابتدایی ما بوده است. اگر ما 99 درصد را بپذیریم یك درصد از این كودكان خارج از مدرسهاند. یك درصد از دانشآموزان سال اول ابتدایی كه امسال یك میلیون، 300 هزار نفر بودند، میشود 130 هزار نفر. دو میلیون نمیشود. این رقم شما را من به این دلیل نمیپذیرم. اگر دقیقتر از این نیز آماری احتیاج باشد میتوانیم از معاونت ابتدایی بپرسیم و خدمت شما تقدیم كنیم.
طرح رتبهبندی فرهنگیان به كجا رسید؟ ایرادات طرح قبلی كه از سوی مجلس مطرح شد، برطرف شد؟
طرح رتبهبندی معلمان در كمیسیون اجتماعی دولت مطرح است. به دنبال موافقت معاون اول رییسجمهوری كه در مراسم بازگشایی مدارس هم شاهد آن بودیم، با مذاكراتی كه با دبیر كمیسیون اجتماعی دولت انجام دادم، قرار شده است این طرح به زودی در دستور كار كمیسیون قرار بگیرد. همكاران ما هم در وزارتخانه دیروز ماموریت پیدا كردند كه طرح را مورد بازنگری فوری قرار دهند.
همان طرح قبلی است؟ چیزی به آن اضافه نشده؟
صحبتهایی را در همین چهار ماه اخیر داشتیم. تغییراتی نسبت به طرح اولیه داشتیم ولی با این حال در مراسم بازگشایی مدارس تاكید داشتم كه یك بار دیگر بررسی شود. اعتقاد داریم كه اجرای طرح رتبهبندی معلمان در آموزش و پرورش در عین حال كه یكی از راهكارهای سند تحول نظام آموزشی است میتواند دو مشكل ما را حل كند. یكی مشكل انگیزشی برای معلمان و دیگری افزایش شایستگیهای حرفهیی معلمان. این طرح بسیار برای ما مهم است. امیدواریم همانطور كه معاون اول رییسجمهور فرمودند بتوانیم تا پایان امسال مصوبه دولت را تقدیم مجلس كنیم. من در كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم عرض كردم كه انشاءالله زودتر لایحه را میدهیم و دوستان هم در كمیسیون استقبال كردند كه به سرعت مراحلش را در مجلس دنبال كنیم.
جزییات این طرح مشخص نیست كه هر معلم به چه صورتی رتبهبندی میشود و چه ملاكهایی برای این كار مد نظر است؟
در سند تحول بحثی تحت عنوان بررسی صلاحیتهای حرفهیی یا شایستگیهای حرفهیی معلمان داریم. ما همكاران فرهنگیای داریم كه در ارایه روشهای نوین تدریس موفقتر یا در تالیف كتاب موثر بودهاند. سوابق و عملكردشان در كلاس و حوزههای كاری خودشان موفقیت آمیز بوده است. این طرح یك نظام تایید و بررسی صلاحیت معلمان است كه در آن نظام برای همه همكاران پرونده تشكیل میشود. مداركی از آنها میخواهد، بررسیهایی را انجام میدهد و بعد به آنها گواهیهای مختلف میدهد. مثلا گواهی درجه یك، دو، سه. مطابق این طرح، شاخصها و گواهیهایی تحویل همكار فرهنگی میشود كه آن فرد را در رتبهیی از رتبههای معلمان قرار میدهد. البته در طرح قبلی نامگذاری رتبهها مثل نام گذاری دانشگاهها بود كه مورد اعتراض وزارت علوم هم قرار گرفت. اسامی دیگری هم پیشنهاد دادیم كه در كمیسیون اجتماعی دولت در دست بررسی است. باید ببینیم كه كدام یك از آنها انتخاب میشود كه ما در نهایت آن را اعلام میكنیم.
بیمه طلایی خیلی مورد انتقاد معلمان است. معلمان میگویند در گذشته خدمات بهتری از این بیمه میگرفتند. مشكل كجاست؟
بیمه طلایی از 4 -3 سال پیش شروع شد، دو سال اول وضعیت خوبی داشت. دلارهای نفتی زیاد بود و دولت قبلی هم وضع مالی خوبی داشت. اما از سال 91 كه وضع مالی دولت قبل خوب نبود به دلیلی بحث تحریمها، دلارهای نفتی كم شده بود.
در سالهای 91 و 92 نسبت به دو سال گذشتهاش وضعیت بیمه طلایی افت داشته است. میتوانید سوابق را بررسی كنید. به طوری كه در سال 92 كه ما در مرداد آن سال آمدیم، آموزش و پرورش بدهی به بیمه ایران داشت. چون بیمه ایران بیمه گذار ما بود. ما هم 6 ماه با همان بیمه كار كردیم. در اواخر اسفند توانستیم مبلغ قابل توجهی هم از دوران قبل از دولت یازدهم و همزمانی كه ما آمدیم، به بیمه پرداخت شد. ما بدهكار بودیم و هنوز هم بدهكاریم.
در آخرین روز اسفند 92 جلسهیی با بیمه ایران داشتیم. خودم از مدیر عامل بیمه ایران و اعضای هیات مدیره این بیمه درخواست كردم قرارداد را تمدید كنیم و ما هم در سال آینده و حداكثر شهریور 93 بدهی را پرداخت خواهیم كرد. دوستان گفتند كه باید ابتدا همه بدهی را بدهید تا قرارداد امضا كنیم. ما اعلام كردیم میتوانیم ظرف 6 ماه به تدریج بدهی خود را پرداخت كنیم و رقم بالاتری را برای تمدید قرارداد پیشنهاد دادند. ما در آن جلسه بحث كردیم كه رقم را كمتر كنند و در نهایت به رقم 26 هزار تومان برای هر نفر با حذف عینك و دندانپزشكی موافقت كردند. اگر میخواستیم عینك و دندانپزشكی اضافه شود، رقم 53 هزار تومان میشد. ما گفتیم كه رقم خیلی بالا است به این دلیل كه باید نیمی از آن را معلمان و نیم دیگر را ما میدادیم. بنابر این با همان 26 هزار تومان قرارداد را امضا كردیم. بعد از تعطیلات نوروز یكی از اعضای هیئت مدیره ایران نامهیی به اعضای آموزش پرورش نوشت مبنی بر اینكه از آنجایی كه این وزارتخانه بدهی خود را به بیمه پرداخت نكرده است، قرارداد امضا شده منتفی اعلام میشود. تماسهای همكاران ما هم با دوستان به نتیجه نرسید. ما ناچار به عوض كردن شركت بیمه شدیم و تا آخر خرداد هم همان بیمه ایران باید تعهداتش را انجام میداد.
در فروردین و اردیبهشت و خرداد میزان خدماتی كه به معلمان داده بود بهشدت كاهش پیدا كرده بود. ما ناچار شدیم با بیمه دیگری وارد مذاكره شویم. این شركت جدید بیمه عینك را به قرارداد اضافه كرد. یعنی با همان رقم 26 هزار تومان قرار شد عینك را اضافه كند. اما در مورد هزینههای دندانپزشكی، به این دلیل كه تعرفه پزشكان در سال جدید نسبت به سال گذشته افزایش پیدا كرده است، نتوانستیم رقم را كمتر كنیم. اگر میخواستیم خدمات دندانپزشكی را اضافه كنیم. قیمت بالاتر میشد.
پس فعلا معلمان انتظار بازگشت خدمات دندانپزشكی را نداشته باشند؟
ما البته درمانگاههای زیادی داریم كه خدمات دندانپزشكی را به معلمان میدهد ولی جاهایی وجود دارد كه درمانگاه نداریم و نمیتوانیم فعلا آن خدمات را ارایه كنیم.
موضوع برای آموزش پرورش مقداری گران تمام شد، بحث ناظم مدرسه بود. راهكار شما برای آسیبهای اجتماعی كه در مدارس وجود دارد چیست و حكمی كه به این ناظم داده شد چقدر عادلانه و درست بود؟
حكم را قوه قضاییه صادر میكند و ما نمیتوانیم هیچ دخالتی در آن داشته باشم. كاری كه ما توانستیم درباره این دانشآموزان انجام دهیم این بود كه با هزینه آموزش و پرورش وكیل گرفتیم. وكیلی كه بتواند از حقوق این دانشآموزان دفاع كند. كاری كه ما میتوانستیم انجام دهیم این بود. ما نمیتوانیم در حكمی كه قاضی میدهد تاثیرگذار باشیم. امیدواریم كه این كار دیگر تكرار نشود. در رابطه با قسمت اول سوال شما طبیعی است كه ما باید نظارت را در محیطهای آموزشی افزایش دهیم یعنی همین سیاست مدرسه محوری كه عرض كردیم. من در 31 شهریور هم در افتتاحیه مدرسه كه حضور داشتم عرض كردم كه انشاءالله در سال تحصیلی 94-93 وارد كف مدرسه میشویم. یعنی در قالب مدرسهمحوری وارد مدرسه میشویم. امیدواریم كه میزان نظارت و حمایت خودمان را از دانشآموزان و همكاران فرهنگی افزایش دهیم.