گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - جمعه ٢٨ آذر، دقیقا ٤ ماه پس از ٢٨ مرداد، خبری در برخی رسانه ها منتشر شد به نقل از آسوشیتدپرس مبنی بر تصمیمی كه در جلسه كمیته تخصصی اسناد دیپلماتیك تاریخی وزارت امور خارجه آمریکا اخذ شده است.
این خبر كه نخستین بار در سایت سیكرسی نیوز اعلام شد، به نقل از استفان راندولف از گروه تاریخ وزارت خارجه آمریکا اعلام می كرد كه «اطلاعات مربوط به سیاست آمریکا در ایران به علت مذاكرات در حال انجام با ایران منتشر نخواهد شد».
مهم ترین این اسناد احتمالا مربوط به وقایع سال های پایانی دهه ١٣٢٠ كه به نهضت ملی شدن صنعت نفت و پس از آن كودتای معروف ٢٨ مرداد منتهی شد، ارتباط می یابد.
ریچارد ایمرمن، رییس كمیته مشاوران تاریخ وزارت امور خارجه و استاد دانشگاه تمپل آمریکا،از چنین تصمیمی ناخرسند است. بحث درباره نقش دولت های خارجی به ویژه آمریکا و انگلیس در كودتای ٢٨ مرداد از ٦٠ سال پیش تاكنون به اندازه بحث درباره علل و عوامل این رویداد و تاثیر نیروهای داخلی در آن و پیامدهایش تاكنون همواره محل نزاع و جدل میان محققان، پژوهشگران و سیاستمداران بوده است.
با وجودی كه تاكنون همه اسناد سفارت های خارجی خصوصا آمریکا، انگلیس و روسیه در این مورد منتشر نشده است، اما مقامات رسمی آمریکا تاكنون دست كم دو مرتبه در اظهارنظرهای رسمی به نقش كشورشان در این كودتا اذعان كرده اند. هر دو نیز در دوران قدرت گرفتن دموكرات ها؛ بار نخست در ١٨ مارس سال ٢٠٠٠ مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده در سخنرانی خود گفت: «در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش موثری در ترتیب دادن براندازی نخست وزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود كه اقداماتش به دلایل استراتژیك موجهند ولی آن كودتا آشكارا باعث پسرفت سیر تكامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد كه هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت كردند. دولت شاه كه مخالفان خود را بی رحمانه سركوب كرد.»
باراك اوباما رییس جمهوری آمریکا نیز در دیدار سه روزه خود در دوم تا پنجم ژوئن ٢٠٠٩ از مصر و عربستان در قاهره به نقش موثر آمریکا در كودتای ٢٨ مرداد اعتراف كرد.
سازمان اطلاعات مركزی ایالات متحده سیا نیز در ٦٠ سالگی ٢٨ مرداد با انتشار اسناد محرمانه یی درباره این واقعه به نقش آمریکا در این كودتا اعتراف كرد. «این سند نخستین بار در سال ۱۹۸۱ منتشر شده بود، اما بخش های مهم آن از جمله بخش سوم موسوم به «اقدام پنهان» كه در واقع تشریح عملیات كودتاست، به علاوه همه اشارات مستقیم به «تی پی آژاكس» كه اسم رمز عملیات بود، در دسترس عموم قرار نگرفته بود».
با وجود این اما تاكنون بریتانیا دیگر دولتی كه دست بر قضا طرف اصلی منازعه با ایران در ماجرای ملی شدن صنعت نفت بود، تاكنون به طور رسمی هیچ اظهار نظری مبنی بر نقش این دولت در این ماجرا نداشته است و اسنادی در این زمینه منتشر نكرده است. تنها مقام رسمی بریتانیا كه در این سال ها به طور ضمنی از مداخله انگلیس در امور داخلی ایران در این زمان سخن گفته جك استراو وزیر اسبق امور خارجه بریتانیاست.
علی رغم این موارد اما تاكنون نوشته ها و آثار متعدد و متنوعی از سوی محققان ایرانی و خارجی چون محمد علی موحد، محمد علی كاتوزیان، یرواند آبراهامیان، مصطفی فاتح، فواد روحانی، جلیل بزرگمهر، مارك گازیوروسكی، فخرالدین عظیمی، احمد بنی جمالی، مجید تفرشی، علی میرفطروس، محمد جعفر محمدی، استفان كینزر، حسین مكی و... درباره ماجرای ٢٨ مرداد نوشته شده است. در این میان در شمار زیادی از آثار نیز به شخصیت ها و چهره های تاثیرگذار این حادثه پرداخته اند.
آنچه مجموعه این آثار مشخص می سازند، نقش موثر و اساسی دولت های خارجی در شكست نهضت ملی شدن صنعت نفت و به قدرت رسیدن سلطنت است.
به تازگی نیز كریستوفر دوبلگ محقق و روزنامه نگار انگلیسی و آشنا به زبان و فرهنگ فارسی كتابی با عنوان «میهن پرست ایرانی: محمد مصدق و كودتای انگلیسی-آمریکایی» نوشته كه در آن ضمن شرحی مفصل و گیرا و دست اولی از زندگی محمد مصدق به نقش بریتانیا و آمریکا در شكست نهضت ملی شدن صنعت نفت اشاره می كند.
نویسنده در بخش پایانی این كتاب كه در آمریکا نیز منتشر شده است، در نتیجه گیری پیامدهای كودتا می نویسد: «با سقوط مصدق، ایران به ربع قرن جباریتی زشت و شرم آور محكوم شد، كه یكی از دلایل انفجار ١٩٧٩ بود. این سخن بدین معنا نیست كه هر آینه كودتایی اتفاق نمی افتاد دنیایی بهشت گونه پدید می آمد، زیرا دولت مصدق ممكن بود به خاطر فاجعه های دیگر سرنگون شود. اما تاریخ ایران احتمالا بسیار شادمانه تر از آنچه دیدیم می شد. ایران مصدق بسا كه نمونه ای مثبت برای كشورهای دیگر می شد و توسعه انسانی منطقه سرعت می گرفت، زیرا آرمان او عمدتا با آرمان بهار عربی در ٢٠١١ شباهت داشت و در واقع، شصت سال بر این رویدادها تقدم داشت.
سقوط مصدق به یك اندازه ناشی از اقدامات انگلیس و آمریکا بود و این دو دولت، هر دو در شادی سقوط او سهیم بودند.
كیم روزولت، در توصیف شادمانه اما نه همیشه قابل اعتماد خود از ماجراها، شرح ملاقاتی را می دهد كه در راه بازگشت خود به آمریکا در لندن با چرچیل در حال استراحت و لمیدن داشته است. نخست وزیر در حال بهبود یافتن از یك سكته مغزی بود و در خواب و بیداری به سر می برد. با این حال، از شنیدن ماجرا به هیجان آمد و به روزولت گفت اگر فقط چند سال جوان تر بودم هیچ چیزی را بیشتر از این دوست نمی داشتم كه در این خطر كردن بزرگ تحت فرماندهی تو خدمت كنم.
روزولت در مرحله بعدی زندگی خود كه مشاور گرانقیمت شركت های آمریکا در ایران بود، این موضوع را با آب و تاب تعریف می كرد، همان طور كه در هر چیزی كه مربوط به كودتا بود كم و بیش با اغراق سخن می گفت. اما با وجود همه خوشی و خوشحالی چرچیل، كودتا برای بریتانیا و منافع آن در خاورمیانه عاقبت خوشی نداشت.
كودتا دوستانی اندك و دشمنانی بسیار حاصل كرد. آمریکا و مقامات آن كشور منكر دخالت در كودتای اوت ١٩٥٣ شدند و شاه هم آن را قیام ملی نامید ولی برای اكثریت ایرانیان بدیهی بود كه آیزنهاور عامل سقوط مصدق و جایگزین كردن او با یك جبار خودكامه بوده است. آمریکا، یك شبه، از نیروی خیری كه تصور می شد، به همدست شاه در برقراری سركوب و بی عدالتی تبدیل شد.
در ١٩٦٠ كنت لاو، خبرنگار نیویورك تایمز آگاه تر از گذشته چنین نوشت: ایرانی ها كاملا از نقش آمریکا آگاهند، اگرچه مردم آمریکا چنین نیستند. از همین رو، بسیاری از ایرانی ها آمریکا را مسوول برقراری و حمایت از رژیمی می دانند كه به اعتقاد آنها به نحوی روز افزون بدسرشت و خبیث شده است».
منبع: اعتماد