نگاهی دیگر به یک فیلم:
به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) هدیه کریسمس کمپانی سونی و هالیوود کسی را خوشحال نکرد. فیلم به ظاهر کمدی که قرار بود سورپرایز اهل هنر و سیاست در این روزهای واپسین سال میلادی باشد رنگ تراژدی گرفت و اسباب شگفتی افکار عمومی و مایه نگرانی روزنامهنگاران شد.
روزنامه ایران نوشت: سازندگان فیلم در هالیوود و سرمایهگذاران آن در کمپانی سونی قرار بود بخشی از آرزوی بر زمین مانده خویش را برای از میان برداشتن دشمن مشترک آمریکا و ژاپن (رهبر کره شمالی) را روی پرده سینما جامه عمل بپوشانند. آنها این داستان تخیلی را در قالب کمدی و فکاهی عرضه کردهاند تا مخاطبانشان از عملیات شورانگیز برای حذف فیزیکی فردی که آمریکاییها او را خطرناکترین دشمن نام دادهاند حظ وافر ببرند. در نهایت آنها اجرای این طرح تروریستی را به عهده دو خبرنگار میسپارند.
اما نخستین میوه تلخ فیلمی که «مصاحبه» نام داشت این شد که لشکر هکرها را شوراند. این فیلم هنگ هکرهای کرهای را به انجام حمله گسترده به کمپانی سونی وادار کرد. اتفاق بعدی این بود که بدعت جدیدی به نام قطع اینترنت یک کشور برای تسویه حساب با حکومت را پایه نهاد.
اما یک اتفاق مهمتری نیز در فیلم موسوم به «مصاحبه» رخ داده است که در هیاهوی جنگ سایبری آمریکا و کره شمالی دیده نشد. اینکه سازندگان فیلم، قهرمانان نقش تروریستی را از صنف خبرنگاران انتخاب کردهاند. به عبارت دیگر در فیلم «مصاحبه» کارت و نام خبرنگاری برای انجام مأموریتی جهت آدمکشی مورد استفاده قرار گرفته است.
به این ترتیب دستپخت مشترک سونی و هالیوود قبل از همه به کام روزنامهنگاران آمریکا تلخ آمد و نخستین واکنش جدی را به شخصیتپردازی هالیوود، گزارشگر سیانان نشان داد. گزارشگر سیانان از عواقب خطرناکی که این فیلم میتواند برای جامعه خبرنگاران در پی داشته باشد شکوه سرداد زیرا سازنده و سرمایهگذار فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه به یکی از تصورات بدبینانه و خطرناک دیکتاتورها و گروههای افراطی نسبت به خبرنگاران مشروعیت بخشیده است که خبرنگاران ممکن است در جلد تروریستها ظاهر شوند.
سورپرایز هالیوود در حالی برای رونمایی آماده میشد که گزارش تکاندهنده قتل عام خبرنگاران در سال 2014 منتشر شد و هزاران خبرنگار در نقاط مختلف جهان با دلی پر از اندوه و نگاهی مملو از نگرانی سال 2014 وداع گفتند.
گزارش سازمانهای بینالمللی نشان می داد که خبرنگاران قربانیان خاموش همه بحرانهای تروریستی از سوریه و عراق تا جنگ در اوکراین و افغانستان هستند و در خاورمیانه اهریمن داعش با سربریدن خبرنگاران به انتقامگیری از قدرتهای غربی رفته است 60 نفر از روزنامه نگاران اغلب در جریان تیراندازی مستقیم در مناطق عملیاتی و جنگی کشته شدهاند، چندین نفر مفقود شدهاند و از سرنوشتشان خبری در دست نیست.
در اغلب این بحرانها گروههای دهشتافکن، خبرنگاران را تحت شکنجه قرار دادهاند تا به جرمی که هالیوود در فیلم دنبال میکرد اعتراف کنند یعنی اینکه آنها ارباب جمعی سازمانهای اطلاعاتی یا پیاده نظام پنتاگون هستند.
اکنون این سوال به طور جدی مطرح است که سرمایهگذاران و سازندگان فیلم با چه انگیزهای چنین طرحهایی را کلید زدهاند. بدون شک آنها از این همه تجربه تلخ و دردناک خبرنگاران بیخبر نبودهاند. به راستی اگر آنها قصد نقد یا شوراندن افکار عمومی علیه دشمنانشان را داشتند چرا این راه را انتخاب کردند. کافی بود به تجربه درخشان چارلی چاپلین در فیلم دیکتاتور بزرگ نگاه کنند که چگونه از عنصر طنز و هنر برای مبارزه با نظام هیتلری بهره میگیرد. راهی که هالیوود در این طرح توصیه میکند نقد رژیمهای سیاسی نیست بلکه استفاده ناشیانه و خطرناک از زبان هجو و تحریک سیاسی است و این کار در عصر اتم در حکم بازی با شاخ غول است. چرا نقش آدمکش را به روزنامه نگار می دهند؟!
لذا پروژه فیلم مصاحبه از یک واقعیت تلخ پرده بر میدارد. این نوع شخصیتپردازی در آثار شبکههای تبلیغاتی و تجاری ردپای یک نگاه ابزاری را به خبرنگاران نشان میدهد؛ نگاهی ابزاری که میگوید؛ برای تامین منافع اقتصادی یا سیاسی گاهی میتوان حرفه و اعتبار خبرنگاران را به خدمت گرفت.
پیش از این رسوبات این تفکر در ماجرای جنگ امریکا علیه عراق دیده شد؛ آنجا که واحدهای اطلاعاتی پنتاگون و سیا، ماموران خبره خود را تحت عنوان خبرنگار و تحلیلگر برای توجیه جنگ مقابل دوربینها نشاندند.