در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۸۸۱۸۶
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۲
رییس کمیسیون اقتصادی مجلس:
غلامرضا مصباحی مقدم ضمن اشاره به تدابیر اقتصادی درست دولت، از عملکرد دستگاه دیپلماسی در مذاکرات انتقاد کرد.
سیاست های اقتصادی دولت، منطقی است/ خیلی سریع توافق ژنو را پذیرفتیمبه گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) «غلامرضا مصباحی مقدم» نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مصاحبه با روزنامه ایران درباره کارنامه دولت در 16 ماه گذشته سخن گفت که متن آن در زیر می آید:

بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 ما شاهد برخی تحولات در حوزه‌های مختلف از جمله سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد، فرهنگ و... هستیم. هرچند برخی هنوز قضاوت درباره عملکرد دولت را زودهنگام می‌دانند اما به نظر می‌رسد نمای کلی حرکت دولت تا حدی مشخص شده است و اگرچه نمی‌توان با اطمینان عملکرد دولت یازدهم را داوری کرد، اما می‌توان روند آن را ارزیابی نمود. برآورد و ارزیابی شما تا به این جای کار چیست؟
آقای روحانی که منتخب این دوره مردم بودند، با انتخاب شعار اعتدال شروع خوبی داشتند. این شعار به معنای نفی افراط و تفریط و همچنین به معنای این بود که در جامعه وضعیت معقولی حاکم خواهد شد. اگر از بعضی مناقشات که به این موضع خدشه وارد می‌کند بگذریم، می‌توان گفت جریان کلی حرکت دولت، اعتدالی است. دولت جناب آقای روحانی در سیاست داخلی خط مشی قابل قبولی را دنبال می‌کند. تاکید بلیغ رییس جمهوری بر محوریت ولایت فقیه، دستورات و سیاست‌های مقام معظم رهبری هم قابل توجه و امیدبخش است. نگاهی که دولت به دو جناح دارد هم متعادل و قابل قبول است؛ چرا که اعتدال از نظر سیاسی بدان معنا بود که جناب آقای روحانی کابینه‌شان را از افراد معتدل دو جناح انتخاب ‌کند که البته کمابیش همین طور شد.

اما برخی اصولگرایان معتقدند بیشتر به سمت اصلاح‌طلبان متمایل شده است؟
ضرورتی ندارد که این مقدار وزن‌کشی کنیم. رفتار آقای رییس جمهوری، رفتار معتدلی است. از طرف دیگر نادیده گرفتن وجود اصلاح‌طلبان هم کار معقولی نیست. در میان اصلاح‌طلبان شخصیت‌های سیاسی وجود دارند که هم به نظام معتقدند و هم کاملا و عمیقا به ولایت فقیه اعتقاد دارند. باید از نخبگان این جریان استفاده کرد. اما یک اشکال هنوز وجود دارد؛ اینکه بسیاری از شخصیت‌های جریان اصلاح‌طلب موضع خود را نسبت به جریان فتنه شفاف نکرده و این جریان را محکوم نکرده‌اند. متأسفانه به همین خاطر استخوان لای زخم مناسبات سیاسی کشور باقی مانده است. من نمی‌گویم به این شیوه‌ای که بعضی‌ها انتظار دارند بیایند و به گونه‌ای ابراز برائت کنند که با دیدگاه‌های مجموعه سازگاری نداشته باشد، اما دست‌کم این است که تقید خود به نظام جمهوری اسلامی، اصول نظام و ولایت فقیه را به صورت شفاف و روشن اعلام کرده و از سران فتنه و حمایت از آنها فاصله بگیرند. چنین اتفاقی هم برای آینده کشور بسیار مثبت خواهد بود و هم ذهنیت مغشوش و درهم ریخته‌ای که بعضی از هواداران آنها پیدا کرده‌اند، اصلاح خواهد کرد.

در سیاست خارجی کارنامه دولت را چگونه می‌بینید؟
از آغاز روی کارآمدن دولت جناب آقای روحانی ما شاهد گشایش در مناسبات بین‌المللی هستیم. اغلب کشورها مناسبات بهتری از گذشته دارند. هم کشورهای همسایه -به استثنای برخی کشورها که از نظر سیاسی با نظام جمهوری اسلامی سر لجبازی دارند- روابط بهتری را با ما دنبال می‌کنند و هم کشورهای دور از منطقه. برای مثال در اروپا برای شکستن تحریم‌ها و ایجاد مناسبات قوی سیاسی و اقتصادی با ایران آمادگی به وجود آمده است. کشورهای دیگری هم هستند که در حالت صبر و انتظار هستند. به جرأت می‌توان گفت بعضی‌ها بی‌صبرانه دنبال این هستند که توافق 1+5 با ایران صورت بگیرد تا بتوانند مناسبات سیاسی و اقتصادی‌شان را با ایران برقرار یا تقویت کنند.

نقطه ضعف سیاست خارجی در آغاز مذاکرات هسته‌ای رخ داد. وقتی مذاکره کنندگان ما همه برگ‌های برنده خود را روی میز گذاشتند و الان دست‌شان برای چانه زنی خالی است. اگر برگ‌های برنده متوازن و متعادل مبادله می‌شد، شاید ما امروز قدرت چانه‌زنی بیشتری داشتیم.

منظورتان از برگ‌های برنده چیست؟
تقاضاهای گروه 1+5 از ایران، فهرست بلندبالایی بود. کاهش غنی‌سازی از 20 درصد به 5 درصد، توقف رشد سانتریفیوژها، تبدیل اورانیوم غنی شده به میله‌های سوخت رآکتور آزمایشگاهی، تعطیلی رآکتور آب سنگین اراک و فردو و خیلی چیزهای دیگر از جمله تقاضا‌ها بودند. اینکه مذاکره کنندگان ما در آغاز مذاکرات، همه این تقاضا‌ها را یکجا پذیرفتند، جای تامل دارد. به نظر می‌رسد که ایران می‌باید قدم به قدم و به تناسب جلو آمدن مذاکره کنندگان غربی، گام بر می‌داشت نه اینکه تمام مسیر را تا نقطه هدف پیش برویم و آنها در کاهش تحریم‌ها یا از بین بردن تحریم‌ها گامی برندارند. شاید بتوان گفت اظهارات بعدی وزیر خارجه یا رییس جمهوری امریکا در پا برجا ماندن تحریم‌ها تا پایان مذاکرات، یا حتی در 15 یا 20 سال آینده ناشی از این بود که ما خیلی سریع برای قبول موافقتنامه گام برداشتیم. چرا که من معتقدم این مذاکرات بیش از آن که مورد نیاز ما باشد، مورد نیاز غرب است.

آقای ظریف در واکنش به انتقاداتی مشابه تاکید کرد اگر قرار بود فقط ما موافقتنامه را می‌نوشتیم، قاعدتا این گونه نوشته نمی‌شد. تایید می‌کنید که  مذاکره بین دو طرف است و طرفین باید به یک توافق نسبی می‌رسیدند. از طرف دیگر آقای روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی اعلام کرد نخستین گام برای رفع تحریم‌ها، توقف گردونه تحریم‌هاست. هنوز خاطرمان هست قطعنامه‌های پی در پی که صادر شده و تحریم‌های جدید و شدیدی تحمیل می‌کرد. بعد از توافق ژنو نه تنها از سرعت اعمال تحریم‌ها کاسته شده و به حداقل خود رسید بلکه برای نخستین بار شاهد هستیم رییس جمهوری امریکا در مقابل کنگره می‌ایستد و به صراحت اعلام می‌کند اگر کنگره تحریم جدید وضع کند، مقابل آن خواهد ایستاد.

من معتقدم حتی متوقف کردن رشد تحریم‌ها و همین طور اظهارات اوباما در مقابل تحریم‌های جدیدی که کنگره در پی اعمال آن بود، می‌توانست بر گام‌های محتاطانه‌تری در راستای تأمین خواسته‌های غربی‌ها مترتب بشود. اما ما شاهد افزایش تحریم‌ها بودیم. شرایط نقل و انتقالات بانکی و فروش نفت نه تنها بهبود پیدا نکرده، بلکه سخت‌تر هم شده است. چون ما در آغاز کار همه آنچه را که باید می‌دادیم، دادیم و آنچه را که باید متناسب و همزمان دریافت می‌کردیم، دریافت نکردیم.

یکی از حوزه‌های مهم فعالیتی هر دولتی اقتصاد است. برخی دستاوردهای دولت در مهار تورم و خروج از رکود را ادعای آماری می‌دانند. شما کارنامه اقتصادی دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
حرکت دولت در فعالیت اقتصادی معقول است. نخستین اقدام دولت تلاش برای مهار تورم بود و ما شاهد مهار تورم هستیم. دولت در اولویت دادن به مسأله مهار تورم درست عمل کرد و باید هم تقدم را به مهار تورم می‌داد. چون در شرایط تورمی هرگونه سرمایه‌گذاری برای خروج از رکود با شکست روبه‌رو می‌شود، چرا که تورم هر منبعی را که تزریق شود، بلعیده و منابع را منحرف می‌کند. شما می‌خواهید تولید را رونق داده و به تولیدکنندگان تسهیلات بدهید اما بخش اعظمی از این کمک‌ها به سوی واسطه‌گری و دلالی می‌رود چون در شرایط تورم واسطه‌گری و دلالی بهترین بازدهی را دارد. از این جهت تشخیص درست مشکل از سوی دولت و تقدم کنترل تورم به خروج از رکود را تحسین می‌کنم.

البته نباید از فضای روانی مثبتی که بعد از انتخابات در جامعه حاکم شد غفلت کرد. چون تورم کشور ما ترکیبی از تورم حاصل از شرایط اقتصادی و اوضاع روانی است. شرایط ما در انتخابات 92 امیدبخش بود و این انتظار را برای مردم به وجود آورد که اوضاع بهبود پیدا می‌کند. وقتی سخن از مذاکرات ایران و 1+5 به میان آمد و رییس جمهوری تیم مذاکره کننده قوی‌ای را با ریاست جناب آقای دکتر ظریف تعیین کردند، امید بسیار بالا رفت. افزایش امید، فضای روانی را تغییر داد و عاملی برای کاهش تورم شد. اقدامات دولت هم در کاهش تورم موثر بود و نمی‌شود سهم آن را هم نادیده گرفت، البته تعیین سهم بین این‌ها دشوار به نظر می‌رسد.

سیاست دوم دولت مبنی بر خروج از رکود هم سیاست درستی است و دولت لایحه‌ خوبی در این باره به مجلس داد. البته مواردی محل انتقاد است اما کلیت کار، معقول و مقبول است. اقداماتی که دولت در این مدت انجام داده رو به جلو و مثبت بود. البته با توجه به علایق خاص من، مناقشاتی دارم که بدان اشاره می‌کنم. مناقشه نخست نسبت به سرعت حرکت رکودزدایی است. به اعتقاد بنده، دولت می‌تواند با سرعت بیشتری رکود را پشت سر بگذارد.

البته مستحضر هستید که بسیاری از شرایط فعلی ماحصل چند سال گذشته است و در واقع دولت آقای روحانی میراث‌دار مشکلات بزرگ گذشته است!
بله، شرایطی که قبل از روی کار آمدن دکتر روحانی پدید آمده بود، به هم ریختگی اقتصادی بود. هم تورم و هم رکود شدید و هم شاهد انحراف منابع بودیم. متاسفانه فسادی که ناشی از شوک ارزی پدید آمده بود، غیر قابل اغماض است و در مجموع خروج از چنین شرایطی دشوار است ولی بنده معتقدم که سرعت حرکت می‌توانست بیش از این باشد. انتظار این بود دولت جهادی حرکت کند اما ما شاهد حرکت جهادی نیستیم. انتظار مقام معظم رهبری که سال جاری را سال فرهنگ، اقتصاد و مدیریت جهادی نامیدند، واقعا مدیریت جهادی بود. ما ظرفیت‌های بسیار زیاد نخبگی و مالی داریم که هنوز بلااستفاده مانده و بیشتر از اینها می‌شود از آن استفاده کرد.

الان پول زیادی دست مردم وجود دارد که سرگردان و منتظر یک اتفاق ناخواسته است و اگر بدان جهت داده نشود، به اقتصاد آسیب می‌زند. شاهد بودیم هنگام تمدید مذاکرات هسته‌ای شوک ارزی وارد شد. چون عده‌ای ترسیدند قیمت ارز بالاتر برود یا مثلا مشکلات اقتصادی دوباره بروز کند به همین خاطر بلافاصله ارز خریدند. خرید ارز نشان دهنده وجود پول رها و آزاد است؛ نشان می‌دهد دلالان برای چنین شرایطی گوش خوابانده‌اند. من از بانک مرکزی تشکر می‌کنم که سریعا وارد عمل شد و توانست آن را مهار کند گرچه هنوز به نقطه قبل نرسیده است.

انتقاد دیگر درباره هدفمندسازی یارانه‌هاست. شاید تعبیر من تند باشد اما معتقدم دولت در قضیه یارانه‌ها خیلی با احتیاط و محافظه‌کارانه عمل کرد. اگر آنچنان که مجلس در تبصره 21 بودجه سال جاری تصویب کرده بود، رقمی را به عنوان حقوق ماهانه دریافتی یا درآمد ماهانه خانوار در نظر گرفته و اعلام می‌کرد ما به کسانی یارانه می‌دهیم که کمتر از این مبلغ درآمد داشته باشند، مشکلی بروز نمی‌کرد. اگر دولت رقمی را معادل خط فقر یا بالاتر از آن در نظر می‌گرفت و اعلام می‌کرد به کسانی که بالای خط فقر هستند یارانه نمی‌دهد، 6 دهک از متوسط به بالای جامعه نباید یارانه دریافت می‌کردند. متأسفانه دولت به جمع‌بندی نرسید و این در سطح جامعه نتیجه منفی داشت. نتیجه این شد که در سال جاری باید حدود 40 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی به مردم بدهیم. حال آنکه اگر فقط 4 دهک را مشمول دریافت یارانه می‌کردیم این رقم به حدود 15 تا 20 هزار میلیارد تومان تقلیل می‌یافت و 20 تا 25 هزار میلیارد تومان منابع اضافی می‌ماند. ببینید اگر این رقم را صرف یارانه تسهیلات تولیدکنندگان قرار می‌دادند چه معجزه‌ای رخ می‌داد؟ حتما اشتغال را بالا می‌برد؛ حتما تولیدات داخلی افزایش پیدا می‌کرد؛ حتما سرعت رشد و خروج از رکود افزایش پیدا می‌کرد.

مناقشه بعدی هم نسبت به اصلاح قیمت‌ها در مرحله دوم هدفمندی یارانه‌هاست که به اعتقاد من محافظه‌کارانه بود. در مرحله اول اجرای هدفمندی یارانه‌ها قیمت حامل‌های انرژی با نرخ بسیار بالایی رشد کرد. فراموش نکردیم قیمت بنزین 100تومانی 700 تومان شد؛ گازوئیل 5/16 تومانی 150 تومان و گاز 5/16 تومانی 70 تا 250 تومان شد. اما این رشد قیمت‌ها اثر تورمی بسیار پایینی داشت.

اما ما شاهد تورمی بودیم که به 40 درصد رسید.
به تورمی که بعدا افزایش پیدا کرد، نگاه نکنید. تورمی که بعدا افزوده شد با یک سال تاخیر رخ داد و ناشی از شوک ارزی و سوء مدیریت بانک مرکزی و مدیریت ارز بود نه افزایش قیمت حامل‌های انرژی.

انعکاس افزایش حامل‌های انرژی باید خیلی فوری و سریع انجام می‌شد چون مردم به صورت روزمره از سوخت برای خودروها استفاده می‌کردند. بنابرین نمی‌شود عامل تورم 40 درصدی را افزایش قیمت حامل‌های انرژی دانست. حداکثر اثر تورمی مرحله اول با رشد قیمت‌های حامل آن حدود 10 درصد بود. حالا از ترس این که مبادا تورم در مرحله دوم تشدید بشود و دولت بخواهد تورم را مهار کند، اصلاح قیمت را 30 و 40 درصد قرار داد. نمی‌دانم چرا در ادبیات رییس جمهوری و وزیر اقتصاد و سایر دولتمردان بر «شیب بسیار ملایم» تاکید فوق‌العاده است. «شیب بسیار ملایم» در اصلاح قیمت‌ها طی 16 سال در دوره آقای‌ هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی تجربه شد. در آن دوران ما قیمت حامل‌های انرژی را 20 درصد و 30 درصد اصلاح می‌کردیم، ولی نه تنها هیچ اتفاق خوبی رخ نداد، بلکه دائما اتفاق بد رخ داد. 16 سال پیاپی به قیمت‌ها شوک وارد شد و تورم را نهادینه کرد. به عبارت دیگر مردم این گونه برداشت کردند که باید با تورم دو رقمی زندگی کنند.

قانون هدفمندی یارانه‌ها دنبال این است که ظرف 5 سال، دیگر شاهد شوک‌های جدید قیمتی نباشیم. اما روش جدیدی که دولت پی گرفته و الان هم برای بودجه 94 مدنظر دارد، تکرار تجربه شکست خورده دوره 16 ساله است. به نظر من دولت باید این شیوه را اصلاح کند؛ چرا که این گونه افزایش قیمت هزینه اجتماعی دارد و شوک تورمی پدید می‌آورد، بدون اینکه اثر مثبتی در مقدار مصرف بگذارد.

مصرف انرژی ما 4 برابر میانگین مصرف جهانی است. روش‌های مختلفی برای اصلاح وجود دارد و می‌شود عمل کرد. یک روش اصلاح ساختارها و فناوری تولید است. دولت باید به تولیدکنندگان کمک کند تا ساختارهای تولیدی خود را از نظر مقدار مصرف سوخت اصلاح کنند. این وقتی اتفاق می‌افتد که قیمت‌ها را بالا برده و به قیمت فوب نزدیک کند تا درآمد حاصله را در قالب یارانه صرف اصلاح ساختارهای تولید کند. با تغییر قیمت با شیب ملایم فناوری تولید اصلاح نخواهد شد.

مرحله اول هدفمندی یارانه‌ها تولیدکنندگان را وادار کرد روش‌های تولیدی خود را تغییر بدهند. به عنوان مثال تولیدکنندگان مرغ، سالن جوجه‌ریزی را چند طبقه کردند. چون قیمت سوخت بالا رفت، از یک فضا با یک حرارت 4 برابر جوجه تولید کردند. شبیه این را در محصولات گلخانه‌ای داشتیم. ایجاد تغییر در رفتار تولید کننده نیازمند چنین اقدامی است. می‌باید فشاری احساسی کنند تا روش را تغییر دهند. اگر تولیدکننده این فشار را احساس نکند رفتارش تغییر نکرده و فناوری‌های تولید هم اصلاح نمی‌شود.

در حمل و نقل هنوز از کامیون‌هایی استفاده می‌کنیم که 60 لیتر گازوئیل در 100 کیلومتر مصرف می‌کنند. حال آن که نوسازی ناوگان حمل و نقل موجب می‌شد مقدار مصرف به 20 لیتر در 100 کیلومتر کاهش پیدا کند. اصلاح موتور خودروها کاری به غایت دشوار نیست. تجربه جهانی دارد. ما می‌توانیم با اصلاح موتور، مقدار مصرف را به نصف کاهش دهیم. به جای مصرف 72 میلیون لیتر بنزین در روز، 40 میلیون لیتر را مصرف کرده و بنزین مازاد را صادر کنیم. چنین اتفاقی مشمول تحریم‌ها نیست و درآمد ارزی ایجاد می‌کند.

ارز زیادی در دست مردم است. دولت چه تدبیری اندیشیده تا این ارز را جمع‌آوری کرده و سرمایه‌گذاری کند؟ 20 میلیارد دلار ارز در اختیار خانواده‌هاست که اگر نیمی از این مبلغ را به دست بیاورد، چقدر از تحریم‌ها را پشت سر خواهد گذاشت؟
پیشنهاد دیگر موافقتنامه‌های پولی دوجانبه بین بانک مرکزی ما و کشورهایی است که با آنها معامله داریم. موافقتنامه دوجانبه پولی ما را از محدودیت‌های ارزی خارج می‌کند. دیگر به دلار و یورو نیاز نیست. برای مثال ایران و روسیه می‌توانند با روبل و ریال کار کنند. می‌توانیم با پول دو جانبه مبادلات را حل کنیم.

من معتقدم دولت باید مشاوره بگیرد. باید از صاحب نظران مشورت بخواهد. حتما افکار بسیار عمیق و گسترده و قابل عمل در دیدگاه صاحبنظران وجود دارد که می‌تواند استفاده کند.

اشاره کردید بعد از انتخابات فضای امید در جامعه به وجود آمده. این فضای امید در مجلس هم به وجود آمده؟
کاملا. شما بعد از انتخابات شاهد بودید که مجلس با بالای 200 امضا از انتخاب آقای روحانی استقبال کرد. این گام اول بود. یا شاهد بودیم وزرایی که ایشان پیشنهاد کردند به استثنای 3 نفر رای آوردند. رای‌ها هم رای‌های بالایی بود. رای بالا نشان دهنده امید در مجلس بود.

نمی‌شود انتظار داشت همه نمایندگان مجلس یکصدا و یک‌قول باشند کما این که گاه در دل یک جریان یا فراکسیون مجلس هم یک تفکر حاکم نیست. اما در چند ماه گذشته شماری از نمایندگان که با صدای بلند از دولت انتقاد می‌کنند، میدان را به دست گرفته‌اند. واکنش شما به این رویه چه بوده؟
مبنای اصلی مجلس، تعامل خوب و مثبت با دولت است. طبعا نباید از این غافل بود که مجلس جایگاه و مواضع مستقلی دارد. ممکن است دولت یک سلیقه داشته باشد و مجلس یک سلیقه دیگر. اما باید با هم کار کرده و سعی کنند سلیقه‌هایشان در گفت‌وگو را به هم نزدیک کنند. خوشبختانه ما همین را هم داریم.  علاوه بر این مجلس اقلیت و اکثریت دارد و طبعا موضع اقلیت با اکثریت متفاوت است. اکثریت تقریبا حمایت قوی‌ای از دولت دارند. اقلیت چنین حمایتی ندارد و بعضی وقت‌ها هم به صورت جدی مخالفت می‌کنند. این مساله طبیعی است و آزاد بودن مجلس و نمایندگان در ادای وظایف نمایندگی همین را ایجاب می‌کند.

در فراکسیون رهروان ولایت که بنده هم عضو هستم، دائما سخن از رفتار متعادل با دولت است. حتی بعضی از دوستان ابراز نگرانی کرده و اظهار می‌کنند بعضی از موضعگیری‌های اعضای فراکسیون متناسب با اصل تعامل با دولت نیست. ولی قبول کنیم در طرف دولت هم گاهی رفتارهایی اتفاق می‌افتد که نوعی جبهه‌گیری علیه مجلس را نشان می‌دهد.

اما مواردی مثل رای ندادن‌های مجلس به وزرای پیشنهادی علوم رویه دیگری را القا می‌کرد؟
خوشبختانه انتخاب وزیر محترم علوم با رای بالایی رخ داد. 197 رای نشان دهنده این است که مجلس تعامل قوی و مثبتی را با دولت دارد. نسبت به سایر وزرای پیشنهادی که رای نیاوردند باید یک اشکال را در طرف دولت دید. وقتی دولت می‌بیند وزیری رای اعتماد نمی‌آورد، او را به عنوان وزیر اعلام می‌کند که یک نوع واکنش منفی را در مجلس به وجود می‌آورد. یا وزیری می‌آید؛ صحبت می‌کند؛ تعهد می‌دهد و به تعهداتش عمل نمی‌کند. نهایتا در لحظات آخر می‌گوید من حاضرم به تعهداتی که طی ماه‌های قبل داده‌ام عمل کنم. طبعا مجلس برنمی‌تابد و رای اعتماد مجدد نمی‌دهد. این که کاندیداهای بعدی وزارتخانه پیشنهاد شدند و رای نیاوردند را هم طبیعی می‌دانم.
گزینه جدید آقای رییس جمهوری از تیم قبلی نبود و در نتیجه رای آورد. گمان می‌کنم به مصلحت نبود ایشان اظهار بکنند که وزیر جدید مسیر همان وزرای پیشنهادی قبلی را ادامه می‌داد، چون قطعا چنین نخواهد بود. نمایندگان روی موضعی که جناب دکتر فرهادی در مجلس اتخاذ کرده و تعهداتی که به نمایندگان مجلس داد، حساب کرد. پس مسیر با مسیر قبلی یکی نیست. اگر مقصود آقای رییس جمهوری این بود که مخاطبان خود را راضی کند، شاید به وجه دیگری هم می‌توانست. این سخنان روی افکار نمایندگان اثر منفی می‌گذارد. ما در مجلس اقلیت داریم و اظهارات مخالف علیه دولت بیشتر از سوی اقلیت مطرح می‌شود ولی انتظار نداریم در دولت اقلیت و اکثریت وجود داشته باشد.

آقای روحانی اعلام کرد وزیر جدید، مسیر وزیر قبلی را ادامه می‌دهد. یا در استان گلستان هم تاکید کرد: «اگر لازم بود 50 وزیر به مجلس معرفی می‌کردم اما از راه خود و وعده‌ای که به جوانان داده بودم بازنخواهم ایستاد.» یکی از برنامه‌های اصلی روحانی در ایام انتخابات هم درباره دانشگاه بود. برنامه‌هایی نظیر خروج دانشگاه از فضای امنیتی، رفع مشکل دانشجویان ستاره‌دار، برگرداندن استادانی که به اجبار خانه‌نشین یا بازنشسته شدند. این مسیری بود که روحانی تعیین و ریل‌گذاری کرد. وزیر علوم و سرپرست قبلی هم در همین مسیر حرکت می‌کردند. سوال اینجاست مجلس در استیضاح فرجی دانا و رای ندادن به گزینه‌های دیگر خواست این مسیر را تغییر دهد؟ یا مشی وزیر را متفاوت از سیاست‌های دولت می‌دانست؟

سیاست آقای رییس جمهوری مثبت است و ما آنها را درست می‌دانیم. اما بگذارید به فهم مخاطبان توجه کنیم. ممکن است مخاطبان در مجلس، همان سیاست‌ها را به نظر بیاورند و تداعی کنند. احتمال دیگر این است که مخاطبان در مجلس این گونه بفهمند که قرار است رفتاری که در زمان جناب آقای توفیقی به عنوان سرپرست و آقای فرجی دانا به عنوان وزیر اتفاق افتاد، دوباره اتفاق می‌افتد.

اگر دکتر فرهادی هم بخواهد همان رفتار را در انتخاب روسای دانشگاه‌ها، در انتخاب تیم همکار در ستاد وزارتخانه داشته باشد، یقینا مجلس برنمی‌تابد. شاید مخاطبان مستقیم آقای دکتر روحانی که در جلسه حاضر بودند این معنا را فهمیدند که تیم، همان تیم قبلی خواهد بود. از همان حلقه‌ای استفاده خواهد شد که دکتر توفیقی و فرجی دانا استفاده کردند. این نوعی تقابل با مجلس را نشان می‌دهد. اما اگر مراد رشد فعالیت‌های علمی، فضای آزاد داد و ستد علمی و برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی باشد، حتما مجلس با آنها همراهی کرده و خودش را حامی این دیدگاه می‌داند. ولی چون ابهام وجود داشت، مخاطبان برداشت دیگری کردند.
ارسال نظر