گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - جمشید پژویان*: بدیهی است مشکلات اقتصادی از مهمترین مشکلات کشور و حل آن خواسته عمیق و قلبی مردم ایران است.
این روزها بحث مذاکرات هستهای بسیار داغ است و در راستای ارتباط آن با مساله اقتصاد باید گفت مذاکرات هستهای کاملا بابت رفع تحریمهایی است که در گذشته دور و به خصوص در سال 91 از سوی اروپا و آمریکا در مورد ایران اعمال شده است که مهمترین آن در رابطه با فروش نفت، ارتباطات بانکی و نقل و انتقالات پول است.
واضح است که رفع این تحریمها به خصوص اگر به سرعت انجام شود میتواند گشایشی در اقتصاد باشد اما نباید این تصور اشتباه را داشت که رفع تحریمها میتواند اقتصاد را شکوفا نماید و یکباره شاهد اقتصادی پیشرو باشیم بلکه این مساله تنها وضعیت کشور را به پیش از سال 90 یا 91 بازخواهد گرداند.
در حقیقت مساله اساسی در اقتصاد کشور اشکالات ساختاری است که در دهههای مختلف به وجود آمده و اکنون نیز پابرجا هستند بنابراین تا این اشکالات ساختاری و کلیدی حل نشود نباید انتظار داشت رفع تحریم بتواند یک انرژی فوقالعاده به اقتصاد بدهد.
هنگامی که سخن از مشکلات اقتصادی به میان میآید در حقیقت منظور مشکلات موجود در اقتصاد خرد است یعنی مشکلاتی که در تخصیص منابع و کارایی اقتصادی وجود دارد که مهمترین آن قیمتهای نسبی و علایمی است.
به عبارت دیگر ده ها سال است که قیمتهای اشتباه به اقتصاد داده میشود که این نه تنها در مورد قیمتهای حامل انرژی بلکه در مورد قیمت پول نیز صدق میکند. برای مثال اختلاف بسیار فاحشی بین سود بانکی و سود بیرون از نظام رسمی بانکی وجود دارد، در واقع این اختلاف فاحش میان بازده سرمایهگذاری است که در بخش صنعت 5-6 درصد است ولی در بخشهای ساختمان یا تجارت به چندصد درصد میرسد، بدیهی است که این مسایل باید از طریق سیاستهای مکمل به خصوص استفاده از سیاستهای مالیاتی حل شود تا اقتصاد کشور بتواند کارایی لازم را داشته باشد.
به بیان دیگر بهرهوری نهادها باید افزایش یابد. بنابراین ساختار اقتصاد دارای اشکال جدی است و این مشکلات با سیاستهای اقتصاد کلان قابل حل نیست. ناگفته نماند یکی از مشکلات امروز، کمبود منابع درآمدی و وجوه دولت است که در این راستا کاملا مشخص است مادامی که پولهای بلوکه شده ایران آزاد میشود فشارهای وارده به دولت تعدیل میشود اما باز باید تاکید کرد این به معنای آن نیست که رفع تحریمها یک راهحل اساسی و جدی برای اقتصاد است چراکه کاهش قیمت نفت در بازار جهانی نیز باری بر آن است که مطمئنا ایران را در آینده با کمبود منابع مالی مواجه میسازد.
از سوی دیگر نرسیدن به توافق با توجه به اینکه تحت چه شرایطی است قطعا در وضعیت اقتصادی موثر خواهد بود یعنی اگر ایران به توافق نرسد و در شرایط امروز ثابت باقی بماند مسلم است که تغییر چندانی رخ نخواهد داد مگر اینکه ساختار اقتصادی تغییر یابد اما اگر مذاکرات به سرانجام نرسد و این تحریمها تشدید شود واضح است که اگر راهکارهای جدی در پیش گرفته نشود شوکی به اقتصاد وارد خواهد شد.
*اقتصاددان
منبع: آرمان
این روزها بحث مذاکرات هستهای بسیار داغ است و در راستای ارتباط آن با مساله اقتصاد باید گفت مذاکرات هستهای کاملا بابت رفع تحریمهایی است که در گذشته دور و به خصوص در سال 91 از سوی اروپا و آمریکا در مورد ایران اعمال شده است که مهمترین آن در رابطه با فروش نفت، ارتباطات بانکی و نقل و انتقالات پول است.
واضح است که رفع این تحریمها به خصوص اگر به سرعت انجام شود میتواند گشایشی در اقتصاد باشد اما نباید این تصور اشتباه را داشت که رفع تحریمها میتواند اقتصاد را شکوفا نماید و یکباره شاهد اقتصادی پیشرو باشیم بلکه این مساله تنها وضعیت کشور را به پیش از سال 90 یا 91 بازخواهد گرداند.
در حقیقت مساله اساسی در اقتصاد کشور اشکالات ساختاری است که در دهههای مختلف به وجود آمده و اکنون نیز پابرجا هستند بنابراین تا این اشکالات ساختاری و کلیدی حل نشود نباید انتظار داشت رفع تحریم بتواند یک انرژی فوقالعاده به اقتصاد بدهد.
هنگامی که سخن از مشکلات اقتصادی به میان میآید در حقیقت منظور مشکلات موجود در اقتصاد خرد است یعنی مشکلاتی که در تخصیص منابع و کارایی اقتصادی وجود دارد که مهمترین آن قیمتهای نسبی و علایمی است.
به عبارت دیگر ده ها سال است که قیمتهای اشتباه به اقتصاد داده میشود که این نه تنها در مورد قیمتهای حامل انرژی بلکه در مورد قیمت پول نیز صدق میکند. برای مثال اختلاف بسیار فاحشی بین سود بانکی و سود بیرون از نظام رسمی بانکی وجود دارد، در واقع این اختلاف فاحش میان بازده سرمایهگذاری است که در بخش صنعت 5-6 درصد است ولی در بخشهای ساختمان یا تجارت به چندصد درصد میرسد، بدیهی است که این مسایل باید از طریق سیاستهای مکمل به خصوص استفاده از سیاستهای مالیاتی حل شود تا اقتصاد کشور بتواند کارایی لازم را داشته باشد.
به بیان دیگر بهرهوری نهادها باید افزایش یابد. بنابراین ساختار اقتصاد دارای اشکال جدی است و این مشکلات با سیاستهای اقتصاد کلان قابل حل نیست. ناگفته نماند یکی از مشکلات امروز، کمبود منابع درآمدی و وجوه دولت است که در این راستا کاملا مشخص است مادامی که پولهای بلوکه شده ایران آزاد میشود فشارهای وارده به دولت تعدیل میشود اما باز باید تاکید کرد این به معنای آن نیست که رفع تحریمها یک راهحل اساسی و جدی برای اقتصاد است چراکه کاهش قیمت نفت در بازار جهانی نیز باری بر آن است که مطمئنا ایران را در آینده با کمبود منابع مالی مواجه میسازد.
از سوی دیگر نرسیدن به توافق با توجه به اینکه تحت چه شرایطی است قطعا در وضعیت اقتصادی موثر خواهد بود یعنی اگر ایران به توافق نرسد و در شرایط امروز ثابت باقی بماند مسلم است که تغییر چندانی رخ نخواهد داد مگر اینکه ساختار اقتصادی تغییر یابد اما اگر مذاکرات به سرانجام نرسد و این تحریمها تشدید شود واضح است که اگر راهکارهای جدی در پیش گرفته نشود شوکی به اقتصاد وارد خواهد شد.
*اقتصاددان
منبع: آرمان